م. فـــروغ
۲۳ اکتوبر ۲۰۲۳
فـریاد درد مشترک با غـزه
دردمان مشترک است،
درد بینوایان افغان
و خاص تر
قربانیان محتاج ویرانکدۀ زنده جان
با بی کسان و رانده شدگان غزه
مشترک است؛
به سان مظلومیت مان،
دشمن مان نیز مشترک است:
یانکی غدار و صهیونیسم یهودی و طالبی.
***
هر دو خونین تن به زمین افتاده
پاره های تن مان را
ناکسان مزدور
با سلاح و پول یانکی غدار
به هوا پرانده،
جمع غفیری را
از یار و دیار شان رانده،
و زادگاه ما را به گورستان رزمندگان
و زندان زندگان مبدل کرده اند.
دیریست که از جفای ستم پیشگان روزگار
ستم می کشیم
و همانند دانه های ارزن
به تمامی قاره های جهان
پاشان شده ایم.
***
غزه بیا که هر دو ضجه کنیم،
بر مظلومیت ها،
بر بی کسی ها و
تنهائی های خویش
و بر مصیبت هایمان و
فراموش نکنیم که اشک ریختن
بر مزار قربانیان فاشیسم تمام عیار
نیز حدی دارد.
***
اما به رغم این ستمکشی و پاشانی،
باز هم
به پا ایستاده ایم،
از پا نمانده
و در ستیز با اهرمنان زمان
می رزمیم،
چون می دانیم
که زرمندگی
محتوای عالی زندگیست،
مبارزه رمز بقای ملت ها و
کلید پیروزی خلق های
تحت ستم و استثمار.
پس
آنهائی که به گونۀ مقتضی می رزمند،
زنده اند و پویا،
ولی آنانی که نمی رزمند
صلاحیت بقاء و
دلیل وجودی خود را می بازند.
***
کابل ــ افغانستان - ۲۸ ميزان ۱۴۰۲شمسی