همکار خـبـری خـروش رعـد
۱۰ مارچ۲۰۱۷
(۱۴) خــبــر هــای افـغـانـستـان
خــبــر و نــظــر
۱. ۱۸حوت ۱۳۹۵ش: امروز که مصادف با هشتم مارچ روز جهانی زن و بزرگداشت از مبارزات تاریخی زنان مبارز جهان است، افراد گروه طالبان در منطقۀ چاه کران ولسوالی وردوج ولایت بدخشان یک زن و یک مرد را به جرم ارتباط نامشروع در یک محکمۀ صحرائی محاکمه کردند. در نتیجۀ حکم این محکمۀ صحرائی، زن سنگسار و مرد به صد دره محکوم شد. حکم در مورد هر دو مرد و زن اجراء شده است.
سران دولت مستعمراتی درمانده، مفلوج و بی کفایت بوده و پایه مردمی ندارد. برای این مزدوران ارگ نشین که خانواده های شان در آسایش و امنیت کامل و برخوردار از حد اعلای امکانات رفاهی در نزد اربابان شان پناه برده اند و یا در حصار نیرو های اشغالگر اند، زندگی، مال و حیثیت و ناموس مردم کشور به اندازۀ پول خورد هم ارزش ندارد.
گروه اجیر طالبان وحشی با استفاده از خلاء قانونی و فلج دولت مزدور و تأیید تلویحی اشغالگران، زنان و مردان را در ساحۀ حاکمیت خود به شکل قرون وسطائی خلاف موازین حقوق بشری سنگسار کرده و یا گردن می زنند. این مزدوران فاشیست، زن ستیز و درنده خو حتی با انتخاب روز محکمه در روز جهانی زن، علاوه از سنگسار آن زن، دشمنی شانرا با زنان را اعلام داشتند. این جنایت کاران با حمایت غیر مستقیم اشغالگران و ارتجاع منطقه، قانون جنگل را بالای انسان های دربند و بی پناه تطبیق می کنند تا با شکستن غرور مردم میدان را خالی و خود در اوج جنایت پیشگی و خیانت ملی، به خلافت و امارت جنگل برسند و باداران شان به مقاصد پلید استعماری و توسعه جویانۀ شان.
۲. ۱۸ حوت ۱۳۹۵ش: در حالی که در گوشه ای نه چندان دور تر جلادان طالب سنگسار کردند، طبق گزارش تلویزیون آریانا در اثر بمباردمان طیارات بی سرنشین امریکائی در ولایت قندز، پنج نفر کشته شدند. مأموریت اشغالگران امریکائی و ناتوئی و ارتجاع اخوانی ( جهادی ، طالبی، داعشی و.. ) سرکوب و کشتار افغان های آزاده با بم، راکت، فقر و گرسنگی و انفجار و انتحار است. هم اشغالگران و هم مزدوران مسلح در قدرت و بیرون قدرت شان کشور آزاده ما را به مسلخ انسان ها مبدل کرده اند.
۳. ۱۸ حوت ۱۳۹۵ش: در اثر حملۀ انتحاری گروه مسلح چهار نفری داعشیان بالای شفاخانۀ "چهارصد بستر" نظامی در ساحۀ دهم امنیتی شهر کابل، ۳۰ تن کشته و ۷۰ تن زخم برداشتند . شاهدان عینی حادثه گفتند که یک مهاجم نخست مواد انفجاری را در برابر در ورودی این شفاخانه منفجر ساخت و سپس سه مهاجم دیگر داخل ساختمان شدند و به درگیری پرداختند. تعجب اینجاست که شفاخانۀ "چهارصد بستر" در نزدیکی سفارت اشغالگران امریکائی در ساحۀ وزیر محمد اکبر خان که منطقۀ نشیمن سران دولت مستعمراتی است، به وقوع پیوسته است. چطور داعشیان توانستند با تجهیزات سبک و ثقیل داخل شهر شده و خود را به مراکز نظامی و یا ملکی برسانند؟ واضح است که سران مزدور دولت مستعمراتی هم در تبانی و تقابل استخباراتی اشغالگران امریکائی ــ ناتوئی با رقیبان منطقه ئی شان؛ شریک اند و هم قربانی آن.
