آتش
۲۲اپریل ۲۰۱۷
گرامیداشت از اولین سالگرد جانباختن امین سیماب
اى سرو ایـستــاده نــیـفــتــــــــادى
این رسم توست كه ایستاده بمیرى
در نبود و مرگ نابهنگام آن پوینده سخت درد مى كشم. یاد آن عزیز ستودۀ راه آزادی را گرامی می دارم. مرگ جانگداز آن رفیق با گذشت یك سال هنوز بر جسم و جان و دل همه همرزمان راستینش، همه آزادیخواهان و هم میهنان آزاده اش آتش اندوه می زند. آسان نیست، حتی یادآوری این داغ شرربار روح و روان هر دوست و رفیقی كه یك مراتب با اخلاق حمیده، صمیمیت و اندیشۀ والاى انسانى و پربار امین جان سیماب آشنا بوده باشد، نسوزاند. وای به حال کسانى كه در فروبستن چشمان بیناى رفیقش، سوختن این داغ جانکاه را ندانند و به عنوان مدافع و ادامه دهندۀ راهش نه تنها سوختن در این داغ را احساس نکنند، بلکه از دفتر خاطرات تابناك رفیق شان چشم بندند.
امین جان سیماب آن رادمرد آزاده در برابر هرگونه ستم و سرکوب با صدائی هرچه رساتر برای دفاع از ستمدیدگان با قلم رسایش به عنوان دادخواه براى هر هموطنش در تقابل با استبداد زمان و اشغالگران شرق و غرب دادخواهی كرد.
خاطرات زنده یاد امین جان سیماب آن عزیز یاد ماندنى یكساله شد. آن مرد آزاده، مدبر و اندیشمند، مبارز خلاق غرق در اندیشه رهائى مردم خود بود. سوگ آن زنده یاد همۀ رهروان راه آزادى و همفكرانش، هر رفیق همسنگر و همراهش را در نبودش با اندوه بیکران فرو برده است. یادش گرامى باد!
امین جان در طول تاریخ مبارزاتی اش در نبرد با باند تبهكار خلق و پرچم و اشغالگران سو سیال امپریالیسم، استعمار و استثمار، و امپریالیسم جهانخوار و در کسب دستآورد های مبارزاتى همرزمانش، نقش بارز داشته است. این فرهیختۀ متعهد، شاعر و نویسندۀ شجاع و مترجم توانا در امر سترگ دفاع از سرزمینش و اندیشه انقلابى اش و دفاع از منافع توده ها و بسیج ساختن اذهان رهروان راه آزادى جامعه و مردم خویش لحظ ای فرو گزار نبود. وی با كار و پیكار انقلابى در پرتو اندیشۀ رهنما برای آرمان گرامی اش، وظیفۀ خود می دانست تا با تلاش براى نجات مردمش، رهائی زحمتكشان و ملل دربند جهان و مردم ستمدیدۀ وطنش آنچه در توان داشت، نثار كند. او در نظم و دسپلین و انظباط و اخلاق و پیكار انقلابى كوشا بود. تا هنگام وداع و لحظۀ به جاودانگى پیوستن، یک جا با رهروان راه آزادی همركاب در امر بزرگ آزاد سازى میهن تلاش كرد. و ى در طول حیات مبارزاتی اش در این راه كار و پیكار بى امان و سرنوشت سازى نموده است.
امین جان در هنگامی كه كشور در آتش دردناك فاشیست هاى باندیست خلق و پرچم مى سوخت، با درك از اوضاع كشورش به مبارزه علیه استبداد نظام برده منش و فاشیست خلق و پرچم و سوسیال امپریالیسم متجاوز روس به میدان پیكار شتافته و بر ضد پلید ترین جلادان خلق افغانستان به مبارزات برحق تا پاى جان ایستاد و در حق طلبى، عدالت اجتماعى، و زدون ستم طبقاتى و پیكار علیه نظام جلاد و قاتل مردم افغانستان و بیرون راندن متجاوزان روس در راه رهائى مردمش به روشنفكران و آزدگان راه رهائی پیوست. او بند و زندان را توسط ستم پیشگان و شرف باختگان خلق و پرچم به خاطر أزادى مردمش از قید و بند و اسارت توسط روس متجاوز و ایادی شریرش تجربه كرد.
امین جان در یك فامیل روشنفكر چشم به جهان هستى كشود. او در طول تحصیلات و بعد از دورۀ تحصیلاتش، در زمان حاكمیت هاى مزدور و خونخوار خلقى و پرچمى با مردمش هم نوا شد. در سال هاى ١٣٥٧ كه كودتاگران پرچمى و خلقى قدرت را غصب كردند و در صدد نابودى انسان و انسانیت در جامعه افغانى شدند و علیه آزادیخواهان و همفكران امین دست به قتل و كشتار جمعى زدند. وى به عنوان سرسخت ترین دشمن این باند فاشیست همراه با همرزمانش در مقابل آن ها به مبارزه برخاست.
