همکار خـبـری خـروش رعـد
۰۷ اپریل۲۰۱۷
( ۱۸ ) خــبــر هــای افـغـانـستـان
خــبــر و نــظــر
۱. ۱۰حمل ۱۳۹۶ ش: وزارت خارجۀ اشغالگران امریکا ئی اعلان داشتند که ۶ تن از کارمندان سفارت شان در کابل به دلیل اعتیاد به مواد مخدر اخراج شدند و تعدادی نیز قرارداد شان فسخ گردید .
اشغالگران امپریالیست امریکائی و ناتوئی در قاچاق، پروس، ترانزیت مواد مخدر مستقیمآ نقش اساسی دارند . وابسته های شان در پست های بالای دولت مستعمراتی کار می کنند و مافیای محلی هم در کنترول شان است. علاوه از نقش سازمان سیا و نظامیان اشغالګر امریکائی و انګلیس در صدور مستقیم مواد مخدر افغانستان به کشور های شان، مواد مخدر توسط مافیای شمال، غرب و شرق کشور به آسانی از طریق میادین هوائی و مسیر های زمینی به مقصد عمدتاً اروپا و کشور های همجوار قاچاق می گردد. اخیراً از دست داشتن دولت روسیه در همکاری با مافیای شمال کشور(بدخشان، تخار، مزار و کندوز) و شاید طالبان!، به مقصد اروپا گزارش هائی از منابعی در آسیای میانه منتشر شده است. هم چنان در مورد دست داشتن دولت ایران با مافیای غرب کشور مخصوصاً قاچاقبران فراهی و انتقال مواد مخدر به اروپا نیز ادعا هائی جود دارد. هر دو مورد روسیه و ایران بعید از امکان نیست. در سال های قبل در معاملۀ قاچاق مواد مخدر بین امپریالیست های امریکائی و انگلیسی تضاد هائی هم بروز کرد که غیر مستقیم نیرو های وابستۀ شا ن درگیری های مسلحانه و خونین داشتند .
افزایش جنگ در هلمند و گسیل سربازان اشغالگر امریکائی و انگلیسی به آن جا و تمرکز مزدوران تریاک سالار طالبی در هلمند؛ بی ارتباط به تزئید کشت کوکنار و پراسس آن در هلمند نیست. در هلمند والی و نظامیان دولت پوشالی، اشغالگران، طالبان و مافیای محلی هر یکی سهم خود را از سود سرشار این تجارت مرگ می گیرد. به یک مفهوم، می توان گفت که تمرکز و شدت جنگ در ولایات هلمند، فراه، بدخشان و بادغیس «جنک تریاک» است.
۲. ۱۰ حمل ۱۳۹۶ش: گروه طالبان بالای قریۀ قریچه در ولسوالی قادس ولایت بادغیس حمله کرده و یک مرکز صحی و دو باب منزل مسکونی را آتش زدند.
ویرانی مؤسسات عام المنفعه مثل مکتب، شفاخانه و... جنایت جنګی است، خواه عامل آن طالب، داعش یا اشغالګران امریکائی باشند. گروه های اجیر طالبان و داعشیان به دستور اربابان امپریالیست و مرتجع شان، با این عمل شان دشمنی با مردم می کنند. این مزدوران مثل باداران کهن و نوین شان برای مرګ و تباهی آفریده و ارسال شده اند و کشت و کشتار و سیاست زمین سوخته را به ارث برده اند.
۳. ۱۰حمل ۱۳۹۶ش: در اثر انفجار یک عراده موتر پر از مواد انفجاری در نزدیکی پایگاه نیرو های نظامی دولت مستعمراتی در ولسوالی دوه مندو ولایت خوست، فرمانده پایگاه، همراه با یک محافظش جان باخته و شش دانش آموز مکتب زخم برداشتند. روزی نیست که خبر دلخراش کشتار کودکان معصوم کشور ما در آتش جنګ تجاوزکارانه و تحمیلی اشغالگران امریکائی و ناتوئی، دولت مستعمراتی و مزدوران هار و مرتجع طالبی و داعشی، به ګوش نرسد. این جوانب درګیر جنګ ارتجاعی و ظالمانه، افغانستان را به مجمر سوزان انسان های بی ګناه و بی پناه آن، مبدل ساخته اند.
