گـزارشگـر خـروش رعـد
۰۸ اگست ۲۰۲۱



شرح وقایع خونین و جنایات هولناک از میان دود و آتش هرات

از خـون لاله ها تا شده لبـریـز جام تـان

ثبت است داغ هر چه سیاهی به نام تان

مدتی است که هرات و چندین ولایت کشور عمدتاً در شمال و غرب، از نیمروز تا بدخشان در آتش جنگ تهاجمی طالبان و حامیان توسعه طلب پاکستانی آن گروه خودفروخته و نزاع قدرت به تمام معنی ارتجاعی میان مزدوران طالبی و مزدوران دولتی امپریالست های جنایت گستر می سوزد.  امپریالیست های اشغالگر و دول متجاوز و توسعه جوی همجوار و منطقه با برنامه ای که در دست دارند، این زورآزمائی مزدوران خویش را در دو سوی جنگ قدرت در کمال خونسردی به قیمت کشتار، ارتکاب جنایت جنگی  دو طرف ــ به ویژه توسط فاشیست های مهاجم و خون آشام طالبانی، اعمال ستم و تجاوز به زندگی و حقوق مسلم انسان های این وطن و ویرانگری گسترده، نظارت و مدیریت می کنند.
در قدم اول این مردم ستمزده در مربوطات این ولایات مورد تهاجم نظامی با برنامۀ اجیران طالبی همراه با اماکن شخصی و عمومی و تأسیسات عام المنفعه به شمول زیرساخت های حیاتی اقتصادی، علمی، صحی، برقی و مخابراتی کشور آماج حملات نظامی ــ تخریبی هدفمند اشرار طالبان و نبرد های جاری قدرت بوده است.
شعله های آتش جنگ تجاوزکارانۀ سوسیال امپریالیسم متجاوز روسی علیه خلق دردمند افغانستان توأم با نسل کشی چنگیزیان "خلق و پرچم" و جنگ قدرت و جنایت اخوانی های جهادی و طالبی هنوز خاموش نشده بود که امپریالیست های جنایت گستر پیمان جنایتکار ناتو به رهبری امپریالیسم امریکا با تجاوز نظامی آزمندانۀ خود و با وحشی ترین و جانی ترین  ایادی بومی خود ستمکشان پابرهنه و زخمی کشور ما را همراه با ساده باوران با بهانه های واهی با هزار و یک نیرنگ و وعده های رنگین دروغینی مثل دموکراسی، حقوق زنان، حقوق بشر و آزادی بیان، فریفته و کشور ما را اشغال و مردم آن را به بند کشیده اند. بیست سال تمام است که امپریالیست های متجاوز امریکا ــ ناتو با اشغالگری و ارتکاب جنایات جنگی به طور مکرر و توسط تروریستان و آدمکشان تربیت یافته مجاهد، ملیشیا، تکنوکرات، طالب، القاعده و اخیراً داعش، از دم تیغ جلادی کشیده، افغانستان را سلاخ خانه و مرکز جاسوسی خود و شرکای جرمی خود قرار داده و سران مزدور آزمند کشور های منطقه از ارتجاع عرب با پترو ــ دالر تا پلید ترین و جاهل ترین جیره خواران پاکستانی و روسپیان مذهبی انسان ستیز ایرانی و...، یکدست با اشغالگران در طی همین دو دهه اخیر ملک و ملت ما را به آتش کشیده اند.
طی این دو دهه اشغالگری و جنایت امپریالیسم و مزدوران مرتجع مورد حمایتش در درون و بیرون دولت مزدور کابل، ما شاهد جنایت های گسترده ضد بشری و شعله ور ساختن جنگ های تحمیلی و نیابتی و تجاوز آشکار  چهل و چهار دولت متجاوز و طماع در میهن خود، بوده ایم. کشت و کشتار، تجاوز و تعدی به حقوق و حیثیت انسان ها، ویرانی آبادانی و تخریب محیط زیست،  ترویج مواد مخدر و فرهنگ زورگوی مافیائی، درد و ماتم و آتش زدن به خانه و کاشانۀ بینوایان این کشور ویران شده را بار بار تجربه کرده و شاهد عینی ستم و جنایات بی شمار و روزمرۀ جلادان و جانیان مزدور امپریالیسم و ارتجاع منطقه بوده ایم. رژیم پوشالی و جانیان قرون وسطی کماکان همدست با ابلیس صفتان طالبی، داعشیان و برادران جهادی، خلقی و پرچمی شان به تکرار به امر باداران شان از طفل تا جوان، از مرد تا زن ما را سر زدند، کشتند، سوختند، حق زندگی و دانش آموختن را از مردم و فرزندان شان گرفتند، چپاول و غارت کردند و خون در بدن مردم بی گناه ما را خشکاندند.
