ســروش
۲۷ جنوری ۲۰۲۳
تجلیل از سی و سومین سالگرد جاودانه شدن پروفیسر "قیوم رهبر"
امروز هفتم دلو همه جا سخن از "رهبر"، به نام "رهبر" و به یاد اوست. اینجانب نیز به مناسبت گرامیداشت از شخصیت والای علمی و مترقی اجتماعی وی، در سرآغاز سخن، کلامم را با سخن "رهبر" می آغازم و این متن را از سر تا پا با ادبیات مأنوس و مروارید های ادبی گهربار تراویده از خامۀ این دانشمند ملی و مترقی کشور ــ زنده یاد "رهبر" ــ آذین می بندم.
«جنگ آزاديبخش به مثابۀ فرايندی انسانی و رسالتمند نمی تواند خود را تا اخير به مبارزه عليه استعمارگر مشخصی محدود نموده و از کليت فرايند تاريخی مجزا و يا در تقابل با آن قرار گيرد. چه "احساس ملی در نھايت خود يک احساس قلبی است، ولی وسيلۀ اجتماعی و مادی برای مقابله با دشمن به وجود نمی آورد". اين وسيلۀ اجتماعی آنگاھی به وجود می آيد که جنبش ھمگام با روند تکامل اجتماعی حرکت نمايد و روز تا روز در ميان اقشار و طبقات ذی نفع اجتماعی ريشه بگيرد، آن ھا را آگاھانه به دور برنامه ای سياسی با خطوط روشن فراخواند و تجمع کمی آن ھا را به عنوان "کيفيتی" در روند تکامل اجتماعی به کار گيرد. ھر جريان سياسی ضد استعماری که خود را از اين محتوای اجتماعی تھی سازد، اگر ھم روزی چند بر احساسات برانگيختۀ مردم بتواند به بازی بپردازد، سرانجامی جز شکست و سرافکندگی نخواھد داشت.»
قلمرو افغانستان مزید بر پیشینۀ تمدنی اش، کشوری بوده است با تاریخ ممتدی از نبرد رزمندگی و سازندگی نیرو های مولد، درد و رنج محرومان، کشتار و ویرانی ستمگران در متن نظام های طبقاتی و در معرض استیلاجوئی کهن و نو- استعماری در امتداد سده ها. در تداوم این ستمگری و ستمکشی پارینه، این کشور در طی چهار دهه و نیم اخیر در دو نوبت قتلگاه فرزندان آزاده اش توسط استعمار و امپریالیسم شرق و غرب و مزدوران و جلادان بومی هر یکی و همین اکنون کشتارگاه جانیان و مزدوران بومی سردمداران نماد توحش استعماری ــ پنتاگون ــ بوده است. مبارزات اجتماعی علیه ستم و استثمار ستمگران بومی و نبرد های آزادی خواهانه و حماسه های شگفت انگیز توده های تاریخ ساز این خطه در طول تاریخ در برابر سلطه و استبداد خونین نظام های ارتجاعی حاکم و بیگانگان متجاوز با خشم و کین و با ضرب شمشیر ارتجاع و استعمار پاسخ داده شده است. آری، تاریخ کهن درخشان کشور ما با ظهور عند الموقع جنبش های آزادیبخش و مبارزات اجتماعی ستمکشان علیه ستمگران این گونه رقم خورده و در هر مقطعی بنا بر نیاز زمان و رهبری جنبش های توده های به پاخاسته، از متن خود مشعلداران و طلایه دارانی را برای هدایت رزم آزادی برون داده و تا مقام رهبری نبرد بر کشیده است.
