سازمان آزادیبخش مردم افغانستان(ساما) (بازنشر)
۰۷ اکتوبر ۲۰۲۱




توالی هفتم اکتوبر در تداوم اشغال امپریالیستی افغانستان

دهۀ هشتاد میلادی دهۀ جنگ مقاومت ملی مردم افغانستان در برابر تجاوز و استیلای سوسیال امپریالیسم اشغالگر روس است. در میادین این جنگ نابرابر، شکست و فروپاشی متجاوز بدون تردید به نام مردم سلحشور افغانستان به خط زرین نوشته شده است. به نسبت تجاوز سوسیال امپریالیسم متجاوز روس به کشور ما، افغانستان به یکبارگی به کانون تخاصمات و محراق تضاد های امپریالیستی مبدل شد.
امپریالیست های غربی در هیئت سازمان نظامی ناتو به سرکردگی امپریالیسم غدار امریکا در اوج جنگ سرد میان دو بلاک امپریالیستی، در پی انتقام، فرصت طلبانه از مقاومت ملی خلق به پا خاستۀ ما در برابر اشغالگری سوسیال امپریالیسم و از موقعیت حساس سراتیژیک و جیوپولیتیک افغانستان برای زدن رقیب روسی و تبدیل کردن افغانستان به ویتنام روس اشغالگر سود جستند.
در گرماگرم حدت یابی این تضاد ها و تخاصمات، امپریالیست های رقیب غربی با سرمایه گذاری و بسیج سیاسی، اجتماعی، ایدئولوژیک، نظامی و اقتصادی در مقاومت ناهمآهنگ مردم ما بر بستر ناهمگون اجتماعی و سیطرۀ فرهنگ ارتجاعی، به مرور توانستند تا رستاخیز خودجوش توده های ناآگاه و نامتحد مردم کشور علیه اشغالگری متجاوز روسی و حاکمیت مستعمراتی ایادی میهن فروش "خلقی ــ پرچمی" آن را از مسیر و اهداف اولیۀ آزادیخوهانۀ آن منحرف ساخته و آن را با اهداف و مکانیسم یک جانب جنگ سرد کانالیزه کنند. امپریالیست های مداخله گر و استیلاءگر امریکا و ناتو در تبانی با ارتجاع منطقه و بومی کشور ما، توانستند با این تمرکز و سرمایه گذاری، رهبری جنگ را به دست گرفته و بالاثر، سرنوشت کشور و مردم و نتیجۀ شکست متجاوز روسی را از دستان مردم ما بربایند و نبض تکامل اوضاع را تا امروز ــ و تا فردا ها ــ در دست داشته و تکوین و تکامل بعدی رویداد ها را آگاهانه و عمدی اداره کنند و مطابق به اهداف جهانخوارانه و سلطه گرانۀ شان سمت و سو بدهند.
پس از شکست تجاوزکاران روسی و فروپاشیدن ارکان امپراتوری آن در اوائل دهۀ نود میلادی، عمدتاً متأثر از شکست ستراتیژیک شان در آوردگاه افغانستان، رویداد ها به گونه ای رقم خورد و اوضاع جهانی تکامل یافت که مشخصۀ آن ایجاد آن وضعیت و خلاء ئی بوده است که به نفع امپریالیست های مهاجم امریکا و ناتو تمام شد. در آن وضعیت پیش آمدۀ جدید، امپریالیست های حریص امریکا و ناتو در پی یک تهاجم همه جانبۀ ایدئولوژیک، سیاسی، اقتصادی، نظامی و استخباراتی به سوی شرق و جنوب؛ پس از دو دهه تمهید غدارانه، گذاشتن گام های مقدماتی و چیدن مهره ها؛ سرانجام در هفتم اکتبر سال ۲۰۰۱م با نمایاندن چهرۀ پلید عریان شان، به اشغال افغانستان و اِعمال جنایت در حق مردم آن، دست یازیدند.
