ســــروش (بازنشر)
۱۵ مارچ ۲۰۲۲
یادی از حماسه و حماسه سازان ۲۴ حوت هرات
سوسیال امپریالیسم جنایتکار روس و مزدوران، جلادان، ستمگستران و فاجعه آفرينان "خلق و پرچم" - در تاريخ معاصر كشور ما چنان جنایاتى را مرتكب شده اند که هیچ گاه از حافظۀ تاریخ خونبار و حافظۀ جمعی مردم کشور ما زدوده نخواهد شد. شعله های آتش افروخته شده توسط این كينه توزان و آتش افروزان غدار چنان تا همین امروز در کشور زبانه می کشد که میلیون ها افغان را سر به نیست، آواره و بی خانمان ساخته است. دریائی از خون بی گناهان و مظلومان میهن که از ۷ و ۸ ثور و ۷ اکتوبر به راه افتاد، هنوز هم در افغانستان اشغالی و تحت ستم جاریست.
خلق غیور، سرافراز و آزاده ما با درک وجیبۀ پاسداری از آزادی، حاکمیت ملی و عزت مادر وطن در برابر این بیدادگران فاشیست و فاجعه آفرینان خونریز "خلق و پرچم" و سلطۀ بیرونی آرام نه نشسته و به رسم نیاکان دلیر شان بر فاشیست های کودتاگر شوریدند. اعتراضات بحق مردم آزاده در سراسر کشور علیه این دژخیمان آغاز یافت. قیام های مردم نورستان، بادغیس، فراه، درۀ صوف، پروان، نیمروز و خشم طوفانزای خود به خودی توده های عصیانگر در بیست و چهارم حوت سال ۱۳۵۷ش علیه بادنیست های "خلقی" مزدور با موج گسترده و سراسری شهریان هرات و حومه همراه شد. شاهدان عینی که در قید حیات اند، ریخته شدن خون زیاد زحمتکشان بی دفاع و بی گناه هراتی را در پنجشنبۀ خونین در بیست و چهارم حوت به دست پلید ترین قصابان و سلاخان حزب نام نهاد "دموکراتیک خلق" با توپ و تانک و بم افگن روسی شاهد بوده اند. جلادان "خلقی ــ پرچمی" در بیست و چهارم حوت بسیاری از دهقانان و کارگران پاکباز هرات را از حومه شهر و اطراف آن به توپ بستند، تیرباران کردند و به زندان های مخوف انداخته و شکنجه کردند. در آن روز خونین هراتیان سلحشور با روحیۀ مقاومت از پیر تا جوان با درد و زخم ناسور ناشی از مظالم ستمگران "خلق و پرچم" به میدان نبرد شتافتند. جلادان وحشی "خلقی" با بی رحمی و قساوت تمام هزاران قیام کننده را به تیر بستند، ولی به رغم این خون آشامی، مردم هرات سنگر مقاومت را تا پای جان از دست ندادند و لانه های جاسوسی و مراکز شکنجه و کشتار آدمکشان "خلق و پرچم" را در هم شکسته و فرو ریختند . جلادان وحوش با سرافکندگى از مركز شهر رانده شدند و حاكميت مردمى سه روز در شهر هرات حكمفرما بود. اعتراضات بحق شهريان هرات در نقاط مختلف كشور، مردم ما را انگيزۀ عدالتخواهى بخشیده و به ميدان نبرد طلبید .
ضمن نفرین عاملان قتل، غارت و ویرانی کشور (خلق و پرچم و ارباب استعمارگر روسی شان )، به یادبود از جانبازان بیست و چهارم حوت لحظه ئی سکوت کرده و با ادای تعظیم و احترام در برابر آن از خودگذشتگان و جان نثاران راه آزادی خلق و میهن آبائی، یاد و خاطرات شکوهمند آن راست قامتان بنام و گمنام را در تاریخ خونبار کشور ماندگار و جاودانه می خواهم.
به ادامه وحشت و بربریت باند "خلق و پرچم"، ادامه دهندگان جنایت و خیانت شان در کسوت مجاهد، طالب، داعش و... به فرمان امپریالیسم و ارتجاع مردم را از دم تیغ کشیده، مملکت را به خاک و خاکستر مبدل کرده اند که مختصراً به آن می پردازم.
