ارسالی: سازمان مارکسیست ــ لنینیست افغانستان(MLOA)
‏۱۲ فبـروری ۲۰۲۰‏



‎‏ ‎

درس هائی از تاریخ حزب کمونیست چین ‏
(۱۱)

پاسخ به چند سؤال
سؤال اول :– شکل کار مخفی اتحادیه ها در پائین چطور بود؟ اتحادیۀ مخفی وجود داشت یا نه؟
جواب :– واحد اتحادیۀ مخفی وجود نداشت. از اتحادیه های راه آهن و ملاحان هم فقط سازمان بالائی وجود داشت. آن ها سازمان پائینی نداشتند و فقط جنبش سندیکائی را مطالعه می نمودند و نتیجۀ مطالعات خود را به صورت شعار ها از راه کمیته مرکزی و همراه خط مشی حزبی به توده ها می رساندند. آن ها به منزلۀ سازمان مطالعه برای کار بین کارگران در جنب کمیتۀ مرکزی بودند. در پائین فقط سازمان حزبی به طور مخفی وجود داشت و از رهبری خود دستور می گرفت و در اتحادیه ها عمل می کرد و یا در کار های علنی شرکت می نمود. غیر از این، هیچ سازمان اتحادیه ئی دیگری وجود نداشت.
سؤال دوم :– تشکیل حوزه های مخفی سندیکائی چه صورتی دارد؟
جواب :– تجربه می گوید که نتیجۀ چنین حوزه هائی منفی است. این همان خط مشی "لی لی سان" و "وان مین" بود که حوزه های مخفی اتحادیۀ سرخ را تشکیل می دادند.

