ارسالی: سازمان مارکسیست ــ لنینیست افغانستان(MLOA)
‏۰۶ جنوری ۲۰۲۰‏



‎‏ ‎

درس هائی از تاریخ حزب کمونیست چین ‏
(۹)

۶ – جبهۀ واحد

جبهۀ واحد در گذشته یک جبهۀ ملی و دموکراتیک بود، زیرا که هدفش عبارت بود از عملی ساختن انقلاب ملی و دموکراتیک. جامعۀ چین جامعۀ نیمه فیودالی و نیمه مستعمره بود و کار اکثر انقلاب از این خصوصیت جامعۀ چین سرچشمه می گرفت. جبهۀ واحد در درجۀ اول جبهۀ واحد علیه امپریالیسم بود و از این جهت دامنۀ وسیعی داشت. بورژوازی چین دو قسمت دارد. یکی بورژوازی بزرگ (کمپرادور) ، بورژوازی بوروکراتیک یعنی پلوتوکراسی[۱]، و دیگر بورژوازی ملی. بورژوازی ملی در مبارزه علیه امپریالیسم شرکت می کرد. روشنفکران چین و منجمله روشنفکران بورژوازی به استثناء عدۀ قلیلی که دستیار امپریالیسم بودند، اکثریت قاطع شان ضد استعمار بودند و علیه امپریالیسم مبارزه می کردند.

جبهه واحد انقلابی در چین از دو قسمت و یا دو اتحاد تشکیل می شود: یکی اتحاد کارگران و دهقانان و دیگر اتحاد پرولتاریا و بعضی از قشر های طبقاتی استثمار کننده.

اگر ما زیاد در بارۀ اتحاد کارگران و دهقانان صحبت نمی کنیم، به این علت است که همه می دانند که این اتحاد اساس جبهۀ واحد است. اگر کارگر نتواند اتخاذ محکمی با دهقانان برقرار کند، جبهۀ واحد به وجود نمی آید و انقلاب نمی تواند پیروز شود. در مدت سی سال قبل از انقلاب، حزب ما پیوسته برای تحکیم روابط طبقه کارگر و دهقانان مبارزه می کرد. دهقانان نیروی عمدۀ انقلاب را تشکیل می دهند و تجربه نشان می دهد که اگر ما دهقانان را جلب نکرده بودیم، نمی توانستیم بورژوازی ملی را جلب کنیم.

اتحاد دوم بین پرولتاریا و بعضی از طبقات استثمار کننده: در بعضی از مراحل برخی از مالکین و کمپرادور ها در مبارزه شرکت می کنند. مثلاً در موقعی که وابستگان به یک امپریالیسم علیه امپریالیسم دیگر وارد مبارزه می شوند. ولی اساس این اتحاد همان اتحاد با بورژوازی ملی است و عناصر کمپرادور و فئودال فقط به طور کاملاً مؤقت و فقط در حالت خاص می توانند در این اتحاد شرکت جویند. در جامعۀ نیمه فئودالی و نیمه استعماری، بورژوازی ملی نیروی مرکزی یا نیروی میانه است. در یک طرف نیرو های عمدۀ انقلاب یعنی کارگران و دهقانان قرار دارند که برای انقلاب مبارزه می کنند و در طرف دیگر دشمنان یعنی ارتجاع و امپریالیسم، ملاکین و کمپرادور ها ایستاده اند که انقلاب را می کوبند. در میان این دو صف، قشر های میانی جامعه یعنی بورژوازی ملی و خرده بورژوازی شهر قرار دارند. برای نیرو های انقلابی جلب این قشر ها و منفرد ساختن دشمن حائز اهمیت بسیار است.

وضع نیرو های انقلابی همیشه ثابت است، ولی وضع نیرو های میانی و ارتجاعی در شرایط مختلف تغییر می پذیرد.

 

۷ – اتحادیۀ کارگران:

فعالیت سندیکائی در چین جوان است، زیرا که طبقۀ کارگر چین جوان است. پیش از تشکیل حزب کمونیست چین، فعالیت سندیکائی در بعضی از نقاط وجود داشت، ولی مبارزۀ واقعی طبقه کارگر چین همزمان با تشکیل حزب کمونیست چین و بسط افکار کمونیستی، آغاز شد.

