ش. آزاد
۲۶ می ۲۰۲۴



سپیداران زخمی

سپیداران این دیار خونین تن اند،

در این سرزمین خون

همه چیز رنگ خون گرفته است

در این باغ تگرگ زده

و سیل برده،

در شهر گرسنگان

در اوج عسرت و احتیاج بینوایان

در ازدحام

ترکیدن بغض تندر،

توفیدن سیلاب های مدهش

و غرش انفجار

و فرو افتادن

فضای تار بوی دود باروت می دهد

و عفریت مرگ هر آن

               سراغ دردمندان را می گیرد.

تا چه زمانی در سوگ همدیاران خویش بنشینیم؟

آنهائی که از صدای صاعقه رفتند کرانه ها

شب هنگام کشتار انسان های غزه را در خواب می بینند

سپیداران همه زخمی و بی آب مانده اند

تبرداران از سپیدار زدن دست برنداشته اند

و جمعی از تبر بدستان دیگر را نیز فراخوانده اند

تا بیشه را تهی از جنگل،

رویش و پویش را ممنوع،

خاک را سترون،

و باغ را مبدل به ویرانه کنند

تا در پهنای آن جغدان شب بتازند

و حاکمان این ویرانه گردند.

اما،

این محال است!

تا آنگاه که سپیداران ریشه در آب دارند

و خاک بارور است،

نسل سپیدار و روئیدن آن باقی خواهد ماند.

همپای ظلم ظالمان

مقاومت راستین محکومان نیز است

سرانجام  این ستیز،

پیروزی محکومان،

 شکست حاکمان

و آغاز فصل رستن است

تا بیشۀ سوخته

     دو باره جنگل انبوه، سرسبز و بارور گردد

وانگی تاریخ بر کتیبه اش خواهد نوشت:

زنده باد بذرافشانان و سپیداران!

* * *

کابل ــ افغانستان، ۰۴ جوزای ۱۴۰۳شمسی