همکار خـبـری خـروش رعـد
۲۱ جولای ۲۰۱۸
(۶۵)خــبــر هــای افـغـانـستـان
خــبــر و نــظــر
۲۰ سرطان ۱۳۹۷ش: گروه مکتب سوز طالبان یک باب مکتب ابتدائیۀ دخترانه و یک باب مکتب پسرانه را در روستای شولک ولسوالی محمد آغۀ ولایت لوگر به آتش کشیده و با ایجاد فضای تهدید و ارعاب، ۷۵ باب مکتب دیگر را به روی شاگردان مکاتب در سراسر ولایت لوگر بستند.
در این شکی نیست که گروه طالبان همانند دیگر پیشوایان جاهل اخوانی اسلامیست شان ضد دانش، علم، معرفت بوده و مکتب سوز، تیزاب پاش و معام و متعلم کُش اند، اما مسأله به این سادگی و صرف محدود به این جهالت جهال طالبانی ــ اخوانی خلاصه نمی شود. اخوانی های تنظیمی قبل از طالبان نیز با آمدن شان از پاکستان در همان سال های اولیۀ جنگ ضد تجاز روس اشغالگر، مکاتب مشهور کشور را سوختانده، ویران و تاراج کرده و معلم و متعلم را در سراسر ولایات کشور تهدید کردند. هم در زمان مجاهدین تنظیمی سنی و شیعه و هم در زمان طالب و داعش، علاوه از دانش ستیزی جاهلانۀ ذاتی این گروه های مرتجع، عوامل دیگری در این مکتب سوزی نقش داشته و تا امروز ادامه یافته است.
مؤسسات عام المنفعۀ یک کشور مثل زیرساخت های اقتصادی شامل مراکز و ابزار تولیدی، شاهراه ها، جاده ها، پل ها، نیروگاه ها و سد های آب، انبار ها؛ مکاتب، کتابخانه ها، دانشگاه ها، شفاخانه ها و کلنیک ها، آثار تاریخی و فرهنگی، مهمانسرا ها، ثروت های نهفته در معادن و غیره بنا ها و تأسیسات در قلمرو یک کشور؛ جزء منافع ملی آن کشور شمرده می شود. حراست از این تأسیسات، حراست از منافع ملی است و این وجیبۀ نیرو های ملی و شبه ملی در یک کشور است. هرگونه آسیب رسانیدن به این مؤسسات عام النفعۀ و داشته های یک کشور، صدمه رسانیدن به منافع ملی و سرمایۀ ملی کشور محسوب می شود.
هر فرد یا نیروی سیاسی ملی با هر دیدگاه فکری ــ فلسفی، حُب وطن دارد و مینهدوست و مردم دوست است. حب وطن فرد یا یک نیروی سیاسی، مذهبی و نظامی را از صدمه رسانیدن به منافع ملی و ثروت مشترک باشندگان آن سرزمین بازمی دارد و به جای آن، حراست از چنین منافع را در وی برمی انگیزاند. در مورد افراد یا نیرو های میهن فروش، مزدور بیگانه و خود فروش، عکس این موارد مصداق خود را می یابد. هر انسان یا نیروی سیاسی، با هر نوع اعتقادی، اگر حُب وطن ندارد و مینهدوست نیست، به سهولت می تواند در خدمت به اجانب مغرض و متجاوز درآید و استخدام شود. در چنین صورتی این نیروی استخدام شده خود را ملزم به حراست از منافع ملی نمی داند و به همین سهولتی که در خدمت غیر درآمد، به این گونه تأسیسات کشور خود زیان می رساند.
در روشنی این توضیح مختصر، درمی یابیم که اعمال روزمرۀ تخریبی فوق الذکر توسط طالبان و قبل از آن تنظیم های اخوانی مثل ویرانی و غارت مکاتب، فابریکه ها، پل ها بند های برق، کانال ها، کتبخانه ها، کلنیک ها، آثار تاریخی موزیم، ویرانی پیکره های بودا در بامیان، انفجار و انتهار در آماکن عمومی، ترویج مواد مخدر و سائر اعمال شنیع آنان در حق مردم و منافع ملی ما، دلالت بر بیگانگی این نیرو ها با حُب وطن و منافع ملی مردم ما داشته و دلالت بر بیگانه پرستی و مزدوری این نیرو ها دارد. شعار "دوستی افغان ــ شوروی" در اوج توحش استعماری روس اشغالگر توسط «خلق و پرچم» و مکتب سوزی گروه خودفروختۀ طالبان در کشور اشغالی ما، بر مزدوری این دو گروه اجیر دلالت دارد.
مکتب سوزی طالبان، افزون بر جهالت ذاتی و دانش ستیزی این گروه وحشی و مرتجع، در منافع آزمندانۀ جئواکونومیک اجانب مغرض و متجاوز در نقش سازندگان و اربابان این گروه مزدورکه در عین تحت اشغال بودن کشور ما فرصت طلبانه دنبال منافع پلید شان اند و جنگ نیابتی را مدیریت می کنند و طالبان را به مثابۀ ابزار منفعل این جنگ سازماندهی و گسیل داشته اند، نهفته است. یک انسان یا گروه ملی و میهندوست این اعمال تخریبی و ویرانگرانه و دانش ستیزانه را در حق وطن و اولاد وطن انجام نمی دهد. این گونه اعمال تخریبی، ساقط ساختن هستی مشترک ملی ما از ریشه اش است، این در حکم زدن تیشه به پای خود است و تحت هیچ عنوانی نه قابل توجیه است و نه اغماض،. این اعمال میهنفروشانه و جنایتکارانۀ طالبان در یک کشور تحت اشغال، به جای تقویت مقاومت ملی، تضعیف آن و تمدید عمر استعمار و زمان اشغال کشور است و ریشه در ماهیت سراپا ارتجاعی و مزدوری گروه طالبان و گروه های مشابه آن، دارد. این اعمال شنیع و خودفروشانۀ مزدوران طالب به قدری کافی و گویا اند که جائی برای اگر و مگر باقی نمی گذارد.
