جمعی از اعضای سازمان آزادیبخش مردم افغانستان (ساما)
۱۰ اپریل ۲۰۲۵
اعلامیۀ مشترک:
ادامۀ خیانت تسلیم طلبان و سودجوئی تسلیم طلبانه از نام مجید و ساما
گسترۀ جهانی در ادامۀ حاکمیت امپریالیستی، از طلیعۀ قرن بیست و یکم تا حال در تحت سلطۀ سرمایۀ غارتگر مالی شاهد تشدید تحرکات امپریالیستی، تهاجم همه جانبۀ بلاک امپریالیستی غربی، جنگ های تجاوزکارانه و ارتجاعی، صدور سرمایه در ابعاد وسیع، تولید و تجارت جهانی توسط غول های ملی و فراملی اقتصادی و مالی و دول حامی آنها بوده است. در متن این اوضاع وخیم، بشریت معذب شاهد بده و بستان امپریالیستی، جنگ های ارتجاعی مستقیم و نیابتی در چند کانون، اشغالگری نظامی، تمرکز نیرو های نظامی در پیرامون مناطق تبدار، ستمگری، استثمار نیروی کار جهانی، صدور سرمایه و کالا، صدور سلاح، غارت منابع کشور ها، فقر تحمیلی فراگیر، تخریب محیط زیست، سلب استقلال و حاکمیت ملی کشور ها و آزادی خلق های تحت ستم و دربند در اتحاد با شقی ترین ارتجاع بومی کشور ها و... بوده است.
از تحولات و آشفتگی اوضاع پرآشوب و نابسامان جهانی و منطقه ئی تحت حاکمیت امپریالیسم و ارتجاع برمی آید که تضاد های قدرت ها و محور های امپریالیستی و شرکای ارتجاعی شان در کل کسب حدت می کند ( کانون داغ شرق میانه با قلب خونین آن غزه، اوکراین، شرق دور و اقیانوسیه و به ویژه جنگ اقتصادی و بحران تعرفه، قلدری و سیاست اقتصادی تهاجمی دولت امریکا و... هر یکی از نمود های چنین حدت یابی است).
به رغم این که در حال حاضر بدیل مترقی مسلح علیه نظم امپریالیستی ــ ارتجاعی به اثر تشتت و ضعف در سطح جهانی از میدان نبرد طبقاتی و رهائیبخش غائب است، دگرگونی نظم مسلط جهانی به سوی آزادی ملی کشور ها و رهائی اجتماعی طبقات و اقشار تحت ستم و بهره کشی، از عُرضۀ طبقۀ کارگر جهانی، خلق های زحمتکش و پیشاهنگ انقلابی و آزادیبخش زحمتکشان تحت ستم ساخته است و بس. کلیه بدائل مبتنی بر مالکیت خصوصی، ستم و استثمار طی دور باطل صرف به تعویض و تحکیم زنجیر ها بر دست و پای ستمکشان و دست به دست شدن حاکمیت ارتجاعی ــ استعماری می انجامد.
سازمان آزادیبخش مردم افغانستان (ساما) در دامان اوضاع خطیر و متشنج منطقه ئی و جهانی در اوج جنگ سرد میان دو بلاک امپریالیستی، به رهبری زنده یاد مجید و به همت انقلابیون نامدار افغانستان 46 سال قبل میلاد پرآوایش را به دوست و دشمن اعلام داشت. از آن زمان تا امروز این سازمان با شرکت در نبرد مقاومت ضد استعماری علیه سوسیال امپریالیسم/امپریالیسم و شرکای بومی و غیربومی آن متجاوزان اشغالگر از موضع مترقی و رهائیبخش و رزمیدن علیه فرصت طلبان و انحرافات ایدئولوژیک ــ سیاسی تسلیم طلبانه از راه و آرمان مجید، کارنامه و ارثیه ای حاوی دستاورد های خیره کنندۀ مبارزاتی، کاستی ها، انحرافات و شکست های نظامی، در مبارزه با امپریالیسم، ارتجاع و انحراف را از خود به جا گذشته است؛ وثیقه ای که آبروی جنبش چپ انقلابی افغانستان بوده است. با این حال، ساما در نتیجۀ ضربات پیهم از بیرون و دورن بر پیکرش، رهبران تراز اول تئوری پرداز، سازمانده و خط دهندۀ آن در چندین نوبت توسط امپریالیسم و ارتجاع مورد ضربت قرار گرفته و خود سازمان دچار بی موازنگی شده، ولی زمانی به همت عالی اعضاء و کادر های سازمان دو باره سازی در خط مطروحه شده و زمانی دیگر منحرفان و فرصت طلبان حین سازش با امپریالیسم و ارتجاع (تسلیم طلبی ملی و طبقاتی) و ارتکاب خیانت ملی و تاریخی و گریز از پاسخدهی در اجلاس عالی سازمانی، به طور موقت اسم و آرم سازمان و اعتبار مبارزاتی مجید و ساما را ضمن رد برنامه و آئین نامۀ آن و عدول خیانتکارانه از مسیرت انقلاب و آزادیخواهی، سنگ ترازوی معامله گری و چانه زنی و چاکری خود ها با امپریالیسم اشغالگر، تکنوکرات ها و جنگ سالاران خائن (از جمله غنی ــ دوستم) و اخوانی های قاتل سامائی ها و سائر روشنفکران آنقلابی و آزادیخواه کشور، قرار دادند. ساما از همان بدو انحراف، ارتداد و خیانت این منادیان انقیاد ملی و شرکاء، تا همین حالا بیراهه روی و ترک راه و آرمان توسط این منحرفان به نفع استعمار ــ ارتجاع را به طور منظم، منطقی و با صلابت شلاق کش کرده است.