در ۱۹۱۳۱۹۱۴ اعتصابات کوچک و خود به خودی روی داد. در آن زمان هنوز پرولتاریای چین به عنوان یک طبقۀ جدید در حال شکل گرفتن بود. همان طور که مائو تسه دون می گوید، انقلاب اکتبر برای مردم چین مارکسیسم و لنینیسم را به ارمغان آورد و از این تاریخ است که مبارزات جدی طبقۀ کارگر چین شروع می شود. به عنوان تظاهرات دامنه دار بزرگ که پیش از تشکیل حزب کمونیست در چین روی داد، می توان اعتصاب بزرگ ملاحان و کارگران بندر کانتون و همچنین تظاهرات دیگری از ملاحان را که قریب یک سال طول کشید، یاد کرد. در آن زمان گروه مارکسیست ها تشکیل شد (۱۹۱۹) و در ۱۹۲۱ حزب کمونیست چین به وجود آمد. در ۱۹۲۲ "دبیرخانۀ سازمان های کار" (یعنی اتحادیه ها) که رفیق مائو آن را رهبری می کرد، به وجود آمد و پس از احداث این دبیرخانه، فعالیت حزب در بین کارگران توسعه یافت. در ۱۹۲۲ مبارزۀ کارگران راه آهن به نام "مبارزۀ ۷ فبروری" صورت گرفت. کارگران در این اعصابات مطالبۀ تشکیل اتحادیۀ کارگران راه آهن را مطرح می کردند. برای تدارک این اعتصاب قبلاً کار زیادی از طرف حزب انجام گرفته بود و رهبران معروف نهضت کارگری در شهر های مختلف مشغول فعالیت بودند. کارگران در اثر این مبارزات موفق شدند اتحادیه تشکیل دهند، ولی میلیتاریسم مسلط آن روز اعتصاب را درهم شکست وعدۀ زیادی از رفقای حزبی ما کشته شدند. اعتصاب ۷ فبروری از جهت معرفیت زیادی دارد که طلایۀ اوج نهضت کارگری سراسر چین است. در موقع این اعتصاب، کارگران شهر های دیگر تظاهرات همدردی به تظاهرات اعتصاب کارگران راه آهن دست زدند. پس از این اعتصاب، در شهر های دیگر یکی پس از دیگری اعتصابات صورت می گرفت تا این که در ۱۹۲۵ مرحلۀ جدید اوج نهضت کارگری آغاز شد. در ۱۹۲۵ در کانتون کنفرانس تشکیل شد و در نتیجه آن اتحادیه کارگری سراسر چین به وجود آمد. در این زمان کانتون مرکز نهضت انقلابی بود و گومیندان که سون یاتسن در رأس آن قرار داشت، با حزب کمونیست همکاری می کرد.

در ۱۹۲۵ مبارزۀ دیگری نیز به نام "مبارزۀ ۳۰ می" انجام گرفت در آن وقت نیرو های مسلح انقلابی که در جنوب بودند، برای لشکرکشی شمال آماده می شدند. اعتصابات به پیروزی و پیشرفت لشکرکشی شمال کمک زیادی کرد و پس از اعتصابات در سراسر چین اوج جدید در جنبش کارگران و جوانان و به خصوص دانشجویان آغاز شد. از سال ۱۹۲۵ تا سال ۱۹۲۷ تظاهرات کارگری پیوسته در حال اوج بود، انقلاب توسعه می یافت و در جبهه پیشرفت حاصل می شد. در سال ۱۹۲۷ هنگامی که نیرو های مسلح انقلابی به شهر شانگهای نزدیک می شدند، کارگران شهر شانگهای سه بار قیام مسلح ترتیب دادند. قیام دو مرتبه سرکوب شد، ولی بار سوم پیروز گردید و کارگران پیش از رسیدن نیرو های چانکایچک شهر را از داخل اشغال کردند. در آن موقع اتحادیۀ کارگران چین دو میلیون و هشت صد هزار نفر عضو داشت.

