ارسالی ـ جعفر
۲۴ نومبر ۲۰۲۲
مذهب از دید روزا لوکزامبورگ
کليسا، برای مبارزه با سوسيا ل دموکراسی، دو وسيله در دست دارد. در جائی که مانند کشور ما (لهستان) جنبش کارگری شروع به شناساندن خود کرده است و طبقات دارنده هنوز اميدوارند که آن را نابود کنند، روحانيت با موعظه های تهدید آميز، تهمت زدن به کارگران و محکوم کردن «آزمندی» آنان، عليه سوسياليست ها مبارزه می کند. اما در کشور هائی که آزادی های سياسی به دست آمده و حزب کارگران نيرومند است، مانند المان، فرانسه و هالند، روحانيت در جست و جوی وسائل دیگری است. در این کشور ها، روحاینت مقصود واقعی اش را پنهان می کند و دیگر نه مانند یک دشمن آشکار، بلکه هم چون دوستی مصنوعی، با کارگران رو به رو می شود.
بدین ترتيب کشيشانی را می بينيد که کارگران را سازمان می دهند و اتحادیه های کارگری «مسيحی» به وجود می آورند. آن ها از این راه سعی دارند ماهی را با تور خویش بگيرند، کارگران را به درون این اتحادیه های تقلبی به دام بياندازند؛ جائی که آنان تحقير را می آموزند، بر خلاف سازمان سوسيال دموکراسی که مبارزه و دفاع در برابر بدرفتاری را مورد توجه قرار می دهد. وقتی سرانجام دولت تزاری زیر فشارهای پرولتاریای انقلابی لهستان و روسيه سقوط کند، و زمانی که آزادی سياسی در کشور ما به وجود آید، خواهيم دید که همين سر اسقف وابسته به پاپ و همين اداره کنندگان کليسا که امروز در برابر مبارزان به غرش درآمده اند، ناگهان سازمان دادن کارگران را به صورت اتحادیه های مسيحی و «ملی» شروع می کنند تا آنان را از مسير شان منحرف سازند. هم اکنون در آغاز این فعاليت زیرزمينی با عنوان «دموکراسی ملی» هستيم که همکاری آینده با کشيشان را تضمين می کند و امروز آنان را یاری می دهد تا سوسيال دموکرات ها را به باد تهمت بگيرند.
بنابر این، کارگران باید از این خطر آگاه باشند – تا آن که به خود اجازه ندهند در فردای انقلاب، مجذوب کلمات شيرین آن هائی شوند که امروز از بلندی منبر، جرأت می کنند از دولت تزاری که کارگران را می کشد، از دستگاه سرکوب گر سرمایه، که علت اصلی تنگدستی پرولتاریا است، دفاع کنند. برای کارگران ضرورت دارد که به منظور دفاع از خود در برابر مخالفت روحانيت در زمان حاضر و در طی انقلاب و در برابر دوستی دروغين فردای آنان و بعد از انقلاب، خود را در حزب سوسيال دموکرات سازمان دهند. و این پاسخی است به تمامی حمله های روحانيت: سوسيال دموکراسی به هيچ طریق با عقاید مذهبی مبارزه نمی کند. به عکس خواهان آزادی کامل وجدان برای هر فرد و گسترده ترین مدارای ممکن برای ایمان و عقيده استاما از لحظه ای که کشيشان منبر را به عنوان وسيله ای برای مبارزه سياسی عليه طبقات زحمتکش به کار گيرند، کارگران باید در برابر دشمنان حقوق و آزادی شان به نبرد برخيزند، چرا که مدافع استثمارکنندگان و کسی که به طولانی شدن رژیم فلاکت آور حاضر یاری می رساند، دشمن خونين پرولتاریاست، خواه در خرقۀ کشيش و خواه در لباس پوليس.
تنها واقعيت یافتن فعاليت آگاهانه و منظم اجتماعی و اقتصادی توده هاست که به نابودی کامل تعصبات مذهبی منجر خواهد شد. هدف دگراندیشان و روشنگران باید تا جائی که ممکن است، پيوند های بين طبقات بهره کش و سازمان تبليغات مذهبی را نابود کنند و در عين حال، با سازماندهی وسيع تبليغات علمی – آموزشی و ضد مذهبی به توده های زحمتکش کمک کرده تا ذهن خود را به راستی از قيد تعصبات مذهبی برهانند. با این همه، کاملا ضروری است که از اهانت کردن به عواطف مذهبی افراد، که تنها به تشدید تعصبات مذهبی منجر می گردد، خودداری شود .