هرچند حمله به تأسیسات طبی و درمانی از جمله شفاخانه ها، کلینیک ها و امبولانس ها با نشان صلیب سرخ و یا هلال احمر، در میثاق های بین المللی ممنوع بوده و جرم پنداشته می شود؛ ولی در کشور بی بازخواست و بی در و پیکر ما در چهار دهۀ متوالی اخیر؛ خلق و پرچم، روس متجاوز، تنظیم های متحارب اخوانی و ملیشیائی، اشغالگران امریکائی ــ ناتوئی، و آدمکشان مزدور طالب، داعش و گلبدینی، آن میثاق را همواره و به طور صریح نقض کرده اند.
هر چند در ظاهر امر داعشیان مسؤولیت این حمله را بر عهده گرفته اند، اما پنهان کردن هویت قربانیان توسط رژیم مزدور غنی ـ عبدالله و ابهام در مورد چگونگی ورود مهاجمان و انجام عمل، مسألۀ عوامل این حملۀ انتحاری را بیشتر سؤال برانگیز می سازد. این حملۀ اخیر به شفاخانۀ نظامی، در حقیقت یک زورآزمائی میان دو نهاد نظامی مزدور بوده و حامل این پیام به مزدوران ارگ کابل است که آن ها حتی در مراکز خود شان با تدابیر فوق امنیتی در حصار نیرو های اشغالگر و چهار دیوار کانکریتی در امان نیستند. دیروز مراکز امنیتی و جاسوسی، امروز شفانانۀ نظامی، فردا وزارت های دفاع و داخله، پس فردا ارگ کابل...
حملات چند روز قبل طالبان بر مراکز امنیتی و جاسوسی رژیم همراه با حملۀ دیروز مزدوران خون آشام داعش به شفاخانۀ نظامی با تدابیر امنیتی بالا در چند قدمی لانۀ جاسوسی اشغالگران امریکائی و ارگ پوشالیان ع و غ و آشفتگی تمام نهاد های امنیتی رژیم پس از آن؛ اگر از یک طرف پوشالی بودن، فلج بودن و فاسد بودن نهاد های امنیتی و در کُل نظام مستعمراتی را نشان می دهد، از طرف دیگر، چند جانبه شدن و پیچیده شدن جنگ تحمیلی نیابتی و رقابت اشغالگران امریکائی ــ ناتوئی و دول توسعه طلب و مرتجع منطقه مثل روسیه، چین، پاکستان، ایران، هند، ترک و عرب و...را نشان می دهد.
حملات اخیر این را هم نشان داد که رژیم نامتحد و درماندۀ ضد ملی کابل در عین تشتت و آشفتگی سیاسی، از منظر امنیتی و نظامی روز به روز آسیب پذیر تر و آشفته تر می شود و یا اربابان امپریالیست اشغالگرش چنین می خواهند. رژیم مفلوج غنی ــ عبدالله با وجود این همه ساز و برگ اطلاعاتی و نظامی، با هزاران جاسوس و ده ها هزار سرباز اشغالگر و چند صد هزار سرباز و پولیس و جاسوس پوشالی داخلی، دشمنان مسلحش توانسته اند توپ را در میدان وی بیاورند و با گرفتن ابتکار عمل، دولت مزدور را در وضعیت بد دفاعی و در معرض ضربات کاری پیهم قرار دهند. ضعف مزمن و شاریدگی روزافزون نظام مستعمراتی کابل قبل از همه به دلیل ضد ملی و ضد مردمی بودن آن است. اشغالگران نمی توانند آن را تا روز قیامت سر پا نگه دارند.
به کرات دیده شده است که قربانیان این جنگ تحمیلی اشغالگران، جنگ نیابتی ارتجاعی ارتجاع منطقه؛ مردم بی پناه و بی نوای افغانستان بوده اند. از گزارش ها برمی آید که جنگ نیابتی و زورآزمائی قدرت های توسعه طلب و مرتجع دور و نزدیک در افغانستان تشدید می شود. فعلاً پایانی برای جنگ، تجاوز و اشغالگری امپریالیستی و ارتجاعی در کشور ما متصور نیست. این جنگ خانمانسوز تا پایانش از مردم بی دفاع افغانستان قربانی خواهد گرفت. راه پایان آن هم ایستادن متحدانۀ توده های ستمدیدۀ مردم و نیرو های ملی ــ مردمی در مقابل آن است.