۲۰ سرطان ۱۳۹۷ش: از اثر خشکسالی، کمبود آب آشامیدنی در شهر کابل به یک بحران بزرگی در زندگی کابلیان مبدل شده است، زیرا در ظرف یک سال ۳۲ میلیون متر مکعب آب از طریق ۲۱۳ حلقه چاه عمیق و نیمه عمیق دولتی و شخصی تنها در شهر کابل حفر شده، به مصرف می رسد. در نتیجۀ مصرف زیاد آب زیرزمینی، سطح آب به ۱۵ متر پائین رفته است. دولت مزدور و شاریدۀ کابل در این مورد نه کدام برنامۀ پیشگیرانۀ قبلی داشته و نه فعلاً کدام برنامه ای برای احیاء آب و حل مشکل دارد.
سران دولت مستعمراتی که پلید ترین، خائن ترین، خود فروخته ترین فرزندان ناخلف این وطن اند که در پی کسب سود در ازای خیانت، همکار امپریالیسم اشغالگر کشور شان شده اند. حتی عده ای از آن ها سرمایه داران کمپرادوری اند که با زد و بند های پنهانی جاسوسی و سرمایه گذاری در بخش های مخابرات، انرژی، ساختمانی و واردات انحصاری اقلام عمده؛ قاچاق مواد مخدر، تاراج معادن، قاچاق اسلحه، زمین خوری، غصب مالکیت های دولتی، رشوه و اختلاس و...، صاحب زندگی و آرگاه و بارگاه های فرعونی شده اند.
این کمپرادوران و نودولتیان از راه رسیده ده ها عراده موتر، بادیگارد ها، پارک ها، باغ های تفریحی و جاده ها و موتر شوئی ها دارند که همه و همه به منابع آب مستقل ضرورت دارد. علاوه از این، در نواحی مختلف شهر کابل شرکت های آبرسانی شخصی سرمایه گذاری دارند که به شکل خُرده و عمده با قیمت گزاف آب را بالای مردم در محلات فقیر نشین و منازلی که عمدتاً بدون نقشه و نل دوانی اند، به فروش می رسانند. طی این ۱۷ سال سران دولت مزدور از ادای مسؤولیت آبرسانی و خدمات رفاه عامه مثل سائر بخش ها و خدمات، طفره رفته اند. سران و مسؤولان دولت مزدور کابل علاوه از خیانت به میهن و خدمت به اشغالگران، رقابت و مسابقه بر سر قدرت پوشالی و حفظ و تقویت جناحی؛ مصروف جمع آوری پول های کلان قرارداد های پروژه های بیرونی و جاسوسی، رشوه و اختلاس و فساد بوده اند.
۲۰ سرطان ۱۳۹۷ش: در اثر درگیری گروه طالبان با نظامیان دولت مستعمراتی در منطقۀ میملی ولسوالی خوگیانی ولایت ننگرهار، شش غیرنظامی جان باختند.
جرثومه های اسلامیست اخوانی تنظیمی، طالبی و داعشی از دیروز تا امروز با هر نام و نشانی که خود را آرایش دهند، عملکرد روزمرۀ آنان بر ماهیت ستمگرانه، ارتجاعی، مزدوری، بردگی و خیانتکارانۀ شان شهادت می دهد. طی چهل سال اخیر در کشور ما و در تاریخ اخوان المسلمین مصر، جماعت اسلامی پاکستان و سائر افراطیون اسلامی از شمال افریقا گرفته تا شرق میانه و آسیای جنوبی ــ مرکزی، کسی سراغ ندارد که این گروه های اخوانی و بنیادگرا در عین مرتجع بودن تا مغز استخوان، غیروابسته بوده و دُم آنان زیر پای استعمارگران انگلیسی و امریکائی نبوده باشد و خود آنان ابزار بی ارادۀ امپریالیسم نبوده باشند. گروه های فاشیست طالبان و داعشیان همانند اسلاف جهادی تنظیمی شان، از همین قماش اند.
تا اشغالگران و مزدوران دولتی و غیر دولتی شان بر گوشه گوشۀ کشور و بر زندگی مردم عذابدیدۀ ما حاکم باشند و بر اعمال جنایتکارانۀ شان ادامه دهند، توده های بی نوا و تحت ستم کشور ما از شر آنان و مظالم شان در امان نبوده و غیرنظامیان هر روز و در هر گوشۀ کشور قربانی ستم و جنایت این دار و دسته و اربابان امپریالیست و مرتجع بیرونی شان خواهند شد. رهائی از شر این دو نیروی اهریمنی، یعنی امریالیسم و ارتجاع، هم روشن است: برانداختن سلطۀ خونین هر دو!