سروش
۱۴ مارچ ۲۰۱۷


اوضاع اقتصادى ـ صنعتی ولايت هرات
(۳)

ستيزه بحائي رسانَـد سخن
كه ويران كند خاندانِ كهن

بخش زراعت هرات:
افغانستان با تاريخ پيشنۀ خود يك كشور زراعتى و مالدار بوده و با لاتر از هشتاد  فیصد مردم آن به پيشه زراعت مشغول اند. زراعت افغانستان یکی از سه پایۀ اقتصادى آن را ساخته و در مجموع اقتصاد ملی کشور اهميت به سزا داشته است. اقتصاد زراعتی کشور تا زمان هجوم استعمار انگلیس در اواسط قرن هژدهم میلادی، برای قرون متوالی در چهارچوب اقتصاد فئودالی تنظیم می شده است. از زمان یورش استعماری انگلستان به کشور ما از طریق هند به بعد، افغانستان با امیران وابسته و مزدور در رأس دولتش از جملۀ كشور هاى نیمه فئودالی ــ نيمه مستعره، و از لحاظ اقتصادى و سياسى وابسته به دولت استعمارگر برتانيا بوده و تا دهۀ دوم قرن بيستم با عقب نگهداشتگى وحشت آوری ادامه داده بود. در چنین حالت وابستگی به استعمار و تحت سیطرۀ و استثمار فئودالى مردم  به خصوص دهقانان كم زمين و كاگران كه در مزرعه كار مى كردند، غذا به سختى پيدا مي ىشد و در گرسنگى به سر می بردند. در زمان امان الله خان پس از حصول استقلال سیاسی هم كدام تغیير و تحول بنيادين رخ نداد و به صورت عموم اصلاحات ناقص روبنائی نتوانست و ــ بنا به خصلت طبقاتی ارکان رژیم امانی ــ نمی توانست به حل تضاد های اساسی جامعه به نفع رشد نیرو های مولده برسد و در نتیجه در وضع دهقانان (رفع ستم طبقاتی و استثمار فئودالی) بهبودی حاصل نشد. در زمان حكومت كور مستبد نادر غدار و ظاهر خان و داؤود هم قانون پوسيدۀ امير عبدالرحمن خانى لغو نشد و سيستم قرون وسطائى در ماليكت زمين همچنان بر جامعه افغانى حاكم و مسلط بود. در تحت همین نظام های مستبد، فاسد و فرتوت فوق که پای آن به منافع طبقاتی طبقات استثمارگر و طفیلی بومی و سر آن به استعمار  و امپریالیسم جهانی وصل بود، دهقانان و زحمكشان عملاً به مانند برده به خدمت  فئودلان  قرار مى گرفتند و هموراه اين سيستم نظام هاى استبدادى و خود كامه كه در تداوم حيات ننگين شان مصروف عيش و نوش بودند، و به دلیل همین کرکتر طبقاتی و نیمه مستعمراتی هيچگاهی به فكر توسعه و انكشاف زراعت كشور و ريفورم هائى غرض اصلاحات اراضى  كه كشور ما را به خود كفائى برساند و دهقانان را به لقمه نانى، نیافتیدند.
با آمدن كودتاگران جلاد "خلق و پرچم" و با تاخت تاز هاى نابخردانه طى فرامين  عجولانۀ هشتگانۀ  شان    به اصلاحات اراضى استعماری پرداختند، و زحمكشان و دهقانان را به چاله ها و دشوارى فراگير مواجه ساختند. اصلاحات استعماری روسی براى هر دهقان يك هكتار زمين كه خرج معيشت و زندگى او را به هیچ عنوان تأمين نمى كرد و صرف مالكيت برخاك بود، بر زحمكشان تحميل نمودند.  كود، تخم بذرى، و حيوان كه توسط آن زمين را شخم مى زد، همراه با وسائل ابتدائى حتى قرون وسطائى را هم ن دهقان ما نداشت. این اصلاحات استعماری و دادن تکۀ زمین به دهقانان در بدل باج خون از آنان، جز خاك بر چشمان دهقانان پاشيدن كدام اصلاح و بهبودی را در زندگی دهاقین کشور در پى نداشت.
بعد از فروپاشى و انهدام دولت ضد دموکراتیک "خلق و پرچم" كه غاصبان زمين و ثروت، و برباد دهندگان عزت و آبروى خلق افغانستان یعنی "چباولگران جهادى ، طالبى و ملیشیائی"  توسط امپرياليسم  و ارتجاع منطقه به حاكميت انتصاب شدند.  این تازه واردان چپاولگر مشغول دزدى، غارت، ويرانى و غصب زمين هاى زراعتى  شدند  كه بیش ترين ضربات را در جنگ  هاى ذات البينى اين جنايت كاران به  به دهقانان وارد نموده و زندگى رقت بارى را همراه  با رنج و عذاب به مردم زحمكش ما ميراث گذاشته و همان مناسبات  كهنۀ فئودالى را با ورود کمپرادوران جهادى ــ سیکولار، تحكيم بیشترى بخشيدند.
