زنـده یـاد پـروفـیـسر "قـیـوم رهـبـر"ــ تایپ و ارسال: هـمایـون اوریـا
۱۱ جــــون ۲۰۲۰



بـــه یـــاد پــیـشـوا

صــبـــا از نــافــۀ بشکفته آورد ایــن پـیـامی را

کـــه باغستان گل دامــن گشوده یـک سلامی را

گل وحشی که در "پائیز برزیگر "رخش بنـمود

فـروغش سرخ گردانید می چون لعل، جامی را

گل لالــه که از خــون شهیدان رنــگ می گیرد

فـــروزان کــرد چشمم را معطر هـم مشامی را

ولی طـــوفـــانِ کین و حیله و تــزویر بی دردان

جــــدا کـــــرد آشیانی را و آتش زد کُــنـامی را

کجا ایــن سال و ماه اندر حساب آید که عشق او

فــــراز ایـــن زمانـه می گشاید نـــام و کامی را

پس از عمری تکاپو بر فراز کوه و شیب دشت

شتابی داد چـــون رخش تــناور او خـــرامی را

کجائی ای سمندر، آتش ایــن خانه سوزان است

بسوزم ظلمتی، هــم پخته سازم شوق خــامی را

کنون اهــریـمــن بدکاره سرمست است در کابل

هــنـــوزم تیغ در کف می رباید ننگ و نامی را

رَوَم با می پــــرستان زمانــه هــر کجا هــر دم

کــــه یــــابــــم داغ دل، آن لالۀ آتــش فشانی را

کنون ای عشق من! ای عشق پـیـر نوجوان من !

شنو از من پـیـامی را، بگیر از مــن سلامی را

* * *