آری، چهل و دو سال جنگ، جنايت، وحشت و اشغالگری ناتمام زمینه ساز تداوم حیات ننگين حكومت های پوسيده و فاسد مزدوران "خلق و پرچم"، مجاهد، طالب و دلالان تکنوکرات با پشتيبانى مستقيم قشون متجاوز امپریالیسم اشغالگر مجهز با سلاح كشنده در كشور ما شده است. دو نوبت حضور اشغالگرانۀ نیرو های متجاوز امپریالیستی همراه با سلطۀ زورگوی ارتجاع بومی همدست سوسیال امپریالیسم و امپریالیسم، باعث ويرانى کشور و قتل عام خلق افغانستان و مهاجرت اجباری میلیون ها افغان آواره به اقصی نقاط جهان شده است. دولت های پوشالی در سایۀ حمایت لشکر اشغالگران روسی و امریکائی ــ ناتوئی متشکل از شیادان "خلقی ــ پرچمی"، ارتجاع دینی و سائر مزدبگیرانی که به اقتضای روز زیر پای هر متجاوزی افتاده و با ساز آنان رقصیده اند. مزدوران چهار دهۀ اخیر در رهبری نظام های مزدور و ستمگر از ترکی میمون صفت تا غنی دلقک استعمار و فاشیست قومگرا برای حفظ و ادامۀ قدرت چهارروزه، با قساوت و بى رحمى، نیرنگ، جهالت پروری، تفرقه افکنی و درنده خوئى؛ خلق بی دفاع ما را گروگان گرفته و به دستور اشغالگران و اجانب مغرض جنگ هفتاد و دو قوم و قبیله، کیش و مذهب، زبان و جنسیت و غیره را در کشور به راه انداخته اند. این مزدوران و شیفتگان قدرت هر از گاهی به جان هم دیگر نیز افتاده و به امر و نهی سردمداران جهانخوار هست و بود کشور ما را به تاراج برده، آزادی و استقلال ما را سلب و حق زندگی و نیم نان بخور و نمیر را از مردم تحت ستم ما گرفته اند. طی چهار دهۀ گذشته قلدران و زمامداران پوشالی، غلامان شرف باختۀ روسی ــ امریکائی، خفاشان جهادی، روشنفکران دلال و تسلیم طلب، و مزدوران طالبی و داعشی مزدبگیر با ننگ و نفرين مردم افغانستان مواجه بوده اند.
همه بيدادگرى ها، ويرانى ها، قتل عام زحمتكشان و روشنفکران آزادیخواه چه در بيست و چهارم حوت سال ١٣٥٧شمسی و چه قبل و بعد از آن تا همين اكنون که ادامه دارد، از زنده به گور كردن دسته جمعى انقلابیون و آزادیخواهان کشور در پليگون هاى مخوف جهنمى برپا شده توسط آدمکشان "خلق و پرچم" در ساحۀ پلچرخی، بمباران روسی و امریکائی ــ ناتوئی تا به تير بستن، سنگسار، محاکمات صحرائی، حلق آویز کردن و انواع شكنجه ها، تجاوز به مال، جان و آبروی مردم و غیره؛ آغازگر و عامل اصلی این همه بدبختی ها و ویرانی ها در کشور ما کودتاچیان هفت ثور و اربابان متجاوز روسی شان بودند که از ۸ ثور تا امروز توسط همتایان جهادی، طالبی و تکنوکراتی آنان و امپریالیست های اشغالگر امریکا ــ ناتو ادامه یافته است.
متأسفانه تمامی جنایتکاران و میهن فروشان چهار دهۀ اخیر در کشور بدون محاکمه در دادگاه خلق افغانستان، همین اکنون به جنایت و آدمکشی شان در همسوئی با هم ادامه داده و ملت آزاده و توده های مظلوم کشور ما را به درد و رنج و عذاب دردناکی گرفتار کرده اند. "خلق و پرچم"، مجاهد دزد و رهزن در دورن نظام پوشالی خیانت ملی و در حال متلاشی شدن یکجا با مزدوران اجاره ای امپریالیسم (غنی و طالبان) در اوج نفرت و بدبینی خلق ما قرار دارند. این پایدو ها و خرمُهره های گردن امپریالیسم با به خدمت گرفتن روشنفکران و سیاست کاران تسلیم شده به استعمار در حلقه های "جامعۀ مدنی"، احزاب رسمی و علنی تسلیم طلب و "ان جی او" های دزد ترکیب سیاسی دولت خیانت ملی را می سازند. این مزدوران دولتی و غیردولتی برای تمدید حیات ننگین خود به امر اشغالگران برای تصاحب قدرت پوشالی به قیمت ارتکاب خیانت ملی و تاریخی، با هم مسابقه داده و فاجعه می آفرینند و با هر معاملۀ ننگین به قیمت خون افغان ها و فروش میهن به ساز امپریالیسم شیاد و غدار و غارتگر می رقصند و خوشخدمتی می کنند. بدبختانه با موجودیت این شیادان بومی همکار امپریالیسم جنایتگستر، مردم تحت ستم ما در خون شناورند و در زندانی که زندانبانان آن "خلق و پرچم"، مجاهد، طالب، دلال تکنوکرات و غنی و عبدالله اند، محبوس اند.