همین اکنون، این بار سنگین جنگ جاری تحمیلی و تجاوزکارانۀ امپریالیست ها و ارتجاع منطقه  را زحمتکشان تهیدست و بینوایان کلبه نشین این سرزمین بر دوش کشیده و می کشند. امپرياليسم خون آشام دريائى از خون مردم ما را با همدستی همین سگان هارش جارى ساخته است و افغانستان را به تلى از خاك و ويرانه مبدل ساخته است.
تحرکات چندگانه و پیچیدۀ جاری نظامی ــ استخباراتی دول و نیرو های دور و نزدیک به افغانستان و پنهان از دید صاحبان اصلی و قانونی این سرزمین ــ مردم ــ تدارکی است از دو جانب رقابت جاری برای پیشبرد ستراتیژی و نقش آفرینی فعال در آینده.  امپریالیست های متجاوز غربی  برای تبدیل ساحت وطن ما به پرورشگاه تروریسم و پمپ کردن تروریسم، فتنه و آشوب به منطقۀ وسیع اور ــ ایشیا، بیش تر از پیش تخاصم قومی، زبانی و سمتی، نژادی و مذهبی را توأم با تدارکات لازم دامن می زنند تا سلطۀ اسارت بار خود را در افغانستان و منطقه به اشکال مستقیم یا غیرمستقیم تداوم بخشند.
در این روز ها خودفروختگان و جلادان طالبی به رهبری نظامیان ازمند پاکستانی و تفاهم و هماهنگی امپریالسم اشغالگر سرنوشت خلق دربند ما را با خشونت و شرارت طالبانی می خواهند به دست آورند. در ادامۀ این بازی های گمراه کننده، پس از برگشت رقاصه های پوشالی ارگ نشین که گویا با خروج سپاه اشغالگر با تصمیم سردمداران پنتاگون  و قصر سفید پلان تجاوزکارانۀ امریکا در افغانستان خاتمه یافته، دستور گرفتند تا مراکز و نواحی از سمت شمال شرق تا جنوب غرب کشور را به بردگان طالبی شان بسپارند و تمام قوت های پوشالی نظامی و امنیتی که با آب و نان بیگانگان پرورش یافته اند، با تسلیم دادن سلاح و مهمات و وسایط شان برای سگ های هار طالبی نظاره گر باشند. آری یک شبه مراکز ولسوالی ها و نواحی ولایت های هم مرز با آسیای میانه و پاکستان و ایران بلامانع سقوط و به دست طالبان وحشی گسیل شده از پاکستان سپرده شد. مرز ها برای فرستادن لشکر و سپاه خونریز دیوبندی و قمی باز گذاشته شد تا پلان رذیلانه ای که فراتر از خروج لشکر متجاوز امپریالیسم است، با جاری ساختن سیلی از خون هموطنان ما با طرح ها و برنامه های گسترانیدن نفوذ بالقوۀ شان به آسیای میانه و اور ـ آسیای بزرگ، اجرائی شود.
از چند روز به این طرف در حوزۀ جنوب غرب کشور در شهر های هرات، قندهار و لشکرگاه مزدوران اجاره ای امپریالیسم امریکا "طالبان جلاد"، القاعده، داعش و سائر گروه های تروریستی که در پاکستان تقویت و تمویل می شوند، جنگ های تبهکارانه را با تشویق امریکا و به مدیریت نظامیان پاکستانی گسترش داده و بعد از دوره تسلیمی ولسوالی ها، در مراکز شهر ها دست به کشتار، جنایت، تهدید، تعدی و تجاوز بر جان، مال و حیثیت مردم غیرنظامی زده و هزاران هموطن ستمدیده و بی نوای ما را مهاجر و بی خانمان ساخته اند.
