کــبــیــر ــ کابـل
۳۰ دسمبر ۲۰۱۷



مشت نمونۀ خروار در افغانستان اشغالی
(۵)

۲۰۱۷، سال خونین برای خبرنگاران!: مؤسسۀ (نی، حمایت کنندۀ رسانه های «آزاد») در گزارشی که به نشر رسانده، می گوید که سال ۲۰۱۷ یک سال خونین برای خبرنگاران بوده و در این سال ۱۴۱ مورد خشونت علیه خبرنگاران به ثبت رسیده که از آن جمله ۱۴ تن کشته و ۲۳ تن دیگر زخم برداشته اند. همچنان در این سال ۱۴ خبرنگار زندانی، ۲۱ یک خبرنگار لت و کوب و در ۶۹ مورد دیگر، خبرنگاران مورد تهدید و توهین قرار گرفته اند. به اساس آمار منتشره، ۶۲ مورد این خشونت ها مربوط به دولت وحشت ملی و ۴۲ مورد دیگر مربوط به طالبان، داعش وغیره گروه های جنایتکار و وحشی به ثبت رسیده است.
در کشوری که اطفال و زنان آن مورد فجیع ترین خشونت ها قرار می گیرند و روزانه ده ها  طفل (همین چند روز پیش ۶ تن از اطفال معصوم و بیگناه در اثر ماین کارگذاری شده نزدیک مکتب شان به شهادت رسیدند) و زن این سرزمین با انواع جنایات ضد انسانی مواجه می گردند و هر روز اطفال معصوم آن در حملات انتحاری، انفجاری و جنگ به شهادت می رسند و در کشوری که ابتدایی ترین حقوق یک انسان در آن رعایت نمی گردد و قدرت سیاسی را مشتی خودفروخته و جنایتکار به دست گرفته و با استفاده از این موقعیت به انواع تخطی ها و خلاف ورزی ها تا سرحد جنایت دست می زنند؛ توقع رعایت حقوق خبرنگاری از سوی آن ها و یا جنایتکاران طالبی، داعشی و یا شبکۀ حقانی یک توقع بی جا و بی مورد می باشد. ناگفته پیداست که «آزادی بیان» یک شعار خشک و بی محتوا بوده و هیچ یک از طرف های جنگ ساختۀ دست امپریالیسم حاضر نیستند به مفهوم واقعی کلمه این مقوله را رعایت نمایند. از جانب دیگر نباید از یاد برد که کمتر نهاد رسانه ئی فعال در افغانستان در نشر و پخش اخبار و سائر موضوعات سیاسی آزاد و مستقل اند و باقی تمامی نهاد های رسانه ئی به نحوی وابسته به استعمار، دولت مزدور، تنظیم های جنایتکار جهادی، احزاب سیاسی ثبت شده در وزارت عدلیه، طالبان جنایتکار، داعشی های خونخوار و غیره می باشند.

تبعید (گِلم جم) وارد هشتمین ماه گردید: پس از آنکه دوستم جنایتکار مشهور به (گِلم جمع) همراه با محافظین خود، احمد ایشچی را مورد تعرض جنسی قرار داد و این عمل شنیع و زشت او از سوی ایشچی افشاء گردید، به صورت غیررسمی از سوی رهبری حکومت غنی - عبدالله به کشور ترکیه تبعید گردیده و از آن تاریخ به بعد  که نزدیک به هشت ماه می گذرد، هرچه تلاش کرد نتوانست به کابل برگردد، چنان که در حدود چهار ماه پیش اشغالگران ناتوئی طیارۀ حامل این جنایتکار را اجازه ندادند به میدان هوایی بلخ نشست نماید و ناگزیر گردید دو باره به ترکیه برگردد.
دوستم در تازه ترین سخنرانی خود ادعا دارد که کسانی علیه او توطئه چیده که نمی تواند به افغانستان برگردد و گفته که از گسترش روز افزون داعش در شمال افغانستان نگران است و احتمالاً جلوگیری از برگشت او به افغانستان با جا به جائی داعش در شمال افغانستان رابطۀ نزدیک وجود دارد.
از نظر برخی تحلیلگران و کارشناسان سیاسی، دو جنگسالاری که ظاهراً در برابر نفوذ داعش در شمال افغانستان می توانند قرار بگیرند و مانع جا به جائی داعش در ولایت های جوزجان، فاریاب، بلخ، کندز و خلاصه شمال گردند، یکی عطای دزد و جنایتکار و دیگر آن دوستم «گِلم جمع» می باشند، اما این که آیا بین پروژۀ داعش از یک طرف و منظوری استعفای معلم عطاء و قضیۀ دوستم از جانب دیگر رابطۀ وجود دارند، باید گفت با شناختی که از معلم عطا و دوستم در سرسپردگی، خودفروختگی، جاسوسی و وابستگی داریم، بعید به نظر می رسد که بین عطاء و دوستم و جا به جائی پروژۀ داعش در شمال افغانستان رابطه ای وجود داشته باشد، چرا که این دو خودفروخته به هر سازی که باداران شان بزنند، می رقصند و جرئت ندارند که کوچک ترین مخالفتی با معماران پروژۀ داعش از خود نشان دهند، پس هیچ نیازی به حذف این دو از شمال نزد طراحان پروژۀداعش دیده نمی شود.