پس از شکست ستراتیژی اشغالگرانۀ امپریالیسم متجاوز و هزیمت شرمسارانه و افتضاح آمیز نیروهای اشغالگر و قاتل آن از افغانستان، امپریالیسم هزیمت یافتۀ امریکا با تأیید شرکای ناتوئی اش طی دسیسه ای استعماری ــ ارتجاعی، دولت پوشالی غنی را با داشته هایش همراه با مقدرات مردم افغانستان به دست مزدوران فاشیست طالبی سپرد. تازه واردان طالبی طی سه سال و نیم با حمایت بی دریغ و همه جانبۀ امپریالیسم و دول و مجامع ارتجاعی منطقه سر پا نگه داشته شده اند. گروه مرتجع و مزدور طالبان ضمن حراج منابع، گسترانیدن فقر عمومی، جنایت و شقاوت های تراز فاشیستی را در حق زنان و مردان بی حقوق، گرسنه و ستمکش کشور ما اِعمال کرده و مرتکب خیانت ملی شده است.
این در حالیست که اخیراً گزارش های شفاهی، افواهات و فراخوانی به گوش می رسد مبنی بر این که این تسلیمی های فراری خفته در آغوش امپریالیسم همراه با شرکاء و مؤیدان معدود شان در ادامۀ انحراف ایدئولوژیک ــ سیاسی تسلیم طلبانه و خیانت تاکنونی، در منتهای استیصال و شکست فکری، سیاسی و اخلاقی، بدون توجه به درد و رنج و مصائب بیشمار مردم ستمکش افغانستان، از در رقابت و به منظور کسب خرده امتیازاتی با سوء استفاده از اعتبار و بلند آوازگی مبارزاتی ساما و شخصیت های برازندۀ آن چون مجید، قیوم رهبر، سرمد و دیگر سرو قامتان جاوید سامائی، می کوشند در ازای ریختن این دُر و گوهر گرانبها در پای خوک ها (ارتجاع ــ استعمار)، در منتها الیه صف طویل ارتجاع و در گوشۀ خوان یغمای ارتجاعی ـ استعماری جایگاه حقیر و شایستۀ خود را همسنگ با وزن ناچیز شان برای ریزه خواری احراز کنند.
سابقۀ تسلیم طلبی باند مطرود و مردود از ساما، از خم شدن در پای جلادان زمان مثل مسعود ــ دوستم و همکاسگی با اخوانی های شریر و وطن فروش شورای نظاری مسعود ــ ربانی در «جلسۀ جبل السراج» و اخد مقدار هنگفت پول؛ از استقبال از اشغالگران و قاتلان خلق؛ از دویدن نفس سوخته در رکاب خلیلزاد از کابل تا هرات؛ از دادن اسرار ملی به اشغالگران در ازای پول؛ از چاکری و کمپاین برای تیم "غنی ــ دوستم"؛ از سرهم بندی جرگه های تسلیم طلبانه تا شرکت در جلسات حقیر دریوزگان در ویانا با اخوانی های باند وطن فروش و مرتجع نوچۀ مسعود جلاد (احمد مسعود) و همنشینی با خائن ملی سپنتا و رقصیدن به ساز دهل تسلیم طلبانۀ او، ادامه داشته است.
