سروش
۱۸ جون ۲۰۱۷



استثمار و ستم چند لایه بر كارگران ستمکش افغانستان

در دنيائى كه زندگى مى كنيم، دنيائى است آکنده از تجاوز، ستم، بهره كشى، نابرابرى، بى عدالتى، قتل و غارت، چور و چپاول زحمكشان،كارگران، دهقانان و طيف وسيعى از طبقات محروم و پائينى  ملت هاى  دربند. ستم بر اين طيف گسترده را ستمگستران استعمارگر امپرياليستى  و طبقات حاکم استثمارگر  بومی هدف شوم شان  قرار داده اند. 
طبقات حاكم و سرمايه داران آزمند بر گرده هاى خلق هاى بي دفاع و تهى دست تكيه زده،   ثمره و دسترنج میليارد ها انسان را مى بلعند  و خون  تن زحمكشان را خشكانده اند، زنده گى را براى خلق ها ى زير ستم غيرقابل تحمل كرده اند.  استعمارگران و طبقات ارتجاعی به جاى مساعد ساختن زمینۀ کسب علم و دانش  به فرزندان زحمتکشان؛ آگاهانه جهل و نادانى، جنگ، ويرانى، بیکاری و فقر و مهاجرت هاى اجبارى را به آنان عرضه مى كنند. 
طبقۀ سرمايه دار چه در رأس نظام هاى استعمارى و یا استبدادى و يا هم در زد و ببند به آن ها،  در تب و تلاش استثمار خلق هاى رنج ديده و كارگران جهان  اند، زندگى انسان ها را تابع انباشت سرمايۀ مالى خود كرده و در پی سودجوئى هائى هستند  كه   منجر به  مرگ تدريجى كارگران و توده هاى میليونى زحمكشان شده است. همین صاحبان سرمایه های مالی و بوروکراتیک با تنیدن شبکه های مکیدن خون زحمتکشان در مقیاس قاره ها، میليون ها زحمتكش  را به خا طر فقر، گرسنگى  و بيمارى در بسيارى از كشور هاى دربند و اسير خصوصاً در  كشور هاى آسيائى و افريقائى به كام مرگ و نيستى كشانده اند. كارگران و زحمكشان  سراسر جهان به اميد دست يافتن به كار و لقمه نانى از يك جا به جاى ديگر اجباراً در چهار گوشۀ دنيا سرگردان اند،  و طعم تلخ مهاجرت ها را از عدم كاريابى، امنيت  و آرامش؛ بيرون از  خانه و كاشانۀ شان از اثر جنگ هاى فرسايشى و نا امنى، عدم زمينۀ كار را همه وقته مى چشند. دنیای امروز دنياى بى عدالتى ها و ستمگرى ها است كه همه به دستان پليد امپرياليسم رقم خورده و  بر خلق هاى سراسر جها ن تحميل مى شود،  و نظام طبقاتى بشر را با مرز بندى هائى از دين و مذهب،  رنگ و پوست؛ زبان و نژاد،  قوم و مليت و سمت  بهم انداخته است.
امپرياليسم امريكا و متحدانش تحت نام "جنگ با تروريسم"، جنگ هاى تجاوزکارانه و ويرانگرى را در افغانستان،عراق سوريه و ديگر كشور هاى جهان به راه انداخته است تا ثروت هاى بيشترى را كسب كند و خلق هاى زحمتكش و فقير را از كودك و پير و جوان و زنان را به كام نيستى فروبرده است و میليون انسان را مهاجر و بى خانمان ساخته  است.
امروز خلق ها و زحمتکشان در اکثریت کشور های عقب نگهداشته شدۀ وابسته و تحت سلطه؛ سيطرۀ مالی، سیاسی، فرهنگی و نظامى  امپریالیسم  و سلطۀ طبقاتی نظام های بوروکراتیک مطیع را به دوش می کشند که ثمره اش استثمار، ستم، غارت، سرکوب، قتل، ناامني، فقر و بيكارى، تجاوز و اشغالگری، تقویت ارتجاع فئودالی در کسوت بنیادگرائی اسلامی و اسلام سیاسی و راه انداختن جنگ های نیابتی ویرانگر توسط همین مزدوران  در قالب پروژه های نواستعماری است.
در تحت چنین نظامی حریص و خونخوار با سیطرۀ جهانی، آشکار است كه  سيلی از كارگران و دهقانان به شدید ترین وجهی استثمار  و خون و عرق ريزى کارگران و زحمتکشان جهان را امپرياليسم جهانخوار مى مکد و در ازای آن  نابرابرى، ستم، بى عدالتى و ستيزه جوئى را بر خلق هاى سراسر جهان با  پیشبرد جنگ و خونريزى، گسترش داده است.
