پــــردل روستــــائی (بازنشر با ویراستاری اندک)
۲۶ اکتوبر ۲۰۲۱
استعمار تکیه گاه ارتجاع، ارتجاع پایگاه استعمار
امپریالیست های غدار جهانی، به ویژه امپریالیسم امریکا، از سالیانی بدین سو در زد و بند های پنهانی و استخباراتی با گروه های بنیادگرای اسلامی در اشکال مختلف جهادی مثل القاعده، طالبان، التحریر، النصر، داعش و سائر غدوات چرکین، دست به ایجاد گروه های شریر و دهشت افکن تحت کنترول در قالب پروژه های نواستعماری زده و می زنند. امپریالیست ها همواره برای رسیدن به اهداف استعماری، زدن رقباء و درهم کوبیدن نهضت های مترقی و خلق های تحت ستم، از بنیاد گرایان مذهبی منحیث آله دست و ابزار فشار کار گرفته اند.
آمادگی طالبان "شورای کویته" به صلح با دولت مستعمراتی:
" تحریک طالبان" با تفکر متحجّر، عقب گرا و خصلت غلیظ وابستگی، از نخستین برآمد شان در سال ۱۹۹۴م تا کنون به عنوان ابزار یک پروژۀ استعماری به راه انداخته شده است. گرچه این شجرۀ خبیثه ظاهراً دشمنی خود را با اشغالگران امپریالیسم امریکا اعلام داشتند، ولی عملاً سگ پاسبان منافع امپریالیسم و ارتجاع منطقه بوده و در سمت و سوی سیاست های منطقه ئی سردمدار جهانی خدمت می کرده و می کنند.
صلح با طالبان از دیری بدین سو در سرخط رسانه های دولت مستعمر اتی قرار داشته و برای بازار گرمی و رونق میز های مدور"کارشناسان" عوامفریب رسانه های سرکاری خادم اشغالگران سوژۀ جالبی بوده است. قرار گرفتن این سوژه در مرکز توجۀ مطبوعات و رسانه های سرکاری و "تحلیل گران" پوپولیست نیز، جزئی از نیرنگ های استعماری به شمار می رود.
اشغالگران امریکائی در تلاش اند که طالبان را مشروعیت سیاسی بخشند و این گروه ساخت دست اجانب را در سیمای یک گروه متحد قوی از یک آدرس مشخص، دارای نام و نشان سیاسی و یگانه بدیل در برابر دولت مستعمر اتی نامتحد "وحدت ملی"، به روند "مذاکرات صلح" بکشانند. همزمان با این جو سازسی و آماده سازی ذهنیت عامه تو سط اشغالگران و ایادی بومی و رسانه های تحت امر شان در افغانستان، طالبان با دیکته سازمان های استخباراتی، ترازو بر زمین زده و با تشدید جنگ های فرسایشی وزنۀ خود را برای دریافت سهم بیشتر قدرت پوشالی سنگین می سازند. همه مردم می دانند که روند صلح و مذاکرات برای ختم جنگ در افغانستان نیست، بلکه سهیم ساختن طالبان پوشالی مزدور در دولت شکنند و سقوط پذیر کابل است.
نمایندگان دولت مستعمر اتی نشست های را با نمایندگان رسمی و غیررسمی طالبان در پاکستان، قطر، امارت متحده عربی، عربستان، چین، ناروی و ترکیه برگزار کرده اند که تا کنون نتیجه ای به دنبال نداشته اند.
"سهیل شاهین" عضو ارشد و سخنگوی دفتر سیاسی گروه طالبان در قطر اعلام کرد برای برقراری صلح در افغانستان خواستار به رسمیت شناختن دفتر سیاسی این گروه در قطر و حذف نام سران گروه طالبان از فهرست سیاه سازمان ملل متحد و مذاکرۀ مستقیم رویا روی با امریکا است.
