کارکنان و هـمکاران خـروش رعـد
۰۹ اکتوبر ۲۰۲۳
فوران خشم انسان و طبیعت از فــلسطین اشغالی تا روستا های ویران هرات
حاشیه ای بر دو رویداد داغ غم انگیز و غرورانگیز روز
فلسطین اشغالی:
سرانجام پس از دهه ها سکوت، اغماض و مماشات ارتجاع حاکم عرب با اشغالگری، غصب سرزمین و جنایات رژیم صهیونیستی مورد حمایت امپریالیست های امریکا ــ ناتو در حق مردم تحت ستم و آوارۀ فلسطین ؛ حملات برق آسای دیروز سازمان حماس تحت عنوان "طوفان الاقصی" بغض گره خورده در گلوی فلسطینی ها را ترکاند. دولت صهیونیستی اسرائیل غاصب و اشغالگر با پشت گرمی حامیان غربیش در رأس امپریالیسم جنایتکار امریکا با قطع آب و برق و غذا بر ساکنان غزه و با "شمشیر آهنین" و بمبارد مناطق غزه و لبنان و بستن مرز با اردن، به آن پاسخ داد. بیش از ۲۴ ساعت است که حملات هوائی گسترده به غزه و نبرد در داخل خاک اسرائیل ادامه دارد.
در حالی که آمار تلفات نهائی نیست و با گذشت هر ساعت افزایش می یابد، گزارشات رسمی کشته شدگان دو طرف را به بیش از ۱۱۰۰ نفر نشان می دهد که تعداد مجروحان به چندین برابر می رسد و آبادانی های زیادی نیز ویران یا زیانمند شده اند.
در جانب اسرائیل از زمان آغاز حملات از روز گذشته، ۶۰۰ تا ۷۰۰ نفر کشته شده اند. ۱۰۰ نفر ربوده و بیش از ۲۰۰۰ نفر مجروح شده اند. در میان کشته ها، زخمیان و ربوده شدگان شهروندان کشور های اسرائیل، امریکا، بریتانیا فرانسه، المان، اوکراین، تایلند و نپال گزارش شده است.
در جانب فلسطینی ها طبق اطلاع وزارت بهداشت غزه، حدود ۳۷۰ فلسطینی هم تا کنون در حملات اسرائیل به غزه کشته شده اند. شمار مجروحان هم ۲۲۰۰ نفر اعلام شده است. در گزارشی دیگر، مقام های درمانی فلسطین مدعی شده اند که شمار کشته شدگان در حملات هوائی اسرائیل به غزه به ۴۱۳ نفر رسیده است از جمله ۷۸ کودک و ۴۱ زن.
در تلافی با حملات هوائی اسرائیل بر غیرنظامیان فلسطینی، یک افسر ارتش مصر دو جهانگرد اسرائیلی بازدید کننده از مصر را به رگبار انتقام بست.
در بحبوحۀ این حملات ویرانگر متقابل، نشست اضطراری شورای امنیت سازمان ملل برای بررسی بحران در جنوب اسرائیل و غزه به درخواست برزیل برگزار می شود.
هر چند مثل هر مسألۀ دیگر، هنوز زود است که در پیرامون کلیه تبعات کثیرالجوانب مسألۀ پیچیده ای مثل موج "طوفان الاقصی" توسط سازمان حماس، حمایت قاطع و گستردۀ درونی و بیرونی از آن؛ و اشکال پاسخ نظامیان صهیونیست و غاصب اسرائیل به داوری نشست، ولی عجالتاً تذکر نکات آتی را در خصوص مناسبات فلسطین اشغالی و اسرائیل غاصب ضرور می دانیم:
۱. دولت و نظام سیاسی اسرائیل، صهیونیست، غاصب و اشغالگر است. دیریست که با همین نوع رویکرد فاشیستی و نژادپرستانه در قبال مردم ستمدیدۀ فلسطین برخورد کرده، با آنان به زبان گلوله و با منطق زور حرف زده و به مدد محافل صهیونیستی جهانی و دول امپریالیستی امریکا ــ ناتو سرزمین فلسطینی ها را اشغال و خود انان را آوارۀ کشور ها و قاره ها در دور دنیا ساخته است. لذا، دولت صهیونیستی اسرائیل و حامیانش مسببان و عوامل اصلی اعمال خشونت و ستم خود و دیگران بر توده های مظلوم فلسطینی و ستمکشان یهود محسوب می شوند. هر نوع برخورد واکنشی از جانب گروه های مقاومت فلسطینی، برخاسته از جنایات بی پایان و روزمرۀ دولت صهیونیستی غاصب و سازمان های سرکوبگر آن است.