آنچه در این روز ها از وحشت و بربریت و بی رحمی طالبان بر همشهریان هراتی مظلوم و بی دفاع می گذرد، بسیار دردناک است.
دولت مزدور و پوشالی به دستور غنی تسلیم دهی ولسوالی های هرات را با تعیین و تکلیف ولسوال های خودی و معامله گر به سرعت توسط "وحید قتالی" والی پوشالی و گزیدۀ ارگ غلامان امریکا ــ ناتوی اشغالگر انجام داده و هرات را از چهار سمت به محاصره باند های تبهکار تروریستی وحوش طالب درآورد. پس از جا به جائی هزاران تروریست و مزدور طالبی افغانی و غیرافغانی در اطراف شهر هرات، تمویل سلاح و مهمات از مراکز ولسوالی ها صورت گرفت. در نتیجۀ تقویت و تبانی خیانتکارانۀ دولت مزدور غنی با فاشیست های طالبان، پیر و جوان، ظفل، زن و مرد را یک شبه گوشت دم تیغ سلاخان و مال، جان، ناموس و هست بود شان را به تاراج و مورد دستبرد و تاخت و تاز غارتگران طالب و مجاهد دزد قرار گرفت‌.
نه تنها در غرب شهر هرات تمام مردم به اجبار از خانه و کاشانۀ شان کوچ کرده اند، کشته، زخمی و بی خانمان شده اند، بلکی در طی یک هفته که آتش جنگ و حملات هماهنگ خانمانسوز طالبی به دستور اربابان شان در اطراف شهر هرات شعله ور شده است، نعش بیش از هزار نفر از افراد طالب در کوچه و پس کوچه افتاده است؛ هزاران سرباز اجیر فاقد انگیزۀ جنگی دولت پوشالی از جنگ با طالبان سرباز زده و راه فرار را بر جنگ ترجیح داد اند؛ صد ها نفر در جنگ تجاوزکارانه و نیابتی پاکستان با ابزار طالب و دولت پوشالی کشته و زخمی شده اند؛ مرد و زن هراتی به اجبار برای حفظ سلامت جان، مال و ناموس خود ناچار به صف قاتلان فرزندان خود و برای دفاع در برابر حملات وحشیانه طالب پیوستند و در باتلاق این جنگ ارتجاعی و کثیف مزدوران طالبی و دولتی امپریالیسم اشغالگر که جز مرگ و نیستی، چیزی به همراه ندارد، دست و پا می زنند. همه روزه فاشیست طالبان  برای تصرف هرات به قیمت قتل عام و  گذشتن از روی اجساد هراتیان مظلوم غیرنظامی توسط نظامیان، آی اس آی و مدارس طالب پروری مستقر در پاکستان همراه با احزاب اخوانی آن کشور از نگاه مهمات رسانی، لوژستیکی، مالی و گسیل جواسیس و مزدوران از طریق مرز "سپین بولدک" برای ویرانی آثار تاریخی و عمرانی هرات و سر زدن بیگناهان و پابرهنگانی که توان فرار را از منطقه جنگ ندارند، حمایت می شوند.
