ســروش
۰۹ جون ۲۰۲۱
روز تجدید میثاق با مجید در روند ناایستای مبارزه علیه امپریالیسم و ارتجاع
تاريخ مبارزات کشور ما تاریخ مبارزات طبقاتى، تاريخ نبرد علیه ارتجاع و استعمار، تجاوز و استبداد و نظام های وابسته مزدور منش پوسيده است. مبارزان و انقلابيون کشور ما هميشه براى نحات زحمتکشان از هر قید و بندی براى آزادى و شكوفائى مهين و سرزمين شان با سر و جان مبارزه كرده اند و به خاطر ترقى و رفاه و آرمان هاى متعالی خلق زحمتکش و تحت ستم کشور شان تا پاى جان رزميده اند.
"مجید" رهبر سازمان آزادیبخش مردم افغانستان كه متعلق است به همه خلق هاى ستمديدۀ افغانستان، يكى از همين رادمردان و آزادگان وطن خود بوده است كه بادانش و تفكر و انديشه هاى پیشرو عصرخویش در طول حيات پربارش، در برابر استبداد، نابرابرى ها، بى عدالتى ها، ارتجاع سلطنتی و جمهوری قلابی، متجاوزان سوسیال امپریالیست و باند های جلاد "خلق و پرچم" در میدان نبرد لحظه ای آرام ننشسته، تبعيد، زندان، شكنجه اعدام و قربانی را که از جملۀ دشواری های ذاتی مبارزه محسوب می شود، در راه آرمان بهروزی ستمکشان از جان و دل پذیرفت. سرانجام "مجید" خون سرخش را به خاطر نجات توده های میلیونی، آزادی کشور و زحمتکشان مهینش از چنگال سوسیال امپریالیسم غدار و اشغالگر روسی و جلادان و کرگسان "خلق و پرچم" در این راه اهداء کرده است. او برای رفاه زحمتکشان و مردم بی دفاع سرزمينش به پيشواز مرگ به خاطر آزادى وطن و خلق دربند ميهنش شتافت تا اين كه آزادى و رفاه همگانی را به خلق ستمدیده و زحمتکشان هم مهینش به ارمغان بیاورد.
آری "مجيد" رهبر زحمتکشان تا آخرين لحظۀ قبل از گرفتاری اش در نبرد و ستيز با متجاوزان روسی و قاتلان بومی خلق افغانستان ادامه داد و به تاريخ هجدهم جوزاى ۱۳۵۹ شمسی توسط جلادان "خلق و پرچم" به دستور سوسیال امپریالیسم جنایتکار روسی بعد از سه ماه شكنجه هاى وحشيانه، به جاودانگی پیوست.
با تجلیل از چهل و یکمین سالگرد جاودانه شدن "مجید" در اوضاع خونبار کشور اشغال شدۀ ما، تمسک قوی به اندیشه، تعهد و میثاق به آرمان و انسلاک به سازمان و راه و رسم مبارزاتی "مجید" در راه تحقق آرمانش که همانا رفع ستم و استثمار از ستمکشان و بهره دهان است، از ما رهروان و همرزمان و همسنگران باورمند سازمان "مجید" می طلبد تا بیشتر برای آرمان "مجید" با استفاده از چنین فرصت هائی در محور مبارزۀ بی امان علیه امپریالیسم جهان خوار و پایدوان بومی جنایتکارش بیشتر از هر زمان با تمام نیرو در همان خط مبارزاتی "مجید" برای بیرون راندن اشغالگران و جانیان تروریستی شان برای رفع ستم، استثمار، ارتجاع و امپریالیسم باید رزمید.