به دلیل عدول مطرودان باند مرکزیت اخراجی و شرکاء از موضع ایدئولوژی و خط مشی سیاسی ساما از موضع تسلیم طلبانه؛ به دلیل پای گذاشتن بر برنامه و آئین نامۀ سازمان و نداشتن شرایط عضویت در ساما؛ به دلیل گذشت تاریخی به سود امپریالیسم اشغالگر و قاتل و ارتجاع بومی متحد آن و به زیان منافع ملی و تاریخی زحمتکشان افغانستان؛ این مرکزیت تسلیم شده و معدود شرکای شان از صف ساما، از صف خلق و صف انقلاب افغانستان در اجلاس فوق العادۀ کادر ها و اعضای اصولی سازمان از موضع ایدئولوژی، خط سیاسی و آئین نامۀ ساما طرد و اخراج شده اند. زان پس به دلیل انحرافات ضد انقلابی و خائنانۀ فوق الذکر توسط این باند منحرف، هیچ گونه بحث و جدل معمول و مشترکات درون سازمانی با این جذامیان در میان نبوده و من بعد نیز نخواهد بود.
این شیفتگان زر و قدرت به بهای ارتکاب خیانت ملی و تاریخی، از همان بدو اشغال نظامی کشور ما توسط امریکا ــ ناتوی اشغالگر و شریک تجاوز شان سازمان ملل متحد، ضمن تهی شدن از کلیه ارزشهای ملی و تاریخی و زیر پای نهادن غرور و شرافت ملی، از اشغال کشور و کشتار خلق افغانستان توسط امپریالیسم متجاوز امریکا و شرکاء استقبال کرده و آنها را ناجی خواندند و ساما را که جانبازی و نثار خون جانبازان پیشرو سامائی به آن اعتبار و وثیقه می بخشید، "نُـه متر زیر زدند" و به بهانۀ "کار دموکراتیک علنی" تحت شرایط تحمیلی امپریالیسم اشغالگر و ارتجاع اخوانی در دولت پوشالی "کرزی ــ احمدزی"، جلسات ارتجاعی و جرگه های خیانت را در فضای رعب و هراس با تحریم اعضای اصولی ساما از داخل و خارج و در غیاب آنان به شیوۀ ضد دموکراتیک، و به طور غیرقانونی با پیش شرط قبول تسلیم طلبی در زیر بیرق امپریالیسم اشغالگر فراخواندند و بالاثر، همراه با مؤیدان شان در چاه مذلت تسلیم طلبی و خیانت ملی و تاریخی سرنگون شدند. از بدو انحراف این باند منحرف و مطرود، جلسات تسلیم طلبانه و مصوبات انحرافی آن، ادامۀ سیاست انقلابی ساما نبوده و وصلۀ ناجور تسلیم طلبانه و ارتجاعیی بوده که این منحرفان زرپرست طی تلاش مذبوحانه کوشیده اند تا آن را به ساما نسبت دهند.
این رانده شدگان ضد انقلابی از صف ساما، از کار دموکراتیک برداشت تسلیم طلبانه و انحرافی دارند و از آن همکاسه شدن با شریر ترین باند های ارتجاع اخوانی را می فهمند. این همکاسگی این دزدان معنویت انقلابی ساما با ستمگران اخوانی و قاتل سامائی ها، به وضوح با برداشت سامائی ها از کار دموکراتیک مغایر است.
تدویر احتمالی هر گونه جرگۀ ارتجاعی این انقیاد طلبان در آینده، مثل جلسات فاقد اعتبار قبلی شان، علاوه از مکانیسم و روش های بوروکراتیک، ضد دموکراتیک و ضد آئین نامه ئی دعوت و تدویر آن که نمی تواند مصوبات دموکراتیک و معیاری را در پی داشته باشد؛ از نگاه ساختاری به دلیل طرد و اخراج رسمی اعضاء و همکاران این باند از ساما، نمی تواند در خط ایدئولوژیک ــ سیاسی و موازین آئین نامه ئی پیشرو سامای انقلابی به گونۀ دموکراتیک برگزار شود و مصوبات آن دارای وجاهت قانونی در ساحت ساما باشد، زیرا این منحرفان بی آزرم و خیانت پیشه دیرگاهیست که به ساما تعلق ندارند. این فراریان وقیح در ادامۀ انحراف راست و خیانت تا کنونی شان به ساما، به مادر وطن و به مردم افغانستان، پس از غنودن در آغوش پرمهر امپریالیسم المان و...، بنا به گفتۀ مشهور "هر کس نان داد، فرمان داد"، توظیف شده اند تا برای زدودن ایدئولوژی مترقی، خط سیاسی انقلابی، موازین تشکیلاتی پیشرو و کاراکتر طبقاتی ــ ضد امپریالیستی ساما دست و آستین بر زنند. این خود فروختگان و همکاسه های شان تلاش مذبوحانه دارند تا در وجود خود ها ساما را در حد یک سازمان ارتجاعی قابل قبول برای امپریالیسم و ارتجاع تنزل دهند.