همین امروز طالبان وحشی در جنوب و جنوب شرق هرات مردم را از خانه های شان کشیده اند و خانه و کاشانۀ مردم بی دفاع ما را سنکر داغ برای تصرف هرات و در نهایت رسیدن به  ارگ غلامان امریکا و گذاشتن تاج بردگی امریکا ــ پاکستان بر سر، قرار می دهند. اشرار طالبانی خون، مال و ناموس هرات و هراتیان را برای لشکر چنگیزی خود حلال اعلام داشته و دست به هر جنایتی می زنند. جنگ از چهار جهت در هرات تشدید یافته، پنج میلیون نفوس در شهر هرات برای زندگی تقلا می کنند. در نتیجۀ پیامد های اقتصادی ناشی از جنگ تحمیلی ارتجاعی، آب و نان و مواد اولیه کمیاب شده و به قیمت های بلندی رسیده است. در اکثر نقاط شهر مردم آب ندارند، آب قطع گردیده، مواد خوراکی، گاز و پترو‌ل به قیمت های بلند میسر است که اکثر خانواده ها به دلیل نداشتن توان مالی، به مشکل مواجه شده اند. مردم بی دفاع ، متشتت و فاقد امکانات ما توان مقابله و رویاروئی در برابر هزاران تروریست طالبی، پاکستانی، چچینی، داغستانی، قزاقستانی، ازبک، اویغور و... و هزاران جلادان مجهول هویه که از مدارس و مکاتب دیوبندی برای قتل و نسل کشی تازه نفس وارد صحنه جنگ شده اند، را ندارند. این جانیان منحیث نیروی های اشغالگر حامی منافع امپریالیسم امریکا و ارتجاع متجاوز منطقه با محاسبۀ دقیق، سر از تن مردم ما جدا می کنند و برای تحقق پلان های شوم ستراتیژیکی امپریالیسم و ارتجاع، خلق مظلوم  ما را به خاک و خون می کشند.
در این شرایط ناامن و هرج و مرج حاکم که تنها زور حکمروائی می کند، توده های ستمدیده و منزجر از فاشیست های طالبی  فریب ترفند ارتجاع اخوانی هرات در رأس اسماعیل را خورده و شعار اسلام سیاسی "الله اکبر" به خورد شان داده شد، شب هنگام از روی بام های منازل فریاد "الله اکبر" را سر دادند.
طالبان بی ناموس و ناموس فروش جنایت، قتل، بی حرمتی  و ستم می کنند و با بی حیائی دختران را خلاف اراده شان با جبر و اکراه به ملیشه های جانی خود در عقد نکاح درآورده، زمین، خانه و کاشانۀ مردم مسلمان این وطن را بین سپاه و لشکر پنجابی که گویا غنیمت گرفته اند، تقسیم کنند.
مضاف بر این همه مصیبت های وارده، طالبان جنایتکار در هر منطقه ای که حضور پیدا می کند، به زور از هر خانواده یک نفر را در جنگ تحمیلی در برابر برادرش و مردمش قرار می دهند.
همین امپریالیسم جهانی در مجموع و بخش اشغالگر آن به طور خاص  و قدرت های ارتجاعی آزمند و توسعه طلب منطقه مثل پاکستان و ایران اند که از موضع رقابت امپریالیستی و ارتجاعی تمام این شرارت، جنایت، آدمکشی، تر‌ور و اختناق، برادر کشی، نسل کشی، قحطی و گرسنگی هدفمند و مدیریت شده، دانش ستیزی، زن ستیزی و ویرانگری در کشور ما را با به راه انداختن جنگ تجاوزکارانۀ ارتجاعی مستقیم و نیابتی  در کشور اشغال شدۀ ما بر مردم و ملت افغانستان به طور جنایتکارانه  تحمیل کرده اند.
دول امپریالیستی در صدد اند تا تضاد های درونی جامعۀ ما را با کشمکش های غول آسا میان قدرت ها و بلاک های رقیب امپریالیستی در محور دو ستراتیزی درازمدت گره بزنند. بلاک امپریالیستی امریکا ــ ناتو در پی آنند تا  من بعد از  نواحی ناامن شمالی و غربی کشور ما موج ترور و خشونت و جنگ نیابتی شان را در آن سوی مرز های افغانستان تا عمق "اور ــ آسیا" به راه اندازند. این یک حقیقت آشکار است که نقش اساسی جهانخواران امپریالیستی همراه با متحدان مرتجع منطقه ئی شان در پیشبرد جنگ و جنایات هولناک و بی پایان امپریالیسم و مزدوران مرتجعش در کشور مستعمره ما، همه ریشه در منافع آزمندانه و توسعه طلبی  و رقابت امپریالیستی امپریالیسم متجاوز امریکا ــ ناتو از یک جانب و دول مقتدر امپریالیستی و توسعه جوی چین و روسیه مجهز با سلاح های نیرومند گرم و سرد و همپیمانان کوچک تر طماع شان از جانب دیگر، در کشور ما و منطقۀ شرق میانه و آسیای میانه است. هر یکی از دول امپریالیستی و ارتجاع حاکم کشور های همجوار و منطقه چاکران تا دندان مسلح و سگان هار خویش را در دبستان نیرنگ های استعماری، جاسوس پروری و آدمکشی شان در افغانستان برای ویرانگری آثار تمدنی، عمرانی و تاریخی همراه  با نسل کشی و سر زدن افغان ها با تسلیحات، تجهیزات و افسران و مربیان نظامی و جواسیس استخباراتی بیشتری به میدان جنگ ارتجاعی و برباد گر قدرت گسیل داشته اند تا راه برای تحقق ستراتیژی منطقه ئی برای دو دهۀ آیندۀ دو بلاک رقیب یکی بر محور واشنگتن ــ بروکسل و دیگری بر با مرکزیت پیکن ــ مسکو هموار گردد.