فهمیدن این مسأله همان طور که برای خلق ما، برای انقلابیون و آزادیخواهان کشور دربند ما حیاتی است؛ به همان پیمانه برای جمیع کسانی از دوستداران و راهیان راه پرافتخار مجید که در راه تحقق آرمان او لااقل در ظاهر امر سنگ وفاداری به آرمان "مجید" را به سینه می زنند، دو چندان مهم است که راه رستگاری توده های ستمدیده و رفع ستم و استثمار چند لایه از دوش خلق، آن گونه که مجید و دیگر رهبران "ساما" می خواستند، نه از کانال انحلال طلبی، سپر انداختن، زدودن مرز میان خلق و دولت مزدور و سرپوش گذاشتن روی ماهیت ضد ملی، ضد دموکراتیک و طبقاتی دولت و نهاد های سرکوبگر آن به شمول اردوی پوشالی، پولیس و "امنیت ضد ملی" آن، و خلع سلاح توده های تحت ستم به نام "مجید"، بلکه از مسیری که "مجید" نشانی کرده و محکم گرفتن اندیشه، موازین و سه سلاحی که مجید عمری در راه تدارک و حدادی کردن آن رزمید و جاودانه شد، می گذرد. رفتن از راه سازش با دولت ضد ملی محصول تجاوز امپریالیستی و اشغال 20 ساله به کشور ما و جدا کردن آن از امپریالیسم، به هر بهانه ای غیرمبارزاتی و سازشکارانه، راهی که "مجید" با گام های متینش رفت و "قیوم رهبر" آن راه را پیمود، نیست و نتیجۀ انتخاب راه سازشکارانه به رغم آموزه های ماندگار و آموزندۀ "مجید" و "رهبر"، جز سرافکندگی و محکومیت تاریخی در قبال ندارد.
خلق درد کشیدۀ ما طی بیست سال حضور نظامی امپریالیسم و سلطۀ ارتجاع بومی جانی شان، شاهد جنایت های گسترده ضد بشریت و شدت جنگ های تجاوزی، نیابتی و تحمیلی توسط این نیرو ها بوده است. اشغالگران و رژیم پوشالی و مزدور ارگ نشینان مرکب از جانیان قرون وسطی به ریاست نامنهاد "غنی" مزدور کماکان تاریخ ننگین و دوران تیرۀ هفت ثور را با کشت و کشتار و آتش زدن به خانه و کاشانۀ مردم ما موازی با ابلیس صفتان جهادی، طالبی، داعشی، خلقی و پرچمی تکرار و خون در بدن مردم بی گناه ما را خشکاندند. قطعاً زحمتکشان و تهی دستان این سرزمین از همه بیشتر این زخم ناسور را بر دوش می کشند. امپرياليسم خون آشام دريائى از خون مردم ما را به همدستی همین سگان هارش جارى ساخته و افغانستان را به تلى از خاك و ويرانه مبدل ساخته است. در حالی که هنوز هم کشور ما در اشغال نیرو های امپریالیسم است، استعمارگران به موازات اشغال کشور ما بیش تر از پیش جنگ قومی، نژادی، مذهبی، زبانی و سمتی را دامن می زنند تا عمر اسارت بار خود را در منطقه و افغانستان تداوم بخشند. خلق ستمکش و عذاب دیدۀ ما از بازی ها و شیطنت های صلح و جنگ امپریالیسم امریکا و شرکای جرمیش در طی دو دهه کاملاً آگاه بوده است و جنایات نابخشودنی اش را تا سپردن امپریالیسم به گور ستان تاریخ با نبرد و ستیز بدرقه خواهد کرد.
دولت ضد ملی ساخته و پرداختۀ اشغالگران محصول تجاوز و اشغالگری امپریالیسم در کشور ما و بخشی از سیستم استعماری و در خدمت اهداف آن بوده و فاقد ذره ئی اصالت و صبغۀ ملی می باشد. هر گونه ناروشنی در قبال این دولت، جدا کردن آن از آفریدگارش و یا زدودن مرز تمایز خلق با این ادارۀ خیانت پیشۀ ضد ملی، به ویژه توسط به اصطلاح روشنفکرانی که مدعی وفاداری به ایده آل های بزرگ انقلابیون این خلق اند، در حکم خیانت تاریخی بوده و سرشکستگی و رسوائی تاریخی را در پی دارد.
در این روز ها که مزدوران و ترویستان طالبی به رهبری و هدایت امپریالسم قلادۀ بردگی به گردن انداخته اند و سردمداران امپریالیسم روح شیطانی نابغه های جنایت پیشه ( تره کی، امین ، ببرک، نجیب، ربانی، مسعود، گلبدین، سیاف، مزاری، ملا عمر و... را تازه کرده و سرنوشت خلق ما را کمافی فی سابق با خشونت شرارت طالبانی به امر نهی آی اس آی و نظامیان پاکستان می خواهند به دست خون آشام ترین جلادان بسپارند. در خلال این بازی های گمراه کنده، خروج سپاه اشغالگر با تصمیم سردمداران پنتاگون گویا پلان تجاوزکارانۀ امپریالیسم امریکا در افغانستان خاتمه یافته است!؟ قطعاً باور کردنی نیست و برنامۀ توسعه طلبانۀ استعماریش فراتر از خروج سپاه اشغالگرش خواهد بود، زیرا برنامۀ پیاده شدن نفوذ بالقوۀ شان به آسیای میانه را در سر پرورانده است، افغانستان چون پل عبوری و میدان تاخت و تاز امپریالیسم با تمام شیطنت های بی پایانش در قرن بیست یکم قرار داشته و خواهد داشت.