این تجاوز و اشغالگری عریان نظامی امپریالیسم، به مستعمره شدن مجدد کشور ما، سلب استقلال و حاکمیت ملی مردم، تباهی کشور و مردم و غارت و بربادی داشته های مادی و معنوی ما منجر شده است. با حلول امروز؛ این اشغالگری، کشتار، سبعیت، ویرانگری و تاراجگری امپریالیست های اشغالگر امریکا و ناتو و مزدوران شان در حول ادارۀ مستعمراتی کابل؛ شانزده سال را در قفا گذاشت. کشور و مردم ما هنوز هم پس از گذشت این همه ماه و سال آزگار، در زنجیر جبر استعماری امپریالیسم بسته و گرفتار هستند و امپریالیست های اشغالگر کشور ما و قاتلان مردم ما باز هم در صدد تداوم اشغالگری و تشدید جنگ تحمیلی جنایتکارانه برای کشتار مردم و ویرانی مزید ساحت کشور ما و هکذا بابت سلطه گری، نقش آفرینی منطقه ئی و غارت داشته های منطقه؛ مصروف تدارکات جنگی اند.
این مدت شانزده سالۀ تجاوز و اشغال نظامی کشور ما افغانستان، دفتریست که هم عملکرد جنایتکارانه و سرکوبگرانۀ امپریالیسم و مرتجعان بومی همدستش را، و هم تقابل آزادیخواهانۀ مردم و نیرو های مردمی و آزادیخواه کشور ما را در اشکال مختلف در خود ثبت دارد.
امپریالیسم متجاوز و قاتل مردم ما و ایادی میهن فروش و ستمگر آن برای تحکیم سلطۀ جابر اسارتبار امپریالیسم و ستم طبقاتی نیرو های استثمارگر بر دوش خلق آزادۀ افغان، طومار طویلی از جنایت، قساوت، ستم، توحش و غارت علیه خلق ستمدیدۀ ما را در کارنامۀ ننگین شان دارند و اشغالگران کشور ما با ارتکاب این جنایات هولناک، رؤیای شیرین اشغال دایمی سرزمین دلیران را در سر می پروانند:
بمباران مناطق مسکونی، کشتار غیرنظامیان شامل زنان و کودکان، زندان و شکنجه، بیکاری ممتد و عمومی، گسترش فقر و فاقگی تحمیلی، تعطیل یا خصوصی سازی نهاد های تولیدی و خدماتی، انباشتن بازار های کشور از کالای وارداتی، تحمیل عناصر منحط فرهنگ تهاجمی غربی، شیوع ابتذال فرهنگی، تقویت ارتجاع سیاسی ــ فرهنگی، ازخودبیگانگی جوانان، ترویج مواد مخدر و اعتیاد گسترده، ظهور مافیا و ترویج و تقویت فرهنگ مافیائی در عرصه های اقتصادی و مناسبات سیاسی، ترویج عمدی فحشاء و هرزگی، ستمگری، زورگوئی استعماری، استثمار زحمتکشان، غارت منابع، تفرقه افکنی، مزدورپروری و چاکرنوازی توسط اشغالگران؛ و قتل و انتحار، ستمروائی، زورگوئی، دزدی، غارتگری، استثمار، آدم ربائی، تجارت مرگ، تجاوز جنسی، ستم بر زنان و دختران، سنګسار و هزار و یک جنایت دیگر توسط مزدوران امپریالیسم در ادارۀ مستعمراتی و بیرون از آن.
این است اهم کارنامه های جنایتبار شانزده سالۀ امپریالیسم و ارتجاع در کشور مستعمرۀ خونین تن و تاراج شدۀ ما.