۸ – در بارۀ دهقانان
تجربۀ حزب کمونیست چین در بارۀ کار در ده به دو قسمت تقسیم می شود:
۱. تجربۀ پیروزی؛
۲. تجربۀ شکست.
ما تا اکنون این تجارب را جمعبندی کرده ایم، ولی در این کار نواقصی وجود داشته که در کنگرۀ هشتم چین در بارۀ آن صحبت شد. در این جا سه مسأله را مورد بحث قرار خواهیم داد:
اول: وضع اجتماعی روستا های چین پیش از انقلاب؛
دوم: جریان تاریخی تکامل جنبش دهقانی در چین؛
سوم: مهم ترین تجارب کار در روستا.
اول - وضع اجتماعی روستای چین پیش از انقلاب : حزب ما از خیلی پیش می دانست که اجتماع چین اجتماعی نیمه فئودالی و نیمه استعماری است، ولی به یکی از خصوصیات جامعۀ چین دیر متوجه شد و آن این که در دهِ چین سیستم نیمه فئودالی تسلط دارد. توجه به این مسأله برای پراتیک کار انقلابی حائز اهمیت است. دهِ چین دهی است که در آن اقتصاد فئودالی تسلط دارد و بنابر این مهم ترین تضاد دهِ چین عبارت است از تضاد بین مالک و دهقان. تکامل اقتصادی و اجتماعی چین به طور نابهنجار[ناموزون؟ ویراستار] انجام گرفته است و این امر با سه عامل بستگی دارد: وسعت زیاد خاک چین، جریان تاریخی آن، خصلت فئودالی در کشاورزی آن. در اثر تکامل نابهنجار چین و خصلت نیمه فئودالی آن در داخل طبقۀ حاکمۀ چین وحدت وجود نداشت و در هر گوشه یک قدرت فئودالی عرض وجود می کرد. ده ها سال پیش از انقلاب در نواحی مختلف چین میلیتاریست ها حکومت می کردند.
این یک خصوصیت وضع اجتماعی چین است.
خصوصت دیگر وضع اجتماعی چین عبارت است از تأثیر هجوم امپریالیسم. در اثر نفوذ امپریالیسم در صد سال قبل، اقتصاد روستائی در چین دچار ورشکستگی گردید و به همین علت روستای چین به حالت عقب ماندگی افتاد و درجا زد.
وضع مالکیت ارضی در روستای چین: هفتاد الی هشتاد درصد تمام زمین ها در دست مالکان بود. دهقانان ۲۰ الی ۳۰ درصد اراضی را داشتند. زمین هائی که در دست مالکان بود، شکل های گوناگون داشت:
۱. مالکیت مستقیم مالک بر زمین که عمده ترین شکل مالکیت ارضی بود.
۲. مالکیت دسته جمعی خانوادگی فئودال ها؛
۳. موقوفات مذهبی؛
۴. مالکیت فئودال ها و میلیتاریست ها؛
۵. مالکیت سرمایه داری تجارتی و صنعتی.
اگر چه این شکل ها با هم متفاوت اند، ولی محتوای همۀ آن ها یکی است.
قسمت عمدۀ زمین دهقانان در دست دهقانان میانه حال بود. نزدیک به هفتاد درصد از دهقانان بی چیز بودند یا زمین نداشتند و یا فقط قطعه خیلی کوچکی در دست آن ها بود. به  این طریق مالکیت زمین متمرکز بود، ولی استفاده از زمین به وسیلۀ دهقانان به صورت قطعات کوچک انجام می گرفت. اقتصاد کولاکی در چین بسیار ضعیف بود و تکامل زیادی نیافت و این نشان دهندۀ آن است که روابط تولید سرمایه داری در دهِ چین خیلی کم تکامل یافته بود.
استثمار در دهِ چین: استثمار در دهِ چین شکل های مختلف داشت:
۱.عمده ترین شکل استثمار فئودالی، اخذ بهرۀ مالکانه از محل اجارۀ زمین بود و عمده ترین شکل آن عبارت بود از شکل جنسی آن. به طور متوسط ۵۰ تا ۶۰ درصد مجموعۀ محصول به صورت بهره مالکانه توسط مالک زمین تصاحب می شد.
۲. اخذ ربح پول[ربح خواری]. این ربح در حالت عادی  ٪۳۰ بود، ولی در سال های سختی و یا در موردی که مدت قرض بیش از یک سال طول می کشید، به ۱۰۰٪ و حتی دویست درصد می رسید.
۳. اخذ سیورسات و عوارض اربابی و مالیات سرانه و غیره.
۴. بیگاری دهقانان برای ارباب.
۵. استثمار سرمایۀ تجارتی از راه خرید و فروش محصولات.
۶. استثمار امپریالیستی از راه مالکان و کمپرادور ها.
در نتیجۀ این استثمار شدید، تودۀ دهقانان در فقر و فاقگی بیکران به سر می بردند.
ترکیب طبقاتی روستای چین:
مالکان ۷ و ۸ درصد از ساکنان ده را تشکیل داده و اکثر آن ها مالکان متوسط و کوچک بودند.
کولاک ها ۳ درصد مجموع ساکنان ده را تشکیل می دادند. مالکان و کولاک ها مجموعاً ۸ تا ۱۰ درصد ساکنان ده بودند.
نود درصد ساکنان ده عبارت بودند از میانه حالان و بی چیزان و اکثریت سنگین در میان آن ها با بی چیزان بود. میانه حالان فقط ۲۰ درصد ساکنان ده بودند.
بین دهقانان و ملاکان چین از مدت ها پیش مبارزۀ شدیدی درگیر بوده است. ملاکان تا مدت های طولانی به شکل های مختلف دارای نیرو های مسلح خود بودند ( نیرو های مسلح فردی یا جمعی ملاکان ). تسلط فئودال ها و ملاکان بر دهقانان نه فقط به وسیلۀ نیرو های مسلح، بلکه همچنین به وسیلۀ ارتباطات خانوادگی و عادات و رسوم قدیمی اِعمال می شد. در دوران حکومت گومیندان حزب گومیندان هم به مالکان پیوسته و آن ها را تقویت می کرد. طرز حکومت گومیندان ایجاد واحد های کوچک و درجه بندی رئیس دسته و کدخدا و غیره بود. مثلاً برای هر قلعه یک نفر کدخدا و برای هر ده یک رئیس تعیین می شد و غیره. گومیندان این سیستم را برای مبارزه با کمونیست ها خیلی مثبت می دانست و از دهقانان و مسؤولان، مسؤولیت جمعی می خواست. اگر یک کمونیست در جائی پیدا می شد، همه گروه مسؤول بودند. علاوه بر این گومیندان در دِه سازمان حزبی داشت ( حوزۀ دِه ). در دِه پولیس مخفی تسلط کامل داشت. معذالک گومیندان نتوانست با رژیم ددمنش خودش جنبش دهقانی را درهم بشکند و به عکس مبارزۀ دهقانان علیه مالکان و مأموران گومیندان بیش از پیش شدت می یافت. مبارزۀ دهقانان در چندین ده سال اخیر به طور عمده شکل مبارزۀ مسلحانه را داشت. برای توسعۀ سریع جنبش مسلح دهقانان چین، عامل تقویت کننده ای مانند سنت های انقلابی دهقانان چین موجود بود.

