سیـــاوش آزاد
۲۸ جنوری ۲۰۱۷
اندیشه های تابناک زنده یاد "رهبر" چلچراغ راه ماست
بیست و هفت سال قبل از امروز شخصیت فرزانه ای را از میان خلق دربند ما، در شامگاه هفتم دلو ۱۳۶۸ در حیات آباد شهر پیشاور به رگبار گلوله بستند. این مبارز بزرگ و اندیشمند خبیر پروفیسور "عبدالقیوم رهبر" بود که زندگی تابناک، ولی مملو از رنج و محنت خود را در مبارزه علیه دشمنان خلق افغانستان و بیداری مردم ما سپری نمود.
"رهبر" این را به خوبی می دانست و خود بار ها بیان می داشت که یگانه راه درست و آزمون شده برای رهائی خلق های تحت ستم دادن آگاهی به توده ها، وحدت و به وجود آوردن تشکیلات است. با داشتن چنین مأمول و ابزاری، اگر خلقی کوچک، ولی مصمم اراده نماید، بزرگ ترین دولت های امپریالستی را به زانو درمی آورد.
"رهبر" میراث دار یک نسل از انقلابیون فرهیخته ای بود که جان های شرین خود را در نبرد رویاروی علیه ارتجاع – استعمار به منظور نجات کشور خود از ستم استبداد و استثماراز دست داده بودند. او از آن جانبازان بزرگ و والامقام درس های خوب مبارزاتی اندوخته بود، از تجارب آن ها و سائر مبارزان خلق های ستم کش جهان آگاهی حاصل نموده و در عرصه های مختلف مبارزه از آن ها استفادۀ لازم می نمود.
عبدالقیوم " رهبر " در جریان جنگ آزادیبخش مردم ما علیه سوسیال امپریالیسم روس و ایادی آن و همچنان در مورد تنظیم های وابسته ساخت امپریالیسم غرب، متناسب به شرایط عینی استنتاج های تئوریک لازم را ارائه داشته و در جهت افشاء پروژه های استعماری در قبال ملت ما روشنگری می نمود.
زنده یاد "رهبر" در عرصه های مختلف تئوریک از خود گنجینه های پرباری را به جا گذاشته که تا آینده ها چون "چلچراغی" تابناک فراراه پر از چاه و چالۀ " سامائی " های اصیل خواهد درخشید تا راه بنمایاند و آن ها را از سیر در گمراهی و سقوط در لجن و یا چاه های مذلت مانع شود.
"رهبر" فرزانه پس از ضربات متواتر دشمن بالای سازمان آزادیبخش مردم افغانستان (ساما)، به منظور استحکام دو بارۀ سازمان، کار و تلاش خستگی ناپذیری را با جمعی از رفقای خویش انجام داد. او در راه پاکیزگی فکری و خط روشن سیاسی، کسب شناخت دقیق از اوضاع داخلی و بین الملی، ایجاد روابط ارگانیک و منظم تشکیلاتی و داشتن روابط مداوم عمودی مبتنی بر انظباط و دموکراسی و ایجاد رهبری جمعی متمرکز، و وحدت احاد تشکیلات سازمان تلاش مداوم و خستگی ناپذیری کرد.
"رهبر" رفقای خود را در جریان مبارزه علیه خصلت های ضد انقلابی، مثل خود خواهی، فرار طلبی، تشتت و پراگندگی، کاهلی، محلی گرائی، فراکسیون بازی، تسلیم طلبی، جزم گرائی و تحجر فکری، لیبرالیسم، اندیویدوآلیسم، امکانات گرائی و...؛ با کار مداوم تئوریک جمعی آگاهی بخشیده، کمک کرده و این افکار، انحرافات و منش های نکوهیده را با تأکید بر بنیاد خارائین فکری و موازین روشن تشکیلا تی ساما و تکیه بر جمعگرائی انقلابی؛ از ساحت سازمان زدود. رفیق "رهبر" در مبارزه علیه انواع سیاست های ارتجاعی و امپریالستی پیوسته سطح آگاهی اعضای سازمان را ارتقاء بخشیده و در این راستا مدام یاد آوری می نمود که در جریان مبارزه علیه سیاست ها ی امپریالستی، نباید مبارزه علیه اپورتونیسم را فراموش نمود. او بر این اصل انقلابی تأکید می ورزید که: مبارزه علیه امپریالیسم بدون مبارزه علیه اپورتونیسم بی مفهوم خواهد بود.
