بهروز پیمان ــ هوادار "ساما"
۰۲ سپتمبر ۲۰۲۲



فرهنگ و رسانۀ امپریالیستی و فرهنگ انقلابی و رهائیبخش
(۱)

الف: فرهنگ و روش های استعماری
استعمار و دقیق تر، امپریالیسم با سیادت طبقاتی بورژوازی امپریالیستی در درون کشور خودی و در کشور های تحت سلطه اش در پی تحکیم سلطۀ همه جانبۀ سرمایه بر کار و استثمار نیروی کار از طریق غصب ارزش اضافی آفریده شده، سیادت بر خلق ها و کشور ها و سرکوب حرکت های اعتراضی و آزادیخواهانۀ آنان و برای چاپیدن منابع و استثمار نیروی کار ارزان کشور ها، بوده است. برای تحقق این هدف پلید استعماری، امپریالیسم همواره به صدور و گسیل سرمایۀ مالی و سربازان اشغالگر و راه اندازی کودتا ها و دسایس و حیل استعماری برای به قدرت رساندن نیرو های تاریخ زده و ستمگر بومی و برپائی دولت ها و نظام های استبدادی و بوروکراتیک مبادرت ورزیده است. علاوه از راه انداختن جنگ های خونین و ویرانگر تجاوزکارانه، سرکوب خونین خلق ها و ویرانی ساحت کشور ها، امپریالیسم با تجاوز همه جانبه اش بر عرصه های زیربنائی و روبنائی زندگی جمعی خلق ها در تبانی با خشن ترین و خون آشام ترین شیفتگان قدرت از نوع دیکتاتورانی مثل پینوشه، سوهارتو، رضا شاه و رژیم هائی از سنخ رژیم های چهار دهه و نیم اخیر افغانستان و دسته های خودفروخته و جلادی مثل "خلق و پرچم"، مجاهدین، القاعده، طالبان، داعش، النصره و... پرداخته است. 
در این میان، ماشین تبلیغاتی امپریالیسم موازی با ماشین جنگی آن، شخصیت و ارزش های مثبت و بالندۀ فرهنگی ــ اجتماعی مردمان کشور های آماج حمله اش را هدف قرار می دهد. هدف این دستگاه تبلیغاتی و مغزشوئی دارای "یک سر و صد زبان" امپریالیسم به قول ستالین، خرد کردن و تحقیر شخصیت انسانی و محتاج و دست نگر ساختن، نابودی اصالت های فرهنگی، سرکوب ارادۀ جمعی و "بی خویشتن" (ازخودبیگانه) ساختن مردم آن کشور ها به شیوه های "مدنی" و "غیر مدنی"، است.
استعمار و از مقطعی بدین سو امپریالیسم برای استیلاگری، اهداف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، نظامی و اطلاعاتی دارد. در این میان هدف و سلطۀ فرهنگی برای استعمارگر اولویت دارد، زیرا این ابزار و روش های فرهنگی وی را در رسیدن به اهداف عمومی اش کمک کرده و در صورت فقدان مقاومت ملی ــ مردمی کارساز، موانع و ارزش های اصیل فرهنگی ــ اجتماعی مردمان معروض به تهاجم استعماری را خرد کرده و از سر راه برمیدارد.
