سروش
۱۵ مارچ ۲۰۱۷
قيام خونين ۲۴ حوت ١٣۵٧ هرات
تاريخ خونبار كشور ما بيانگر خيزش هاى حماسه آفرين و نبرد هاى خونين عليه متجاوزين و غلام زادگان شان بوده و در برابر هر يك از حاكمان مستبد و اشغالكران متجاوز، مردم ستمديده ما با نبرد و ستيز دست به پيكار بى امان زدند و آن ها را به زانو در آورند . در هر برهه ای از تاريخ كه خلق ما در زير ستم ددمنشان و جلادان واقع شده اند با رزم و پيكار همراه قاطبه ملت خود با جان فشانى و پايمردى شمشير زدند، از كشتن و بستن نهراسيدند و دشمن كين توز را از پا درآوردند.
تاريخ پرافتخار مبارزاتى خلق افغانستان گواه بر اين مدعا است، به گذشته هاى دور بر نمى گرديم و از جنگ هاى افغان ها با انگريز از مبارزات قهرمانانه و ايستادگى هاى ملت غيور خود تاريخ را ورق مى زنيم، شاه شجاع با فوج یک صد و پنجاه و سه هزار نفره از عساکر انگليس ها گرفته تا مزودران و اجيران خودفروخته به كوى و بازار شهر كابل و قندهار به حمله پرداختند.
مردم شهر كابل از كوچه و بازار از زنان و مردان و كودكان با كوزه و كاسه، با سنگ چوپ با سپاه دشمن در آويختند. بسيار كشته دادند اما پا فشارى كردند تا آن حد كه سپاه دشمن را شكست داده و متوارى ساخنند، اينها قهرمانان شجاع و دلير افغان بودند كه در دل تاريخ حماسۀ جاويدان آفريدند و ماندگار ماندند.
مانند وزير محمد اكبرخان، مير مسجدى خان، محمد شاه خان غلجائی، مير عبدالخالق، سكندر شاه، نصرت مير، لاله مير، احمد خان ، غلام احمد خان ، درويشو... اين قهرمانان دشمنِ كينه توز انگريز را از پا در آوردندند. اين ها بودند كه اميد و نااميدى و غم و شادمانى شان با مردمشان پيوند خورده بود و مشترك بود. همان طوري كه در برابر هجوم لشكر متجاوز سوسيال امپرياليسم و كوتوله هاى "پرچمى و خلقى" شان هزاران هزار فرزند دلير و شجاع بر دل دشمن آتش زدند و جان خويش را براى آزادى خلق بي دفاع افغانستان ايستاده قربان نمودند ، رشادت، فداكارى و جانبازى رستاخيز ها، سر مد ها، مجيدها، پردل ها، كريم ها، قدوس ها و... نسل اندر نسل در دل تاريخ با خط زرين كشور حك شده و خواهد شد.
آرى بيست چهارم حوت سال ١٣٥٧ هم ريشه در مبارزات آزاديخواهانۀ اين رادمردان داشت كه در برابر ستم گستران مستبد و خود كامه، شهريان هرات با يك فراخوان رهبران و همراه این اسطوره هاى انقلابى خود، دست به تظاهرات پرشور عليه دولت ستم شاهى وقت مى زدند و کاخ سلطنت ظاهرشاهى را به لرزه مى انداختند . قيام ۲۴حوت خونين و خيزش سرتاسرى خودجوش مردم شجاع هرات ـ الهام پذیر همان جريانات دهه هفتاد بود ـ اینبار مردم در برابر ستمگستران جلاد حزب نام نهاد « خلق و پرچم » از طلوع همان روز پنچشنبه ٢٤ حوت از سراسر هرات از دهقانان، زحمكشان و قاطبه خلق هرات با يك نيروى سيل آسا با شعار هاى آزادیخواهانه قيام شان را با بيل و كلنگ، با داس و تبر و با تفنگ هاى شكارى آغاز كردند و طى سه روز کامل (از بام تا شام) اين قيام خونين ضد "خلقى ــ پرچمى" دوام يافت و لرزه بر جان بردگان ددمنش و اشغالگران سيوسيال امپرياليسم روس انداخت. اين قيام سرتاسرى مردم بي دفاع هرات ضربات خردکننده بر پيكر دشمنان قسم خورد خلق افغانستان ــ اشغالگران و مزدوران بومى شان ــ وارد نمود. در نتیجهٔ آن حزب نام نهاد و باند های مزدوران تاب و توان خود را از دست داده و با كمك نيرو هاى متجاوز سيوسيال امپرياليسم دست به كشتار وحشيانهٔ خلق