ســروش
۲۳ دسمبر ۲۰۲۲



بستن دانشگاه ها به روی دختران، اوج جنایت فزایندۀ طالبان

سابقۀ نقض حقوق بشر در کشور ما مثل هر جامعۀ طبقاتی دیگر، بر می گردد به زمان آغاز ستم انسان بر انسان. اما نقض حقوق بشر پس از تعریف و شناسائی آن در میثاق های بین المللی در تاریخ معاصر، در افغانستان در طی چهار و نیم دهۀ اخیر توسط اشغالگران شوروی و سپس امریکا ــ ناتو و مزدوران "خلقی ــ پرچمی" و جهادی ــ طالبی، و جنگ سالاران  و سران ملیشیا در پناه حمایت امپریالیسم اشغالگر و حاکمیت های ارتجاعی ستمگر  متکی بر دار و تازیانۀ از ۷ ثور تا همین امروز، نهادینه شده و ابعاد زندگی و حقوق حقۀ انسانی زنان و مردان ستمزدۀ این کشور را نابود کرده و آرزو های نیک انسانی را در قلب هزاران هزار انسان تحت ستم این سرزمین بر باد داده است.
این وضع دردناک و غم انگیز مقطع جاری در تحت سیطرۀ افراطی ارتجاعی طالب، از همان آغاز تسلیمی نظام پوشالی غنی به طالب تا همین امروز اول جدی سال ۱۴۰۱ شمسی بی وقفه ادامه داشته و هنوز هم سر به مهر مانده و با گذشت هر روز بر حجم، ابعاد و سنگینی آن افزوده می شود. پس از عزل غنی پوشالی فراری، فروپاشی ارکان دولت مزدور پوشالی تر از غنی خائن و نصب نظام دار و تازیانه طالبی، نودولتان مدعی شدند که در شهر ارواح برای چند هفته ای در سراسر افغانستان امنیت و آرامش توسط طالب پنجابی به وجود آمده است. اما پس از چهار صباحی، حس کینه و شمشیر انتقام جوئی طالبی از زنان، جوانان، نوجوانان و تمام مردم پابرهنۀ افغانستان به طور عمده چه در اشکال نفرت قومی ــ جنسیتی از نیام بیرون شد که نه تنها دختران را از حقوق حقۀ شان و حاکمیت بر بدن و طرز لباس شان محروم ساخته و دروازهای مکتب و دانشگاه و مراکز عالی علمی را به روی شان بست. طومار طویل جنایات طالب در ادامۀ جنایات پارینۀ این گروه وحشی و فروخته شده به دشمنان ملی و تاریخی مردم افغانستان محدود به زنان کشور باقی نمانده است. این جنایات ابعاد مختلف دارد. نودولتان شوونیست طالبی به شیوۀ فاشیست های هیتلری گرسنگان و زحمتکشان روستا، عمدتاً دهقانان برخی از ولایت های کشور را در شمال و مرکز و غرب افغانستان را با دامن زدن تضاد های قومی، نژادی، لسانی و… از خانه و کاشانه و مزرعه شان راندند؛  در مراکز شهر ها در استیدیوم های ورزشی متهمان را بدون طی مراحل محاکمۀ منصفانه قصاص کرده و شلاق زدند؛ خانه به خانه به نام تلاشی هتک حرمت و تحقیر و  توهین، لت و کوب و زندانی و شکنجه کردند.
به زودی  آن ادعای دروغین امنیت و آرامش  روز های نخست حاکمیت طالبان در شهر گرسنگان، بی مصرف شد. همین امریکای جنایت گستر با آهنگ دیگر از میان  قاتلان مردم افغانستان، سر و کله برادران تنی "خلقی ــ پرچمی" و مجاهد ــ طالبان ــ را دو باره بیرون داد. طی یک و نیم سال گذشته موجی از تروریسم و خون و خشونت را بر خلق پا برهنۀ ما به راه انداخته و عده ای را به دلیل تعلق قومی ــ مذهبی هدف گرفت و از حیات ساقط ساخت. نظام دار و تازیانه طالبانی به حکم و حمایت امپریالیسم جنایت گستر بر خلق اسیر و درد کشیدۀ ما تحمیل شده و از اربابانش جدا نیست. امپریالیست های غربی به عنوان عوامل اساسی تقویت، حمایت و به قدرت رسانیدن طالبان، در جنایات جاری و هولناک طالبان شریک اند و مسؤول. محرومیت های گسترده در تمام عرصه های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی به خصوص بر زنان و دختران در سراسر کشور برای ممنوعیت از حق تعلیم و تحصیل، حق کار، حق سفر، حاکمیت بر زندگی و سائر حقوق انسانی، مطلقاً با زور سر نیزه بر خلق اسیر ما به استناد شریعت اسلامی بر طبق فرمان رهبران نامنهاد طالبان اجراء شد. با آنهم محرومیت دانش آموزان دختر در دوران متوسط و ثانوی، حس انتقام این جانوران ضد فرهنگ، زن و دانش را سیراب نکرد تا این که امروز دروازۀ دانشگاه ها و