همکار خـبـری خـروش رعـد
۱۵ اپریل ۲۰۱۷



(۱۹)خــبــر هــای افـغـانـستـان

خــبــر و نــظــر

۱. ۲۰ حمل ۱۳۹۶ش: در جریان درگیری با نیرو های داعش در مربوطات ولایت ننگرهار یک سرباز امریکائی کشته شد. اشغالگران امریکائی و ناتوئی در زد و بند های پنهانی با دهاره های بدنام ارتجاع اخوانی در قدرت و بیرون قدرت قرار دارند. مزدوران عوامفریب داعشی مثل برادران طالبی شان مخلوق امریکا اند و در قالب برنامه های استعماری اربابان امریکائی شان به افغانستان گسیل شده اند. بار ها دیده شده است که این وحشیان به یک اشارۀ ارباب ستم هر جنایتی می آفرینند. این مزدوران در پناه سلاح اهدائی و روش های فاشیستی شان، بر گرده مردم  دربند و اسیر ما  سوار اند و به اشاره ارباب ستم در نقاط مختلف به شکل انتحاری، انفجاری ،کشت و کشتار،  سر بریدن، سنگسار  و جنگ های ارتجاعی و  تجاوزکارانه  را  اعمال می کنند و در برخی از موارد برای توجیه گفته های عوامفریبانۀ "ضد غربی"خود،  پای ارباب خود را نیز می گزند.  موجودیت داعش و توحش فاشیستی آن در حق مردم، مثل هر گروه مزدور ایجاد شده توسط اشغالگران کشور ما، بهانه ای برای تداوم اشغالگری شان است. حضور داعش در افغانستان بدون سیاست های توسعه طلبانۀ امریکا برای کشور ما و منطقۀ آسیای میانه، قابل تصور نیست.

۲. ۲۰ حمل ۱۳۹۶ش:  باشندگان  ولایت هلمند زیر ساطور گروه ارتجاعی طالبان به ستوه آمده اند. ملیشای درمانده زیر امر سران دولت مستعمراتی  ولسوالی های (ناوه، خانشین، دیشو، باغران، موسی قلعه و نوزاد) را کاملاً به طالبان سپردند. گروه طالبان شهر لشکرگاه را در محاصرۀ خود در آوردند. باشندگان شهر لشکرگاه  از بلند رفتن بهای مواد اولیه در بازار شکایت دارند و از پیامد جنگی، و وحشت طالبان سخت در هراس اند. دولت پوشالی مستعمراتی در فساد اداری، تجمل  و بی عملی غرق است. چون دولت مزدور کابل هیچگونه  پایه و تأئید مردمی ندارد و از حمایت مردم محروم است، بناءً با دلهرۀ طالب و اعمال فشار اقتصادی ــ امنیتی می خواهد باشندگان محل را زیر تهدید قرار داده تا مردم مجبور شوند از دلقکان دولت مستعمراتی دفاع نمایند و این کمبود های ذاتی خود را کاهش دهد.

۳. ۲۰. حمل ۱۳۹۶ش: ولسوالی  موسی قلعۀ ولایت فراه در محاصرۀ طالبان گیر مانده است. از نظر اشغالگران کشور ما، تداوم  جنگ و نامنی در افغانستان یعنی تداوم سلطۀ سرکوبگر اشغالگران امریکائی و ناتوئی. این نیرو های متجاوز و اهرمنی در همکاری سران دولت مستعمراتی و برخی سازمان های استخباراتی دول ارتجاعی منطقه و همسوئی باند های ارتجاع اخوانی اعم از طالبان، داعشیان و تنظیم های جهادی اخوانی جنگ های نیابتی را در افغانستان سازماندهی می کنند. این جنگ زادۀ تخالف و  تبانی ارتجاع منطقه، بازیگران منطقه ئی و اشغالگران امریکائی و غربی است. بار ها دیده شده است که بر اثر کارکرد همین سیاست تضاد و تبانی در ولایات تریاک خیزی مثل هلمند، حاکمیت در سطح منطقه، ولسوالی و روستا ها از یک حاکم ستمگر به دست حاکم ستمگر دیگری افتاده و مردم بی دفاع مزۀ سلطه گری هر دو را چشیده اند.