روى اين اصل، افغانستان هم از این امر مستثنی نيست.  نظام سرمايه دارى امپریالیستی با توجه به سيستم و پلان هاى شوم  استثماري و استعماریش، به خاطر سب منفعت و سود جوئى  بيشتر، دست به هر جنايتى مى زند. همین امپریالیسم که متجاوز به کشور ما شده است، با هولناک ترين جنايات ضد بشرى امروز خلق ما را، زحمتكشان و كارگران و دهقانان و قاطبه ملت ما را به خاك و خون كشانده، سران نظام برده منش، بنيادگرايان جلاد، چپاولگران مافيائى و... را بر سى  میليون انسان اين سرزمين حاكم و آنچه از شیوه ها و ذرایع در توان  و امکان داشته است،  عامدانه بر خلق ستمديدۀ ما تحميل نموده و مى نمايد. همین امپریالیسم که خداوندگار سرمایه خوانندش، با بهره كشى از دهقانان کشور ما، ترو يج و توسعۀ كشت کوکنار در افغانستان را گسترش داده و کشور مستعمرۀ آن را با استفاده از ماشین جنگی استعماریش به مركز صدور مواد مخدر مبدل نموده و بيشترين سود حاصله را از كشت و قاجاق   آن به دست مى آورد.
امپریالیسم متجاوز علاوه از سلطۀ نظامی و سیاسی اش، از کانال صندوق بين المللى  و مؤسسات مالی و شرکت های غارتگر خود به صدور سرمايۀ مالى در بخش انرژی، معادن، واردات کالای خارجی، بانکداری، زراعت و... پرداخته و با ایجاد یک طبقۀ بورژوازی بوروکراتیک در نقش دلال و کارگزار امپریالیسم و سرمایۀ مالی اش؛ سرمایۀ مالی امپریالیسم، سرمایۀ کمپرادوری بوروکراتیک و سرمایۀ مافیائی را با هم تلفیق نموده است. همۀ این تاراجگری های اقتصادی  و برباد دادن ثروت های ملی مردم ما در مدت 16 سال اشغال کشور ما توسط امپریالیسم امریکا و شرکاء، در پرتو سیاست ویرانگر "لیبرالیسم نو" و "تجارت آزاد" دیکته شده توسط بانک جهانی امپریالیسم عملی شده است.
نخستین قربانیان این غارتگری و سیاست تحمیلی مخرب، كارگران، دهقانان، پیشه وران  و سرمایه دار صنعتی ملی کشور ما بوده اند. زحمتکشان کشور ما از این ناحیه در معرض بیشترین ستم و استثمار و عوارض آن قرار داشته اند و اقتصاد زراعتی، تولید پیشه وری، بورژوازی صنعتی ملی  و در نتیجه تولید صنعتی کشور بيسترين خسارات را از ناحيه متقبل  شده اند.
حال به گوشۀ از تجمع كارگران ستمكش كشور خود در يكى از حوزه هاى صنعت كشور ( شهرك صنعتى هرات)  نظری افکنده و به  شرح  حال كارگران و گارگزاران در جریان توليد و بازتوليد آن مى پردازيم تاباشد خلق زحمكتش ما بداند كه ثمرهٔ كار وفعاليت ودست رنج آنرا چه كسانى غارت مى كنند:
در كُل مى توان گفت  كه شهرك صنعتى هرات یکی از ستون ها و قطب توليدى در افغانستان است. شهرك صنعتى هرات  داراى سه فاز از نگاه وسعت ساحۀ آن  بوده كه ٨١٠ نمره زمين در مساحت  دو نيم جريب  الى پنج جريب زمين را شامل است.  این نمرات از طريق  رياست پارك هاى  صنعتى به متقاضيان  در عرصۀ صنعت در زمان حاكميت مير غضب و چپاولگر مشهور (تورن اسماعيل ) به مديريت غلام محمد رئیس اسبق معادن و صنايع هرات  نماينده و صندوقدار امير با پول هاى هنگفتى فروخته شد. بعضى از نمرات  دو نيم جريبى  تا به قيمت صد هزار دالر امريكائى  همرا ه با  چوبداران و دلالان و شركاء چور و چپاولگر و تفنگ داران جلاد امير، علناً به فروش رسيده است  و پول كلانى را از ناحيه آن به جيب امير و دزدان جهادى ريخته شده است.
