سیاوش آزاد
۲۹ دسمبر ۲۰۱۶



برخورد اخیر دوستم با ایشچی بازتابیست از اخلاق طبقاتی ستمگران

هر کُل متشکل از اجزاء و عناصر مرکبه است. هر جزء وابسته به کل است و فقط در آن محیط مطالعه شده و مفهوم می یابد. بر اساس رابطۀ دیالکتیکی میان جزء و کُل و عام و حاص، جزء و عنصر ضمن داشتن ویژگی های خود، جلوه هائی از کُل و سیستم را بازتاب می دهد. همین گونه هر طبقه و قشر اجتماعی ضمن داشتن معیار های عام لازم برای تعریف طبقه و لایۀ اجتماعی، مشخصات خود را دارا بوده و از سائر طبقات و قشر ها متمایز می گردد. در جوامع تقسیم شده به ستمگر و ستمکش، اخلاق نیز وجه و جوهر طبقاتی دارد. افراد منسوب به هر طبقۀ معین بر حسب منافع و تعلق طبقاتی خویش، اخلاق طبقۀ خویش را در روش ها و منش ها، و در کنش ها و واکنش های اجتماعی خویش تبارز می دهند.
اخلاق طبقات ستمگر در خدمت حفظ و تداوم نظام مبتنی بر بهره کشی و ستمروائی است، که به هر شکلی استثمار و ستم را افزایش بخشیده تا سود بیشتر به هر قیمتی به دست آورد. استثمارگر برای حصول سود و تداوم قدرتش، پابند هیچ گونه معیار اخلاقی نیست.،ذق.
منطق استعمارگر نیز که برای کسب ثروت، خلق ها و کشور های دنیا را به خاک و خون می کشد و منابع را غارت می کند، بر این پایۀ طبقاتی استوار است و مورالی نمی شناسد. بدین منظور، هیچ نوع ارزشی به انسان زحمتکش در قاموس استثمارگر و استعمار گر نسبت به استثمارشده و استعمارزده وجود ندارد.
برعکس طبقات ستم کش، دارای اخلاق، عاطفه و ارزش های انسانی بوده و به تمامی بهره دهان در سطح جهان می اندیشند. این عناصر اخلاقی و ارزشی از موقعیت مولد بودن، زحمتکشی و غیر استثماگرانۀ ستمکشان منشاء می گیرد. با این اخلاقیات و ارزش های انسانی، افراد طبقات زحمتکش نسبت به ستمروائی ستمگران در حق محکومان و بی گناهان حساس بوده و خود را در رفع ستمگری شریک دانسته و با امر رهائی انسان های تحت ستم همسوئی داشته و در بسا موارد علیه آن می ایستند. این هومانیسم انقلابی زحمتکشان است.
عملکرد اخیر قلدر منشانۀ معاون رئیس جمهور دولت مزدور "غنی ــ عبدالله" با احمد ایشچی، بار اولش نیست. این از مبادی اخلاق طبقاتی آنان است. یک چنین برخورد قلدرمنشانه و لومپنانه توسط معاون عقل کُل نظام مستعمراتی، فرط گندیدگی رژیم مزدور را در سطح جهانی برتاباند. البته این اولین برخورد لومپنانه و فراقانونی دوستم و افرادی مثل او نیست. قبل از این نیز، در سطح حاکمیت رژیم های وابسته و مزدور از زمان رژیم جلاد پیشۀ "خلقی ــ پرچمی" مثل خفه کردن ترکی با بالش توسط حفیظ الله امین، برخورد سروری با کشتمند و برهنه ساختن همسرش در پیش چشمانش، برخورد فهیم با داکتر خان آقا شکردره ئی، برخورد مسعود با داکتر عبدالرحمان، برخورد گلبدین با قومندان عبدالحی و امین فروتن، برخورد دوستم با اکبر بای و... و بی ناموسی، قتل و غارتگری مشترک شان در حق جان، مال و ناموس کابلیان در جریان جنگ های تنظیمی در شهر کابل؛ همه و همه مشت نمونۀ خروار از اوباشی، بی ناموسی و جنایات بی کران همۀ شان در پی کسب قدرت و ثروت و در جریان مبارزۀ قدرت بوده است.