بدین وسیله با تأکید به همۀ منسوبان سامائی متعهد به ایدئولوژی و خط ترسیم شده توسط زنده یاد مجید و همچنان به افراد متوهم بیدارباش می دهیم که در قبال این دستبرد از حریم معنویت انقلابی ساما مراقب و هوشیار باشند و متوهمان نیز بیدار شوند. باید به طور جمعی در نظر و عمل در برابر این توطئۀ ارتجاعی و خائنانۀ باند مرکزیت مطرود و شرکاء ایستاده و نگذاریم که از نام و نشان ساما و اعتبار زنده یاد مجید در جهت منافع و اهداف ارتجاعی و انحرافی سوء استفاده کنند. از همین اکنون به کلیه منسوبان سالم و اصولی ساما هشدار و فراخوان می دهیم و به آگاهی سائر روشنفکران انقلابی کشور و خلق زحمتکش افغانستان می رسانیم که این جلسات احتمالی تسلیم طلبان، منسوب به ساما نه، بلکه وصلۀ ناجور تسلیم طلبانه ایست بر قامت ساما. لذا، هر نوع همسوئی، همرسانی، همکاری و تشریک مساعی افراد با تحرکات تسلیم طلبانه و ارتجاعی این خیانت پیشگان مطرود و منحرف از راه پیشگامان ساما و شرکت افراد منسوب به ساما در جرگه های ارتجاعی آنها، در حکم اشتراک در انحراف و خیانت ملی و تاریخی این باند و همسرنوشت شدن با آنها، معنی می دهد. در صورت تدویر چنین جلساتی، و یا همسوئی و همکاری افراد با این جرگه ماران و تبلیغ به سود مواضع انحرافی و خائنانۀ آنها؛ تک تک افراد خیانت پیشۀ قدیم و جدید را با اسم و رسم به انقلابیون و مردم افغانستان معرفی کرده و مصوبات انحرافی و مواضع راست ارتجاعی این دریوزگان ورشکسته را از منظر تئوریک از موضع اندیشۀ مترقی و مشی پیشرو سامای انقلابی نقد مستدل خواهیم کرد. تا یک تن سامائی متعهد زنده است، نفیر تسلیم طلبانۀ این منادیان انقیاد را مجال پژواک نمی دهیم.
به رغم انواع انحراف، ارتداد و خیانت این منحرفان از جادۀ انقلاب و آزادیخواهی و سست عنصری و نیمه راهی تعدادی از راهیان قبلی این جادۀ ناهموار و شکست های پیهم نظامی؛ ایدئولوژی و سنگ بنای خط مشی سیاسی پیشرو ساما (وظایف برای ایجاد سه سلاح خلق) و موازین پیشرو سازمانی آن از لحاظ تئوریک شکست نخورده و دارای اعتبار تام است. مبارزۀ نسل های امروز و فردا با برخورد دیالکتیکی به ارثیۀ مبارزاتی جانبازان و جانباختگان ساما و جنبش انقلابی و رهائیبخش کشور، در راهی که با خون سرخ مجید، رهبر، یاری، رستاخیز و هزاران کادر و رزمندۀ انقلابی و آزادیخواه افغانستان ترسیم شده است، در مسیری پر از جذر و مد تا پیروزی ادامه خواهد یافت. این، دیالکتیک و منطق تجربی تاریخ است. داور تاریخ در عین حال بر استواری راست قامتان، خیانت منحرفان، و سست عنصری نیمه راهان و دست کشیدن آنها از مبارزۀ ضد ارتجاعی، ضد امپریالیستی و ضد انحراف نیز داروی خواهد کرد.
یا مرگ یا آزادی!
جمعی از اعضای سازمان آزادیبخش مردم افغانستان (ساما)
حمل ۱۴۰۴ شمسی