پــــردل روسـتــائــی
۰۸ جـــولای ۲۰۲۱
جهنم امپریالیسم و ارتجاع در افغانستان و راه نجات از آن
حدود ۲۰ سال می شود که افغانستان اشغالی و مردم اسیر آن تحت انواع ستم و مظالم استعماری ــ ارتجاعی قرار داشته اند.
در ادامۀ این ستمگری مشترک، طی زد و بند های پنهانی استخباراتی اشغالگران امریکا ــ ناتو و دهاره های مزدور و ارتجاعی اعم از دولت مستعمراتی، و مزدوران اخوانی اعم از جهادی و طالبی همراه با ملیشیای دوستمی همانند حیوانات وحشی به جان و حریم حیثیت انسان های بی گناه حمله ور شده و آن ها را سلاخی و بی عزت می کنند. در نتیجۀ این مظالم، تعدادی ترک خانه و کاشانه خود نموده و با خانوادۀ خود برای پیدا کردن سرپناه امن و لقمه نانی سرگردان بوده اند. در بسا از محلات کشور مردم زیر آتش متقاطع جنگ متقابل ارتجاعی مزدوران دولتی و طالبی و بمب و راکت طیاره های اشغالگران گیر مانده و تلفات جانی و خسارات هنگفت مالی را اعم از ویرانی و سوختن منازل و محلات کار و کسب شان در ولسوالی ها و حومۀ شهر ها، متحمل شده اند.
علاوه بر جنگ هستی برانداز ارتجاعی مدعیان قدرت، مردم در تمامی نقاط کشور احساس آرامش نمی کنند، در مسیر راه های مواصلاتی کشور طالبان تسلط دارند و مزدوران طالب از موتر و بار های مسافربری اخاذی می نمایند؛ در روستا ها عشر و زکات اجباری جمع آوری می کنند، بر نوامیس مردم تعرض و تجاوز می کنند، مال و اموال مردم را تاراج می کنند، زنان و دختران را بعد از سوء استفاده شان سنگسار می کنند، مردان را حلق آویز می نمایند، دفاتر عام المنفعه و منازل شخصی را آتش می زنند، پایه های برق را هدف می گیرند، جوانان و نوجوانان بیکار را به اجبار به خدمت می گیرند، معادن کشور را به تاراج می برند؛ اعتیاد، خرافات و ظلمت پسندی را ترویج و چراغ دانش و فرهنگ را کشته و نهاد های علمی ــ آموزشی را ویران می کنند، تسلیحات جنگی را که طالب از عساکر پوشالی دولت مستعمراتی به غنیمت گرفته اند، به پاکستان برده و به ارباب اصلی خود تحویل می دهند. در شهر و رسانه ها پایدوان شان این حقیقت را کتمان می کنند. حتی تصویر های رسانه ها و افکار عمومی را بهتان به حساب می آورند. سران این گروه شقی خودفروخته در حقیقت آگاهانه و ایلجار آن ناآگاهانه در ازای ۳۰۰ دالر حقوق ماهانه در خدمت شبکه های استخبارات امپریالیست ها و دول مغرضی مثل پاکستان و... قرار دارند، به آنان خدمت و به وطن لگدمال شده و هموطن مظلوم و دردمند خود خیانت می کنند.