همین اکنون پس از گذشت دو دهه اشغالگری امپریالیسم و اتکای یک جانبۀ دولت خیانت ملی به اربابان امپریالیستش، زرین قلادگان دولتی و مجموع نظام پوشالی شاریده، نامتحد و فاسد و ناکارآمد غنی مزدور چون آسیا سنگی در حالی بر گردن امپریالیسم سنگینی می کند که نه می تواند آن را دور بیاندازد، و نه توان حفظ و تداوم آن را به همین شکل دارد. بناءً امروز ناکار آمدی و تفرقۀ جناحی دولت مزدور غنی موجب خشم اربابان و ولی نعمتانش شده است و می خواهند تا با عزل و نصب سران پوشالی دولت مزدور و جا به جائی ها، به زعم خود گرهی از کار بگشایند. اما این جا به جائی های مزدوران، نزاع قدرت و تضاد های درونی پوشالیان را بیشتر از پیش تشدید می کند.
اما در شرایطی که دول متجاوز، طماع و توسعه طلب امپریالیستی و سرمایداری در رقابت های سخت با یک دیگر در تقابل هستند، هر گاه عزل و نصب مهره ها از جانب یکی از اربابان مطرح باشد، این مزدوران مغضوب خوب آموخته اند که بی درنگ دروازه رقیب ارباب را دق الباب کرده و با پذیرش مُهر غلامی که منافع و چوکی شان را در ارگ پوشالیان تضمین کند، غرب را به شرق، امریکا را به روسیه، روسیه را به انگلیس، انگلیس را به چین و... ترجیح داده و می فروشند. این خودفروشی خوانین، متنفذین و شیوخ رأس هرم قدرت ارتجاع قومی را تاریخ مهین ما بار بار ثابت ساخته است. از جانبی دخالت مستقیم قدرت های سرمایه داری در تعیین و تکلیف نطام های پوشالی و الگو تراشی های دموکراسی کذائی در کشور برای امپریالیسم امریکا و ناتو نه تنها دست آورد نداشته، بلکه از هم پاشیدگی اقتصادی، اجتماعی سیاسی، فرهنگی و... را ایجاد کرده است.
از جانبی امپریالیسم امریکا با سائر شرکای ناتوئیش با در نظرداشت حمله ها و مداخلات تجاوزکارانه به ده ها کشور و خلق های تحت ستم، امروز در عمق بحران های بی سابقه و لاعلاجی دست و پا می زنند و به سختی نفس می کشند. ما شاهد تضاد های سردمداران قصر سفید در انتخابات افتضاح آمیز جناحی سال ۲۰۲۰ بودیم. حمله های ششم جنوری بر ساختمان کنگرۀ امریکا خود بیانگر وجود بحران و تضاد در عمق این سیستم بوده است. قصر سفید، پنتاگون و سیا در رویاروئی با مشکلات بی سابقه در سراسر جهان روبرو است.
امپریالیسم غدار امریکا و شرکاء در نهایت ناامیدی از پیروزی خود و مزدوران شان بر مردم شجاع و آزادی دوست افغانستان، که به نام صلح دوحه اکثر سربازانش را از باتلاق جنگ ناتمام افغانستان بیرون کشید، امروز در صدد آنست تا در ادامه، بازی دیگری را با اشتراک مزدوران اجاره ای طالبی اش به راه انداخته و با ارسال هشدار ها به مزدوران پوشالی ارگ نشین بابت عبور از خط قرمز شان، در امر ساخت و ساز نظام پوشالی آینده با عناوین حکومت مؤقت یا نظام مشارکتی، حتی حاضر است با قبول موقعیت نیمه مستعمراتی افغانستان در عین حفظ منافع و سیطرۀ اقتصادی، سیاسی و قسماً نظامی و اطلاعاتی خود در کشور ما پیش برود. امپریالیسم اشغالگر در پی این است که از منافع و ستراتیژی سلطه گرانه و غارتگرانه اش در صورت برخورد با موانع یا تهدید، به دفاع برخیزد و با بهانه های واهی به اشغال کشور ما ادامه بدهد.
