پیشگام
۳۰ دسمبر ۲۰۲۲



طالبان، «فاتحان» یا مزدوران قلاده بند اشغالگران؟

بیش از یک سال می شود که وحوش طالبی غرق در مستی قدرت عربده کشیده و از «شکست دادن امریکا و اشغال» می ‌گویند. این گروه، که بر اساس ستراتیژی استعماری امریکا طرح و در آغوش استخبارات پاکستان، امارات متحدۀ عربی و عربستان سعودی تربیه شده، پس از بیست سال جنایت و فراهم سازی میدان ستم و تعدی برای اشغالگران امریکائی، اینک با دیده درائی خود را «فاتح» جنگ علیه امریکا و اشغال می داند!!
امریکا به منظور تطبیق ستراتیژی غارتگرانه و استعماری همیشه به تعویض مزدوران خود اقدام می کند. مهره هائی را از میان بر می دارد و بر جای آن مهره های جدید می چیند. همین است که از قاتل ترین، منفور ترین، جاسوس ترین و میهن فروش ترین چهره‌ ها و گروه‌ های بنیادگرا و غیر بنیادگرا حمایت می کند. زمانی گلبدین حکمتیار و برهان الدین ربانی به درجه های مختلف نازدانه های سی آی ای بودند که با تغییر ستراتیژی منطقه ئی هر دو را دور انداخت و بر ملاعمر سرمایه گذاری کرد. با تغییر ستراتیژی امریکا برای منطقه که نیاز به تجاوز مستقیم در افغانستان دیده می شد، امریکائی ها در ظرف یک ماه ملاعمر و لشکر جهلش را جمع و دو باره طوق بردگی را به گردن جهادی ها و تکنوکرات های جاسوس انداخت؛ اما اینبار طالب ها را فراموش نکرد و با گذشت هر روز به تقویت بیشتر این جانیان نیز پرداخت.
در طول بیست سال گذشته امریکا و شرکایش برای گرم نگه داشتن تنور جنگ در افغانستان، نوکران خود را با پول، سلاح و مهمات و کمک‌ های استخباراتی تجهیز کردند و دو طرف (امریکا و طالب) تا توانستند مردم را کشتند و از هیچ نوع ستم دریغ نکردند. امریکا تا همین یک سال قبل ظاهراً علیه طالب می ‌جنگید، مردم را می کشت و قریه‌ ها را پشت هم بمباران می کرد، چگونه شد که این گروه خون ‌آشام را در آغوش گرفته و با تزریق هفته وار دالر حیات جنایتبارش را تضمین می کند؟
امریکا، چین را مانع توسعه طلبی اش در کشور های عقب نگه داشته شده می داند. زیرا چین از مدت ها است که با سیاست توسعه طلبانه در کشور های دیگر در صدد تأمین منافع اقتصادی اش است که امریکا آن را برهم زدن توازن قدرت تعریف می کند. به همین منظور امریکا ستراتیژی جنوب شرق آسیا را که هدف آن جلوگیری از توسعه طلبی چین است، روی دست گرفت تا از یک طرف منابع مختص به افغانستان  را برای تطبیق این ستراتیژی سوق دهد و از طرف دیگر با ایجاد یک کشور بی ثبات با حاکمیت یک گروه جاهل، ستمگر و بنیادگرا و غیر مسؤول سطح خطر برای چین و سائر رقبای منطقه ئی اش را بالا ببرد. همین بود که امریکا در «دوحه» قباله مزدوری مجدد طالبان را امضاء کرد. همان گونه که در بیست سال گذشته، امریکا و طالب بازی موش و پشک راه انداخته بودند، اکنون نیز امریکا طالب را «حیوان خانگی» اش می داند که با حکم امریکا بی وقفه دم می شوراند.
دولت امریکا با امضای توافق نامه دوحه با طالبان در اوائل سال ۲۰۲۰به نفس های دولت پوشالی که خودش آن را ساخته و ظاهراً علیه طالب می‌ جنگاند، نقطۀ پایان گذاشت. برای امریکا مزدوری نوکران جهادی و تکنوکرات اش دیگر به صرفه نبود و با دستور دادن به نوکران «جمهوری اسلامی» تمام تجهیزات و مهمات جنگی را به طالبان واگذار و با فرار اکثریت جهادی ها و تکنوکرات ها به شمول اشرف غنی، ارگ را به نوکران جدید تسلیم و این گونه به جای مزدوران قبلی مزدوران جدید به نام طالب بر اریکه قدرت تکیه زدند.
با حاکمیت طالبان، ماهیت اشغال کشور ما تغییری نیافته است. امریکا کماکان بر فضای افغانستان حاکمیت مطلق دارد و همین گونه شریان اقتصادی کشور ما نیز در دست او است. بگذریم از این که طالبان هر روز برای «رسمیت شناختن» به وسیلۀ امریکائی ها تکدی ننگین به عمل می آورند. حیات فعلی طالبان منوط به ۴۰ میلیون دالر هفته وار است که امریکا در اختیار این ستمگران قرار می دهد، با این وضعیت مفتضح و ننگین، این ستمگران با دیده دراړی از «استقلال» و «شکست امریکا» و «فتح» هم سخن می گویند!!