دولت مزدور کابل با خصلت ضد ملی، ماهیت طبقاتی، فساد ذاتی، ستمگری و بی عرضگی، آشفتگی و... در حالت تجرید کامل از مردم افغانستان قرار دارد. دولت مستأصل مزدور ارگ نشین و سران خیانتکار آن در ادامۀ خیانت پیشگی و جدال بر سر قدرت و سر سائیدن در درگاه ارباب جنایتگستر، با بی شرمی تمام وعده و وعید دروغین امپریالیسم و حمایت مالی آن را مثل وعدۀ های سر خرمن ۲۰ سال قبل امپریالیسم امریکا به گونۀ رسانه ای و تبلیغاتی به خورد مردم کشور می دهند. دولت مزدور جزئی از ساختار حاکم استعماری و وسیله ئی در خدمت اهداف پلید استعماری آن بوده است. اگر قرار است که سلطۀ مستقیم استعماری امپریالیسم اشغالگر در کشور تا کنون مستعمرۀ ما پایان یابد، این دولت خیانت ملی و نیرو های مرکبۀ آن به شمول "اردو"، "پولیس" و "امنیت" ضد ملی این ادارۀ خادم دشمن به مثابۀ زائدۀ آن ساختار، بایستی همراه سلطۀ اشغالگرانۀ امپریالیستی رخت سفر بربندد.
مردم بی دفاع ما با شناخت تجربی شان، هم از سران دولت مستعمراتی و هم از گروه های اخوانی ( جهادی و طالبی )، ملیشیائی و مزدوران تکنوکرات متنفرند و این طیف ها با خیانت و جنایت مستمر و سیستماتیک شان در دوره هائی از این چهار دهۀ خونین اخیر، و با این بازی های جاری پنهانی تبهکارانۀ شان در حق کشور و مردم ما نشان دادند که قابل اعتماد مردم نه، بلکه هر یکی امتداد منافع ازمندانۀ بیگانگان مرتجع و آزمند بیرونی و جزئی از نیروی حاکم بومی مدافع مناسبات استثماری و ستمگرانه بوده اند. همین نیرو ها بودند که طی چهار دهۀ گذشته با اربابان مغرض و متجاوز بیرونی شان افغانستان را به جهنم سوزانی برای مردم آن مبدل کردند.
طی سال های اخیر، گروه وحشی طالب به مثابۀ تأمین کنندۀ منافع و شرایط برای تطبیق برنامه های غارتگرانۀ استعماری، مورد توجه امپریالیسم جهانی امریکا ــ ناتو و ارتجاع منطقه قرار گرفته است. طالبان مزدور از سالیانی بدین سو پس از بازسازی و تجدید نیرو ضمن تخالف مصلحتی با اربابان امپریالیست شان و "اشغالگر" نامیدن آنان، با امکانات مادی ــ تسلیحاتی سرشار درونی و بیرونی، از میان نیروی کار جوان و بیکار و قسماً از طریق اجبار غیراقتصادی سربازگیری کرده و با مساعدت اشغالگران و سائر حامیان بیرونی، چون نیروی جنگ نیابتی از موضع مراکز استعماری ــ ارتجاعی دیگری در برابر اشغالگران ابراز وجود کرده و و خود را به نیروی انکارناپذیر، و بدیل دولت مزدور غنی برای اشغالگران مطرح کرده و وارد مذاکره شده و سپس توافقنامۀ صلح امضاء کردند. طی ماه ها و هفته های اخیر طالبان با استفاده از این مساعدت های نظامی، اقتصادی، سیاسی، استخباراتی، دیپلماتیک و تبلیغاتی، به سادگی در همکاری با سران دولت مستعمراتی و طبق طرح نهاد های امنیتی بیرونی مسلط ساختن طالبان بر شمال کشور و کنار زدن به اصطلاح "ائتلاف سه گانۀ شمال"، قلمرو حکمروائی خود را در افغانستان به ویژه در ولایات هم مرز شمالی وسعت می بخشند.
سران و رهبران قومی دولت مزدور در عین خدمت به امپریالیسم اشغالگر، سخت قوم گرا، فساد پیشه، شیاد، خودفروخته و معامله گر اند. جناح تمامیت خواه و شوونیست حاکم در ارگ پوشالیان به رهبری غنی همراه سران طالب وحشی هم تبار اند و ضمن خدمت به اهداف استعماری امپریالیسم جنایتکار امریکا ــ ناتو و طرح های استعماری زمامداران آزمند پاکستانی، جنگ و تشنج قومی و برنامه های شوونیستی نفاق افکنانه را هم در درون دولت و هم در سطح جامعه و میان اقوام با هم برابر و برادر کشور ادامه می دهند.