پس از رد خواست های طالبان، هشت مرکز درمانی در بخش های از ولایت بادغیس مسدود گردید: پس از آن که موسسۀ (هیواد) که مسؤولیت رساندن خدمات صحی را به بخش هائی از ولایت بادغیس به عهده دارد، خواست طالبان را که شامل استخدام داکتران جراح، انجام عملیات و استخدام افراد طالبان در مراکز درمانی و صحی ولسوالی های مقر، آب کمری و بالامرغاب ولایت بادغیس رد کرد، طالبان مزدور و جانی این مراکز را مسدود ساختند.
با مسدود شدن این مراکز درمانی خدماتی صحی برای بیش از صد هزار باشندۀ این سه ولسوالی قطع گردیده و در حال حاضر مردم این ولسوالی ها با مشکلات عدیدۀ صحی گرفتار اند. این عمل غیرانسانی و وحشیانۀ طالبان جنایتکار و مزدور نشان دهندۀ عمق دشمنی و ضدیت این گروه مزدور و وحشی با توده های زجردیده و ستمدیدۀ ولسوالی های مقر، آب کمری و بالا مرغاب ولایت بادغیس می باشند. ناگفته نماند که به دلیل بیچارگی و ناتوانی دولت مزدور، ولسوالی های متذکره از چندین ماه به این طرف زیر ادارۀ طالبان وحشی قرار دارند.

سالانه ۴۰۰ هزار جوان وارد بازار کار افغانستان می گردند: وزارت نام نهاد «کار و امور اجتماعی» دولت مزدور می گوید که سالانه ۴۰۰ هزار جوان وارد بازار کار افغانستان می گردد و به گفتۀ این وزارت در حال حاضر در حدود ۱.۹ میلیون بیکار در کشور وجود دارد و اگر برای این مشکل راه حل جست و جو نگردد، تا پنج سال آینده جمعیت بیکار افغانستان به ۵ میلیون نفر می رسد و بر اساس آمار بانک غارتگر جهانی میزان بیکاری در افغانستان ۲۲.۴فیصد می باشد.
حداقل در ۱۰ سال گذشته، هیچ برنامۀ کاریابی و یا پروژه های بزرگی راه اندازی نگردیده تا زمینۀ کار را برای جمع کثیری از کسانی که در جست و جوی کار اند، فراهم نمایند. پس با یک محاسبۀ ساده اگر هر سال ۴۰۰ هزار جوان به بازار کار افغانستان اضافه گردد و از جانب دیگر در ۱۰ سال گذشته هیچ برنامۀ کاریابی وسیعی جهت جذب نیروی کار نیز راه اندازی نگردیده باشد، به سادگی در می یابیم که در حال حاضر ۴ میلیون نفر در بیکاری به سر می برند. از جانب دیگر احصائیه ها نشان می دهد که بیشتر از ۳ میلیون انسان به دلیل فقر، بیکاری، وضعیت بد امنیتی، مشکلات اجتماعی و مصیبت هائی که از سوی استعمارگران، دولت مزدور و گروه های تروریستی بر آن ها وارد گردیده، به مواد مخدر رو آورده و بعد از این توان کار کردن را ندارند، فلهذا اگر این جمع را نیز با بیکاران علاوه نمائیم، تعداد افراد بیکار به ۷ میلیون انسان می رسد.
در صورتی که نفوس افغانستان۳۰ میلیون انسان باشد و در خوشبینانه ترین حالت از این تعداد، ۱۵ ملیون آن واجد شرایط کار باشند و با محاسبه ای که در بالا کردیم، ۷میلیون بیکار داشته باشیم، اگر نرخ بیکاری را به اساس فیصدی محاسبه کنیم، در واقع در حدود ۴۷ فیصد نیروی کار ما در بیکاری به سر می برند.