بازتایپ و ارسال: م. مبارز
۲۸ جولای ۲۰۲۲
مبانی و مفاهیم مارکسیسم*
بخش اول ــ فلسفه
دو جهان بینی
۱. فلسفه
فلسفه یعنی دانش قوانین و حرکت عمومی طبیعت، جامعه و اندیشۀٔ بشری و جایگاه انسان در جهان. فلسفه، جهان بینی، سیستم ایده ها و نکات نظر اساسی تئوریک انسان نسبت به مجموع جهان است. "فلسفه تعمیم و جمعبندی معلومات مربوط به طبیعت و جامعه است." (۱)
فلسفه شکلی از ایدئولوژی اجتماعی است که به وسیلۀ پایۀ اقتصادی معینی تعیین شده و به نوبۀ خود در خدمت آن قرار دارد.
موضوع و مسألۀ اساسی فلسفه، رابطه میان اندیشه و وجود، میان روح و ماده است. فلسفه و فیلسوفان به طور کلی مطابق پاسخی که به این سوال اساسی می دهند، به دو اردوگاه تقسیم می شوند. انگلس می گوید: "آنهائی که مدعی بودند روح قبل از طبیعت وجود داشته و بنابر این، به نحوی از انحاء سرانجام خلقت جهان را قبول داشتند (...)، اردوگاه ایده آلیستی را تشکیل دادند و آنهائی که طبیعت را مبداء اساسی می شمردند، به مکاتب مختلف ماتریالیسم پیوستند." (۲)
در زمینۀ فلسفه، میان ماتریالیسم و ایده آلیسم (و همچنان دیالکتیک و متافزیک) پیوسته نبردی حاد جریان داشته است. فلسفه در جوامع طبقاتی همواره سمت و خصلتی طبقاتی داشته و نبرد فلسفی در حقیقت انعکاسی از نبرد طبقاتی است. فلسفۀ یک طبقه جهان بینی آن طبقه و یک ابزار مبارزۀ طبقاتی است. پیکار میان ایده آلیسم و ماتریالیسم در جوامع طبقاتی همواره به نحو فشرده ای با مبارزات طبقاتی در هر عصر پیوند داشته و آن را بازگو می کرده است. ماتریالیسم به طور کلی پیوسته منعکس کنندۀ منافع طبقات مترقی هر عصر جهت تکامل جامعه بوده است، در حالیکه ایده آلیسم همواره مبین منافع طبقات استثمارگر و سد راه تکامل جوامع بوده است.
در تاریخ فلسفه، مکاتب گوناگون فلسفۀ ایده آلیستی و نیز مکاتب گوناگون فلسفۀ ماتریالیستی ظهور کرده اند. در دوران باستان در برخی از کشور ها، به ویژه در یونان، یک مکتب ماتریالیسم بدوی و یک بینش دیالکتیکی خود به خودی پدید آمد. در اروپای قرون وسطی، فلسفه به صورت ابزاری در خدمت خدا شناسی مذهب کاتولیک و برای حفظ منافع کلیسا و فئودال ها درآمد. در قرون ۱۷ و ۱۸ میلادی به دلیل تکامل علوم و نیاز های انقلابی بورژوازی آن زمان، ماتریالیسم مکانیکی در تمام کشور های اروپای غربی رشد و گسترش یافت. در اواسط قرن 19، مارکس و انگلس با جمعبندی از تجارب مبارزات پرولتاریا، دستاورد های علمی جدید را تعمیم داده و با برخورد انتقادی به دیالکتیک و ماتریالیسم فلسفۀ کلاسیک المان و استخراج هستۀ معقول آن، فلسفۀ مارکسیستی یعنی ماتریالیستی دیالکتیک و ماتریالیسم تاریخی را بنیان گذاشتند. پیدایش فلسفۀ مارکسیستی انقلاب بزرگی در تاریخ فلسفه به شمار می رود.
فلسفۀ مارکسیستی جهان بینی و اسلوب پرولتاریا و سلاح نیرومند طبقۀ کارگر و خلق های انقلابی برای شناخت علمی و دگرگونی انقلابی جهان است.
ادامه دارد
* ناشر: "اتحاد مبارزه در راه ایجاد حزب طبقۀ کارگر". تاریخ نشر نخست: ۱۳۵۷شمسی.
(۱) مائو تسه دون:"سبک کار حزبی را اصلاح کنیم".
(۲) انگلس:"لودویک فویرباخ و پایان فلسفۀ کلاسیک المان".