با آنهمه دزدی و غارت قبلی، قرار اطلا ع   فاز چهارم آن هم در جريان  توزيع است كه دزدان نظام پوشالى هم اكنون در معاملات شان در قفا در حال تدارک طرح و نقشه ريزى براى دزدى، زمينه سازی براى اخذ رشوت و اخاذى هاى كلان شان اند  تا بر تاجران و صنعت كاران اعمال  كنند.
در شهرك صنعتى چهارصد فابريكۀ فعال، نيمه فعال و غيرفعال متنوع و مختلف النوع مشغول فعاليت اند كه فابريكات ديگرى هم در شهرك صنعتى در حالت مونتاژ و تجهيز  و آماده براى فعاليت و بهره بردارى در أينده هاى نزديك هستند. 
تعداد كارگران شاغل در شهرك صنعتى شهر هرات فعلاً به ١٣٠٠٠  نفر مى رسد  كه حدود بيست و پنج فيصد آن را کارگران زن تشكيل مى دهند. تعداد کارخانه های فعال در شهرك صنعتى در سال ١٣٩٦ به ٢٣٠ فابريكه و تعداد غيرفعال آن ١٧٠ فابريكه است. در صورت فعال بودن کارخانه های غيرفعال، تعداد مجموعی كارگران شهرک صنعتی هرات از بيست هزار کارگر و کارمند تجاوز مى كرد. البته امروز به صورت غيرمستقيم كارگرانى هم كه در بخش هائی از توليدات شهرك صنعتى هرات مشغول كار اند، بيشتر از ده هزار نفر كارگر به شمول کودکان کارگر هم وطن ما را تشكيل مى دهند.  این کارگران دستۀ اخیر در توزيع و فروش  كالاهاى توليدى از قبيل كيم بستنى، كيك و كلچه و انواع نوشابه ها و... در مراكز   ولايات و ولسوالى های كشور به دست فروشى توسط چرخها و گارى ها مشغول كار اند. 
کارگاه هاى توليدى شهرك صنعتى هرات عبارت اند از:
۱) فابريكه های توليدى مواد غذائى انواع و اقسام بيسكوت باب، آرد، شيرينى ها، چاكلیت، قند، كيك و كلچه، نوشابه های غيرالكهولى، آب ميوه، آب معدنى، انواع انرژى و ترشي باب از قبيل سركه، انواع روغن هاى  نباتى و رُب و مربا؛
۲) فابريكه های توليدى لبنيات و پروسس  لبنيات، مرغداری، تخم مرغ ،گوشت مرغ، پروسس تخم اصلاح شده زراعتى، پروسس و بسته بندى زعفران،  سرد خانه های ذخيره، حفظ و نگهدارى اقسام ميوه ها و سبزی و  سائر مواد غذائی؛
۳) فابريكه های  توليد ادويه و تجهيزات طبى، لوازم بهداشتى، رنگ سازى تعميراتى و مواد کيميائى، مواد و مصالح ساختمانى،  مواد شوینده  مثل شامپو، صابون  جامد و مايع، ساخت دستمال كاغذى و...؛
۴)کارخانه های مونتاژ و بسته بندى موتور سيكل  هاى سه چرخه و دو چرخه، تأسیسات خدمات برق رسانى، توليد انواع صندوق هاى برق، پايه هاى برق سيم وكيبل، سوئيچ و ساكت برق و لوله هاى خرطومى؛
۵) فابريكه های  فلزکاری شامل ساخت انواع و اقسام ظروف ذخیرۀ نفت و ګاز، هنگر و... پنجرۀ المونيم، ذوب فلز، توليد سيخ گول و...؛
۶) فابريكه های  پوست، پيكل و پروسس چرم، توليد كفش،  انواع كفش هاى چرمى،  كيف چرمى و...، بسته بندى و كارتن سازى، ظروف پلاستيك سازى، صنايع چوبى  و غیره.