در مقابل این ارادۀ زورگوی استعماری امپریالیسم و ستم پیشگی ارتجاع مزدور بومی؛ مردم افغانستان و عناصر و نیرو های دارای اصالت ملی، مردمی و انقلابی طی این شانزده سال؛ نفرت و انزجار عمومی مردم را در مقابل حضور اشغالگرانه و تجاوزکارانۀ امپریایسم تجاوزکار، جنایات هولناک آن، خودفروشی و ستمگری چاکران آن؛ در اشکال و با ذرایع گونه گون مثل تظاهرات و تجمعات اعتراضی، واکنش های مسلحانه و مجازات اشغالگران قلدر، پخش شبنامه ها، تبلیغات سیاسی ــ فرهنگی، پخش و نشر کتب و جزوه ها، ، نشر جراید چاپی، راه اندازی وبسایت ها، نشر اشعار میهنی و انقلابی، سخنرانی ها، فیلم ها و ویدئو های افشاءگرانه و روشنگرانه علیه نیات پلید و جنایات روزمرۀ امپریالیسم اشغالگر و مزدوران رنگارنگش؛ در شبکه های اجتماعی و غیره، تبارز داده اند. شایان تأکید است که این اشکال مستقل اعتراضی و مبارزاتی متنوع مردمی، هیچ ربطی و تعلقی به جنگ اجیران طالب از موضع ارتجاعی ــ استعماری، ندارد.
آری! این ها بوده اند اهم اشکال استقبال مردم افغانستان از اشغالگران، قاتلان، ستمگران و غارتگران متجاوز و دم و دستگاه چاکران ستمگر و مافیائی آنان.
یکی از حربه های کهنه و شناخته شدۀ استعماری امپریالیسم در کشور های مستعمره و تحت سلطه، سیاست تفرقه افکنی در میان مردمان بر پایۀ قومیت، نژاد، زبان و مذهب بوده است. امپریالیست های اشغالگر امریکا و ناتو در این مدت اشغال شانزده ساله در کشور مستعمرۀ ما نیز از این سلاح زنگ زده بر پایۀ سیاست حمایت موازی از مرتجعان قومی ــ مذهبی در مرکز و پیرامون ادارۀ مستعمراتی، سود جسته و به استخوان شکنی در میان مردم و پیروان مذاهب و ادیان پرداخته اند تا به زعم شان با ایجاد نفاق و شقاق در بین افغان ها، به تحکیم سیطرۀ جابر استعماری در کشور ما برسند. تفرقه افکنان بومی با هر نیت و انگیزه ای که در این وضعیت غم انگیز اشغالی کشور، مردم را علیه یکدیگر تحریک کرده و به جان همدگر بیندازند، دشمنان کشور و مردم با هم برادر افغانستان بوده و در خدمت اهداف استعماری امپریالیسم و ارتجاع منطقه قرار می گیرند، زیرا نتیجۀ این عمل شنیع به پارچه شدن پیکر واحد کشور و تضعیف ظرفیت مردمی انجامیده و بالاثر، راه را به اسارت ملی باز می کند.
امپریالیسم متجاوز برای حضور درازمدت اشغالگرانه در کشور ما، همزمان با پیشبرد جنگ جنایتکارانۀ تجاوزی، به جنگ و صلح با مزدوران رنگارنگش نیز پرداخته است. هدف از این جنگ و صلح با مزدوران، حفظ موقعیت اشغالی افغانستان برای طولانی مدت، تقویت جناح های قومی در ادارۀ مستعمراتی، تداوم تشنج و بی ثباتی در افغانستان و سرایت آن به ورای آمو دریا برای تحقق ستراتیژی سلطه گرانه و غارتگرانۀ امپریالیسم مهاجم امریکا و شرکاء در منطقۀ آسیای میانه بوده است. جنگ و صلح امپریالیسم متجاوز با مزدوران، هیچ ربطی به مردم افغانستان و داعیۀ صلح پایدار و شرافتمندانه بر پایۀ استقلال و حاکمیت ملی و اجتماعی مردم افغانستان، ندارد. در یک کشور مستعمرۀ تحت ستم امپریالیستی و انواع ستم مضاعف طبقاتی، جنسی و...، پای هیچ صلح و سلم اجتماعی و آرامش سیاسی ای در میان نیست.