۴. ۱۱ حمل ۱۳۹۶ ش: در اثر ریزش باران های شدید و جریان سیلاب در شهر هرات، به تعداد ۶ تن کشته و۴ تن دیگر زخم برداشتند و به سائر باشندگان محل خسارات هنگفت مالی وارد آمده است.
سران ارګ نشین دولت مستعمراتی حین خدمت به اشغالگران امریکائی و ناتوئی و خیانت به میهن و مردم؛ مصروف معامله گری، جاسوسی، چپاول معادن، غارت عواید دولتی، گمرکات، ملکیت های عامه و مردم، رشوه، اختلاس، زراندوزی و ... اند و از حال زار بی نوایان بی سرپناه، ګرسنه و بیکار غافل. علاوه از ذات ارتجاعی این دولت مزدور، این مورد یکی از هزار ها مورد پوشالی بودن این دستګاه مزدور است که با این همه وزارت و ریاست و عمله و فعله فاسد نمی تواند که برای شهر سازی پلانی بسازند و کانال های آبریز بسازند و مردم را از شر آفات طبیعی مصئون بدارند. همه مصائب خورد و بزرګ مردم مثل فقر، بیکاری، گرسنگی، بم، انفجار و انتحار، مکتب سوزی، تجاوزات جنسی، اعتیاد و غیره، نتیجۀ موجودیت و عملکرد اشغالگران امپریالیست، نظام مافیائی مستعمراتی و ګروه های مزدور جنګی سازماندهی شده در بیرون از کشور ما است. این، خود برای مردمان ستمدیدۀ ما یک مصیبت بزرګی است. با این سیستم، غیر از این هم نمی تواند باشد.
۵. ۱۱ حمل ۱۳۹۶ش: در اثر بمباردمان طیارات اشغالگران امریکائی در ترینکوت مرکز ولایت ارزگان، دو زن و سه کودک جان باختد.
اشغالگران امریکائی و ناتوئی پیام آوران مرګ و تباهی در افغانستان اند. اینان با بمباردمان کور خود مردم غیرنظامی را خلاف تمامی موازین حقوق بشری و عواطف انسانی هدف قرار می دهند. در جریان ۱۶ سال اشغال کشور ما، نظامیان اشغالګر امریکا و ناتو هر روزه مرتکب جنایت جنګی در حق غیرنظامیان کشور ما شده اند. اینان این جنایات بی حساب و کتاب و بی پرسان را به طور عمدی برای شکستن غرور ملی و انسانی مردم افغانستان انجام می دهند و این جنایت جنګی بخشی از برنامۀ اسارتبار استعماری شان است.
۶. ۱۱ حمل ۱۳۹۶ش: طبق گزارش رانندگان موتر های باربری، افراد گروه خودفروختۀ طالبان در مسیر جاده های جنوب کشور در مناطق سور جنگل ولسوالی شملزی شهر قلات و نقاط دیگر با برگه های گمرکی چاپ پاکستان، از هر عرادۀ در حال عبور از ۸۰۰ کلدار الی ۳۰۰۰ کلدار پاکستانی محصول می گیرند.