طالبان که از سقوط امارت اسلامی شان بدین طرف (مانند گلبدین و حزب اسلامی اش) جنگ خود را علیه نیرو های اشغالگران خارجی توجیه کرده و با تذویر و ریا می گفتند که تا خروج کامل و بی قید و شرط آخرین نیروی خارجی از افغانستان، خواهند جنگید. حالا می بینیم که خواست طالبان برای مذاکرات مستقیم با امریکا مطرح است. این مضحکۀ اخیر طالبان ادامۀ همان بازی همیشگی این گروه به حیث ابزار جنگ نیابتی فاکتور های منطقه ئی و فرامنطقه ئی است که بر اساس آن، در فصل گرما، از این گروه برای آتش افروزی و جنگ استفاده می کنند و در فصل سرما درامۀ صلح را روی ستیژ می آرند. در رابطه و به مکانیزم و جوانب صلح استعماری باید گفت که سازمان ملل فرمانبر دستورات دولت امریکا در حل و فصل معضلات منطقه ئی است. طالبان نیز به عنوان مخلوق سیاست های ازمندانۀ استعماری امریکا برای آسیای میانه، از التفات ارباب امریکائی شان نسبت به خود، بی خبر نیستند.
شایعات کمک روس ها به طالبان به منظور سرکوب داعش در افغانستان:
قدرت های امپریالیستی هر یکی برای دسترسی به ثروت ها و منابع طبیعی کشور های کوچک و عقب نگهداشته شده و استفاده از موقعیت ویژۀ جغرافیائی کشور ها، همواره تلاش ورزیده و در رقابت دایمی با سائر رقباء قرار دارند. تضاد منافع دول و سازمان های انحصاری امپریالیستی، در بسا از موارد به تشدید رقابت و تقابل همه جانبه می انجامد. در این تقابل خونین و دور و نزدیک شدن های مصلحتی، دوستی و دشمنی دایم مطرح نبوده، بلکه منافع همیشگی مطرح است.
دول امپریالیستی برای دفاع از منافع تعیین شدۀ خود، به طرق مختلف از جنبه های تبلیغاتی گرفته تا کارزار دیپلوماتیک، فعالیت های جاسوسی، تمرکز و حملات مدحش نظامی و حتی به شیوه ها و ابزار ظاهراً متناقض با ارزش های شان، رو می آورند. بناءً می توان گفت که مزدوران مرتجع جهادی، طالبی و داعشی از آوان برآمد شان وابسته به دستگاه جاسوسی امپریالیستی ــ ارتجاعی چندی بوده اند. این شب روان ظالم و ظلمت آفرین در وجود این پروژۀ نواستعماری؛ با دین پیرائی عوام فریبانه در زیر عبا و قبای توده پسند، در واقع خودفروشی و وطن فروش، تفکر خرافی، ستمگری ، کشتار، رعب، وحشت ، تکفیر، سنگسار، ترقی و دانش ستیزی، فرهنگ ستیزی، دشمنی با تاریخ و مواریث فرهنگی، استخوان شکنی، لواط و فحشاء و ده ها صفت نکوهیده و جنایات دیگر خویش را پنهان نموده اند. از لااقل چهل سال تا حال، هم تنظیم های جهادی ــ اخوانی، هم مزدوران طالب، و هم مزدوران آدمخوار داعشی منحیث چمق گنده در خدمت مطامع کثیف استعماری و ارتجاعی قرار داشته، خون ریخته و وحشت آفریده اند.
این مزدوران که همیشه با اشارۀ انگشت بیگانگان متجاور و مداخله گر رقصیده اند، این بار نیز مثل سابق، برای رسیدن دو باره به قدرت « امارت یا خلافت» از هیچ نوع خیانت، وطن فروشی و جنایتی رو گردان نیستند.
در همین ارتباط، اخیراً ادعا های ضد و نقیضی در مورد طالب و داعش شده است:
به تاریخ ۱۹ قوس ۱۳۹۵ش « الکساندرمانتبسکی » سفیر روسیه در پارلمان دولت مستعمر اتی کابل نکات ذیل را بیان کرد:
- گروه داعش دشمن مشترک روسیه و گروه طالبان است و در ما دراین زمینه منافع مشترک داریم.
- گسترش فعالیت های داعش در ماه های اخیر در افغانستان نه تنها در این کشور، بلکه کل منطقۀ آسیای میانه را تهدید می کند.