بيگناه هرات كه از ستم بانديست هاى خلقى و پرچمى به ستوه آمده بودند، از هوا و زمين پرداختند، با جان بازى هاى مردم ستمكش و غيور هرات، حزب نام نهاد خلق و پرچم توانست كه وضع شرمبار خود را در برابر خلق زحمتكش ما با توپ و تانك و خمپاره با بمب افگن هاى روسى كه از تاشكند به پرواز آمده بودند پاسخگوى باشد و صداى مظلومانه پير و جوان ، زن و مردكه از ستم اين غلامان ددمنش به ستوه آمده بودند گويا به زعم خود خفه كنند، كه هرگز چنين نشد. مقاومت مردم هرات بالاخره روس متحاوز و بانديست هاى خلق و پرچم را باخفت و خوارى و شرمسارى مجبور به عقب نشينى نمود. بلى آن روز خونين در تمام جاده ها و سرك ها شهداء و زخمي هاى قيام كنندگان افتاده بودند، و امبولانس ها كراچى هاى دستى بودند كه براى انتقال شهداء و زخمى ها به جاى امنى برای تكفين و تدفين و یا مداوا از آن استفاده مي شد. با قصاوت و بى رحمى باند هاى سفاك خلق و پرچم اين چنگيز صفتان بى رحم بر ملت مظلوم و آزادهٔ هرات آتش مى گشودند، و حتى با لاي زخمى ها و جانباختگان كه در کراچى ها حمل و انتقال مى يافتند، تيراندازى و هدف خمپاره و بمب افگن های ويرانگر شان قرار مى دادند و بمباردمان مى كردند كه منجر به سقوط شهر هرات شد. شهر هرات سه روز كامل در دست مردم آن اداره مى شد.
اين قيام و خيزش شهروندان آگاه و غیور هرات الهام بخش و پیام آور براى خلق شريف افغانستان شد و مقدمهٔ تظاهرات سوم حوت كابل و قیام چنداول ، جنگ اسمار حركت درۀ صوف، قیام بالاحصار کابل گردید. همچنان انگیزه ئی شد برای جنبش هائى در پكتيا، قندهار، بلخ ، غزنى، باميان، بغلان، لغمان، قندوز، فراه، نيمروز، بادغيس، ننگرهار و حتى سراسر كشور . بانديست ها خلق و پرچم فرزندان قسم خوردۀ ناپاك روس متجاوز و بردگان امروزين امپرياليسم امريكا كه هر روز با ساز دهل بيگانگان به رقاصه گرى مى پردازند، آن هائی كه با علم كردن شعار ها ى دروغين عليه امپرياليسم سينۀ ملت مظلوم مارا آماج حملات وحشيا نۀ خود قرار داده بوده اند و سوراخ سوراخ نمودند؛ امروز بادست در يك كاسه همراه برادران جهادى، طالبى و تكنوكرات ها سر در یک آخور دارند ، به فرمان امريكاى جنايتكار زير پوشش طالب سر از تن جدا مى كنند و به دزدى و چور جپاول و تجاوز به مال و جان مردم افغانستان مى پردازند و به فرمان امپرياليسم سر و دُم مى جنبانند. این مزدوران که باداران سيوسيال امپرياليست شان توسط خلق قهرمان و ستيزه گر افغانستان از پا در آمدند، ولی كشور ما از وجود اين لاشخوران هنوز پاك نشده بود، كه حاصل تمام جانفشانى هاى مردم آزادهٔ مارا مشتى اراذل و اوباش جهادى غصب و به ازاى جیفۀ ناچیزی وطن، مردم، خانه و كاشانه ما را فروختند ، و دارند با تمام جنايت، وحشت و بربريت بر ملت ما، هنوز كه هنوز است يكجا با اربابان اشغالگر شان ستم مى كنند. این وطن فروشان با جهل و فريب و كتمان تمام طى چندين دهه وطن فروشى هر روز جان صد ها فرزند بى گناه اين وطن را از سر جدا مى كنند ؛ تورن اسماعيل كه يكى از خودفروختگان است و خود را ميراث دار و پرچمدار قيام مردم هرات قلمداد مى كند، بر گرده هاى هراتيان خسپيده و خون مى خورد. در حالي كه در يك دوره تسليمى در سال ١٣٧٢ ش از جنايت پيشه گان خلق و پرچم كه قدرت را به شخص تورن اسماعيل به اين خود خواه متكبر واگذار كرده اند، همه ساله بنام ۲۴ حوت به پاسدارى از اسلاف خود كه شهروندان هرات را به خاك