فائق رستاقی
۱۷ سپتمبر۲۰۱۷
قندهار بزرگ، شیادی دیگر امپریالیسم امریکا و مزدورانش
«دلال استعمارگر و استثمارگر بومی در میدان تنها نمی ایستد: اعضای حکومت را می خرد، به " پارلمان ها " وکیل می فرستد، سازمان سیاسی به وجود می آورد، روشنفکر و هنرمند و… را درخدمت خود می گیرد، در مؤسسات تعلیمی رخنه می کند و بالاخره ابزار سرکوبش ــ چه ارتش و چه پولیس و یا محاکم سری و علنی اش ــ چون "شمشیر داموکلس" بر فرق مبارزان تسلیم ناپذیر آویخته است.»
(زنده یاد عبدالقیوم رهبر: « تسلیم طلبی در قلمرو مبارزه و...)
هدف استعمارگران در تمامی دوران استعمار کهن و نو از لشکر کشی به کشور ها و اسیر و منقاد ساختن خلق ها، ابعاد اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و نظامی داشته است. استعمارگران برای رسیدن به اهداف استعماری چندگانه در مستعمرات و نیمه مستعمرات، در همۀ عرصه ها به طور سیستماتیک عمل کرده و تمامی روش ها و ابزار دست داشته را همزمان ضمن عمده بودن یکی در مقطع معین، به گونۀ هماهنگ به خدمت می گیرند.
شانزده سال پیش به دنبال انهدام برج های دوګانۀ مرکز تجارت جهانی در منهاتان شهر نیویارک امریکا در روز یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱م ظاهراً توسط شبکۀ القاعده، امپریالیسم بهانه جوی امریکا در هفتم اکتوبر همان سال با ریختن اولین بم های حاوی یورانیوم ضعیف شده در کوه های توره بوره، کشور عزیز ما را اشغال کرد. اشغالگران سپس با نصب دولتی مستعمراتی به عنوان زائدۀ سیستم استعماری خویش، برای شانزده سال تمام حضور اشغالگرانۀ شان را همراه با همپیمانان نظامی خویش با کشتار مردم و ویرانی کشور ما دوام بخشیده اند.
طوری که طی این ۱۶سال در کشور خویش شاهد عملکرد سیستماتیک امپریالیست های اشغالگر و ارتجاع هدست آنان بودیم، امپریالیسم برای جا افتادن، تحکیم و توسعۀ سلطۀ ستمگر خویش بر دوش مردم زخمی ما و مطیع و منقاد ساختن خلق سلحشور افغانستان، تمام ابزار ها و روش های استعماری را به کار گرفته و همه عرصه های زیربنائی و روبنائی جامعۀ اشغال شدۀ ما را مورد یورش قرار داده است.
یکی از چندین شگرد و روش های استعماری دول استعمارگر و امپریالیسم، سیاسیت "تفرقه بیندار و حکومت کن!" است. در کشور های چندقومی و چندمذهبی مانند افغانستان، استعمارگران متجاوز و طماع طی دهه ها و سالیان متمادی از این سیاست استخوان شکنانه بهره جسته اند. امپریالیست های اشغالگر امریکا و ناتو طی ۱۶ سال اشغال امپریالیستی میهن ما نیز این سیاست تفرقه افکنانه را با حدت و شدت تمام در درون دولت مزدور و در سطح جامعه بین اقوام و مذاهب به کار انداخته و تا سرحد حملات خونین مسلحانه و انفجار و انتحار روی اهداف انسانی قومی ــ مذهبی توسط مزدوران اخوانی، طالبی و داعشی شان پیش رفته و در خفا آنان را تقویت کرده اند.
در جامعۀ طبقاتی ما، طبقات و اقشار ارتجاعی و محافظه کار" از نگاه تاريخی با استعمارگر پيوند دارند"، و از ابتدای تجاوز امریکا و شرکای ناتوئی آن در سال ۲۰۰۱م، عده ئی نیرو های موید و همکار اشغالگران امپریالیست بر پایۀ این پیوند تاریخی و همسوئی سرشتیُ با این اشغالگران کشور ما و قاتلان مردم ما همراه شدند و با این کار شان مرتکب خیانت ملی شدند. برخی از عناصری که پیوند سرشتی و تاریخی با امپریالیسم نداشتند، نیز با ارتکاب خیانت ملی و تاریخی به کشور و مردم، منادی تسلیم طلبی و انقیاد ملی شده و فرصت طلبانه و خاړنانه در خدمت اشغال کشور قرار گرفتند.
یکی از شیادی ها و استفاده های تبلیغاتی اشغالگران امریکائی پس از اعلام ستراتیژی جدید ترامپ متجاوز و جنگخو در افغانستان(اعلام ادامۀ اشغال، تجاوز و جنگ علیه مردم افغانستان و مردمان منطقه)، ذهنیت سازی و بستر سازی تبلیغاتی برای قبولاندن این ستراتِژی تجاوزکارانه در اذهان عامه بوده است. در آستانۀ شانزدهمین سال اشغال نظامی کشور ما، در حالی که در اکثر ولایات جنوبی و جنوبغربی کشور ما جنگ دوام دارد و مردمان مظلوم این مناطق در میان آتش متقاطع اشغالگران غربی و طالبان مزدور گیر کرده و همه روزه قربانی می دهند، اشغالگران شیطان صفت امریکائی دست به بازی تبلیغاتی دیگری زدند.