مراکز علمی را به روی فرزندان اناث دانش پژوه کشور ما بستند. طی بیش از چهار دهه و به خصوص دو دهۀ اخیر، اشغالگران وطن ما به خصوص امریکای اشغالگر و شرکاء که در عمل بانی و پیشتاز این همه جنایات ضد بشری در برابر خلق اسیر ما و سائر خلق های منطقه و جهان اند، دام و دانه را برای خلق ستمکش ما پهن کرده و گرگ های درندۀ بومی را به جان شان حواله کرده است. همزمان، رسانه های وابسته به امپریالیسم و استعمار با ترویج دروغ های شاخدار، ریاکارانه گویا به دفاع از حقوق ملل برخاسته و سخنگوی وزارت خارجۀ ایالات متحدۀ امریکا از مردم افغانستان که آنها را در اسارت مشتی تروریست دست پروردۀ خود سپرده است، می خواهد که به پا خیزند. هیهات، هیهات! که مردم افغانستان دوست و دشمن خود را نشناسند، و در برابر جنایات متجاوزان و باند های تبهکار و سلاخ که به امر سردمداران امریکا سر از تن مردم ما جدا می کنند، خاموش باشند؟ آری، مردم می دانند که این همه حقه بازی ها و دامگستری ها برای غارت و چپاول ثروت های ملل تحت ستم است که امریکا و متحدان پلیدش پهن کرده اند.
در دنياى نابرابر كنونی  تحت سیطرۀ جهانی نظام امپریالیستی و سلطۀ داخلی ارتجاع بومی متحدش در سطح کشور ها، حقوق بشر و ارزش های متعالی انسانی و بایسته های آزاد زیستن در بند و گرو صاحبان سرمایۀ مالی با سیادت جهانی آن و قوانین و ارزش های اجتماعی و فرهنگی ارتجاعی و فرتوت در خدمت آن است.  در چهارچوبۀ این نظام متکی بر ستم استثمار، مالکیت خصوصی و تقسیم فقر و ثروت، تكامل و پيشرفت خيره کننده ای در عرصه های علمی، تکنولوژی، ارتباطات و اقتصاد به وجود آمده است. این پیشرفت های خیره کنندۀ علمی ــ فنی در بخش نیرو های مولده، در چارچوب مناسبات تولیدی سرمایه داری امپریالیستی و نظام های مستبد نو مستعمراتی تحت سلطۀ آن در ید دارندگان قدرت اقتصادی و سیاسی اسیر مانده است.
سهم انسان های گرسنۀ معذب و دوزخی در قرن بیست و یکم، به ویژه براى اكثريت خلق محروم و تحت ستم و استثمار ما، جز تجاوز، جنگ های تحمیلی تجاوزی و نیابتی، خرافه های مذهبی، ظلمت ارتجاعی ــ استعماری، فقر و فاقگی، ارتجاع فرهنگی، گرسنگی، بیماری و مرگ، همراه با تبعیض جنسیتی، نژادی، قومی، مذهبی، زبانی و مصائب بی شماری به شمول مسلط کردن حاکمان پوشالی جلاد، آوارگی کتله ئی، توپ، تانک، مواد مخدر،  بم، راکت، زندان، شکنجه، اعدام، سنگسار، قِصاص، شلاق و... بوده است.
در حقيقت تحمیل اين نظام دلخواه مزدوران فاشیست طالبی بر سرنوشت خلق دربند افغانستان توسط امپریالیسم جنایتگستر توأم با تشدید تخاصمات ثانوی، تشدید محرومیت ها و مصائب عدیدۀ چند بعدی و سلب حق زندگی، حق تحصیل و… نه تنها به معناى مداخلۀ آشکار بی شرمانه، بلکی کماکان ادامۀ اشغالگرى غیر مستقيم امپریالیست ها بر سرنوشت خلق بي دفاع کشور ما است. این تمرکز باند های آدمکش و کوراندیش و مسلح کردن این سپاه و لشکر ارتجاعی با سلاح زنگ زدۀ دین و مذهب علیه مردم درد کشیده و زخمی ما و چشم پوشی در برابر آن، نه تنها کشور ما را به سوی انحطاط عمومی سوق داده است، بلکی منطقه و در عین حال تضاد هاى بین بلوک های امپرياليست های غرب و شرق را بر سر تقسيم ثروت هاى ملل بيشتر از پيش حاد ساخته است.  این امر منجر به رقابت هاى مزید تسليحاتى بين امپرياليست ها و به دست آوردن غنايم كشور هاى اسیر را همراه با ازدیاد ناامنى، تشدید تخاصمات و جنگ های منطقه ئی و تخریب بیشتر و بحرانی ساختن منطقه و جهان، خواهد شد. متاسفانه امروز بیشترین درد و رنج آن متوجه کشور و خلق بلاکشیدۀ ما است. بر همین منوال مشتی اقليت حاکمان و ستمگران دار و تازیانه، اكثريت بی چیز، ناآگاه و نامتحد رنجبران ما را آماج تهاجم، ستم، تاراج و استثمار و سرکوب خونین برای چهار صبا قدرت پوشالی زودگذر و حصول منافع و اميال آزمندانۀ اربابان خویش قرار داده اند.  

