ســروش
۰۲ می ۲۰۲۲



اول ماه می، نماد همبستگی مبارزاتی کارگران سراسر جهان


از کلک هنرآفرین نقاش، خطاط و شاعر مردمی کشور ما "غلام فاروق سروش"

مبارزۀ کارگران مزارع و کارخانه ها در کشور های سرمایه داری به قرن ۱۶ و ۱۷ میلادی برمی گردد. در چهارم ماه می سال ۱۸۸۶ کارگران امریکائی در شهر شیکاگو دست به اعتصاب زدند. آنها خواستار تعدیلات در شرایط کار و کاهش ساعات کار از دوازده ساعت به هشت ساعت در روز شدند که از جانب کارفرمایان و د‌‌ولت امریکا پذیرفته نشد. هدف مبارزۀ کارگران انسانی ساختن محیط کار و تقلیل ساعات کار برده وار در فابریکه های دود آلود و مزارع بود، که این خواست توسط صاحبان سرمایه و زمین ها و برده داران همیشه سرکوب می گردید.
مهم این است که روز اول می ۱۸۸۶ میلادی آن خواست مدنی کارگران در شهر شیکاگو در یک فراخوان مشترک تبدیل به فریاد کارگران ملل جهان شد، و خون هائی که در شهر شیکاگو ریخته شده بود، منجر به یک جریان ‌واحد طبقاتی در میدان کارزار مبارزاتی شد که تمام کارگران سراسر جهان زیر درفش آن مطالبات مبارزاتی خود را مطرح کرده و متحدانه در برابر طبقۀ سرمایه دار و نظام سرمایه ابراز وجود کرده است. از سال ۱۸۸۶ به بعد، روز جهانی ‌کارگر، وارد ادبیات اجتماعی، حقوقی و سیاسی ملل، خلق ها و نیرو های پیشرو جهان شد.

