اسعد سوری
۲۶ جنوری ۲۰۱۷



رهبر ستارۀ تابناک فراراه جنبش انقلابی و مترقی

صفحات تاریخ پرافتخار و شکوهمند کشورعزیز ما در حدود بیش ازیک قرن متجلی مبارزات قهرمانانه و حماسی مردم آ زادۀ ما است. پیکار آزادیخواهانه و استقلال طلبانه خلق غیور ما برضد استعمار و ارتجاع داخلی حماسی، پرافتخار، شکوهمند، نیرو دهنده و الهام بخش است. شهرت جهانی سلحشوری و آزاد منشی خلق ما در بین ملل جهان ناشی از همین ویژگی های برازنده و مفتخرانه است.

بدیهی است که هر انسان محصول زمانه و شرایط محیط اجتماعی خود است. "رهبر" که در یک خانوادۀ مبارز و ضد استبدادی چشم به جهان گشوده و در متن جنبش آزادیخواهانه و مترقی بزرگ شد، با استشمام هوای جنبش مشروطیت و جنبش انقلابی و مترقی دهۀ چهل به همراه برادر قهرمان و استورۀ مقاومت بی بدیل به سیاست رو آورد. به یُمن قریحه و استعداد فوق العاده اش به زودی توانست به عمق مسائل و رویداد های سیاسی کشورش پی ببرد، آگاهی و دانش سیاسی خود را با انتباه از جریانات سیاسی در حال فعالیت آن زمان بالا ببرد. وی با کسب دانش انقلابی مترقی در بین انقلابیون نامور کشور حائز مقام بلندی گردیده و به نوبۀ خود بر دیگران و همرزمان خود اثر گذاشت. وقار، درایت، شهامت، علوی همت و مهمتر از همه دانش و دید بلند سیاسی او بر رشد و آگاهی سیاسی سامائی ها و سائر سازمان های مترقی اثری دیرپا و ماندگار گذاشته است . مشعل آگاهی سیاسی و انقلابی او تا هم اکنون رهنمای راه مبارزان کشور است. او ازذخصال برجسته و عالی یک رهبر انقلابی برخوردار بود. آگاهی او از مسائل جنبش انقلابی و جنگ آزادیبخش ملی و همراه قابلیت های بیکران دیگرش ضامن رشد و اعتلای سازمان ساما شده است.

سال ۱۳۶۰ سال دشوار و پرمخاطره برای سازمان ما بود. یعنی هم از لحاظ شهادت رفقای قهرمان و جانباختۀ سامائی و هم به نسبت رسوخ افکار انحرافی لیبرالی و تسلیم طلبانه در سازمان، مشکلات بغرنج زیادی را به بارآورده بود. بناءً وظائف و کار های متعددی پیش روی سازمان قرار داشت که بایستی به موفقیت انجام می گرفت تا سازمان از غرق شدن در منجلاب لیبرالیسم و اپورتونیسم و تسلیم طلبی زادۀ آن بستر انحرافی فکری، نجات داده می شد. در بحبوحۀ چنان شرایط دشوار و سرنوشت ساز "رهبر" با اعتقاد به پیمان خونین و ناگسستنی که با مردم خود علیه ارتجاع و امپریالیسم بسته بود، به مثابه سکاندار چیره دست به تدویر کنفرانس سرتاسری سازمان در قوس سال ۱۳۶۲ اقدام متهــورانه نمود. زیرا که چیرگی بر مشکلات را در گرو وحدت فکری اعضای خبره و صاحب نظرسازمان می دید. در جریان کنفرانس، وی اعضای شرکت کننده را با مسائل موجود و سنت های گذشتۀ سازمان آشنا نمود. در پایان کنفرانس به خاطر نقش ارزنده اش در پیشبرد و سر و سامان دادن امور سازمان به حیث رهبر سازمان برگزیده شد. اقدامات پیگیر و درخشان او در رشد و تثبیت سازمان نقش برازنده و به سزائی ایفاء کرد. این بنوبۀ خود درس بزرگی برای اعضای سازمان ما بوده است.