برنامه عقب نشینی و بیرون کشیدن سپاه متجاوز امپریالیست ها از افغانستان با برنامه صلح شکست خورده با مزدوران طالبی شان، همه روزه بازی موش و گربه را به یاد انسان می آورد. از بیست سال بدین سو کشور ما در تحت اشغال نظامی امپریالیسم اشغالگر بوده است. با تقرب تاریخ اختتام اعلام شدۀ پایان اشغالگری نیرو های متجاوز، جنگ خونین جاری در ظاهر امر برای تصرف قدرت و حفظ قدرت پوشالی موجود، ولی در واقعیت امر برای جا به جائی نیرو ها در شمال و غرب برای نقش آفرینی در آینده و مدیریت شده توسط امپریالیست های امریکا ناتو و قسماً توسط پاکستان، چین، روسیه، ایران، ارتجاع حاکم دول عربی، ترکیۀ و... با همه تبعات ویرانگر و خونینش تازه آغاز شده است. این جنگ از دو سوی آن ارتجاعی است. عوامل دولتی و طالبی این جنگ قدرت و این ابزار تحرک پیچیدۀ امپریالیستی و ارتجاع منطقه، هر دو نیرو های مزدور خودفروخته و تا مغز استخوان فاسد و مرتجع اند، این دو جانب جنگ جاری با صلح مورد ضروت مردم افغانستان در کشور مستقل، با استقلال ملی، دموکراسی راستین جوشیده از درون، عدالت اجتماعی، با منافع ملی و خواست بهی خواهانۀ توده های میلیونی زحمتکش تحت ستم و استثمار، بیگانه و دشمن اند و هیچ جانبی از این جنگ جاری به حق نیست. لذا طوری که طی این سه دهه هر دو جانب، هم مزدوران شریر جهادی، ملیشیائی و تکنوکراتی و هم مزدوران فاشیست طالبی در دوران حاکمیت ستمگرانۀ شان آزموده شدند، در تحت سلطۀ هر یکی از جوانب جنگ جاری (که در عین حال سلطۀ بیرونی دول حامی آنها نیز معنی می دهد)، این خواست  های  به حق فوق الذکر توده های نیازمند در افغانستان تحت ستم و معروض به تطاول بیرونی، برآورده نمی شود. این جنگ غیرعادلانۀ پیامد های خونین و ابعاد هول انگیزی دارد. این جنگ ارتجاعی و غیرعادلانۀ جاری دولتی دفاع از کشور نبوده و تداوم اسارت و سلطۀ مختلط سنگین امپریالیستی ــ ارتجاعی، تداوم ستم و استثمار مضاعف و ایجاد فضای ترور و خفقان در کشور و تشدید ستم بر زنان، روشنفکران و نیرو های مترقی را، در پی دارد. تداوم این جنگ، ویرانگری گسترده با تبعات عمیق اجتماعی، اقتصادی، محیطی معنی می دهد و ختم آن، به سلطۀ قهار یکی از دو جانب مرتجع و مزدور این جنگ که سرمه های آزموده اند و سلطۀ اسارتبار استعماری سازماندهان بیرونی آن توام با ناامنی، سرکوب و غارت منابع سرشار کشور ما خواهد انجامید.