آرى براداران  طالباى شان  با فرمان ٥٧ خويش تمام زمين هائى را كه اسلاف شان براى دهقانان توزيع نموده بودند، دو باره به مالكان قبلى آن برگشتانده و حتى ملبغى را براى جبران حاصلات سال هاى گذشته بر دوش زحمكشان و دهقانان گذاشتند تا براى فئودالان بپردازند.
نظام پوشالى مرکب از خیل وطن فروشان اخوانی، تكنوكرات و بقایای "خلق و پرچم"، از ابتدای تجاوز امپریالیست ها تا کنون از كرزى تا احمدزی هم مصروف حيات ننگين و خدمت به استعمار ــ ارتجاع در تداوم جنگ اشغالگرانه و نيابتى هستند. این مزدوران برای  تحكیم حضور استعماری و پايگا هاى اشغالگران امپرياليستى  و قانونی جلوه دادن اشغال کشور خود توسط استعمار جهانی تلاش می ورزند. اینان دستور و برنامه های امپرياليسم جهان خوار برای بهره كشى انسان زحمكش و غارت داشته های ملی ما را بلاوقفه اجراء مى نمايند. نود فیصد زمين هاى زراعتى، فارم هاى زراعتى و سائر ملکیت های دولتى را به اختيار فئودلان و سرمايه داران تاراجگر  قرار مي دهند كه دهاقين را بيشتر از بيش محتاج و تحت ستم قرار داده اند تا هيچ گاه به لقمه نانى نرسند. در رشد و توسعۀ زراعت يا اصلاحات اراضى كه بتواند حد اقل از واردات گندم كشور هم بكاهد و دهقانان را از اين ورطۀ غم انگيز نجات دهد، بنا به تحمیل سیاست مخرب لیبرالیسم نو و "تجارت آزاد" از سوی باداران اشغالگر شان، عمداً به آن  توجه نداشته اند.
با تمام اين مصائب وارده و تحميلى، هرات هم جزء لاينفك افغانستان از اين معضلات پیچيده و مناسبات گره خورده با ساست امپرياليستی در كشور مستعمرۀ ما جدا نبوده با روش هاى حاكم و مرسوم قرون وسطأئى در سيستم زراعت افغانستان،  زحمكشان و دهاقين جان مى كنند.
هرات از  لحاظ آب، خاك و زمين هاى هموار با آب هاى فروران و وضعیت هموار اراضی، بستر  مساعدی براى كشت و زراعت، مالداری، پیشه وری و صنعت  است. هرات با پيشنۀ تاريخى خود در قسمت توليدات انواع حبوبات، گياهان و ميوه ها، حائز اهميت است. 
به قول معين الدين محمد زمچى اسفزائى: 
رود هرات كه به رود مالان اشتهار دارد، در ميان قريه و بلوكات مى رود و دو طرف خود تمامى مواضع و مزارع را آب مى دهد و در ايام بهار سه هزار سنگ آب سيل در اين رود مى آيد و تمام مزروعات و باغات را سرسبز و از سرخس و خاشاك مى گذرد و از قراى اين شهر ها چندين قريه است كه با  شهر ها و ولايت ها برابرى مى كند و ديگر از قريه ها سيوشان است كه سى هزار خروار انگور در وى به تحرير آمده و سائر القريجات على القياس. 
هرات با مساحت ٦٣١١٤ كليومتر مربع و با داشتن ٦٣١١٤٠٠هكتار زمين معادل به ٣٠٥٥٧٠٠٠ جريب زمين  و با حجم ٢،٦میليارد مترمكعب آب از درياى هريرود با "٩" سد ،٢٧ كانانال بزرگ و٣٠٢ كانال كوچك آبيارى و به تعداد  ٤٦٠ كاريز و ٣٥٠ چشمه و ٤٧٥ چاه عميق و نيم عميق؛  بيشتر از ٢٤٢٧٩٤جريب  زمين  آبى و١٣٩٠٥٥ هكتار زمين للمى بستر خوبى براى بخش توليدات زراعتى محسوب مى شود. هرات با تاريخ کهنش در قسمت باغدارى و كشت نهال هاى مثمر، انواع ميوه ها و زرع زعفران؛ يد بالائى داشته كه باغ ها با هم متصل يكديگر و عمارت هاى ارجمند، باغ ها و مناظر بهشت  مانندى را در دامنش داشته است. 
هرات با آنكه بوستان خراسان بوده، داستان پیدایش انگور در هرات در متن قدیمی نوروزنامه منسوب به حکیم عمر خیام آمده است." هرات که در غرب افغانستان موقعیت دارد، یکی از ولایت‌ های مشهور کشور است که در پرورش تاکستان‌ها و انواع انگور شهرت جهانی دارد" .

