گــزارشگــر خــروش رعــد
‏۲۹ اکــتـــوبـــر ۲۰۲۱‏



‎‏ ‎

افزایش سرقت های مسلحانه و جرایم جنائی در شهر بینوایان (کابل)

پس از سقوط دولت مزدور امریکا ټټ ناتو در کابل و فرار اراکین فرعون صفت آن با سرمایه های منقول هنگفت و هجوم مزدوران طالب در نتیجۀ دسیسۀ مشترک دول امپریالیستی ــ ارتجاعی به شهر ها به شمول پایتخت کشور، وضع امنیتی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کابل به سرعت دگرگون شد. در بدو امر ملیشه های خشمگین و خشن طالبان با مو های ژولیده و سر و صورت چرکین و بیگانه با شهر و فرهنگ شهری، خود عامل ترس و وحشت و فرار مردم و بر هم زدن نظم نسبی و شکنند قبلی در شهر کابل شدند.
دولت مزدور غنی که متکی به منابع مالی اشغالگران بود، تعداد زیادی از مردم وابسته به معاشات دولتی و خصوصی بودند که همین موضوع به طور نسبی سبب اشتغال و گرداندن چرخۀ اقتصاد  و تناسب میان عرضه و تقاضا در کشور بود. با سقوط ناگهانی دولت مزدور غنی، و برهم خوردن امنیت نسبی کاری و اقتصادی متکی بر کمک های بیرونی و معاشات دلتی و خصوصی، یکشبه همه شغل ها و کار و کسب دود هوا شده و متأثر از آن بازار خرید و فروش مواد اولیۀ زندگی نیز با افت ناگهانی قدرت خرید مردم بیکار، به سرعت کساد شد.
"امارت اسلامی" خودخواندۀ طالبان مزدور و جنایتکار طی  دو نیم ماه اخیر از حیات ننگینش، به دلیل تحریم گستردۀ کشور ها و سازمان ها در افغانستان جنگ زده و تاراج شده، فاقد اراده و منابع لازم برای پرداخت معاشات و ارائۀ کمک های عاجل به مستمندان و محتاجان و بی جا شدگان بوده است.
در نتیجۀ مجموع این عوامل، شهر کابل مثل سائر شهر های کشور ما، به شهر بیکاران، بینوایان، بی جا شدگان و گرسنگان مبدل شده است. در چنین حالتی دور از انتظار نیست که میزان جرایم جنائی مثل دزدی های مسلحانه، رهگیری در سر کوچه و پسکوچه ها، آدمربائی، قتل و غیره موارد افزایش یابد. به طور کلی میزان جرایم جنائی و نامنی در یک کشور یا یک شهر، تناسب مستقیم با نرخ بیکاری و فقر و فاقگی دارد.
پس از تسلط مزدوران و فاشیست های طالبان بر کابل به زور بیگانگان مغرض و شروع بیکاری و بی روزگاری جوانان این شهر، گفته می شد که "طلا را کسی از زمین برنمی دارد". این گفته بیانگر دو نکته بوده است: یکی، ترس از بریده شدن دست توسط قضات متحجر و ناانسان طالبان. دوم، باید چیزی باشد که دزدان بدزدند. این گفته در عین حال تناقضی را با خود حمل می کرد:"چرا در شهر بیکاران، گرسنگان با شمشیر برهنه در پی نان برنیایند و به رخ مردم دارای بضاعت نشورند؟"
حوادث و جرایم جنائی چند هفتۀ اخیر این معما را حل کرد. شکایت باشندگان کابل و سائر شهر ها از سرقت های مسلحانه و آدمربائی و قتل و دزدی های کوچک و در عین حال اعتراف مسؤولان  وزارت داخلۀ امارت طالبان از ارتکاب جرایم مختلف از جمله سرقت‌ های مسلحانه و آدمربائی خبر داده اند. سعید خوستی، سخنگوی وزارت داخلۀ "امارت اسلامی" طالبان گفت:" بیشتر از صد تن در پانزده روز بازداشت شده اند".
این تازه آغاز کار است که افسانۀ امنیت رژیم مرتجع و مزدور طالبان در شهر و کشور بیکاران و گرسنگان را باطل می سازد. ایجاد کار و اشتغال یگانه راه علاج این مشکل اجتماعی به سویۀ ملی در افغانستان تحت سیطرۀ وحشیانۀ وحوش طالبی است. این گرسنگی و جرایم ناشی از آن، در حالی سیر صعودی را می پیماید که "امارت" ارتجاع طالبان برنامه، اراده و توانمندی بالقوه ای برای ایجاد اشتغال به نیروی کار در سطح کشور ندارد. هر چند تا حالا با تسلط طالبان کمک های بیرونی هم قطع شده است، ولی در درازمدت، کمک های بلاعوض و قروض کمر شکن، راه حل این معضل بزرگ کشور نیست.
فقط تلاش جمعی و هدفمند به سوی استقلال اقتصادی و سیاسی و اتکاء به منابع درونی و تکیه به خلاقیت و نیروی لایزال مردم افغانستان در چهارچوب یک نظام مستقل و مردمی، چارۀ اساسی این مشکل فراگیر اجتماعی ــ اقتصادی و امنیتی در افغانستان است. تحقق این مأمول به دست توانای همین مردم و جوانان بیکار کنونی، ولی آگاه و متحد فردا، ممکن است!