امپریالیسم می خواهد در پردۀ این پندار های واهی تضاد های درونی جامعه ما را با کشمکش های غول آسای خود با دیگر جهان خواران رقیب اش شدت بخشد و مانع دستبرد شان در افغانستان و منطقه شده و جنگ نیابتی اش را در آن سوی مرز های افغانستان به راه اندازد .این یک حقیقت است. آری نقش اساسی جهان خواران در پیشبرد منافع آزمندانۀ شان، جنایات بی پایان در کشور مستعمره و اشغال شده ما را به دنبال خواهد داشت. چاکران تا دندان مسلح و سگان هار جلاد خود را هر یک از کشور های امپریالیستی و ارتجاع منطقه در مسلخ نیرنگ های استعماری شان در افغانستان برای نسل کشی و سر زدن افغان ها با تجهیزات تسلیحاتی و امکانات استخباراتی بیشتری به میدان جنگ خواهند فرستاد. برنامۀ عقب نشینی و بیرون کشیدن سپاه متجاوز امپریالیست ها از افغانستان مثل برنامۀ صلح کاذب شان، بازی کثیفی بیش نیست.
از جانب دیگر تاریخ ملت ما که سرشار از حماسه ها و قهرمانی ها و نشیب و فراز هاست و در مطقع جاری در یکی از چنین نشیب ها قرار دارد، توده های میلیونی خلق اسیر پابرهنه و زخمی ما از کلیه نیرو های انقلابی می خواهند تا اندر این راه جانبازانه در جهت نیرومندی و انسجام بخشیدن کلیه نیرو های خودی و انقلابی آزادیبخش با همدگر پذیری و تقویت ظرفیت نیروی خودی با پیوند ناگسستنی با تمام نیروی های آزادیخواه و پیشرو بر محور مبارزۀ ضد امپریالیستی و ضد ارتجاعی، در میدان نبرد "مرگ و زندگی" به یاری خلق و برای نجات ملک و ملت خود بشتابند. در این شرایط غم انگیز خونبار که امپریالیسم جنایت گستر طی بیست سال تمام با تحمیل یوغ اسارت و بردگی شیرازۀ حیات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، و فرهنگی کشور را فرو ریخته و از هم پاشانده است و مقدرات خلق بی دفاع و زحمتکشان پابرهنۀ افغانستان را مجداً می خواهد با نظامیان آی آس آی پاکستانی بسپارد و بازگشت طالبانی با جا به جائی باند های تروریستی، مافیای قدرت، اخوانی های آدمخوار از طالب تا داعش از مجاهد تا "خلقی ــ پرچمی" و دلال تکنوکراتی، خون های بیشتری را جاری سازد.
طوری که امپریالیسم امریکا و شرکاء پس از غلبه بر رقیب روسی در میدان جنگ افغانستان، در دهه هفتاد شمسی تنها هفتاد هزار کابلی بی گناه را در جنگ های بردگان تنظیمی اش ریختاند و خون در بدن خلق اسیر ما را به مقصد حضور نظامی و اشغال کشور ما خشکاند و میلیون های دیگر را زخمی، معلول، مهاجر و بی خانمان ساخت؛ به تکرار آن در آستانۀ یک جنگ داخلی تمام و عیار و راه یافتن به آسیای میانه و کشور های منطقه دو باره خانه و مهین ما را می خواهد کاملا به آتش کشد و به خاطر رسیدن به ثروت های منطقه به سرنوشت برخی از کشور های آسیای میانه به اشغال و تجاوز اش ادامه داده و قطعاً دریائی از خون هموطنان ما را جاری سازد.