روز ۲۲ اپریل ۱۹۲۷ در تاریخ کشور ما روز خیانت چانکایچک به انقلاب چین است. در این روز چانکایچک با نیروی انقلابی به شهر شانگهای که قبلاً به دست کارگران از داخل اشغال شده بود، وارد گردید. در رأس حزب کمونیست چین "چن دوسیو" قرار داشت که نسبت به گومیندان تاکتیک تسلیم طلبانه در پیش گرفته بود. در آن موقع کارگران مسلح بودند و گارد مسلح خود را داشتند، ولی چن دوسیو از تسلیح کارگران دوری می جُست. در روز ۲۲ اپریل چانکایچک علیه کارگران به حمله پرداخت و به قتل عام فجیعی دست زد. چانکایچک اتحادیۀ قلابی راه انداخت و یک برخورد ساختگی بین کارگرن ترتیب داده و آن را بهانۀ قتل عام آنان ساخت.

پس از ۱۷ اپریل دو دولت در چین تشکیل شده بود، یکی به وسیلۀ چانکایچک در نانکن و دیگری حکومت انقلابی گومیندان در اوهان که با کمونیست ها همکاری می کرد، ولی این همکاری مدت زیادی طول نکشید و ۱۵ جولای پایان آن بود. در ۱۵ جولای گومیندان اوهان هم به انقلاب خیانت کرد و به طرف چانکایچک رفت و شروع به تصفیۀ گومیندان از کمونیست ها نمودند.

روز اول اگستت ۱۹۲۷ نیرو های مسلح شهر نان جان که زیر رهبری حزب ما بودند و تمایلات انقلابی داشتند، قیام کردند.

روز اول اگست روز تشکیل ارتش سرخ چین است. اسم ارتش چین "ارتش کارگری – دهقانی سرخ چین" بود. از این تاریخ مرحلۀ جدیدی از انقلاب چین شروع شد. در ۷ اگست رهبری حزب کمونیست چین اجلاس فوق العاده ای تشکیل داد و در آن جا خط مشی اپورتونیستی چین دوسیو مورد انتقاد شدید قرار گرفت. ۱۱ دسمبر ۱۹۲۷ در کانتون قیام کارگری شد، کمون کانتون به وجود آمد، ولی پس از چند روز آن را سرکوب کردند. دیگر انقلاب سرکوب شده بود و امکان نجات آن وجود نداشت. انقلاب از شهر به دهات انتقال یافت. در دورۀ دوم انقلاب که نیرو های عمدۀ انقلاب به دهات منتقل شدند، جنبش کارگران در شهر ها فروکش کرد و در ۱۹۲۷ هنگامی که در شانگهای کنگرۀ پنجم کار تشکیل شد، فعالیت شورای مرکزی اتحادی های کارگری مخفی بود. در دورۀ اول انقلاب شورای مرکزی اتحادیه های سراسر چین رهبری اتحادیه های کارگری را بر عهده داشت، ولی در دورۀ دوم نقش عمدۀ رهبری با سازمان های محلی و در بعضی از موارد با سارمان های صنفی ( از قبیل راه آهن ) بود. بدین طریق عدم تمرکز به وجود آمد و در این دوره گومیندان به اتحاد با اتحادیه دست زد.

در ۱۹۲۰ لی لی سان در رهبری قرار گرفت و چپرَوی شروع شد. بعد از او رهبری حزب به دست وان مین افتاد که خط مشی چپ اپورتو نیستی پیش گرفت و تقریباً همان خط مشی لی لی سان را دنبال می کرد. این ها به هر مناسبتی اعتصاب کارگری راه می انداختند و چون در هر جا جنبش انقلابی وجود داشت، گرچه لزومی هم برای اعتصاب نبود، به این کار اقدام می کردند. اعتصاب اوج نمی گرفت و نیرو های انقلابی به زیر ضربات دشمن  می فتاد. مثلاً در روز های انقلابی از قبیل اول ماه می به تظاهرات و دمونستراسیون های خیابانی دست می زدند و نیرو ها را در دسترس دشمنی که خیلی تفوق داشت، قرار می دادند. در این دوره نیرو های انقلابی و سازمان های حزبی و کارگری در شهر ها تقریباً صد در صد درهم شکسته شد.