- کشورهائی مانند امریکا، انگلستان، المان، ایتالیا، پاکستان، چین ، عربستان، ایران، قطر نیز با این گروه [ طالبان] در ارتباط هستند.
- مانتیسکیگفت که امریکا در مبارزۀ مؤثر علیه تروریسم در افغانستان ناکام مانده است.
- آژانس خبری انترفاکس روسیه از قول ضمیر کابلوف نمایندۀ خاص روسیه برای افغانستان گفته است که، مقامات روسیه به خاطر تبادلۀ اطلاعات با طالبان ارتباط گرفته اند.
- جنرال نیکولسون فرماندۀ نیروهای اشغالگر امریکائی و ناتوئی گفت که مسکو در تلاش مشروعیت بخشیدن به طالبان است.
- موصوف افزود که داعش بهانه ای شده برای توجیه سیاستهای روسیه در قبال افغانستان.
- طالبان با نشر اعلامیه ای با انکار این ادعا های روسیه، ریاکارانه بیان داشتند که برای سرکوب داعش، ضرورت ندارند با روسیه تماس برقرار کنند.
واقعیت اینست که سرنوشت سران دولت مستعمر اتی با خصلت بردگی و وابستگی مضاعف همزمان به دول استعماری ــ ارتجاعی گره خورده است. این دولت مزدور فاقد کوچک ترین صبغۀ ملی و پایگاه مردمی، سخت فرسوده، بیکاره، متشتت و پوشالی تر از آنست که بادارانش فکر نمی کردند. از طرف دیگر قبح ماهیت پدیدۀ منسوخ طالبی همانند اخوانی های جهادی برملا شده و حفظ این نیروی شریر در " اپوزیسیون" برای بادارنش قرین به اهداف منطقه ئی شان نیست.
تماس گیری دول امپریالیستی و مرتجع دور و نزدیک افغانستان با طالبان و داعش روی منافع هر دولت استوار است. طالبان از بدو خلقت نامیمون شان در دامان ارتجاع منطقه و با تأیید امریکا و انگلیس، ابزاری بیش نبوده اند. حال، طالبان برای امریکا و سیلۀ ای است برای تقویت دولت مزدور در ضمن تداوم حالت مستعمراتی افغانستان، پیشبرد سیاست "حفظ کانون متشنج" در خدمت سترایژی تشنج افزائی در آسیای میانه. همین طالبان برای دولت امپریالیستی روسیه، وسیله ای است برای تأمین سرحدات جنبی آسیای میانه در قبال تروریسم رو به گسترش داعشی و جلوگیری از سرایت آن در مناطق نفوذ آسیائی آسیب پذیر روسیه. پدیدۀ داعش نیز از همین منظر، برای امریکا ابزار بی ثباتی و تشنج افزائی در قبال مناطق نفوذ روسیه و چین در آسیای مرکزی جنوبی است. خصومت روسیه و چین با داعش و نگرانی از پیشروی رو به شمال آن گروه ناشی از همین است. سیاست های دولت پاکستان در قبال این مسائل گاهی با سیاست روسیه و چین نزدیک است و گاهی با سیاست امریکا همآهنگ است.
نه جنگ و نه صلح طالبان وجه مشترکی با مصائب و خواست صلح عادلانۀ مردم تح ستم افغانستان ندارد. با جنگ اینان، دست اشغالگر کوتاه نشد، با صلح شان فقط سلطۀ استعمار در کشور طولانی خواهد شد. با آمدن طالبان در قدرت کنار پوشالیان جهادی ــ تکنوکراتی و یا با تعویض این نظام مستعمراتی با دولت و نظام طالبانی با حمایت امپریالیسم و ارتجاع از بیرون؛ وضعیت امنیتی، رفاهی، اجتماعی و فرهنگی مردم ما وخیم تر از حالت مستعمراتی جاری کشور خواهد شد.
مبارزۀ قاطبۀ مردم ستمدیدۀ افغانستان اعم از زنان و مردان برای حصول آزادی ملی، دموکراسی، عدالت و ترقی اجتماعی و تأمین صلح پایدار و عادلانه؛ کماکان در صدر وظائف قرار دارد.
۰۸ جنوری ۲۰۱۷