هر یك از کارخانه های خورد و بزرگ از بيست الى هشتصد كارگر را در جریان کار توليدی روزانه  با  ده ساعت كار طاقت فرسا در كارگاهاى متذكره در بدل يك صد و پنجاه الى دو صد افغانى به نام كارگر عادى استخدام و استثمار می کنند. در بدنهٔ شهرك صنعتى در كل صاحبان و كارگزاران فابريكه های بزرگ را افرادى تشكيل مي دهند كه وابسته به سران جهادى و سرمايه داران غارتگر و استثمارگر در درون نظام مافیائی هستند و خصلت بوروکراتیک دارند. مابقى صنعت کاران خصوصى مربوط به بورژوازی ملى  هستند كه متأثر از سیاست "تجارت آزاد" تحمیلی اشغالگران در معرض رقابت با کالا های وارداتی در بازار اند و هميشه زير بار سنگين هزينه ها و تعرفه های گمركى  و هزار و يك مصيبت دچار ورشكستگى  اند كه بيشترين شان به ركود اقتصادى مواجه اند و چرخهٔ توليدات صنعتی شان از فعاليت بازمانده است. نتیجۀ آن برای کارگران، سبب بيكارى عظيمى از كارگران در ولايت هرات شده ا ست.  در كل مى توان گفت كه كمتر كسى را از كارگران روزمزد و دهقانان كم زمين در وطن سراغ داريم كه از كار روزمره اش كه تكافوى نان خشكى را هم نمى كند، چندان راضى باشد.  در مجموع كارگران منحيث برده از كار طاقت فرسا رنج مى برند و هيچ مرجع و مركزي كه به خاطر برآوردن خواست هاى كارگران باشد، براى تدمين حقوق حقه شان وجود ندارد: نه كلنيك صحى، نه بيمه درمانى  و بیکاری، نه معاش تقاعد ، نه رخصتى، نه قوانین ایمنی محیط کار، نه قوانین حمایت کارگری و نه هم تشکل صنفی کارگران. فقط روزانه در بدل ده ساعت كار طاقت فرسا مبلغ دو صد افغانى در کارگاه هاى توليدى وكمتر از آن مشغول كار اند و  در سرتاسر كشور اتحاديۀ كارگرى كه از حقوق كارگران دفاع  و در برابر حقوق تلف  شدۀ  شان توسط کارفرمایان، ايستادگى نمايد، عرض وجود نکرده است.
اين بود گزارشى از يك ولايت كه تقديم و پييكش خوانندگان عزیز  نمودم. در حال حاضر در کل كشور كارگران زیادی اند  كه با دستمزد ناچيز در گارگاه هاى توليدى و يا هم در مزارع و خارج از آن جان مي كنند و يا هم بيكار و بی روزگار گرسنه و پابرهنه  و با هزار و يك مصيبت  و مشكلات، درد و رنج بيكارى مى كشند. به اساس احصائيه هائى كه از منابع معتبر بين المللى و بر اساس احصائيه بانک جهانى  كه صورت گرفته، در سطح كشور ١٦ میليون كارگر واجد شرايط کار وجود دارند كه در ميان آنان صرف سه میليون مصروف كار اند و١٣  میليون ديگر آن قسماً مصروف كار و يا هم بيكار اند.
اگر به تفصيل  شرح آن بپردازيم،  به اين نتيجه مى رسيم كه مشت نمونه خروار است. هرآنچه در شهر هرات كارگران بى بضاعت  و تهى دست بي دفاع ما كه با كار هاى سخت و طاقت فرسا چه در كارخانه هاى توليدى، چه در سر مزرعه و چه در كشور هاى همسايه مشغول كار اند، حاصل کار و جان كندن شان را  آزمندان طفیلی ثروت اندوز به جيب مى زنند. نه فردائى براى زحمتکشان و فرزندان شان خواهد بود. زحمتکان کشور ما اين همه رنج و درد را در كشورى كه توسط اشغالگران امپرياليستى و دزدان نظام پوشالى بر سرنوشت سى  میليون فقير ترين مردمان جهان مسلط اند، می کشند.
آشکار و مسلم است که بدون کسب آگاهی، تشكل  و سازماندهى و پیشبرد مبارزات طبقاتى  و رهبری آن توسط حامل آگاهی انقلابی پيشگام و رزمجو،  راه نجاتى براى خلق زحمتكش اسیر و كارگران ستم کش کشور از تحت سیطرۀ استعماری امپریالیسم اشغالگر و سیطرۀ طبقاتی زالو صفتان استثمار گر داخلی؛ این شریکان ستمگری، غارت، استثمار و سرکوب امپریالیسم متجاوز؛ در کشور وجود ندارد.
هموطنان كارگر، دهقانان، پيشگامان رزمجو، مبارزان آگاه، روشنگران آزاده، فرزندان خلق، همراهان راه آزادى!
بيائيد دست یکديگر را نخست براى آزادى  كشور از سلطۀ بيگانگان متجاوز و مغرض و نجات خلق اسیر خود از دم تيغ جلادان خودفروخته جهادى، طالبى و داعشى؛ فشرده و براى اعمار یک افغانستان عاری از ستم و استثمار؛ همفكر، همراه  و همسنگر شويم. بیائید با فکر روشن  و چنگ زدن به اندیشه های رهائیبخش، به دور يك تشكل عظيم مبارزاتی  سراسری حلقه زده و با بسیج مردم بلاكشيدۀ خود، وطن و خلق را نجات دهيم.
زنده باد كارگران پابرهنۀ وطن! 
مرگ بر اشغالگران  و استثمارگران!