تا نگويــــــــــم باغ جنت "اوبـه" است 
زانكه از صد باغ جنت او  بــــJــه است 
نيست چون "اوبه " سمرقند را ز لطف 
بهتريـــــــــــن ميوه هاى  او  بـه  است 
انورى 
هــمــــــه در خـــــرمـــــــى بسان بهار 
گشته در ديــــده هــــــــــــا بهار نگار 
از سپهرش بــرفعت آمــــــــــده ننگ 
وز بهشتش بــــه نــــــزهت آمـده عار 
امروز با بيش از ٧٥٠٠ قطعه باغ در مساحت  يازده  هزار هكتار زمين با بيش از ٤٩ نوع انگور شهرت به سزائى  دارد كه در گذشته ١٢٩ نوع انگور درين ولايت وجود داشته كه به اثر جنگ هاى تحميلى و تنظيى تمام نسل هاى اين تاكستان از بين رفته و معدوم شده است.
كشت زعفران هشصتد سال پيش  در ولايت هرات رواج داشت و امروزه به صورت كل توسط زحمكشان و دهقانان به طور خود جوش به زرع آن پرداخته مى شود. دولت و نظام پوشالى در ترويج و كشت زعفران و كمك به دهاقين به روى كاغذ و از تريبون هاى هاى تبليغاتى خود توجه داشته و بس. 
در هرات بيش ٧٥٠ هكتار زمين زعفران كشت مى شود و در سال ١٣٩٥ بيشتر از ٣٠٠٠ كيلو زعفرا ن در حدود نود فيصد كل محصول زعفران افغانستان  حاصل شده است. از هر جريب زمين از سه الى چهار كيلو زعفران بدست مى آيد و هر كيلو زعفران هرات از چهار الى پنج هزار دالر امريكائى به فروش مى رسد. با آنهم سود حاصله از فروش اين فرآوردۀ ذيقمت كاملاً به جيب سرمايه داران مى غلطتد و دهقان كم زمين و بى زمين همچنا ن گرسنه مانده و كارگران كشت زعفران كه به دست تواناى او اين همه طلاى سرخ توليد مى شود، پا برهنه در مزرعۀ كشت زعفران جان مى كنند. 
پياز زعفران از هرات در بيست سه ولايت افغانستان براى دهقاين توزيع و ترويج زعفران صورت می گیرد كه خود نشاندهندۀ علاقمندى دهاقين براى كشت و زرع اين طلاى سرخ گياهى بيشتر از پيش مى باشد.
سكتور هاى حمایه ئی "وزرات زراعت" دولت پوشالى از دهاقين به دستور اربابان غارتگرش، به جای تقویت آنان در کشت زعفران و سائر گیاه های ضروری، متأسفانه  در ترويج کاشت و پروسس و صدور كوكنار محدود می شود. اشغالگران، دولت کابل و ارگان های محلی دولتی در زندوبند با مافياى بين المللى و بومی و ارتجاع منطقه همچنان زحمكشان و دهقانان ما را در گرو مافیای ترویج اين گياه زهراگين مرگ آور مى گذارند تا در فقر و احتیاج به سر برند و جنگ تحمیلی و خلاء قانون ادامه یابد. منافع و درآمد صد ها میلیارد دالری سالانۀ مافیای بین المللی مواد مخدر افغانستان در وجود دولت های امپریالیستی و مرتجع(دولت های امریکا، انگلستان، روسیه، پاکستان و ایران با مافیای مواد مخدر افغانستان باهم تنیده شده است)، یکی از چندین دلائل ادامۀ اشغال نظامی افغانستان توسط امریکا ــ ناتو و دهشت آفرینی  و دخالت ارتجاع منطقه در کشور ما محسوب می شود.

تولید غله  و حبوبات هرات: ۳۲۷۰۰۰ تن در سال؛  
میوه ها: ۵۶۰۰۰ تن در سال؛
سبزی ها: ۳۱۰۰۰ تن در سال؛
گوشت: ۱۲۰۰۰ تن در سال؛
شیر: ۳۰۰۰۰ تن در سال؛
پشم كرك: ٢۰ هزار تن در سال؛  
پوست گاو و گوسفند:١٥٠٠٠٠٠جلد در سال؛    
نباتات طبی: ۱۱۰۰۰ تن در سال.