او در آن شرایط دشوار که سازمان زیر ضربات سنگین و پیاپی قرار گرفته و همچنان به دست کسانی افتاده بود که از تمام سنن انقلابی ساما تنها نام آن را به دروغ یدک می کشیدند، با روحیۀ سرشار از سازندگی در جهت ترمیم ضایعات و بازسازی نیرو ها و تدارک امکانات به خاطر رشد و اعتلای سازمان تلاش خستگی ناپذیر نمود. او د ربد ترین شرایط با قلب آگنده از عشق به انقلاب و مردم با امیدواری تمام سرفرازانه در راه بزرگی که رهبران سازمان و به ویژه مجید بزرگ آغاز کرده بودند، استوارانه گام برمی داشت و در این راه با

شجاعت و دلاوری تمام استوارانه پیش رفت و به خاطر آزادی، عدالت اجتماعی راستین و نابودی استثمار فرد ازفرد آگاهانه و سرفرازانه جان باخت و به جاودانگی پیوست. مع الوصف این که در کنفرانس سرتاسری، " رهبر " مسألل تسلیم طلبی را به طور همه جانبه مورد تجزیه و تحلیل قرار داد و زوایای تاریک این پدیده شوم را روشن نمود و رسالۀ آموزندۀ" تسلیم طلبی در قلمرو مبارزه و بقاء " را به مثابۀ یک سند علمی و تحقیقی به جنبش انقلابی کشور به یادگار گذاشتۀ ولی بازهم پس ازتجاوز و اشغال کشورعزیز ما توسط امپریالیسم امریکا و متحدانش در سال ۲۰۰۱ میلادی با نمایش دموکراسی کذائی این توهم را در بین عده ای از سامائی ها و سائر انقلابیون مترقی به وجود آورد که گویا در پیآمد این دگردیسی ها، امپریالیسم جانب مردم را گرفته و علیه فئودالیسم قرار خواهد گرفت. برخلاف این تصور نادرست و اغواگرانه، سامائی های وفاداربه راه پیشکسوتان شان بلافاصله طی اعلامیه ای زیر عنوان " امریکا یی ها در افغانستان باد کاشتند، و توفان دروخواهند کرد" این توهم را به دور افگندند و با صراحت اهداف شوم اشغالگرانۀ امپریالیست ها را برملاء نمودند. رویداد ها و حوادث بعدی حقانیت ادامه دهندگان راه بنیانگذاران ساما را به اثبات رسانید، زیرا که ساختار سیاسی دولت وابسته به امپریالیسم، ترکیبی است از نمایندگان سیاسی بورژوازی کمپرادور و فئودال سازشکار و وابسته و خود این دو طبقۀ ارتجاعی در نقش پایگاه اجتماعی امپریالیسم متجاوز عمل کرده اند.

تغییرو تعویض سیاست ها و آرایش نیرو های نظامی بگونۀ کنونی که ادعای خروج نیرو های اشغالگر نظامی امریکائی و متحدان ناتوئی اش جار زده می شود، ناشی از درماندگی اقتصادی و سیاسی امپریالیسم در سطح جهان و منطقه است. علی رغم خروج بخشی از نیرو های امریکائی و شرکای امپریالیست و مرتجعش، تداوم حضور ولو محدود این سربازان اشغالگر در افغانستان در یکی دو و یا چند پایگاه نظامی و مراکز استخباراتی، هرگز به معنای پایان اشغال کشور ما نبوده و کشور ما وضعیت نیمه استعماری قبل از کودتای هفت ثور ۱۳۵۷ش را حائز نمی گردد. تضاد عمدۀ خلق ما کماکان با اشغالگران امپریالیستی و وابستگان شان یعنی فئودالیسم و کمپرادوریسم متحد آن تداوم می یابد. نیرو های انقلابی با درک دگرگونی های کنونی باید تحلیل و بررسی علمی از اوضاع را مد نظر خود قرار داده و این فراخوان آموزندۀ " رهبر" را عملی سازند که می گوید: " شرایط جدید از خود تضاد ها، حرکت ها و امکانات مبارزاتی جدیدی را بیرون خواهد داد و با به دست گرفتن شیوه های تحلیل علمی، استواری در مبارزه و قبل ازهمه و بیش از همه با انقلاب در درون خود ما، قادر خواهیم شد در پشاپیش حرکت توده ئی خود بایستیم و با تسریع میلاد حرکت نوین، آن را به سرمنزل واقعی برسانیم. و به امید آنروز".

"هزاران هزار شهید جان خود را در راه خلق قهرمانانه فدا کرده اند. بگذار درفش آن ها را برافرازیم و در راهی که با خون آنها سرخ شده است، به پیش رویم!"

مرگ بر امپریالیسم اشغالگر امریکا و سائر شرکای تجاوزش!

مرگ برقاتلان رهروان راه آزادی , دموکراسی و عدالت اجتماعی!

پررهرو باد راه جانباختگان انقلابی!