فرهنگ مهاجم استعماری امپریالیسم متجاوز اگر با فرهنگ انقلابی و رهائیبخش مقابل نشود، نقش بارزی در امر فرهنگ زدائی، بی هویت، بی ریشه و متشتت ساختن مردمان کشور های تحت سیطره و در معرض هجوم استعماری بازی می کند. سپس استعمارگر می تواند هر گروه را به اقتضای منافع مقطعی اش به نوبت به خدمت گیرد. دیروز جهادی ها و تکنوکرات ها، امروز طالبان، فردا گروهی خودفروختۀ دیگر.  یکی از اهداف مهم مورد توجه و یورش امپریالیسم متجاوز به کشور های تحت سلطه ای مثل افغانستان، جوانان آن کشور ها است. استعمارگران به کرات به کمک ارتجاع بومی و مزدوران مدنی کوشیده اند تا جوانان آینده ساز را با ترویج "ازخودبیگانگی" طبیعی و اجتماعی با ابزار و وسائل و روش های اقتصادی، فرهنگی، ترویج عامدانۀ ابتذال فرهنگی و مفاسد اخلاقی، ابزار و خرافات مذهبی و سرگرم ساختن آنان با مود و فیشن و مشغله های جنسی، به سوی بیراهۀ ابتذال، بی تفاوتی، بی سرنوشتی و تباهی سوق دهند. با تسخیر این سنگر، استعمارگر به سهولت می تواند عرصه را برای سلطۀ مشترک خونین ارتجاعی ــ استعماری از سنگرداران خالی کنند؛ پیزی که در افغانستان طی دو بار اشغالگری امپریالیستی و جنگ و جنایت ارتجاع بومی، عرصه را برای سلطۀ فاشیستی گروه مزدور و خون آشام طالبان و سلطۀ نواستعماری امپریالیسم و ارتجاع منطقه فراهم کرده است.
برای نیل بدین مأمول، علاوه از مهیا ساختن زمینه های مادی یک چنین اصالت زدائی استعماری، در عرصه های فکری و فرهنگی،  علاوه از استخدام و گماشتن لشکری از خدمۀ بومی مدنی اجیر در طیف های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، از متعفن ترین زباله های قرون وسطائی و خرافات مذهبی از نوع ــ ارزش های منسوخ و فرتوت فکری ــ مذهبی طالبانی ــ نیز استمداد می جوید. جهت رسیدن به اهداف شوم خود و نقشه های استعماری خویش خلق های در بند را از لحاظ فکری به کجراهه می کشانند .
امپریالیسم استعمارگر برای استتار استتار اهداف تاراجگرانۀ خود از امکانات، ابزار، روش ها و ذرایع پیشرفتۀ علمی نیز استفاده می برد. از این رو، دانشمندان تاریخ و علوم طبیعی، شرق شناسان، روانشناسان، جامعه شناسان، اقتصاددانان، دین شناسان  و خبره های دینی را از کشور خودی و کشور های دیگر خریداری و استخدام کرده و از دانش تخصصی آنها جهت تاراج منابع کشور های تحت سلطه و شخصیت زدائی مردمان آن کشور ها سود می برند.
از دیرباز تا حال، استعمار امپریالیستی  در کشور ما افغانستان کوشیده از چندین مجرا و توسط دستگاه های به ظاهر خبری با پخش موضوعات گوناگون اذهان مردم و به ویژه جوانان کشور مستعمره و هم اکنون تحت سلطۀ را از موضوعات اصلی و سرنوشت ساز حیات مشترک ملی ــ اجتماعی شان منحرف ساخته و به سوی قضایای فرعی و جنبی بکشانند. بدین صورت، یکی از وسائل مؤثر در این راستا همانا آژانس های خبری بومی و غیربومی است که خود آن را خلق نموده و تمویل می کنند تا افکار عامه را شکل و سمت و سو بخشند.
امروزه در کشور های متروپول امپریالیستی با درجۀ بالای تسلط بورژوازی امپریالیستی بر اوضاع عمومی و میدیای اصلی بر ذهنیت عامه، در مجموع محدودیت آزادی عقیده و بیان و نگرانی جدی از آن نزد طبقۀ حاکمه وجود ندارد، اما این که چگونه موضوعات را مطرح نموده و ذهنیت عمومی را سمت و سو می دهند، خیلی مهم می باشد. میدیای رنگین اصلی و رسمی دارای  "یک سر و صد زبان" بورژوازی امپریالیستی آن چیز هائی را به نشر و نمایش می گذارند که در خدمت اهداف استعماری، منافع کلی و سلطۀ طبقاتی بورژوازی و انحراف فکری و تحمیق معنوی  زحمتکشان تحت ستم و استثمار شونده در درون و بیرون از کشور شان، قرار داشته باشد.