او با دشمنان بشریت (اشغالگران و متجاوزان امپریالیستى و آدمخوران كه در بطن چركین امپریالیسم تغذیه و از خون ملت زجیر كشیده جاق و چله شده اند) به مبارزه برخاست و قلم زد. او برای بیداری جوانان و توده ها به نوشتن مقالات و تکثیر دست نوشته هاى تحلیلى و تفسیرى پربار فسلفى، سیاسى از اوضاع وطن پرداخته و سهم شایستۀ خود را برای بیداری ذهنیت هاى خلق و ملت ستمدیده خویش در برابر اشغالگران و مظالم جباران، تروریستان تربیت یافته غرب، حاكمان مستبد و غازتگر، تسلیم طلبان و مرتدان روشنفكر نما اداء کرد. او تا پاى جان در راه رهائی سرزمین و مردم اسیرش از قید و بند جرثومه هاى بیدادگر و از دم تیغ سلاخان و درنده خویان بنیادگرا و هجوم متجاوزان ستم گستر تلاش ورزیده و در شناخت چهره هاى پلید هر یك شان در متن جامعه اش نقش اساسى را ایفاء نمود. می توان به طور مختصر به خوانش مقالاتى از زنده یاد امین جان سیماب بپردازیم تاباشد به یاد آن بزرگ مرد به پا ایستاده و ازخود گذرى ها، جوانمردی های او را پاسدار باشیم.
« مقالات و ابراز نظر های زیادی هر روز در سایت های انترنیتی افغان ها به مشاهده می رسد که هر کدام نظر به توشه و اندوختۀ معنوی شخص و موقعیت طبقاتی اش، خوانندۀ خود را یافته و کم و بیش بر آن مکث می شود. آنچه باعث تأسف است، این که به سان مطبوعات تهیج برانگیز بازاری، نوشته های سایت ها با گذشت همان روز تدریجاً به فراموشی سپرده می شوند؛ که این شیوه تا جائی که به افشای وطنفروشان و جانیان چند دهۀ گذشتۀ کشور مربوط می شود، سخت به مذاق آن جمع خزیده در بین ملت موافق می افتد. برای مقابله با نسیان خائن پسند، هیچ عیبی ندارد اگر وقتاً فوقتاً نوشته هائی مکرر به نشر برسد. در این شب و روز که روز های شوم و سیاه ٧ و ٨ ثور نزدیک می شود، بهتر دانستم نوشتۀ پائین را که اضافه از دو سال قبل پخش شده بود، باز هم پیشکش مطبوعات خارج کشوری نمایم؛ زیرا وقاحت، خیانت و جنایات مضاعف روس بچه های یتیم در زیر پرچم باداران جدید و به همدستی "مخالفان" دیروزی شان همچنان ادامه دارد».
« تناقضات لاینحل جوامع سرمایه داری:
تناقضات در همه جوامع طبقاتی جهان موجود است، که امریست کاملاً طبیعی. تکامل آن ها در مسیر درست و با نتایج سالم که به نفع اکثریت جامعه باشد، مطابق با خصائل یک جامعۀ واقعاً متمدن و بشری بوده و منطقاً هرجامعه ای که ادعای متمدن بودن را دارد، بایست شرایط تکامل تضاد ها و سمت دهی درست آن ها را مساعد ساخته و همه مساعی ممکنه را در آن مسیر به کار ببندد. در این جاست که سؤال ایدئولوژی پیش می آید، و هر گاهی که از ایدئولوژی سخن رود، ذکر از موجودیت طبقات ناگزیر شده و بافت طبقاتی جامعه را هم نمی توان در آن بحث اغماض کرد. پس موجودیت تضاد ها به وسیلۀ منشور دید طبقاتی تشخیص شده و جهت یابی آن می تواند تعیین شود».
نمونۀ شعر:
چون پرسم ازین خلق دادم زکجا؟
مشتی به سر آیدم و زنجیر بـه پـــا
مشتی نــه که تن را دگـرگون کند
زنجیر نـه آنکه جامه پـرخــون کند
ضارب ابله زچه دانـــــد که ضرش
جـــــرقه فگند، شعله افــزون کند
او پیام رهائی بخش را بر بال "آذرخش" به هم مهینانش می رساند و داشت عملاً جرثومه هاى كوراندیش و جلادان مردم افغانستان را در میدان نبرد با قلمش به تیر مى بست.
آه و دریغ كه ناگهان چشم از جهان بربست. رنج و اندوه فقدان "امین سیماب" نه تنها به خانوادۀ آن زنده یاد، بلکه به خانوادۀ بزرگ کلیه رزمندگان راه آزادی و همه آزادگان كشورش تعلق دارد. یاد و نام امین سیماب این امین راه رهائی ستمدیدگان کشور؛ در تداوم مبارزات، تلاءلوء اندیشه و مطرح بودن آرمان های او زنده مانده و تداوم خواهد یافت.
ــ یاد آن همرزم والا در دل همرزمان و مردمش جاودانه است!
ــ یادش گرامى باد!