خط مشی غلط چپ روانه در مورد اتحادیه های زرد هم اجراء می شد، به این معنی که شرکت در اتحادیۀ زرد را نفی می کردند و اتحادیۀ سرخ ترتیب می دادند، ولی اتحادیه های سرخ امکان فعالیت و ادامۀ زندگی علنی نداشتند و درهم شکسته می شدند. چپ روان گروهی مخفی تشکیل میدادند و سپس در صدد برمی آمدند که این گروه های را علنی سازند و به اتحادیه مبدل گردانند.

ولی این اتحادیه ها به زودی درهم شکسته می شد. معذالک آن ها نمی خواستند اشتباهات خود را ببینند و درس بگیرند.

رفیق لیوشائوچی که در تمام این مدت در ناحیۀ گومیندان کار می کرد، علیه این خط مشی اپورتونیستی بود و از این جهت او را به داشتن تمایلات انحرافی راست متهم می ساختند.

لیوشائوچی مدتی طولانی بین کارگران کار می کرد. او از زمان انقلاب اول بین کارگران معادن و در دوران انقلاب در شهر اوهان فعالیت می نمود. وی یکی از رهبران محبوب نهضت کارگری و اینک رئیس افتخاری اتحادیه های کارگری است. خط مشی رفیق لیوشائوچی بر این پایه بود که ما در نواحی سفید باید نیرو جمع کنیم و برای شرائط مناسب آماده شویم. او در ۱۹۳۶ تز های جالبی در بارۀ کار بین کارگران نواحی سفید نوشت که به زبان های خارجی ترجمه شده است. رفیق لیو شائوچی می گفت ما باید نیرو جمع کنیم، باید در اتحادیه های زرد شرکت کنیم و در آن ها به فعالیت بپردازیم، نباید اتحادیۀ زرد را از لحاظ شکل ظاهری به اتحادیه سرخ مبدل سازیم، بلکه باید آن را به همان صورت زرد حفظ کنیم. لیوشائوچی عقیده داشت که باید از همه امکانات کار علنی استفاده کرد، باید با لیدر های جنبش کارگری تماس خود را نگه داشت و در جهت تشکیل جبهۀ واحد فعالیت کرد. لیوشائوچی در بارۀ تلفیق مبارزه علنی و مخفی و تلفیق کار سازمان های علنی و مخفی مقالات جالبی نوشت.

در سال ۱۹۳۵ در جنبش انقلابی چین تغییراتی پیدا شد. در جنوری در جلسۀ کمیتۀ مرکزی ترکیب رهبری تغییر یافت و رفیق مائو در رأس رهبری قرار گرفت و در همان سال در شیوۀ کار حزب در نواحی سفید تغییرات اساسی روی داد. در ۹ دسمبر ۱۹۳۵ جنبش علیه تجاوز جاپان آغاز گردید. این جنبش ابتداء بین دانشجویان بود و بعداً بین مردم پخش شد. از سال ۱۹۳۵ و در تمام دورۀ جنگ ضد جاپانی که بر اساس خط مشی رفیق لیو شائوچی فعالیت می شد، جنبش کارگری اوج گرفت و قدرت زیادی پیدا کرد.

از سال ۱۹۳۷ جنگ ضد جاپانی شروع شد و از ۱۲ دسمبر ۱۹۳۶ یعنی یک سال قبل از جنگ، همکاری حزب گومیندان با حزب کمونیست آغاز می گردد. از این تاریخ جنبش کارگری در شهر به سوی اوج رفت. در این دوران عدۀ زیادی از کمونیست ها در شهرهائی که از طرف جاپانی ها اشغال شده بود، فعالیت می کردند. در این دوران خط مشی ما در جنبش کارگری به طور کلی صحیح بود و به سوی دو هدف یعنی تجمع نیرو و تشکیل جبهۀ واحد توجیه می شد. ما در این دوران توانستیم رهبران معروف جنبش های غیرکمونیستی کارگری را به طرف خود جلب و با آن ها همکاری کنیم و در نتیجۀ این کار ها، بعداً در دوران جنگ های داخلی یعنی در سال های ۱۹۴۵۱۹۴۹ موقعی که ارتش گومیندان هنگام عقب نشینی می خواست همه چیز را بدزدد و ببرد، کارگران در مقابل وی مقاومت و دفاع می کردند. همین کار های طولانی اثر خود را در دوران تجدید ساختمان اقتصاد داخلی نیز به ظهور رسانید.

ادامه دارد