در عصر حاضر، فرهنگ استعماری از ظریف ترین نوع سیاست های فرهنگی امپریالیسم می باشد که می کوشد در ذهن توده های کشور های تحت ستم نفوذ نماید و یکی از عرصه های ارائه و نمایش این سموم فرهنگی در شرایط کنونی، فضای مجازی می باشد. از همین رو، مسؤولان و گماشته های فرهنگی دنیای امپریالیسم تلاش می نمایند تا بالای نشریات سمعی و بصری مدیریت و نظارت داشته باشند.
امپریالیسم پیوسته کوشیده است تا کمکش های قومی، زبانی، سمتی، مذهبی و جنگ های جناحی را بین دسته های مسلح ارتجاعی را دامن می زنند تا از طریق آن توسط طرف های منازعه از مردم ناآگاه سرباز گیری نموده و تنور این شورش ها و اختلافات را گرم نگهدارد. کاربرد این روش ها و ابزار غیر شریفانه برای امپریالیسم و سیاست استعماری آن قابل توجیه است، زیرا رسیدن به اهداف استعماری آن مهم می باشد، نه سرنوشت توده های مردم.
امپریالیسم با بهره گیری از قدرت سیاسی ــ نظامی می خواهد در کشور های عقب افتاده فرهنگ استعماری خود را جاری و ساری ساخته و از این طریق ارزش ها و باور های انقلابی و سنت های مردمی خلق سرزمین مستعمره را مسخ و به کجراهه بکشاند. استعمارگر از طریق مؤسساتی در بخش های خیریه، "ان جی او ها" و با سرمایه گذاری هنگفت در تجهیزات پشرفتۀ مخابراتی، ارتباطات ماهواره ئی، کامپیوتر های مدرن و در اختیار داشتن خبرنگاران و به کمک سازمان های جاسوسی، اطلاعات و اخبار را هماهنگ با اهداف و مقاصد خویش همرسانی و همگانی می کند. از همین ابزار و روش ها توسط صاحبان این مؤسسات و دستگاه های عریض و طویل تبلیغاتی و خبری در بخش رقابت امپریالیستی میان قدرت های بزرگ امپریالیستی و ائتلاف های موجوده و در کارزار ها و جنگ های محلی تجاوزکارانۀ امپریالیستی (افغانستان، عراق، سوریه و اخیراً اوکراین). اغوای مردمان کشور های رقیب، به خدمت گرفته می شود. به عیان دیده می شود که غول های رسانه ئی قدرت های امپریالیستی در جهانی که دیگر دو قطبی یا یم قطبی نیست، افکار عامۀ جهانی را از چند جانب مورد بمباران قرار داده اند و تلاش می ورزند در عین پخش دروغ رسانه ئی و کتمان حقیقت، افکار عامه را طبق دلخواه خود شکل دهند.
امپریالیسم و صاحبان رسانه های جمعی، به ویژه میدیای اصلی در نشر اخبار اجتماعی خود را بی طرف وانمود می سازند. اما در عمل با توجه به نشر اخبار و گزارشات رادیو ــ تلویزیونی، پخش فیلم های سینمائی در تئاتر ها و فضای مجازی، تحلیل های سیاسی  و غیره، مواضع، تفکر و منافع آزمندانۀ استعماری خود را بازتاب می دهند. دول و سازمان های امپریالیستی قضایای علمی پیشرفته را تا بدان جا افشاء و همگانی می کنند که سیطره استعماری خود شان ضربه نه بیند، باعث آگاهی توده های تحت ستم و استثمار نگردد ، علوم را در چنبرۀ سیادت استعماری خویش اسیر ساخته و حتی از کشور های دیگر استعماری و جناح های رقیب خود معلومات علمی را پنهان نگه می دارند.
ادامه دارد