خون كشاندند، بياد مكاره گى و فريبكارى ها با جمعى از اراذل و اوباش چوب به دست به قدرت نمائى مى پردازند و ملت در خون تپيدهٔ مارا به نام بيست چهار حوت در مكاني كه كه خود قبلاً از گور هاى دسته جمعى از زنده به گور كردن فرزندان هراتى به دست برادران جلاد خلقى و پرچمى خود كاملاً آگاه بوده به دعوت شان مى پردازد و از تجمع چنين روزى به امتياز طلبى خود را آماده مى ساز د كه از چوكى كه به زير كشيده شده، دو باره به نواله برسد. او يك هفته پيشتر از ٢٤ حوت به خيمه شب بازى پرداخته هر روز با برگزارى نمايشات اكروباتيك با جمعى از جنايت پیشه گان و دزدان وطن فروش همسلك خود مشغول درامه بازى است ومردم را به خيابان ها مى كشانند و سر و صدا خلق مى كنند و با نصب فوتوى هائى از مقاومتگران و شهداى جان باخته، آن را به رخ نظام پوشالى براى كسب قدرت از دست رفته اش مى زند، اين جانى ظلم و ستم هاى دوران قلدريش ـ که در طول حيات ننگينش انجام داد ـ فراموش كرده . او از این كه در دستگاه جهنمى سيا، استخبارات سلفى ها و اطلاعات ايران همكار و هم يار بوده است، او كه خون هزران هزار فرزند هراتى را به ازاى ناچيزى به اشغالگران امريكائى فروخته و امروز كه مردم شهر هرات با بد امنى، اختطاف، تجاوز، ترور توسط مشتى از جاهل و رهزن جهادي های وی مواجه اند و تمام بدبختى ها، و نا اآرامى ها، اختطاف ها، ترور ها، دزدى ها، تجاوز به مال و جان مردم از آدرس همين جنگ سالار و افراد رهزنش بر مردم هرات مستولى است، جامعۀ هرات از دست اين قاتل و مزدور سخت آسيب پذير است .
در حالي كه تورن اسماعيل و عمال پليد و وطن فروش جهادى افتخار ٢٤ حوت سال ١٣۵٧ و خون هزران فرزند پاك باز، قهرمان، شجاع و آزادهٔ ما را فراموش كرده و به ازای ناچیزی فروختند و بی شرمانه با یاد از آن قیام مردمی برای وارونه جلوه دادن دزدی ها و چپاول های خود و برای حفظ قدرت مستبدانۀ خود مردم ما را می فریبد و شهر حماسی هرات امروز را، شهر پیام آوران آزادی را، با همیاری جلادان ٢٤ حوت - خلقی ها و پرچمی هائی كه خون دلیر مردان هرات را در ٢٤ حوت ریختند- با شعار های دروغین، و لته باران رنگارنگ، با مكر و حیله و نقاره زنان و عوعوكنان به اصطلاح تجلیل می كنند. زهی بی شرمی و بی حیائی شان!
حال که سی و هشت سال از قيام خونين هرات مى گذرد و با حیات نكبت بار و تاریخ ننگین از جلاد ان و كودتاچیان و دست پروردگان سوسیال امپریالیسم روس (اين شرارت پیشگان خلق و پرچم )هر بار با موج خشم و نفرت و انزجار خلق افغانستان در گذرگاه تاریخ خونبار میهن ما، این جانیان محكوم به اعمال ننگین شان بوده و خواهند بود و خون هزاران شهيد كه در بيست چهارم حوت سال ١٣٥٧و تمام دوران حاکمیت فاشیستی اين جانيان ريخته شده، هرگز خلق آزاده ما فراموش نكرده و نخواهد كرد و انتقام آن را خواهند گرفت. حزب نام نهاد و بانديست هاى "خلق و پرچم" نبايد فراموش كنند كه با فروپاشی حاكمیت مستبدانه شان قسمي كه بار ثانی به زیر بار شكم امپریالیسم امریكا خزیده و با هر باند تبهكار، چه از طالب و مجاهد و ملیشیا، چه از تكنوكرات های فاشیست و داعش در یك صف نامقدس علیه خلق افغانستان قرارمی گیرند. همین ها كه ریشه های اصلی شرارت و بربریت را خلق كرده اند، امروز هم جان از تن این ملت ستمدیده جدا می كنند و چنین می پندارند که گویا خلق آگاه ما از این تحرکات مزدورمنشانهٔ شان بی خبر اند! هرگز چنين نيست!