و اما در جامعۀ دهقانی و کارگری کشور ما:
در جامعۀ طبقاتی حدود چهل میلیونی ما که مزید بر ستم سرمایۀ مالی و صاحبان آن، سایر اشکال ستم طبقاتی نیز بیداد می کند و طبقات محروم (کارگران، دهقانان ، پیشه وران و روشنفکران زحمتکش) به انواع و اشکال مختلفی استثمار می شوند و ستم می کشند. کارگران فاقد هر گونه مالکیت اند  و تنها با فروش نیروی کار شان امرار معیشت به شکل بخور نمیر می کنند. سائر زحمتکشان یدی و فکری یا فاقد مالکیت اند و یا در موقعیت خرده بورژوا بضاعت ناچیزی دارند. 
مضاف بر آن، در کشور گاه مستعمره و بیشتر نیمه مستعمرۀ ما صنایع تولید صنعتی، تولید و بازتولید برای بازار در مقایسه با حتی کشوری نیمه توسعه یافته، هم پا نگرفته است.  در طی قرون متمادی سیستم فئودالی و نیمه  فئودالی بر مهین ما مسلط بوده و در این اواخر در نتیجۀ هجوم اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، ایدئولوژیک و نظامی سوسیال امپریالیسم و امپریالیسم؛ بورژوازی کمپرادور نوپا در نقش دلال امپریالیسم در سایه سلطۀ استعماری  و طبقاتی، جان گرفته است. ورود سرمایۀ مالی و کالای سوسیال امپریالیستی/امپریالیستی، سیاست سکتور دولتی، شکل گیری بورژوازی و سرمایۀ بوروکراتیک جنگ تجاوزکارانه و قدرت در کشور طی بیش از چهار دهه، بساط بورژوازی صنعتی و تجارتی بومی متوسط (ملی) را و به همراه آن، کارگر صنعتی را برچیده و به حاشیۀ اقتصاد ملی راند.
صاحبان و مالکان زمین های غصب شده با زد و بند با مافیای مواد مخدر، فارم های بزرگ زراعتی برای کشت کوکنار، پروسس تریاک و صدور آن و سائر نباتات نظیر زعفران را ایجاد کرده اند. در این مزارع بزرگ کارگران زراعتی به خصوص زنان کارگر و همچنان کارگران کارخانه های صنعتی  و صنایع پیشه وری مثل قالین بافی و غیره، در موقعیت بی حقوقی کامل به مثابۀ برده مورد استثمار و ستم بی مانند قرار داشته و با دوازده ساعت کار رو‌زانه در بدل یکصد و پنجاه افغانی دست مزد، استثمار می شوند، جان می کنند و ارزش اضافی می آفرینند که به جیب کارفرما می رود.
در مواردی هم با کار شاقۀ اجباری و بدون مزد در خدمت نظام های استبدادی پوشالی و نظام های برده منش ارتجاعی و باند های تبهکار تروریستی که از جانب امپریالیسم تطمیع و حمایت می شوند، من حیث سربازان جنگ با جبر و اکراه توسط دو طرف جنگ استخدام می شوند که جان شان در مخاطره بوده و ناچیزی بهای خون شان را دریافت می کنند .
آری، در شرایط کنونی و طی بیش از چهار دهه که جنگ تحمیلی تجاوزگرانه و نیابتی امپریالیست های غرب و شرق در افغانستان و مزدوران بومی شان شدت یافته، زحمتکشان که نود درصد نفوس کشور ما را تشکیل می دهند، از شدت جنگ های سوسیال امپریالیسم/امپریالیسم و جنگ قدرت تنظیم های جهادی، ملیشیائی، طالبی، داعشی و نظام های وابسته به امپریالیسم اشغالگر، در شرایط بد اقتصادی به اجبار برای امرار حیات شان، به کشور های همسایه مهاجرت کرده اند که با فروش نیروی کار شان حتی به قیمت جان شان مصروف کارهای شاقه با دست مزد ناچیز اند. کارگران و دهقانان کشور با توجه سطح نازل تولیدات و فعالیت اقتصادی در کشور، فاقد درآمد و یا با درآمد ناچیز، در بدترین حالت قرار داشته و زیر فقر زندگی می کنند.
ما در حالی روز کارگر را در اول می ۲۰۲۲ تجلیل می کنیم که امروز در افغانستان به دلائل سیاسی و نظامی، از طبقۀ کارگر، نام نشان و مطالباتش در کشور با تعطیلی یا ویرانی نهاد های تولیدی، خبری نیست. در شرایط اختناق فاشیستی دولت مرتجع طالبی در نتیجۀ دسیسۀ امپریالیستی ــ ارتجاعی؛ کارگران، دهقانان و سائر زحمتکشان افغانستان در پرمخاطره ترین شرایط بد اقتصادی ــ اجتماعی، ناامنی، فقر و گرسنگی، بیکاری، خشونت، قتل های مرموز، شکنجه، تحقیر، توهین، به دار آویختن، ناپدید ساختن، شلاق و... را توسط همین دستگاه سرکوب و حاکمیت دار و تازیانۀ فاشیست های طالبی به تکرار تجربه می کنند. 
همان طوری که بر همگان آشکار است، سرنوشت مردم تحت ستم و استثمار ما طى چندين دهه بازيچه و دستخوش بازی های امپریالیست های شرق غرب و ستمگری و شقاوت مزدوران مرتجع بومی شان قرار گرفته و بر کلیه عرصه های زندگی خلق ما حمله ور بوده است. طی این چهار دهه و نیم، مزدوران اسلامی و غیراسلامی استعمارگران بیرونی یکی زیر نام "سوسیالیسم"، "کارگر" و "دهقان"؛ این دومی تحت لوای اسلام ناب محمدی و آن سومی با افراشتن علم مندرس "دموکراسی"  در کشور مستعمرۀ ما، سلطه گری و ستمگری کردند، از اجساد زحمتکشان پشته ساختند؛ گور های دسته جمعی برپا داشتند،؛ آنچه آباد بود، ویران کردند؛ کشتند و به مهاجرت اجباری سوق دادند.