۴. ۲۰حمل ۱۳۹۶ش: اشرف غنی رئیس دولت مستعمراتی در یک نشست خبری  اجازه نداد که خبرنگار تلویزیون طلوع سؤال خود را مطرح نماید که بعداً گارد های  اشرف غنی خبرنگار را تهدید به مرگ کردند.  باید گفت که در همین نشست، خبرنگار شبکۀ "الجزیره" سؤالی را به زبان انگلیسی مطرح کرد که  غنی به زبان انگلیسی به جواب وی پرداخت. خبرنگاران در مورد تبصره داشتند که اشرف غنی از ترامپ رئیس جمهور امریکا  تقلید می کند.  اینست آزادی بیان  که از بام تا شام سران دولتی مستعمراتی زمزمه می کنند، ولی خود به آن باور ندارند و ناقض آنند. اشغالگران امپریالیست عوامفریبانه از آزادی بیان دم می زنند و به مزدوران شان مثل غنی نیز دیکته می کنند. می بینیم که اشرف غنی رئیس دولت مستعمراتی با پیروی از فرهنگ اربابان استعمارگرش، تمایل خود را در برابر زبان انگلیسی نشان داده به جواب می پردازد، ولی به زبان دری جواب نمی دهد.
این برخورد غنی تفرعن مستعمراتی ایست که تفرعن استعماری استعمارگران را در سرزمین های مستعمره، به ذهن متبادر می سازد. استعمار گران در تاریخ طولانی استعمار پیوسته تلاش ورزیده اند تا به خورد و حقیر ساختن شخصیت انسان کشور مستعمره پرداخته و بدین وسیله او را از هویت فرهنگی و احساس آزادگی اش بی بهره سازند.
استعمارگران این شیوۀ تحقیر فرهنگی را به مزدوران شان در سلسله مراتب اداری حاکمیت های مستعمراتی و در سلسله مراتب ساختار اجتماعی انتقال می دهند. مزدوران استعمار  در رأس یا بدنۀ نظام های مستعمراتی و نیمه مستعمراتی همین میراث شوم استعماری یعنی کبر و نخوت را در برخورد با هموطنان شان به کار می گیرند و شخصیت آنها را حقیر می شمارند. مثال های فراوان این تفرعن را به حیث یادگار و میراث شوم استعمارگر انگلیس در سلسله مراتب اداری دولت و ساختار اجتماعی سرزمین هندوستان به وضوح می توان دید(برخورد بالائی با پائینی و تحقیر پائینی).
برخورد اخیر  غنی مزدور استعمار امپریالیستی در مقابل هموطنش یعنی خبرنگار تلویزیون طلوع، برخوردی متفرعنانۀ و برخوردش در مقابل خبرنگار تلویزون "الجزیره" متعلق به اربابانش، از بعد فرهنگی برخوردی مزدور منشانه بوده است. مهم است که خبرنگار تهدید شدۀ طلوع و سائر خبرنگاران افغان که در این بخش نیروی کار شان را می فروشند، این خط قرمز های استعماری  و این سیاست "تفرعن مستعمراتی" سران دولت مزدور استعمار را بدانند. این مزدوران از نوع غنی و امثالش، در عین وطن فروشی و بیگانه پرستی، در مقابل مردم خود؛ خودکامه، خیره سر، و متفرعن اند.

۵. ۲۰حمل ۱۳۹۶ش: در اثر حمله گروه داعش بالای مرکز ولسوالی درزاب ولایت جوزجان دو پولیس زخم  برداشتند و ۴ پولیس دیگر در اسارت داعشیان درآمدند . در نتیجۀ این حمله، صدها خانواده  خانه  و کاشانۀ شان را ترک کرده و به محلات امن پناه بردند.
امپریالیست های اشغالگر امریکائی و ناتوئی برای رسیدن به اهداف ستراتیژیک خود در منطقه، وجب وجب کشور ما را توسط نوکران بومی شان به جهنم انسان ها مبدل کرده اند. جنایتکاران اخوانی وابسته به امپریالیسم به اشارۀ امپریالیسم آنقدر در جنایت غوطه می زنند که در هیچ مکان و زمانی در تاریخ بشریت  کمتر تکرار شده است.  دهاره های اخوانی سر به فرمان امپریالیسم، ظاهراً در مخالفت با آن موج موج می آیند، جنایت می کنند، رنگ می بازند و رنگ می گیرند. گاهی جهادی اند، گاهی طالبی و گاهی داعشی . اما با رنگ گرفتن و رنگ باختن نمی شود که گروه های ارتجاعی و اجیر تغییر ماهیت دهند، زیرا خصلت منحوس و پلید عقبگرایی و مزدورمنشی شان تعویض نمی شود. 