همه مردم شریف و خلق آگاه ما می دانند، از دوستم جلاد تا گاومیش های خادیست كه در شورای نظار به نام تركیب قومی، زحمكشان و ملت مظلوم ما را باربار حلق آویز كردند، از شهنواز تنی تا جنرال های جواسیس پاكستانی نسب كه در تركیب حزب اسلامی و هفت گانه و هشت گانه مردم را "مثله" کرده و هزار و یك جنایت نابخشودنی را انجام داده و می دهند، همۀ شان امروز با نظام پوشالی دو نسلۀ "كاجی بی و سی آی اى" در یك آبشخور می چرند . و در تركیب دولت مزدور نام نهاد "وحدت ملی" (ع ،غ) ساخت "جان كیری" مصروف كشتار، وحشت، نفاق افگنی، چور و چپاول و غارت بیت المال این ملك و ملت اند.
هر روز و هر لحظه خاطرات تلخ از قتل عام وحشیانۀ خردمندان و فرزندان دلیر، پاك و صادق مردم چه در بیست چهارم حوت سال ١٣٥٧ و چه پیش و پس از آن، ما را می آزارد. دردا و دریغا! كه امروز اكثریت شان در بین ما نیستند و تمام هستی شان را وقف مبارزه کردند، و به دست این جلادان قتل عام شده اند، نمی توانیم و نباید آن هارا فراموش کنیم.
ما بزرگان و دلیرانی چون عبدالاله رستاخیز، انجینیر قدوس، نعیم جان ازهر، آصف جان مدیر، داکتر ایوب نیزک، استاد قدوس، كریم جان، غلام محمد، حلیم جان، معلم سلطا ن احمدخان، انجینیر رحمن و نعیم جان منصوری، انجینیر کریم، عثمان، معلم صدیق، فاروق، محمد آخندزاده، ماما عظیم، وكیل احمدجان امیری، انجینر حفیظ صارم، انجنیر عبدالله جان ساعی و جلیل جان ساعی، نعیم جان شاعر، انیس الدین و معین الدین جامی و ده ها و صد ها مبارز دیگر و هزران فرزند نان آور و زحمكش هرات را كه شكوه و عظمت مبارزات شان در بلندای صفحات تاریخ كشور ما درج است، قربانی داده ایم. آنانی كه شهید شده اند، یاد و خاطرۀ تابناك شان در دل تاریخ كشور مان جاودانه خواهد ماند و آن قهرمانانی كه زنده اند، مردم ما شجاعت و دلیری مبارزات شان را فراموش نكرده خواهان بسیچ عمومی شان در یك پیكر واحد هستند. زیرا این ها قهرمانان دلسوز، پاك و صادق برای هم میهنان خود هستند و زندگی شان ثابت نموده که در هر شرایط جانانه به قربانی حاضر و پیشتاز برای مبارزه علیه هر بیدادی، منحیث رهبرانی با تجربه و پیش قراولان و علم برداران مبارزات خلق ستمدیدۀ ما در برابر اشغالگران جهان سرمایه و حاكمیت پوشالی بوده و هستند. این رزمندگان خود گذر می توانند با بسیج و متشکل ساختن مردم و روشنفکران انقلابی چون مشت آهنین جواب گوی تمام مصا ئب و نارسائی های جامعۀ خود بوده و این وطن زیبا را از وجود كرگسا ن خارجی و شیادان و شغالان داخلی پاك و صاف نموده، ملت و مردم خویش را نجات بدهند. این است جوان مردی و رزمنده گی در برابر تمام مصا ئب كشور.
بیائید همۀ ما در چنین حالاتی به یادبود آن همه رزمندگان میدان جنگ و قهرمانان شهدای ٢٤حوت فراخوانی داشته باشیم. برای نجات وطن و مردم از چنگال وحشی ترین غول زمان، امپریالیسم امریكا- ناتو و شركاء داخلی اش به یك پیكر واحد سازمانی به عنوان ظرف مبارزاتی ضرورت است تا مردم در صفوف آن به صورت یکپارچۀ و قهرمانانه رزمیده و با همت عالی، شجاعت و ایثار در راه آزاد سازی تمام خلق های ستمدیدۀ كشور گام بردارند. به امید همان روزی كه متحد و یك پارچه در برابر تمام جانیان و اشغالگران، همه مبارزان و اندیشه وران اصولی و متعهد به آرمان خلق دریك صف واحد باید قرار گرفته و کشور و خلق خود را آزاد بسازیم. به قول شاعر حماسه آفرین فردوسی بزرگ:
چــــوكــــشور نباشــد تن من مباد دریــن بـــوم بر زنده یك تـــن مباد
همه سر به سر تن به كشتن دهیم از آن به كه كشور به دشمن دهیــم
ــ زنده و جاوید باد مبارزات برحق خلق افغانستان!