در نظام حاکم امپریالیستی سرمایه داری؛ طبقۀ جهانی بورژوا و به ویژه نخبگان اولیگارشی مالی در نقش حاکمان اصلی جهان، مالکیت وسایل تولید و اهرم های تعیین کنندۀ سرنوشت بشریت را در دست گرفته است. این اقلیت بسیار کوچک (طبقۀ سرمایه دار) با اکثریت عظیم جامعۀ بشری که کارگران و سایر زحمتکشان را تشکیل می دهند، با خصلت ضد انسانی برخورد کرده و نیروی جسمی و فکری شان را به صورت یک کالا می خَـرَد و کارگران و زحمتکشان نیروی کار جسمی و فکری شان را برای زنده ماندن می فروشند. همچنان می بینیم که شیوۀ بیرون کشیدن کار اضافی از کارگران (تولید ارزش اضافی) توسط این اقلیت طفیلی، کماکان به حال خود باقی مانده و انگیزۀ کسب حداکثر سود به مراتب شدید تر و خشن تر می شود.
بناءً در کشور بلاکشیده ما مضاف بر بهره کشی از کارگران، دهقانان، پیشه وران و روشنفکران زحمتکش؛ همین اقلیتی که خود را ارباب و مالک کل جهان و ثروت آن تراشیده است، آتش افروختۀ جنگ تجاوزکارانه،  جنگ ارتجاعی قدرت، جنگ نیابتی، ویرانی و نسل کشی و فاشیسم را توسط پلید ترین و شریر ترین باند های تروریستی مجاهد، طالب، داعش و... در میهن ما و علیه خلق زحمتکش و ستمکش افغانستان به راه انداخته است. همین امپریالیسم متجاوز، ستمگر، استثمارگر و تاراجگر که بلاوقفه تسلط و دسترسى به ثروت های منطقه ــ را در سر می پرورانیده است، به دسايس و نيرنگ هاى خشونتبارى در کشور ما دست مى زند. تحمیل نظام های پوشالی و تعویض بردگان همراه با هرج و مرج، ناامنى، قتل و قتال، چور و چپاول، با كارنامۀ پليد ترين و پست ترين نظام های پوشالی با همان چهل دزدان فراری و با ساخت و بافت با زنجير سيستم مافيائى بين المللی و با صد‌ور تر‌وریسم و تحمیل حاکمیت خشن مذهبی طالبانی درهم آمیخته و مردم پابرهنه ما را در عمق يك فاجعۀ نابخشودنى ديگرى از جنس  جلادان  و مزدوران نظام های برده صفت ۷ و ۸ ثوری، در قید و بند ظالمانه اش قرار داده است.  
بدبختانه كشور و خلق اسیر ما به دست نيرو هاى فاشیستى و تربيت يافتۀ عمدتاً استعمار غرب در بحران، ناامنى ها و بیکاری  و وضع ناگوار اقتصادى فرو رفته است. با وضعیت خلق شدۀ موجود در حيات اقتصادی، اجتماعى و سياسي كشور، مشکلات کارگران و سائر زحمتکشان حاد شده، بیکاری، فقر، گرسنگی این طبقات و اقشار محروم جامعۀ ما را بیشتر از پیش تهدید و وادار ساخته است تا برای زنده ماندن از گرسنکی، به کشورهای همسایه مهاجر شوند. قرار احصائیۀ سازمان ها و نهاد هائی که در خدمت امپریالیسم جنایتکار بوده و در فروپاشی سیستم اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور ما با نصب و عزل غلامان جلاد پیشه اش، دخیل بوده اند؛ بیش از دو میلیون کارگر و دهقان و سائر زحمتکشان در همین هشت ماه حاکمیت طالبانی به ایران و پاکستان آواره شده اند. در مجموع آوارگان کشور ما که اکثریت شان را کارگران و زحمتکشان تشکیل می دهد، تنها در کشورهای همسایه بیش از دوازده میلیون که پنج میلیون در ایران و شش میلیون در پاکستان و چند میلیون دیگر در سائر کشور های جهان به کار های شاقه و طاقت فرسا با مزد کم و بدون امتیاز از بیمۀ جانی، با تحمل تحقیر و توهین در رعب و هراس مشغول جان کندن هستند .
فاشیست های زن ستیز و شوونیست طالبان با زندانی ساختن نیم نفوس کشور که زنان باشند و زنان ستمکش؛ بیش ترین ستم، تعدی و جفا را بر خانواده های زنان کارگر و زحمتکش بیکار شده روا داشته و با این عمل جنایتکارانه و ضد انسانی خویش، خصومت آشکار طالبان فئودال ــ کمپرادور و "امارت اسلامی " (بخوان دستگاه جنایت و سرکوب) شان را با زنان کارگر و رنجبر افغانستان و موضع و ماهیت ضد کارگری، استثمارگرانه و ستمگرانۀ خود را به گونۀ رسمی اعلام داشته اند.
برای نجات بشریت مُعَـذَب تحت ستم و استثمار و به خصوص کارگران و زحمتکشان بی حقوق و ستمکش کشور ما اعم از زنان و مردان از ستم امپریالیسم جهانی، ارتجاع حاکم و به ویژه سیطرۀ مذهبی تراز فاشیستی مرتجعان و مزدوران ستمگر، استثمارگر و خودفروختۀ طالبی؛ یگانه راهی که پیش روی کارگران و سائر زحمتکشان کشور ما گشوده است، اینست که با کسب آگاهی و انسجام مبارزاتی بسیج شده و در هماهنگی و همبستگی با مبارزات کارگران و زحمتکشان و نیرو های مترقی جهان به مقابله با عوامل بومی و بیرونی ستم، استثمار، جنگ، تجاوز و تاراج  ــ ارتجاع و امپریالیسم ــ برخیزیم و با برچیدن بساط چرکین طبقاتی و استعماری، در افغانستان فردا جامعۀ نوین  فارغ از استثمار فرد از فرد را با دورنمای تابانش، جایگزین آن سازیم. کسب آگاهی طبقاتی، تشکل یابی و بسیج؛ یگانه راه رهیدن زحمتکشان افغانستان و جهان است. در این راه طولانی پر از فراز و فرود؛ کار، پیکار و ایثار زحمتکشان و نیرو های پیشتاز انقلابی در پیش است.

نیرومند باد وحدت مبارزاتی کارگران، زحمتکشان و انقلابیون جهان!

مرگ بر فاشیسم طالبانی و امپریالیسم جهانی!

نابود باد ستم و استثمار!

اول ماه می ۲۰۲۲