مزید بر جناح تمامیت خواه ارگ، سائر جناح های ارتجاعی قومی در دولت و نظام مزدور، در وطن فروشی، جنایت به مردم و خیانت به منافع ملی و اجتماعی مردم دست کمی از جناح غالب ندارند. ناسیونالیسم قومی ــ در اشکال شوونیسم و یا تنگ نظرانۀ آن ــ در درون مرز های یک کشور اشغال شده، مترادف با تخریب وحدت ملی و تسلیم طلبی بوده و در نتیجه به نفع استعمارگران متجاوز و توسعه طلبان مداخله گر است. گرچه دهاره های ارتجاعی اخوانی در کسوت قومی و ملیشیای ترک تبار با زد و بند های استخباراتی با مراکز متعدد در گوشه و کنار کشور لجوجانه در حفظ حاکمیت خود تقلاء دارند، ولی قابل اعتماد مردم نیستند و مردم کشور می گویند که اخوانی های جهادی و ملیشیا طی سالیان درازی در عین زورگوئی و ستم بر مردم خود، در خدمت امپریالیسم اشغالگر قرار داشته اند و امتحان خود را به مردم داده اند و دست شان بسته و وجود یا عدم شان وابسته به تصمیم ارباب امپریالیستی آنان است و در بلاتکلیفی منتظر دستور اربابان شان اند. همین امروز سقوط ولسوالی ها در شمال کشور، و رها کردن سنگر ها توسط نظامیان پوشالی اردوی ضد ملی بر اساس طرح تیم غنی برای تسلیمی شمال به طالبان، گواه وجود توطئه های پنهانی درون دولتی، نفرت مردم از اخوانی ها و دولتی ها و در عین حال فساد و شاریدگی اخوانی های فرتوت، فساد پیشه و غرق در تنعم فرعونی سران فرعون صفت و محافظه کار این جریان تاریخی است و حوادث روز های اخیر توان تاریخی، وابستگی به ارباب و بلاتکلیفی این نیروی فرتوت را به معرض نمایش گذاشت.
هموطنان عزیز، سران دولت مستعمراتی اعم از جناح غالب تمامیت خواه همسو با طالبان و جناح های اقلیت، همه بدون استثناء در خدمت اوامر لانه های استخباراتی امپریالیسم جهانی و متحدان مرتجع توسعه طلب منطقه ئی آن قرار دارند. اخیراً اخوانی های جهادی و جنگ سالاران کوهدامن از دولت مستعمراتی خود خواستار عملیات و پاکسازی ساحات شکردره و گلدره از وجود افراد مسلح و روابط طالبان شدند، اما سران دولت مستعمراتی در حمایت طالبان کوهدامن برآمدند. واضح است که طالبان در پیوند نزدیک با لانه های استخباراتی دولت مستعمراتی قرار داشته و توسط این دولت نیز اکمال می گردند. سران و نهاد های امنیتی دولت مستعمراتی دستور زدن پایه های برق و حملات جنگی فرمایشی را برای طالبان صادر و زمینه سازی می نمایند. این حمایت پنهانی جناح غالب در دولت مزدور غنی از طالبان، علاوه از برنامه های قوم و تبارگرائی افراطی، کنار زدن مدعیان غیرپشتون از قدرت و یکدست ساختن (پشتونیزه کردن) قدرت در آیندۀ نزدیک و وجود برنامه های وحدت شکنانه و غارتگرانۀ بازیگران بیرونی برای یک افغانستان تحت سلطه و تاراج و سرکوب شدۀ فردا را نشان می دهد.