رهروان راه آزادی و سربداران ترقی اجتماعی در قلمرو مبارزه و حق طلبى براى احقاق حقوق حقۀ خلق ستمدیده و زحمتکشان کشور و برای آزادی مهین شان با ایثار و قربانی های بی همتا، از خون و جان شان مایه گذاشتند و از زندان، شکنجه، اعدام، تبعید، تهمت و... نهراسیدند. همین قهرمانان و رهبران آزادی برخاسته از دل شورش بحق توده ها بودند که با دیوان قطوری از رزم و ایثار شان، کارنامه ها و خاطره های جاودانى را به یاددگار گذاشته اند. اين پيشگامان آزاده با مقاومت و دليرى در برابر مظالم اجتماعى، بى عدالتى و خودكامگى بيدادگران از شاهان مستبد تا متجاوزان در ادوار مختلۀ تاریخ خونبار مهین ما رهگشا و قوۀ محركۀ نيرومندى در محور آزادی و استقلال و کسب دستاورد های اجتماعی ملت بلاکشیده و خلق تحت ستم و استثمار کشور ما در حافظۀ تاریخ خود ماندگار شده اند. این جاودانگان پيام آورانى بودند که با جانبازی آگاهانه و با ارادۀ تام در پیشاپیش مسير نهضت هاى آزاديخواهى توده های راست قامت خلق افغانستان در ابعاد ملی و اجتماعی، خود از مرز تاریخ گذشته و برای نسل های امروز و فردای کشور حماسه آفریدند و الگو شدند.
آری، در گذر زمان هزاران رهبر و رهرو آزادیخواه بنام و گمنام در هر گوشۀ این سرزمین دلاوران با آرزوی های ناشکفتۀ خویش در خون خفته اند و در قلب پرمهر ملت ستمکش و توده های محروم افغانستان جاودانه شده اند. زنده یاد پروفیسر "قیوم رهبر" این فرزند فرزانۀ مترقی کشور ما یکی از برازنده ترین درفش داران "آزادی ملی، دموکراسی، ترقی و عدالت اجتماعی" بود که با زندگی پرشور و پرثمر مبارزاتی خود هم در قلب های تپنده مردم ستمدیدۀ خود در همه جا و همه وقت ماندگار و جاودانه بوده و خواهد بود.
پیشگامان، ادامه دهندگان و رهروان راستین ــ این سپاهیان مقاوم و استوار در خط فکری و سیاسی "مجید ــ رهبر" ــ وفادار و متعهد به آرمان این دو جاودانۀ تاریخ که آرمان مشترک کلیه رفتگان طریقت آزادی و دگرگونی های فراگیر اجتماعی نیز است؛ در حالی سی و سومین سالگرد فقدان زنده یاد "قیوم رهبر" این دانشمند آزاده و مترقی را تجلیل می کنند که امپریالیسم غارتگر با انواع دسائس و توطئه ها، با عزل و نصب نظام های مزدور پوشالی در قالب دموکراسی قلابی استعماری و دار و تازیانه و با ابزار سخت و نرم از جمله با سلاح اختناق، سرکوب و فقر تحمیلی خلق مظلوم و بی دفاع افغانستان شامل زنان و مردان تحت ستم، استثمار و تبعیض را با بی رحمی و قساوت تمام در زندانی به نام افغانستان زندانی، شکنجه و اعدام می کنند.
همین اکنون حدود چهل میلیون از هم میهنان بی حقوق ما شامل زن، مرد، کودک، پیر و جوان قربانی این توحش و اختناق بی پایان امپریالیسم امریکا و شرکاء توسط نظام دست نشاندۀ طالبانی اش شده اند.