۶. ۲۱ حمل ۱۳۹۶ش: دو کارمند مرکز عدلی و قضائی مبارزه با فساد اداری دولت مستعمراتی  در منطقۀ چهار راهی قمبر شهر کابل با تیر اندازی یک زن مسلح  ناشناس کشته شدند. قتل این دو مفسد، یا زادۀ تضاد های درونی رژیم است، یا کار بستگان قربانیان آن دو کارمند. دولت مستعمراتی متشکل از بوروکرات های فاسد، باند های مافیائی، قاچاقچی ها، فساد پیشگان، جواسیس کشور های منطقوی و جهانی، روسیپگران، رشوه خواران و ... می باشند. اکنون سران دولت مستعمراتی شعار عوامفریبانۀ مبارزه با فساد اداری را زیر فشار لانه های اسعتماری امپریالیستی سرداده اند. ولی یک چیز مسلم است که  این دولت  و لو با اکراه مبارزۀ ضد خود را به هیچ وجه اجازه نخواهند داد، زیرا در آن صورت کسی در این دولت بی اتهام نمانده و تبرئه نخواهد شد و در نهایت به نفع استعمار هم نیست.

۷. ۲۱حمل ۱۳۹۶ش:  به گزارش "آریانا نیوز" در نتیجۀ برخورد موتر نیرو های پولیس با ماین کنارجاده در ولسوالی چمتال ولایت بلخ، ۹ پولیس پوشالی کشته و ۴  تن دیگر زخم برداشتند. انسان های مجبور این سرزمین که از فرط فقر و بیکاری، به خدمت اشغالگران امریکائی و ناتوئی و ادارۀ مستعمراتی آنان درآمده اند، مواد سوخت ماشین جنگی آنان اند و روزمره در خدمت دشمن کشته می شوند. مرگ سربازان مفلوک و اجیر پولیس و اردوی پوشالی، برای استعمار و دلقکان دولت مستعمراتی و باند های اخوانی ــ مافیائی کشور ما ارزشی ندارد. این مهم نیست که هر روز در سراسر کشور ما چند نفر توسط کی ها کشته می شوند، مهم این است که این دلقکان مولود استعمار بر اورنگ چهار روزۀ بردگی( سریر ریاست، امارت و خلافت) تکیه زده و ماشین جنگی استعماری خون ببلعد و به پیش رود!

۸. ۲۳ حمل ۱۳۰۶ش: در اثر یک حملۀ انتحاری در ساحۀ مرادخانه نزدیک کاخ مستعمراتی، در فاصلۀ ۵۰ متری حوزۀ دوم امنیتی شهر کابل ۵ کشته و ۱۰  دیگر زخم برداشتند. کشته شدگان و زخمیان افراد غیرنظامی بودند. گروه های  دد منش  مزدور طالبی، داعشی و گلبدینی تهی از انسانیت اند. اینان همانند حیوان درنده به جان انسان های در بند، مطلوم و بی نوا افتیده اند. معلوم می شود که این قاتلان شرف، وقار حیثیت، شعور، تفکر، و همه چیز خود را در خدمت استعمار گذاشته اند. این وحشیان لحظه ئی هم به خود نمی آیند که آخر آدمیزاد اند و چرا این کشور را به مسلخ انسان های محروم، مظلوم مبدل کنند؟ چرا به جای کشتن مردم، در مقابل اشغالگران متجاوز و مزدوران ارگ کابل برنمی خیزند و سلاح شان را نشانه نمی گیرند؟  این قاتلان چنان مغز شوئی شده اند که همه ارزش های انسانی و افغانی شان را باخته اند.

امپریالیسم و ارتجاع دشمن بشریت اند!