این عملکرد ها همه ناشی از ماهیت سیستم ارتجاعی وابسته و مزدور است. هم این مزدوران و هم باداران امپریالست و سوسیال امپریالیست امروزی و دیروزی شان این صفات زشت و این گرگ صفتی را مشترکاً با خود حمل می کرده اند و به همکیشان و مزدوران خود انتقال می دهند.
تمامی باند های تشکیل دهندۀ رژیم بدنام مستعمراتی با کم و بیش تفاوت هائی این چنین اند: مثلاً باند تکنوکرات های رژیم از همه بیشتر مبتلاء به فساد اخلاقی و عقده های درونی در برخورد با هم تباران خویش اند، اما از تبارز آن سخت جلو می گیرند، تا مبادا قضیه به بیرون از حلقۀ قلدری و مزدوری شان درز نماید.
اما سائر طیف های حاکمیت مستعمراتی توأم با عقده های غلیظ و تکبر جاه طلبانۀ شان، با یکه تازی مدهش و وحشیانه با همدیگر برخورد می دارند. دیده شده است که در بسا موارد برای اینکه راز از پرده برون نیفتد، دست به قتل یک دیگر می زنند. برخورد دوستم با ایشچی شمه ای از تصفیه های جناهی و درونی دسته بندی ها ی داخل این حاکمیت گندیده در مسابقۀ قدرت است.
افراد ردیف پائین تر از این ها همه روزه دست تعدی، تطاول و تجاوز بر جان، مال و ناموس مردم دارند که در رسانه های زبان بریدۀ مورد حمایت رژیم و اشغالگران مسکوت می ماند. مگر ما از طریق رسانه های خود رژیم شاهد سنگ سار نمودن هموطنان خویش نبوده ایم؟ مگر ما شاهد خودسوزی صد ها دختران جوان در ولایت های مختلف کشور نبوده ایم؟ مگر هموطنان ما روزانه شاهد آدم ربائی، سرقت و بدامنی اوباشان مورد حمایت زورمندان رده های بالائی حاکمیت پوشالی نیستند؟
این همه ناشی از چه اند؟ این اعمال شنیع و جنایات روزمرۀ خورد و بزرگ از ماهیت همین سیتم سراپا فاسد و مزدور امپریالیست های متجاوز امریکا و ناتو برمی خیزد. مردم ما همه شاهد اند که این همه دهاره ها توسط خود امپریالیست ها تمویل، تجهیز و حمایت می شوند . در حالی که مردم ستمکش ما از بام تا شام دنبال لقمۀ نانی سرگردان اند، این همه دسته بندی های افراطی و شریر منبع حمایت و سلاح های خود را در کجا جست و جو می کنند؟ مگر این واقعیت را که اکثر قوماندان های تنظیمی معاش ماهوار از سفارت امریکا و انگلیس می گیرند، نادرست است؟ مگر این واقعیت که اکثر زورمندان و جباران درون و بیرون حاکمیت در فعالیت های کثیف مافیائی و تجارت مرگ دخیل اند، از دید مردم پنهان می ماند؟
بناءً، در مورد برخورد وعملکرد دوستم با ایشچی و سائر گردنکشان رژیم مردود ضد ملی و ضد مردمی، باید گفت که چنین اعمالی ناشی از ماهیت طبقاتی و وابستگی شان به اشغالگران گندیده تر از این ها است که چنین اخلاق زشت را از خود تبارز می دهند. تا زمانی که این سیستم منحوس با دار و دسته های متشکلۀ آن از سریر قدرت به همراه باداران شان به بیرون پرتاب نشوند، مردم ما هرگز روز خوش را نخواهند دید. آنانی که می خواهند چنین رژیمی سراپا گندیده را مرمت کاری نمایند، به جز از "عطر در خندق انداختن"، کار دیگری نخواهند نمود.