دوم ــ جریان تاریخی تکامل جنبش دهقانی در چین: تاریخ جنبش دهقانی چین به مراحل زیرین تقسیم می شود.
مرحلۀ اول – دورۀ جنگ های داخلی از ۱۹۲۴ – ۱۹۲۷
مرحلۀ دوم – از ۱۹۲۷ – ۱۹۳۶ – پس از شکست انقلاب ۱۹۲۷ تا آغاز جنگ ضد جاپان.
مرحلۀ سوم – دوران جنگ های ضد جاپان ۱۹۳۶ – ۱۹۴۵.
مرحلۀ چهارم – دوران جنگ داخلی سوم از ۱۹۴۵ تا ۱۹۴۹.
کار حزب در دِه در دوران اول: حزب کمونیست از ۱۹۲۳ در ده به فعالیت آغاز کرد. آغاز این فعالیت در نواحی اطراف کانتون بود و با سرعت به نواحی و ایالات مجاور سرایت کرد. از ۱۹۲۲ تا ۱۹۲۶ کار حزب به طور عمده مخفیانه بود، زیرا که در آن موقع تمام چین تحت تسلط میلیتاریست های شمالی قرار داشت. هدف عمدۀ فعالیت در آن وقت عبارت بود از آماده کردن توده ها برای جنگ های انقلابی علیه میلیتاریست های شمال. در ۱۹۲۶ وقتی که ارتش انقلابی شهرهای اوحان و نانکن را اشغال کرد، نهضت دهقانی به اوج خود رسید. عامل اصلی پیروزی سریع همان جنبش دهقانان بود. در این دورۀ اساسی انقلاب یعنی در نیمۀ اول سال ۱۹۲۷ حزب ما در رهبری جنبش دهقانی مرتکب اشتباهات بزرگی شد: پس از آن که نواحی مذکور از طرف ارتش انقلابی چین اشغال شد، دیگر دهقانان به شعار های گذشته یعنی کسر بهرۀ مالکانه و غیره راضی نمی شدند. آن ها زمین می خواستند و خواستار گرفتن قدرت در دست خود بودند. در آن هنگام رهبری حزب کمونیست چین در دست منحرفان راست ( چن دوسیو وغیره ) بود و آن ها مطالبات دهقانان در مورد گرفتن زمین و قدرت حکومت توجهی نمی کردند و از روی بی پرنسیبی به دنبال سرمایه داری می رفتند. در نتیجه انقلاب دچار شکست شد. در نیمۀ اول سال ۱۹۲۷ رفیق مائو تسه دون گزارش جنبش دهقانان در هونان را نوشت و این گزارش در جهت مخالف سیاست عمومی رهبری منحرف راست بود. در این گزارش راه صحیح تکامل جنبش دهقانی به طور دقیق نشان داده شد، ولی رهبری آن روز حزب از تصویب گزارش و نتیجه گیری از آن سرباز زد. گرچه گزارش رفیق مائو تسه دون در آن زمان منتشر نگردید، ولی مطالب و موضوعات گزارش وی در سال های بعد از شکست، اساس خط مشی حزب قرار گرفت. اگر چه آن زمان در اثر رهبری انحرافی باند "چن دوسیو" انقلاب با شکست رو به رو گردید، ولی جنبش دهقانی و انقلاب دهقانی وارد مرحلۀ نوینی شد: مرحلۀ انقلاب ارضی.
کار حزب در میان دهقانان در دوران دوم ( پائیز ۱۹۲۷ – زمستان ۱۹۳۶) جنگ دوم داخلی و انقلاب ارضی – خصوصیات دوره مذکور این هاست:
گومیندان تسلط کامل یافت و مستقر شد، انقلاب به شکست های جدی دچار گردید و حزب کمونیست در وضع غیرقانونی به سر می برد. در این وضع مرکز فعالیت حزب از شهر به ده منتقل شد. حزب از یک طرف اشتباهات جدی انحرافی به راست "چن دوسیو" را دفع کرد و از طرف دیگر تصمیم گرفت که قیام مسلحانۀ دهقانان را برانگیزد. در آن دوره جنبش انقلابی در حال اوج گیری نبود و در حال افول بود. سازمان های حزبی کارگری و دهقانی در بسیاری از نقاط درهم شکسته شده بودند.
عده زیادی از کادر های حزب یا کشته شده و یا در حبس افتاده بودند. در چنین وضعی حزب مجبور بود حالت دفاعی به خود بگیرد، ولی از طرف دیگر از نگاه نظری همآهنگی در مورد تکامل اقتصادی در کشور چین وجود نداشت. این امکان وجود داشت که حزب در برخی از نقاط به حمله بپردازد. حزب کمونیست چین پس از شکست انقلاب چندین قیام محلی ترتیب داد. مثلاً در اگوست و سپتمبر ۱۹۲۷ رفیق مائو تسه دون در ایالت های هونان و حوبه قیام مسلح برپا کرد. دهقانانی که در این قیام شرکت جستند، بعد ها نیروی اصلی ارتش انقلاب چین را تشکیل دادند.
در این دوران رهبری حزب مرتکب اشتباه چپ روی شد. این اشتباه ناشی از به حساب نیاوردن این موضوع بود که انقلاب در مقیاس سراسر چین در حال افول است. نیرو های عینی و ذهنی به دقت محاسبه نمی شد، مکان و زمان عمل مسلحانه مورد مطالعه قرار نمی گرفت، قیام مسلحانه در همه جا و بدون حساب عوامل عینی و امکانات عملی می شد. در شهر ها قیام مسلح ترتیب داده می شد و به بعضی روش های غیرپرولتری مانند تخریب مؤسسات و شهر ها و غیره دست می زدند. نظر به اینکه بهترین کادر ها کشته شده بودند، جنبش ما به تمایلات لومپن پرولتری یعنی تمایلات تخریبی و انتقام جویانه دچار شده بود. این اشتباه به تکامل جنبش دهقانی در چین صدمه بسیار زد. اما حزب این اشتباه را خیلی زود رفع کرد.
ادامه دارد