زنده یاد استاد عبدالاله رستاخیز
۱۹ جولای ۲۰۱۷
خــــورشــیــد انــقــلاب
آهنگ روستا
عصيان شهر ها
فرمان توده ها
پيمان ارتقاء
از بيكران یأس
مي خواندم بگوش.
* * *
هنگامۀ اميد
اميد زندگی
تا وارهم ز درد
تا بركنم ز جا
بنياد بردگی
شيوابيان شوم
آتش زبان شوم
گويم ترانه ها
* * *
گيرم به كف تفنگ
با خلق همنوا
تا بركنم ز بُن
افسون جنگ ها
چون آذرخش تند
در خرمن ستم
سازم شراره ها
* * *
آندم كه كارگر
با خلق روستا
همراه و همصدا
با پتك و داس ها
خواند سرود رزم
خيل ستمكشان
در دشت زار ها
* * *
من در صفوف رزم
در سنگر نبرد
با همگنان خويش
پيمان خون كنم
رزم آزما شوم
تیغ آشنا شوم
در بستر زمان
* * *
در خون تپم چو صيد
با شور زندگی
تا (توده) وارهد
از قيد بندگی
تا بركشد نوا
فرزند كارگر
اين است دور ما
* * *
زنجير ها گسست
پيمانه ها شكست
پيمانۀ ستم
خالی ز باده شد
وز شرق توده ها
تابنده سر كشيد
خورشيد انقلاب
* * * * *
۲۹ دلو ١٣۴٧ زندان دهمزنگ ــ کابل افغانستان