مردم ما می دانند که امپریالیسم هیچگاهی دست از سر شان برنمی دارد و هدفش پیدا و آشکارا کشت و کشتار، ایجاد رعب و هراس در میان خلق های افغانستان و منطقه است. امروز ارتجاع هار طالبی با ایجاد ترور و وحشت کماکان به دستور امپریالیسم و در تفاهم کامل با آن سر از تن خلق درد رسیده و سمتکش ما جدا کرده و همواره چوب دست و جاده صاف کن غارتگران امپریالیستی بوده است. این ارتجاع لجام گسیخته سرمست از عنایت و حمایت اربابان بیرونی ااش، به ویژه در حاکمیت بار ثانی با استفاده از شیوه های رعب و وحشت قرون وسطائی و تحمیل اصول منسوخ و فرتوت جاهلیت نوین بر ابعاد زندگی و اذهان مردم افغانستان، چنان بر اوضاع اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور ما سایه افکنده است که کلیت جامعه را به سوی انحطاط و عمق بحران های فراگیر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی فرو برده است. حکام تازه نصب شدۀ کنونی در کشور ما به زور سلاح و نیرنگ امپریالیسم اشغالگر برای شکستن اراده و غرور انسانی مردم ما و مطیع و منقاد ساختن آنها، روش های دوران بردگی، سرکوبگری، زن ستیزی، تبعیض و قوم گرائی افراطی را در دستور کار قرار داده و بر آنند که با ترور، سرکوبگری و تلقین و ترویج بدآموزی ها در اذهان عمومی، مردم را مطیع سر به زیر اوامر و نواهی صاحبان فرمان کرده و جرأت آن را نیابند تا در برابر مظالم و بیدادگری هر متجاوز و ستمگری سر بلند کنند. نظام ستمگر و پوشالی حاکم طی یک سال و نیم در عین معامله بر سر فروش استقلال، حاکمیت ملی و ثروت سرشار کشور ما با غارتگران آزمند غرب و شرق؛ کوشیده است تا با این شیوه ها مقدرات خلق ما را لگدمال، و تاریخ پرشکوه خلق این سرزمین برای آزادی را تخطئه و کلیه حقوق حقۀ زن و مرد را سلب و به خصوص مادران، خواهران و دختران ما را از حقوق مسلم انسانی شان مثل حق تعلیم، تحصیل، کسب و کار، ازدواج، سقط جنین، حاکمیت بر بدن و پوشش تن و سبک زندگی محروم و خانه نشین سازد تا اربابانش با حرص و آز سیری ناپذیر به غارت و چپاول ثروت های کشور ما و منطقه دست یازیده و بی رحمانه به استثمار نیروی کار بالقوه در وجود زحمتکشان کشور ما بپردازند و سهم ناچیزی از منابع غارت شده را به این مزدوران بومی نیز بپردازند.
رهروان استوار راه "رهبر" و دوستداران وی همه ساله هفتم دلو مطابق «۲۷ جنوری» میلادی روز یادبود از زنده یاد "قیوم رهبر" این دانشمند و فرزند فرهیختۀ متعهد به منافع والای ملی و اجتماعی مردم افغانستان را تجلیل می کنند؛ رهبری که در راه آزادی ستمکشان و رهائی خلق دربند از اسارت و بردگی استعمار؛ از استثمار و ستم طبقاتی؛ از استبداد و ارتجاع دینی جانش را قربان کرده است و تا پايان عمر با آراء و انديشۀ جاودانه اش براى آزادى، عدالت و ترقی اجتماعى با بازوان كشاده براى توده ها و رهروان راه رهائی ملی و اجتماعی آموزگارى توانا و فروتن بوده است. شخصیت فکری، سیاسی و علمی "رهبر" از آوان کودکی در پیوند با سرنوشت غم انگیز خانواده و رزم سترگ برادر حماسه آفرينش، "مجيد" طلایه دار نبرد ستمکشان کشور در سیر تعالی مبارزات پرمخاطرۀ ضد استبدادی و آزاديخواهی با تحمل تبعيد و شکنجه، از نظام ستم پیشۀ شاهی تا دوران حكومت پوشالي جلادان بی نام و نشان "خلقی و پرچمی" شکل گرفته، صیقل یافته و سیر ارتقائی پیمود.
براى يادهانى و برجسته سازی برخی تحليل ها و پیش بینی های این شخصیت برازندۀ ملی و علمی کشور، فراز هائی از آموزه های این دانشمند مترقی و میهندوست را به خوانندگان گرامی این یادواره تقدیم می دارم.