خیزش جنگ سالاران محلی و زورمندان در ولایات به منظور حفظ سلطه و بقای شان مطرح است. این خیزش یک نمایش مضحک نظامی جنگسالاران و فرماندهان نظامی اخوانی کنار زده شده توسط "شورای امنیت ملی" دولت مستعمراتی است، نه قیام مردمی خودجوش که رسانه های دولت در پیرامون آن با بزرگنمائی سر و صدا به راه انداخته اند. سردرگمی و نظاره گری سران دولت مستعمراتی از تسلیمی پایگاه های اداری و نظامی شان در سطح ولسوالی ها و بی تفاوتی آنان در برابر جان و مال مردم، خبر از توطئه های پنهانی دارد.
مردم عذاب دیده افغانستان :
طی بیش از چهل سال تجربه اندوختید که مزدوران "خلق و پرچم"، ارتجاع اخوانی، کمپرادور های غرب نشین خانه زاد، جنگ سالاران، باند های مافیائی، زورمندان محلی و روشنفکران تسلیم طلب همه و همه سر در آخور امپریالیسم اشغالگر داشته و به اقتضای موقف شان هر یکی در گوشۀ سفرۀ امپریالیست های اشغالگر از گوشت و خون مردم ما تغذیه کرده و فربه شدند و از طریق تاراجگری صاحب سرمایه و ثروت گردیدند، بر گردۀ زحمتکشان سوار شدند و مقدارات مردم را به دست گرفتند. حالا با خروج نیرو های اشغالگر امپریالیست های امریکا ــ ناتو، هماهنگ با برنامۀ مراجع استخباراتی و نظامی اشغالگران و مراکز ارتجاعی منطقه آتش جنگ های رقابتی نیرو های اجیر ارتجاع طالبی با جهادی ها ــ بورژوا کمپرادور های دولتی برای حفظ یا تصرف قدرت پوشالی و تداوم سلطۀ استعماری در شکل موجود یا غیرمستقیم، در سراسر کشور ساری و جاری است. شما بین خود وحدت و همدلی خود را حفظ کنید و از آبرو و عزت خود در برابر شرارت و توحش دهاره های ارتجاعی و مزدور و یا دولت خیانت ملی حفاظت کنید. به موازات صلح تحمیلی به بن بست رسیده و پیشروی های نظامی طالب تا سطح ولسوالی ها، این مسابقه تازه تشدید شده است. هرچند این روز ها به دستور امپریالیسم طالب تهاجمی عمل می کند، ولی هر دو جانب نیرو های درگیر نزاع قدرت، حیثت سگ و اعضای بدن سگ را دارند، دم و سر سگ عضو بدن سگ و در نتیجه سگ است. هر نوع خدمت و همکاری با هر یکی از جوانب ارتجاعی و ناحق این نزاع ویرانگر قدرت پوشالی طبق برنامۀ امپریالیستی ــ ارتجاعی، از منظر منافع ملی و تاریخی مردم تحت ستم افغانستان مردود بوده و در حکم خیانت ملی است.
این جنگ جاری قدرت و بازی های استخباراتی مراکز متعدد بر سر حال و آتیۀ کشور و ملت افغانستان به دور از تمثیل آزادنۀ ارادۀ ملی مردم افغانستان، جز اسارت جاری و یا تداوم آن در اشکال نوین، ادامۀ ستم و استثمار، نقض استقلال و حاکمیت ملی، تاراج منابع، ایجاد فضای سرکوب و خفقان و...، چیز بهتری در عرصه های ملی و اجتماعی به مردم مظلوم کشور به ارمغان نخواهد آورد.
ولی به رغم این جریان جاری پس روندۀ ارتجاعی، بازدارنده و سرکوبگر و تداوم آن، مبارزه برای آزادی و گسستن زنجیر ها از دست و پای ستمکشان در عرصه های ملی و اجتماعی، تا پیروزی ادامه خواهد یافت.
مرگ بر امپریالیسم و ارتجاع اخوانی و کمپرادوری!
نیرومند باد وحدت رزمجویانۀ مردم بر محور آزادی!