افراد ګروه طالبان از صدر تا ذیل در مقابل دولت ها و محافل مرتجع توسعه طلب بیرونی، اجیران ګوش به فرمانی بیش نیستند؛ ولی در مقابل مردم تحت حکومت شان زورګویان بی رحم و خونخواری هستند. ګروه طالبان در عین مزدوری به ارتجاع منطقه، در داخل سخت یک ګروه مافیائی بوده و با هزار رشته با مافیای مواد مخدر تنیده شده است. دریافت سهم خود از سود تریاک و هروئین، بخش اعظم منابع این ګروه را تأمین می کند. بخش دیګر مخارج طالبان از منابع بیرونی عمدتاْ عربی، قاچاق آثار تاریخی، استخراج معادن، غصب و باجګیری از مردمِ، و دریافت کمک از منابع اشغالگران و دولت پوشالی؛ تأمین می شود. زد و بند اخیر طالبان با دول روسیه و چین، منبع دیگر تأمین مالی، تسلیحاتی و لوجستیکی ای را در مقابل این گروه وطن فروش طالبان گشوده است.
۷. ۱۲ حمل ۱۳۹۶ش: طبق گزارش مستند تلویزیون طلوع، هزاران دانش آموزان "لیسۀ فیض محمد کاتب" در ناحیۀ سیزدهم کابل در دامنۀ تپه ای در زیر آفتاب، نشسته بر زمین آموزش می بینند. هیچ دیوار یا پنجره ای که نشان دهندۀ ساختمان یک مکتب باشد، در این جا دیده نمی شود. با این جنایت مزدوران ارګ کابل و شیوخ، اربابان و کمپرادور های میلیونر خود فروخته از ملیت هزاره مثل خلیلی، محقق، دانش و دیگر رؤسای فربه "ان جی او" ها؛ باز هم شوق آموختن، انگیزۀ قوی این کودکان برای آموزش در گرما و سرما است. به تصویر این مکتب در محلی نه چندان دور از ارگ فرعونیان پایتخت در زیر نگاه کنید:

به ادعای دروغین طوطیان سخنگو در رسانه های دولت مستعمراتی، میلیون ها دالر امریکائی در بخش انکشاف معارف به مصرف رسیده است، ولی امروز مکتب "فیض محمد کاتب" در شهر کابل نشان دهنده اینست که سران دولت مستعمراتی هر چه می گویند، دروغ است و مردم فریبی می کنند.
۸. ۱۶حمل ۱۳۹۶ش: طبق گزارش مقامات دولت مستعمراتی در ولایت لغمان، با وجودی که ۷ ماه از امضاء توافقنامه بین گلبدین حکمتیار رهبر اسلامی و دولت گویا ( وحدت ملی ) می گذرد، ولی شبه نظامیان گلبدین حکمتیار همراه با طالبان هنوز هم در برابر نظامیان دولت پوشالی می جنگند. مسؤولان این حزب به مقامات حکومتی گفته اند که زمانی که حزب ما با دولت پیوست (گلبدین به امریکا تسلیم شد)،تعدادی از اعضای حزب به صفوف طالبان پیوستند.
دهاره بدنام اخوانی، وابسته به لانه های استخباراتی کشور های منطقه و جهانی بوده به اشارۀ ارباب ستم، سر شور می دهند. جنگیدن در دو جبهه، یکی از سنت های قدیمی و شناخته شدۀ حزب گلبدین از زمان تجاوز روس تا حال بوده است. این یکی از برنامه های پیچیدۀ اربابان پاکستانی گلبدین و حزبش برای این حزب بوده است که هم با روس ها باشد، هم با مجاهدین؛ هم با مجاهدین باشد، هم به ضد آنان؛ هم همنوا با طالبان باشد، هم حریف قدرت آنان؛ و در 16 سال اخیر هم با دولت مستعمراتی باشد، هم به ضد آن.
در ۴ دهۀ خونین اخیر کشور دیدیم که سر نوشت همه باند های خودفروختۀ ارتجاع اسلامی به شمول حزب گلبدین مثل مزدوران " خلق و پرچم"، ضمن ارتکاب خیانت ملی، در مزدوری و وابستگی غلیظ به امپریالیست های امریکائی ، اروپائی و ارتجاع بین المللی رقم خورده و بیرون شدن از زیر فرمان اربابان، دیګر برای شان گران و ناممکن شده است.