۲. بر همین زمینه، مسألۀ تعیین مقدرات ملی و اجتماعی مردم آزادیخواه و مقاوم فلسطین به دست و طبق خواسته های خود آنان تا حصول استقلال و حاکمیت ملی، تشکیل کشور فلسطین، تمامیت ارضی و تعیین نظام اجتماعی ــ اقتصادی، یک ضرورت انصراف ناپذیر است. برای تحقق این هدف، بهره بردن از کلیه اشکال مبارزه و سازماندهی به شمول مبارزۀ مسلحانۀ رهائیبخش ملی، حق مسلم مردم و سازمان های مبارز فلسطینی است.
۳. قوانین و میثاق های بین المللی در بخش حقوق بشر، دو طرف جنگ و منازۀ مسلحانه در کشور ها را از حمله بر اهداف غیرنظامی و یا بر فرد، افراد و تجمعات غیر مسلح منع می کند و صریحاً آز طرفین می خواهد تا از زندگی، حیثیت و سلامت جسمی و روانی غیرنظامیان صیانت کنند. هکذا به گروگان گرفتن غیرنظامیان تحت هر اسم و رسمی ممنوع بوده و کلیه موارد واقع شده در جنگ تمام عیار جاری میان فلسطینیان و دولت اسرائیل از مصادیق اشکال نقض حقوق بشر و از جمله جنایت جنگی محسوب می شود. جانب اسرائیل که از بدو امر، اشغالگر، غاصب و جنایتکار بوده است، ولی با تأسف بنا به رویت ارقام فوق الذکر در دو جانب جنگ جاری از تلفات افراد ملکی به شمول کودکان و زنان و ویرانی آثار عمرانی، هم جانب اسرائیلی و هم حماس مرتکب حمله بر افراد و اهداف غیرنظامی شده اند.
۴. دریافت کمک از بیرون در اشکال اقتصادی، سیاسی، نظامی، اطلاعاتی، دپلوماتیک، تبلیغاتی، فرهنگی، فنی و علمی؛ از لازمه های پیروزی یک جنبش رهائیبخش ملی مثل جنبش مقاومت فلسطین، شمرده می شود. اما هرگاه این کمک ها همراه با آن تعقیدات و محدودیت هائی باشد که دست و پای آن جنبش را بسته و آن را از اهداف اولیۀ آزادیخواهانه در ابعاد ملی و اجتماعیش دور بسازد (نمونۀ مقاومت رسمی در وجود احزاب مجاهدین افغانی و طبق منافع آزمندانۀ ارتجاعی و استعماری رقبای امپریالیسم اشغالگر شوروی وقت)، خواه ناخواه آن جنبش در ابعاد ناخواسته سیر کرده و به ابزار جنگ نیابتی قدرت های بیرونی حامی خود مبدل خواهد شد.
این امر، مسلم و تجربۀ دردناک سرنوشت غم انگیز به انحراف رفتن مقاومت حماسی مردم افغانستان در برابر هیولای اشغالگر روسی و ایادی میهن فروش بومی آن است که تا کنون تبعات ویرانگر آن انحراف بر سرنوشت ملی و اجتماعی مردم تحت ستم افغانستان، در وجود مزدوران و مرتجعان فاشیست طالبان، گسترده است.
* * *
زلــــزلــــۀ هــــرات:
همزمان با فوران خشم به زنجیر بستگان فلسطینی علیه غاصبان و اشغالگران اسرائیلی و در ۲۲مین سالگرد تجاوز نظامی امپریالیسم امریکا به افغانستان (۰۷ اکتوبر سال ۲۰۰۱میلادی)، در حدود ساعت یازدۀ صبح به وقت هرات، فوران خشم طبیعت سکوت مرگبار و مستولی سیطرۀ فاشیست های طالبی را شکسته و زلزلۀ شدیدی با قدرت۶.۳ درجۀ ریشتر بیشترین خسارات جانی و مالی را در روستا های نایب رافیع، سیاه آب، محله وردک ها، کرنیل، سربلند، تشکک، چاهک و سنجاب ولسوالی های زنده جان و غوریان به بار آورده است.