• هرات دارای ۸۸۲۹۰ هکتار جنگلات طبیعی، ۱۰۸۶ هکتار جنگلات مصنوعی؛ 
• هرات دارای ۲۵۶۹۴۴ هکتار ساحۀ چراگاه و مراتع براى دام پرورى که كوچى ها در فصل هاى مناسب از آن استفاده مى كنند؛ 
• ۱۱۵ فارم مرغداری؛ 
• ۸۳ فارم گاو داری صنعتی؛ 
• ۱۷۱ فارم زنبور داری؛  
• ۳ فارم ماهی پروری؛ 
• ۹ فارم تحقیقاتی؛ 
• ۱۰۴ شرکت خدمات و تولیدات زراعتی؛ 
• ۳ فارم پیله وری؛ 
• ۱۸۰۰۰ پیشه ور و کارگر صنعتی؛
تعداد زمينداران كه بیش ترين زمين هاى زراعتى در قدرت شان است، به ٤١٠٢٠ نفر مى رسد و در حدود شش صد هزار هزرا دهقان و زحمكش را در گرو خود دارند كه در مزرعه هاى شان كار مى كنند.  ٦٥ فیصد دهاقين بى زمين و كم زمين هستند كه توانى و دسترسى به زمين هاى زراعتى را ندارند و يا هم حداكثر صاحب يك هكتار زمين هستند كه صرف لقمۀ بخور و نمير و تحت قيودات فئودالان و کمپرادوران غارت گر كه بیش ترين زمين هاى زراعتى را غصب و قبضه كرده اند، قرار داشته و يا هم به عنوان بزرگر و كارگر روزمزد با مزد كم استثمار مى شوند. چهار میليون نفوس هرات اكثر دهاقين مهاجر از ولايات همجوار  را شامل مى شود كه از اثر جنگ ويرانگر اشغالگران و ستم باند هاى تبهكار طالبى و داعشى و زور گويان جهادى به هرات متوطن شده اند. چهل فیصد اين نيرو هاى جوان و زحمكش به كشور ايران مصروف كار هاى شاقه هستند و متباقى در دو طرف جنگ تجاوزکارانه و ارتجاعی منحيث سرباز استخدام مى شوند و گوشت دم توپ امپرياليسم و ارتجاع  قرار مى گيرند.
كشت و زراعت و مالدارى  در هرات و پنج ولايت همجوارش خصوصاً در ولايت غور، بادغيس، كاملاً زير سؤال رفته صرف آنهم ده فيصد از مزراع آبى و يا هم للمى تحت كشت و كار قرار گرفته و متباقى به دشت هاى كوير و سوخته اى در جريان جنگ هاى تحميلى مبدل شده است. آن عده از دهاقين كم زمين كه با كار و زحمت شبانه روزى توانستند با دست تواناى خود و به قدرت و همت افغانى خود با وجود تمام مشكلات و مصائب وارده از جانب جنايات كاران در سر مزرعه خود بمانند و به كشت زرع بپردازند، محصول شان به نازل ترين قيمت از حبوبات گرفته تا ميوه ها و... عرضه مى شود. در فصل برداشت حاصل، نظام پوشالى دهاقين را حمايت نكرده با نبود امكانات نگهداشت ميوه  و سبزي، وعدم حمايه دولت اجباراً برداشت حاصل خويش را سر فصل  به ارزان ترين قيمت در بازار عرضه مي دارند. در سال روان دهاقين و باغداران هرات به طور مثال چهار كيلو پياز را به قيمت ده افغانى و به همين ترتيب چهار گيلو بادنجان سبز را به پنج افغانى و چهار كيلو ميوه هاى سردرختى را از اقسام آلو گرفته به بيست افغانى و از گندم و برنج وغيره حبوبات هم به ارزان ترين نرخ به بازار عرضه كردند كه حتى پول كود و زحمكشى هاى شبانه روزى شان را روزانه ده افغانى هم نتوانستند به دست بياورند.


 پى نوشت ها:
ــ تاريخ نامۀ هرات 
ــ تاريح معين الدين محمد زمچى اسفرزاى 
ــ دانشنامۀ  ادب فارسى 
ــ تاريخ غلامحمد غبار 
ــ مجلات و روزنامه هاى هرات 
ــ مراجع ذيربط به شاروالى، مستوفيت، كمرگ 
ــ دست نوشته هاى استاد های دانشگاه هرات