اشتفان هرملین/ترجمه مجتبا کولیوند
ارسالی ارمان
۲۸ مارچ ۲۰۱۷
نام تو را می خوانم آزادی
برای پرندۀ دربند
برای ماهی در تُنگ بلور آب
برای رفیقم که زندانی است
زیرا، آن چه میاندیشد را بر زبان میراند .
برای گُل های قطع شده
برای علف لگد مال شده
برای درختان مقطوع
برای پیکر هائی که شکنجه شدند
من نام ترا میخوانم: آزادی!
برای دندان های به هم فشرده
برای خشم فروخورده
برای استخوان در گلو
برا ی دهان هائی که نمیخوانند
برای بوسه در مخفیگاه
برا ی مصرع سانسور شده
برای نامی که ممنوع است
من نام ترا میخوانم: آزادی!
برای عقیده ای که پیگرد میشود
برای کتک خوردن ها
برای آن که مقاومت می کند
برای آنان که خود را مخفی می کنند
برای آن ترسی که آنان از تو دارند
برای گام های تو که تعقیب اش می کنند
برای شیوه ای که به تو حمله می کنند
برای پسرانی که از تو می کشند
من نام ترا میخوانم: آزادی!
برای سرزمین های تصرف شده
برای خلق هائی که به اسارت درآمدند
برای انسان هائی که استثمار می شوند
برای آنانی که تحقیر می شوند
برای مرگ بر آتش
برای محکومیت عدالت خواهان
برای قهرمانان شهید
برای آن آتش خاموش
من نام ترا میخوانم: آزادی!
من ترا میخوانم، به جای همه
به خاطر نام حقیقی تو
من ترا میخوانم زمانی که تیرگی چیره می شود
و زمانی که کسی مرا نمیبیند،
نام ترا بر دیوار شهرم مینویسم
نام حقیقی ترا
نام ترا و دیگر نام ها را
که از ترس هرگز بر زبان نمیآورم
من نام ترا میخوانم: آزادی!