گزارش های چندین منبع خبری حاکی از آنست که طی این سانحۀ طبیعی چندین قریه به گونۀ کامل نابود شده است، دلیل تلفات زیاد مقاومت کم کلبه های "گلی" روستائیان کم بضاعت عنوان شده است. به دلیل پس لرزه های بعدی اهالی روستا ها شب را در بیرون صبح کرده اند. هر چند طی ساعات اخیر آمار قربانیان و میزان خسارات در تغییر بوده است، آمار جان باختگان زلزله هرات به بیش از ۲۴۰۰ نفر رسیده و همچنان در حال افزایش است.
طبق گزارش ملل متحد، در مجموع، ۴۲۰۰ نفر (۶۰۰ خانواده) تا (عصر روز شنبه ۱۵ میزان) متضرر گردیده اند، از جمله ۱۴۰۰ آوارگان داخلی (۳۰۰ خانواده)، گفته می شود که محله وادکه بیشترین آسیب را دیده است. علاوه بر این، حدود ۳۰۰ خانواده (۲۱۰۰ نفر) به شهر هرات آواره شده اند و ساختمان های متروکه زندگی می کنند.
در هرات و افغانستان نیز صهیونیست های طالبی با صهیونیست های اسرائیلی در تفکر برتری جویانه و اِعمال اپارتاید جنسیتی تشابه به هم می رسانند و در کشور ما نیز امپریالیسم متجاوز و جنایتگستر امریکا با حاکم ساختن صهیونیست های طالبی، به گونه ای مسؤول فقر مزمن، آوارگی و ضربت پذیری روستائیان فقیر و نگون بخت کشور ما است. در نتیجه کشور ما از داشتن دولتی مسؤول و خدمتگذار مردم و ارادۀ ارائۀ خدمات عاجل در حالات اضطراری و در پیامد سوانح طبیعی مثل زلزه و سیلاب ها، محروم است.
آوارگان و بی جا شدگان و بستگان کشته ها همراه با محروحان در پیامد قوع زلزلۀ مهیب و مدهش در حالی نیازمند خدمات درمانی، رفع نیاز های اولیه، مشاوره و خدمات روانی اند که چنین زیرساخت ها و کادر مسلکی طبی و اداری دلسوز در کشور تحت تسلط فاشیست های طالبی وجود ندارد. برای نظام های ظالم و ستمگر مثل ادارۀ وحوش طالبانی در حالی که بر حیثیت، مال و جان مردم می تازند، زندگی و مرگ مردم هیچ ارزشی ندارد. طالبانی که به زنان جوان جویای کار و آزادی می گویند:"برو شوی کن که هم ما بیغم شویم و هم تو!"، طبیعی است که از کشته شدن مردم نیازمند و مستمند خوشحال می شوند.
تا این نظام جابر بر سرنوشت جمعی مردم افغانستان حاکم باشد و تا مردم به مقدرات شان نرسند، مثل توده های مظلوم و دربند فلسطین، در شادی و غم کسی جز خود شان، مدکار و غمگسار شان نخواهد شد.
بدین وسیله، ما کارکنان و همکاران وبسایت ملی و مترقی خروش رعد، مراتب همدردی عمیق خویش را با خانواده ها و بستگان قربانیان زلزلۀ اخیر هرات، با مجروحان، مصدومان و نیازمندان کمک ها و مشاوره های طبی و روانی اعلام داشته و یک بار دیگر نفرت و انزجار بی پایان خود را نسبت به عامل فقر و ضربت پذیری و احتیاج توده های میلیونی ــ امپریالیسم، ارتجاع و نظام مالکیت خصوصی طبقاتی ــ ابراز داشته و به مجروحان بازگشت سلامت جسمی و روانی کامل و عاجل می خواهیم. پایان