وی در یکی از آثار خود ایدۀ خود را چنین بیان نموده بود:" مردم ما به کمتر از آزادی کامل خود قانع نمی شوند که در آن حاکمیت ملی ما به خود مردم تعلق گیرد. سرزمین واحد، یکپارچه، متحد و متکامل ما، موطن حقیقی آرزو ها و آمال مردم این مرز و بوم باشد و الزامات و شرایط جابرانۀ امپریالستی از تمام ساحات زندگی ما رخت بربندد. "
"رهبر" مدبر با دیدی آینده نگرانه در تحلیل هایش از اوضاع افغانستان و دست درازی آشکار چندین دولت مغرض و مزدوران بومی آن ها، چنین پیشگوئی داهیانه نموده بود:
" واقعیت های ملی و بین الملی حکم می کند که بدیل امریکائی در مقابل بدیل روسی و یا آفریدن مزدوران هم سنگ در مقابله با مزدوری " پرچم " و " خلق " در کشور ما نه تنها به شکست مواجه می شوند، بلکه خونریزی بی حساب دیگری را بر مردم ما تحمیل خواهد کرد و خواست صمیمانه اینست که مبارزۀ مردم ما در مقابل اژدهای روسی خود درس روشن و قاطعی برای تمام قدرت های بزرگ و کوچک باشد تا دست از لانۀ عقابان دور نگهدارند و به مردم ما اجازه دهند تا سرنوشت خود را به دور از بازی های خانماسوز و تباه کن آن ها خود به دست گرفته و در راه یک جامعۀ آزاد، آبادِ با رفاهیت و شگوفان به مبارزه بپردازند."
"رهبر" در مورد آنانی که دست به دست اشغالگران داده اند، و علیه مردم خود با رژیم های مزدور و دست نشانده همکاری نموده اند، و به حق که به نام تسلیم طلبان مسمی گردیده اند، چنین می گوید: ــ"عده ای از عناصر میهن فروش به وطن خیانت کرده و به نام سیاست بازی و به قدرت رسیدن دست در دست یک نیروی بیگانه به رخ مردم خود شمشیر کشیده اند و مقدرات مردم ما را به بیگانه ها تسلیم کرده اند، و بزرگ ترین تراژیدی را که با تراژیدی های فاشیسم هیتلری پهلو می زند و از آن سبقت می گیرد، به وجود آورده اند. این عده آشکارا خائن ملی اند."
"رهبر" در متن جنبش آزادیبخش مردم ما قرار داشت و بنابر شناختی که از سازمان ها و دسته بندی های سیاسی داشت، در مورد نمایندگان و ایدئولوگ های سیاسی فیودالیسم یعنی ارتجاع هار و دهان پاره چنین ابراز نظر نموده بود: " ارتجاع در طول تاریخ هماره چوبدست آماده و بی آزرم استعمار بوده است. خون میر مسجدی ها، ملا مشک عالم ها و میربچه ها نه به طور مستقیم توسط استعمار، بلکه به دست عوامل بومی آن ریخته شد. تضاد های مرحله ای میان استعمار معین و جناح مشخصی از ارتجاع نمی تواند بر روی همسرشتی و همسرنوشتی این دو دشمن خونخوار ملت ما و مردم قهرمان ما پرده بیفگند."
استعمار و ارتجاعِ همدست آن در راستای اهداف شوم خویش علیه مردم ما "رهبر " و سائر مبارزان استوار انقلابی سرزمین ما را مانع اهداف استعماری خود دانسته و دست به حذف فزیکی آن ها زدند تا با خاموش ساختن این چراغ های نورافگن دانش و آگاهی، استعمار – ارتجاع توانسته باشند تا هر چه بیشتر در تاریکیِ مستولی شده، در حق خلق مظلوم و بی دفاع ما جنایت و وحشت بیشتری بیافرینند.
"رهبر" و سازمانش از این اهداف شوم و تباه کن استعمار و ارتجاع همدست آن آگاهی داشتند و به همین منظور به داشتن یک تشکیلات منضبط و کارآ تلاش می نمودند که بتواند در شرایط مختلف، کارائی لازم خود را در تقابل با ارتجاع و استعمار داشته باشد . اندیشه ها و تجارب به جا مانده از زنده یاد رهبر ماحصل تجارب و خرد جمعی انسان های مبارزی است که زندگی پربار خود را وقف خدمت به رهائی انسان های زحمتکش و رهائی سرزمین خویش نمودند. بناءً، برای تمامی مبارزان راه آزادی و رستگاری کشور ماست که از افکار و اعمال والای این شخصیت چند بعدی استفاده نموده و راه و آرمان های تمامی جانباختگان راه آزادی افغانستان را ادامه دهند.
ــ به امید روز آزادی سرزمین و خلق ستمکش ما!
ــ یاد و خاطرات همه جانبازان انقلابی "ساما " و کلیه مبارزان راه آزادی جاودانه باد!