آز آغازین سال های دهۀ دوم قرن بیست و یکم بدین سو، تضاد، رقابت و تمرکز میان بلاک های امپریالیستی غرب و شرق بر محور دو کانون داغ و متشنج نه چندان دور و جدا از هم ــ یکی سوریه در شرق میانه و دیگری افغانستان در آسیای میانه ــ اوج نوین و خطرناکی ګرفته است. در این دو گرهگاه، اهداف منطقه ئی قدرت های امپریالیستی مهاجم غربی و شرکاء با منافع آزمندانۀ امپریالیست های نقش آفرین شرقی و متحدان شان، با هم تلاقی مهیبی می کنند.
تبدیل شدن افغانستان مستعمره به گرهگاه تضاد های امپریالیستی در دوران "جنگ سرد جدید" و به میدان گاه تخاصمات، زورآزمائی و جنگ نیابتی امپریالیست های مهاجم سازمان نظامی ناتو، در رأس امریکا و قدرت های منطقه ئی امپریالیستی شرق و متحدان منطقه ئی هر دو بلاک امپریالیستی؛ آیندۀ تاریک تر و خونین تری را هوشدار می دهد. این جنگ کثیف تحمیلی و ارتجاعی نیابتی که مدتیست از کشور و مردم ما قربانی می گیرد، در صورت تداوم و گسترش؛ پیام مرگ، تباهی و ویرانی باز هم بیشتری به مردم و کشور ما و خلق های منطقه دارد.
تجارب خونین مقاومت ملی مردم دلیر ما در دهۀ هشتاد قرن گذشته در زمان اشغال افغانستان توسط روس اشغالگر و اتخاذ راه درست مقاومت و خط مستقل ملی و انقلابی به دور از نفوذ و تأثیر پذیری از سیاست های استعماری ــ ارتجاعی، توسط نیرو ها و رهبران ملی ــ مردمی ما در آن برهۀ خطیر تاریخ این سرزمین، به صراحت بیان می دارد که:
راه خروج از این وضعیت اسفبار مستعمراتی و این ورطۀ هولناک و اجتناب از این دام های پهن شده؛ نه همرهی با صلح استعماری ــ ارتجاعی امپریالیست های اشغالگر، نه هم جانبداری از هیچ اتحاد و بلاک متجاوز، متنازع و طماع امپریالیستی ــ ارتجاعی؛ بلکه در اتحاد و همرزمی نیرو های ملی، مردمی و مترقی و بسیج قاطبۀ مردم در اشکال ممکن، بیداری و پایداری در برابر توطئه های استعماری ــ ارتجاعی و سرانجام به دست گرفتن مقدرات ملی و اجتماعی مردم افغانستان با طرد سلطۀ ستمگر امپریالیستی ــ ارتجاعی، توسط خود مردم تحت زعامت مقتدر ملی ــ مردمی میسر است و بس. این رهبری باید طبق ضرورت ایجاد شده و مردم جفادیده آگاه، متحد و بسیج شوند. این یگانه راه رستگاری است!

مرگ بر امپریالیسم و ارتجاع!

مرگ بر مزدوران خودفروختۀ پیدا و پنهان استعمار از هر رنگ و قماشی!

مرگ بر تفرقه افکنان همدست امپریالیست های اشغالگر!

تفرقه افکنی با هر نیت و بهانه ای خیانت ملی است!

وحدت انقلابیون راستین و اتحاد ملی علیه اشغال کشور نیاز روز است!

یا مرگ یا آزادی!

سازمان آزادیبخش مردم افغانستان (ساما)

پانزدهم میزان ۱۳۹۶ش / هفتم اکتوبـر ۲۰۱۷م