آری هموطن دردمند!
ظلم و ستم ستمگستران، استثمارگران و استعمارگران همه براى حق تلفى حقوق  خلق ها بوده، اين جفاى  حاكمان ستمگر طالبانی محرومیت زنان از حق تعلیم و تحصیل چه در آموزشگاه چه در دانشگاه، از خلق زير ستم و کلیه مدعیان جدی و صدیق خدمت به خلق اعم از زن و مرد می طلبد تا براى ايجاد يك محيط امن و سالم عارى از هر گونه محرومیت ها و ستم طبقاتى و استعماری و براى تحكيم و تثبيت قدرت ستمكشان براى تأمين سروری، رفاه و آسايش  اجتماعی و براى صيانت نظم و آرامش کشور تان، براى برانداختن کاخ ظلم و ستم طالبانی، عليه زورگويان و سلطه گران آدمکش زن ستیز و کوراندیش تازیانه به دست باید به پا خيزیم.
در طول تاریخ بار بار ستمدیدگان براى نابودى نظام های طبقاتی برده داری، فئودالی و سرمایه داری  براى رفع ستم و استثمار و  تحقق رهائی، ترقی و عدالت اجتماعى و برابری؛ همسو با جنبش هاى آزادیخواهى علیه استعمار و امپریالیست های متجاوز درفش انديشه هاى انقلابى و رهائیبخش را در جلو مارش تاریخی زحمتکشان و ستمکشان  به اهتزاز درآورده، به مصاف ارتجاع ــ استعمار رفته و کاخ ستم را از بنیاد برانداخته اند. این پویه، تلاش و آرزوى انسان های دربند در گسترۀ تاریخ بوده و هست.

زنان و مردان دربند و تحت ستم کشور!
 طوری که امروز خواهران و برادران شجاع و بیدار ایرانی تان در برابر کاخ ستم سردستۀ نظام آخوندی خامنه ای جلاد به پا خاستند، شما نیز با بسیج و همگرائی مبارزاتی ضد جنایتکاران طالب و اربابان بیرونی این گروه خود فروخته و بی وطن به پا خاسته و حجاب سیاه طالبی را که نماد اسارت زن است، از سر بردارید و به آتش بسوزید. سکوت و بی تفاوتی ما در قبال مزدوران طالب و ستم و جنایت آن و اربابان گوناگونش، عمر طالب و طومار جنایات جاریه اش را طویل می سازد. در مقابل، ایستادگی، وحدت و ایثار خواهران، مادران، پدران و برادران ما زیر درفش آزادی، به کسب حقوق از دست رفتۀ محرومان و ستمدیدگان کشور خواهد انجامید. در آن صورت است که با ایستادگی در برابر نظام ظلمانی طالب و مظالم عدیدۀ آن، سنگر ها یکی پس از دیگری فتح شده و سرنگونی نظام فاشیستی تئوکراتیک مزدوران اسلامی طالب و گشایش ورودی مکاتب و دانشگاه ها به روی کودکان، نوجوانان و جوانان ما اعم از دختر و پسر تحقق خواهد یافت. فقط آنگاه می توانیم گام های استوار جمعی را به سوی شکوفائی علمی، فرهنگی و اقتصادی توأم با رفاه و برابری در افغانستان رها از هر نوع ستم برداریم.

ارتجاع طالبی و جنایاتش داغ ننگیست بر جبین امپریالیسم!

پاسخ به طالب: آگاهی، انسجام و بسیج رزمنده!