"دو دورنمای محتمل: یکی راهپیمائی طولانی پیروزمند ما تا رسیدن بر فراز ویرانه های استعمار ــ ارتجاع بر بلندای آزادی و آزادگی؛ و دیگری زخم خوردن از پشت و خیانتی در خیانت و در نتیجه تحول افغانستان از یک موقعیت مقاومت ضد استعماری به خانه جنگی خانمانسوز نوع لبنانی که در آن همه جهانخواران و حجامان بر خون های ریختۀ ما شبانه جشن بگیرند و "حیات جاودان اندر ستیز است".
"کشور ما اکنون زخم خورده و خونریز در میدان افتاده و هر کس و ناکس تیغ به دست آمده تا قطعه ای از پیکر زخمی آن برای خود بگیرد و بر ما منت بگذارد. ولی این مردم دست بسته و توانا کجا و طمع خام خونخواران و حجامان کجا؟"
"تاریخ رنج ها و زنده به گور شدن ها، تاریخ مقاومت ها و ایستادگی در مقابل استعمارگران و مزدوران بومی شان و تاریخ دفاع از هستی و هویت و ارزشهای متعالی انسانی را همه و همه همین توده های تاریخ ساز با پیشتاری رهبران سترگ خلق کشور ما با حماسه سازی و خلاقیت خود رقم زده و آن را در ادوار مختلف تاریخ با خون جان خود سینه به سینه و نسل اندر نسل انتقال داده اند."
آری، امپریالیسم اشغالگر امریکا که همراه با شرکای تجاوزش با ماشین جنگی غول پیکرش به میدان نبرد برای سرکوب زحمتکشان و غارت منابع کشور ما آمده بود، در فرجام افتضاح آمیز اشغالگری ۲۰ سالۀ توأم با جنایات هولناک خود و مزدورانش، طی قراردادی سرنوشت چهل میلیون انسان گرسنه و ستمدیدۀ کشور ما را به امید برگشت مجدد اشغالگرانه به افغانستان، به دست جانیان تربیت یافته طالبانی اش سپرد و بدین وسیله جنایتی تازه را بر کوهوارۀ جنایات قلبی اش افزود. هنوز هم در تحت سلطۀ تئوکراتیک حاکمان موجود جنایات قبلی و زنجیر ستم امپریالیستی از کانال ستم و استثمار چند لایۀ طبقاتی و سیاست های تبعیضی بر دست و پای زنان و مردان محروم و تحت ستم و استثمار و گرسنۀ کشور ما در اشکال و ابعاد متعدد جدیدی سنگینی می کند.
رهیدن زنان و مردان ستمکش کشور از مخمصۀ موجود و زندان برپا شده و پاره کردن زنجیر های ستم ستمگران، هم در کوتاه مدت و هم در درازمدت با همرزمی، انسجام و تلاش مشترک برای تبدیل کردن کلیه ظرفیت های خورد و بزرگ انسانی کشور به سوی انسجام و بسیج در راه تحقق «آزادی ملی، دموکراسی، ترقی و عدالت اجتماعی» میسر است. با داشتن ارثیۀ ارجمند مبارزاتی از تجارب عملی و تئوری های آموزنده و راهگشای پیشگامان مترقی در کشور از جمله زنده یاد "رهبر" و فیض بردن و خلاقانه و جمعی به کار بستن آنها با روحیۀ مسؤولیت و انتقاد پذیری در روند "وحدت ــ مبارزه ــ وحدت" در صف خلق بر مبنای ارزش های مطروحۀ مشترک، هم از شخصیت مبارزاتى این جاودانگان مسیرت رستگاری خلق کشور بزرگداشت و ارج گذاری به عمل آمده و هم گام های عملی مشترک جمعی در پرتو اندیشۀ زنجیر گسل آن پیشتازان مسیرت دگرگونی های ژرف ملی و اجتماعی کشور، به سوی تحقق آرمان اجتماعی آنان ــ رهائی همه جانبۀ کشور و توده های میلیونی تحت ستم ــ گذارده خواهد شد.
یاد و آرمان "رهبر" گرامی و راه رفته اش پر از راهیان راستین باد!
زنده باد همبستگی مبارزاتی در راه آرمان رهائی ملی و اجتماعی خلق افغانستان!