نفی و محکوم کردن جنگ ارتجاعی جاری دولتی و طالبی به معنای تسلیم شدن به یکی از دو جانب جنگ خونین و "نامشروع" دانستن جنگ در کلیت آن به طور عام، نیست. مردم افغانستان حق و وظیفه دارند برای رهائی از هیولای جنگ جاری و جنگ افروزان متجاوز کنونی و رسیدن به رهائی ملی که رهائی اجتماعی ستمدیدگان را در پی داشته باشد، می توانند با سازماندهی مستقلانۀ خود در محلات و ولایات کشور در سطوح  و اشکال مختلف، جنگ به حق مردمی را به طور مستقل با دورنمای رهائی ملی و اجتماعی علیه تجاوز طالب و پشتوانۀ پاکستانی و غیرپاکستانی آن در عین خط کشی با دولت مزدور و منفور غنی، اربابان امپریالیستی آن و جنگ و نظامیان پوشالی آن، سازماندهی کنند. این یگانه بدیل کارساز ممکن در برابر بدائل طالبی و دولتی و عقبگاه بیرونی هر یکی از این دو بدیل، است. لذا وجیبۀ مردم در مجموع و ذوات و نیرو های بیزار از امپریالیسم و انواع ارتجاع در قدرت و منتظر قدرت به طور خاص، اینست تا به جای همراهی مزدوران دولتی که زائدۀ اشغالگری اند، و خودفروختگان طالبی که در ویرانگری و قتل عام شهرۀ آفاق اند؛ به تدارک بسیج متحدانه و مستقلانه و به فعل درآوردن ظرفیت مکنون مردمی علیه تجاوز پاکستان ــ طالب و نفی و طرد مزدوران دولتی و حامیان امپریالیستی و اشغالگر آن، همت گمارند. این است برنامۀ مستقل مردمی.
تاریخ شورانگیز و الهام بخش مردم شجاع ما که سرشار از حماسه ها و قهرمانی ها و نشیب و فراز هاست، توده ها را از خلال مقایسۀ وضع اسفبار جاری با مقاطعی در گذشته، بیدار خواهد ساخت. فقط مردم آگاه، متحد و منسجم در پرتو اندیشه های رهائی بخش عصر خویش با تشکیلات تحت رهبری نیرو های انقلابی ــ ملی قادر اند با راه انداختن مبارزات انقلابی رهائیبخش، در مقابل جنگ تجاوزی و نیابتی پاکستان و عوامل هر دو جانب جنگ جاری و هر مرتجع، مزدور و اشغالگری برزمند. به رغم تشتت مستولی در صف خلق افغانستان، مردم ستمکش ‌و عذاب دیدۀ ما از بازی ها و شیطنت های صلح و جنگ امپریالیسم امریکا و شرکاء و مؤیدان بیرونی تجاوز و جنایتش و هکذا شرارت و جنایت  و میهن فروشی مزدوران جهادی، تکنوکراتی، خلقی ــ پرچمی و طالبی اش و دول مرتجع پاکستان و ایران طی چهار دهه، به ویژه دو دهۀ اخیر شناخت تجربی دارند.  خلق سلحشور و آزادی دوست کشور ما اگر نمی خواهد به یوغ سنگین و اسارتبار استعماری ــ ارتجاعی گردن نهد و یا راز بقایش را به مثابۀ خلق در دامن یک ملت سرافراز و جغرافیای معین و تعریف شده به نام افغانستان، از دست بدهد، بایستی به خود آمده، بجنبد، منسجم و آگاه شود و با چنین آمادگی ها، به پا خاسته و تا ختم جنگ و جنایات نابخشودنی و تا سپردن امپریالیسم و متحدان مرتجعش به گورستان تاریخ، این دو نیروی اهریمنی زمان را  در فرازی به دنبال این فرود،  با نبرد و ستیز در اشکال ممکن و مقتضی مبارزاتی، بدرقه کند.

بیداری، انسجام، بسیج و رستاخیز مستقل مردمی، نیاز زمان است!

نه امارت طالب، نه جمهوریت قلابی غنی، جمهوریت مستقل مردمی!