طبق اخبار، مزدوران زرخرید امریکا روز پنجشنبه ۲۳ سنبله طی یک نمایش تبلیغاتی و بزرگنمائی، عده ای از وکلای مزدور طویلۀ پارلمان پوشالی را با صرف پول و خریدن افراد قابل خرید و فروش بر پایۀ فقر گسترده، و با استفاده از ناآګاهی جوانان و با برګۀ جنایت و مزدوری اجیران طالب و نامیدن طالبان به مثابۀ " پیامآوران مرگ و عامل اصلی عقب ماندگی"، «جلسۀ حمایت نمایندگان و جوانان"قندهار بزرگ"از ستراتژی جدید آمریکا» را در کابل به راه انداختند. این مزدوران استعمار که با استفاده از فقر عمومی و نفرت مردم و جوانان از مزدوران طالب، از چهار ولایت جنوبی قندهار، هلمند، اروزگان و زابل به دستور استعمار جمع شده بودند، تعدادی از جوانان محتاج بی کار و بی عار را نیز در حمایت از اشغالگران کشور و قاتلان مردم شان خریده و با خود آورده بودند.
این نمایش مضحک مزدوران امریکا با صرف پول و گمراه ساختن عده ئی جوانان ناآگاه، انسان را به یاد مارش و میتینگ و پسان ها "گردهمآئی" مزدوران "خلقی ـ پرچمی" روس اشغالگر می اندازد. رژیم مزدور و جلاد پیشۀ روس هر جائی که شکست می خورد، شب در رادیو اعلام می کرد که مردم همان منطقه با راه انداختن مارش و گردهمآئی، پشتیبانی شان را از رژیم منفور"خلقی ـ پرچمی" اعلام داشتند. این همان بازی کهنه است که مردم افغانستان با آن آشنائی دارند.
در حالی که این مزدوران امریکا مثل لالی حمدزی و طوفان وزیری و جوانان اغوا و خریده شدۀ قندهاری و هلمندی به روستا های زادگاه شان رفته نمی توانند و از ترس مردم و طالبان به دشمن متجاوز پناه برده اند، چگونه از مردم این چهار ولایت نمایندگی و صحبت می کنند؟ این مزدوران نمایندگان کدام ولایات بر مبنای کدام پذیرش مردمی اند؟
در همین چهار ولایت نامبرده هم اشغالگران و تفنگداران دولت مزدور و هم طالبان اجیر ستم و جنایت می کنند. این امریکائی ها و طالبان هردو هم پیام آور مرگ اند، و هم عامل پسمانی مردم و ولایات کشور. طالبان به تنهائی در کشتار مردم و عقب مانی ولایات نقش ندارند. تصور طالبان به عنوان یک نیروی مزدور بدون اربابان امریکائی و غیر امریکائی اش، تصوری است خرافی و احمقانه. طالبان مخلوق امریکا و انگلیس بوده اند و امریکا در تقویت و تداوم جنایت آنان نقش فعال مستقیم و غیرمستقیم داشته است.
این مزدوران خودفروخته و بی آزرم امریکای اشغالگر از دستآورد های اشغال کشور و حضور اشغالگران امریکائی در کشور شکرگزار بوده و از اشغال و اشغالگر استقبال می کنند. این مزدوران بی شرف امریکا مگر قتل عام۱۶تن اعضای یک خانوادۀ قندهاری را به شمول زنان توسط سرباز هار و بی رحم امریکائی در نیمه شب و یا شاشیدن آنان به روی اجساد انسان های قندهاری را در همین ولاین قندهار فراموش کرده اند؟
این حقیقت است که طالبان بد اند، طالبان یک نیروی وحشی، اجیر، بی رحم، جاهل و مزدور بیگانه اند و به دستور بیگانان مغرض و مرتجع در کشور زادگاه خود، می کشند و ویران می کنند؛ ولی این بدی و ماهیت مزدوری طالبان، این را نمی رساند که اشغالگران امریکائی و ناتوئی و مزدوران ارگ نشین و پارلمان نشین ظاهراً متمدن و با ظاهری آراستۀ اشغالگران؛ مردمان خوبی اند و بر وحوش طالبی و داعشی برتری دارند. این حقیقتی است که مزدوران استعمار در دولت مستعمراتی کابل می خواهند آن را از مردم پنهان کنند، ولی مردم باید به این حیقیت پی ببرند. هم طالبان و هم عمال رژیم غلام شاهی در ارګ کابل مزدوران امریکا بوده و مرتجع، ستمګر، تاراجګر، مافیا، دزد، ضد مردم، ضد ترقی و وطن فروش استند. این حقیقتی است عیان!
امروز در افغانستان اشغال شده توسط امریکا و ناتو، جنگی تحمیلی اشغالگرانه، ارتجاعی و نیابتی بین امپریالیست های غرب و شرق و ارتجاع منطقه در جریان است. میدان این جنگ، کشور ویران ما است و هر روز ویرانتر شده می رود و قربانیان این جنگ تحمیلی جنایتکارانه، نیز توده های میلیونی ضربت پذیر کشور ما اند. این جنگ همه چیز مردم و جوانان و حال و آیندۀ آنان را گرفته است.
ولی با تمام توطئه ها و حیل استعماری، آن طور که در تاریخ شورانگیز این سرزمین از گذشته های دور تا همین حالا مشاهده می شود، استعمارگران متجاوز با سلاح های مهیب، با صرف پول، با سرهم بندی مزدوران، با تبلیغات، با توطئه و تطمیع، با اغواگری و با روش های استخباراتی؛ نتوانسته و نخواهند توانست قلب مردم مغرور، مینهدوست، مبارز، آزادیخواه و ترقی پسند این مرز و بوم را تسخیر کنند. این بار نیز خواهیم دید که سرنوشت امریکای اشغالگر و مزدورانش، به مانند سرنوشت سپاه اشغالگر روس متجاوز رقم خوهد خورد.