با چنین رویکرد اخیر امپریالیسم، ریزه خوارانش در افغانستان در اوج اضطراب و تشویش، فردای نامساعدی را در چشمرس می بینند. این جیره خوران در هراس اند و می دانند که گردن نحیف ارباب امپریالیست شان در برابر سنگینی این سنگ گرانبار خم شده است.
با این بازی ها بر سر مقدرات کشور و مردم ما، بدون شک کمافی سابق سرنوشت خلق آزاده و ستمدیدۀ افغانستان در ید همین وطن فروش حرفه ئی که در ادامۀ چهل سال اخیر به خیانت و جنایت، به تن پروری، شکم بارگی، دزدی، چور و چپاول، تجاوز و تعدی به جان، مال و ناموس مردم آغشته است، سپرده خواهد شد. جنگ و جنایت، آدمکشی چهل دو ساله را همچنان با حاکمیت های متشتت ارتجاع قومی و قبیله ئی در سایۀ حمایت امپریالیسم ادامه داده و به تکرار ستم و استثمار، تبعیض و تعدی، جرم و جنایت، خونریزی های ناتمام، بی اعتنائی به امنیت و آرامش مردم، تاراج دارائی های عامه و شخصی و... در حالت انارشی، تعدد مراکز قدرت و تشتت حاکمیت، کماکان ادامه خواهد یافت.
صلح مزدوران دولتی و طالبی با پا در میانی اشغالگران با هر ظاهر فریبنده و هر اسم و رسمی و در هر کعبۀ آمالی از دوحه تا مسکو و ترکیه منعقد شود، سرابیست که به جای صلح، اسباب مصائب عدیده، جنگ ارتجاعی قدرت، ویرانی و نسل کشی مظلومان وطن ما را در سایۀ سیادت قهار امپریالیسم و سلطۀ طبقاتی ویرانگر و خونبار ارتجاع حاکم و خودفروختۀ بومی فراهم می آورد و بس.
با وجود این بازی ها و رنگ و نیرنگ امپریالیستی و ارتجاعی بر سر آیندۀ کشور و مردم افغانستان، در شرایط ابتر كنونی که جنبش های ملی، دموکراتیک و انقلابی کشور در حالت جذر و فروکش خود قرار دارد، خلق اسیر ما به اتحاد و همبستگی كامل نیرو های آزادی طلب، روشن ضمیر، انقلابی و مبارز نیاز دارد. این نیرو پس از تشکل یابی، این رسالت بزرگ را به عهده خواهد داشت تا با پیشتازی و مشعلداری در پیشاپیش صفوف رزمندگان آزادیخواه و مترقی ندای آزادیخواهانۀ نیرو های انقلابی و خلق مظلوم و به خون تپیدۀ ما را که در گلو گره شده است، مطنطن سازد. این نیروی پیشتاز به گواهی تاریخ قادر خواهد بود تا با درایت مبارزاتی تحرکات نابود کننده و اسارت آور امپریالیسم و ارتجاع بومی و منطقه را بی اثر ساخته و زمینه های رهائی ملی و اجتماعی خلق تحت ستم و استثمار وطن خود را از قید و بند استعمار ــ ارتجاع تدارک دیده و تحقق آن را میسر سازد. وضع اسفبار و ابتر کشور اشغالی در تحت سم ستوران استعمار و ارتجاع همراه با آرمان جانبازان راه آزادی و به طور خاص جانبازان حوت خونین هرات و کابل، ما را به اتحاد و همرزمی فرامی خواند.
یاد کلیه جانبازان حوت خونین کشور گرامی باد!
مرگ و نفرین بر قاتلان "خلقی ــ پرچمی" حماسه سازان حوت خونین!
به پیش به سوی برپائی جنبش آزادی بخش مردم افغانستان!
۱۵ مارچ ۲۰۲۱