هوشدار:
نخست از همه روشنفکران آزادیخواه، فرهنگیان، زنان، ترقی خواهان، آزاد اندیشان، انقلابیون و پیشتازان عصر با دم تیغ این جلادان تکه پاره خواهند شد. طوری که سوسیال امپریالیسم روسی با جانیان مزدور "خلق و پرچم" یکسره ملت افغانستان را سر زدند و زنده بگور کردند، این جنایت ننگین را امپریالیسم امریکا ــ ناتو توسط مزدوران و شیادان اخوانیش قطعاً به تکرار از خونخواری رقیب سلطه گرش در حق طیف های فوق مرتکب خواهند شد.
البته برای نجات، حفاظت از جان و مال و عزت خود و خلق اسیر مهین خود ارادۀ قوی انقلابی لازم است. سامائی های راستین و متعهد به آرمان مجید سر و جان شان را مثل گذشته در این راه خواهند گذاشت. خلاف جریان رفتن را از زندگی و مرگ مجید، رزم و نام مجید فرا گرفته اند، خلاف جریان رفتن تمسک به اندیشۀ انقلابی مجید، آرمانخواهی، هدفمندی و انگیزۀ قوی مبارزاتی می خواهد. ماهیان مرده بی اراده در مسیر جریان آب می روند، ولی تنها ماهیان زنده اند که خلاف جریان شنا می کنند. این نشانۀ زنده یا مرده بودن یک ارگانیسم، از جمله ارگانیسم سیاسی مثل سازمان و حزب انقلابی است. سامائی های انقلابی در خط "مجید ــ رهبر" این فــرهنگ متعالی انقلابی را بار بار تجربه و در جریان افت و خیز ها آموخته اند. آری سازمان آزاديبخش مردم افغانستان با تاريخى ماندگار، با عزم متين و قدرت عظيم توسط مجید و بانیان چندی بنيان و اساس گذاشته شد. رهروان راهش با طرد مسخ شدگان، مرتدان، تسليم طلبان و ليبرال هاى بزدل، سود جو و ثروت اندوز از صفوف سازمان أزادبيبخش مردم افغانستان "ساما"، راه شان را با تمام دشواری های ذاتی مبارزه تا پای جان ادامه داده و خواهند داد و آگاهانه فقط در راهی می روند که بزرگان و پیشتازان راه رفته اند. برای سامائی ها ایجاد و استحکام تشکیلات انقلابی به عنوان ابزار اساسی خلق تحت ستم در مبارزه با امپریالیسم و ارتجاع یک اصل و ارزشی غیر قابل معاوضه است. هیچ چیزی، هیچ راه و ابزار سازشکارانه، میان بر و اصلاح طلبانه و جایگزینی لیبرالیسم پراگماتیستی جای ابزار، اندیشه و فرهنگ انقلابی را نمی گیرد. فقط چنگ زدن به سازمانی که مجید ساخت،"ساما"، راه رستگاری و معیار صداقت و جدی بودن دوستداران "مجید" و "ساما" است. مبارزه و ابزار مبارزه در داخل افغانستان اشغالی و تحت ستم موجود است و کسانی که می خواهند از مبارزۀ ملی ــ انقلابی موجود در داخل کشور (با هر کمیت و کیفیت) هواداری کنند، باید به جای تلاش برای نفی ابزار انقلابی "مجید" و حاصل یک عمر مبارزه اش، سپر انداختن، انحلال طلبی، ایدئولوژی زدائی لیبرالی و خلع سلاح فکری، سیاسی و تشکیلاتی خلق و انقلابیون افغانستان، با کمک مادی و معنوی به مبارزۀ داخل، نقش شایستۀ خود را از پشت جبهه با شرافت اداء نمایند. فقط با این شرط است که هواداری از جنبش انقلابی مردم افغانستان موضوعیت می یابد، نه در تقابل با اندیشه، راه، سازمان و آرمان انقلابی و آزادیخواهانۀ "مجید" و مجیدیان.
همرزمان اصولی، آگاه و مصمم! بیائید تا در راه تحقق آرمان رهبر گرامی ما "مجید" و سائر رهبران انقلابی خویش و آزادی کشور و رفاه خلق زحمتکش و محروم، صفوف خویش را مستحکم ساخته و در پرتو اندیشۀ مترقی و زنجیرگسل مصممانه و با عزم متین در راه نبرد علیه امپریالیسم جنایت گستر و حاکمیت طبقاتی ارتجاع همدستش به طور جمعی گام گذاریم.
زنده و جاوید باد راه و رسم مبارزاتی "مجید"!
مستدام باد تعهد رهروان راستین راه به آرمان "مجید"!
مرگ بر امپریالیسم و ارتجاع!