ارسالی ارمان
۲۲ جون ۲۰۱۷



تاریخچه ستون پنجم و ستون پنجمی ها در افغانستان

چرا اصطلاح ستون پنجم را به کار می برند و این اصطلاح چه سابقه ای دارد؟ تاریخچه ستون پنجم بدین شرح است:

جنرال فرانکو دیکتاتور اسپانیا علیه پادشاه آن کشور می جنگید. وی پس از تصرف چندین شهر بزرگ اسپانیا خود را به دروازه های شهر مادرید پایتخت اسپانیا رسانیده و در حال آرایش نظامی نیروهای خود برای حمله به پایتخت بود. خبرنگاران از رویداد های این جنگ و تصمیم فرانکو برای حمله به مادرید گزارش های لحظه به لحظه مخابره می کردند.

یکی از این خبرنگاران از جنرال فرانکو پرسید شما چقدر نیرو دارید که با اطمینان از فتح مادرید سخن می گوئید؟

فرانکو گفت من نیروهای کافی در اختیار دارم و آن ها را به پنج ستون جداگانه تنظیم کرده ام. وی دست خبرنگار را گرفته در برابر صفوف نیرو ها آمد و در حالی که با انگشت دست هر ستون را نشان می داد؛ گفت:
این ستون اول؛
آن ستون دوم؛
آن قوۀ زرهدار هم ستون سوم؛
و این صفوف کماندو و نیرو های تهاجمی و خط شکن هم ستون چهارم.

جنرال فرانکو دست خود را پائین آورد و می خواست به قرارگاه خود بگردد. خبرنگار پرسید جنرال! شما گفتید پنج ستون نیرو دارید، این جا فقط چهار ستون است، ستون پنجم کجاست؟

فرانکو گفت ستون پنجم ما در داخل شهر مادرید است در درون کاخ سلطنتی، در میان اعضاء کابینه، در پارلمان، در بین کارکنان مطبوعات، در میان تجار، کسبه کاران و شایعه سازان و بالاخره در صفوف نیروهای اردو و پولیس که از دولت معاش می گیرند و برای من کار می کنند. این نیروها ستون پنجم من هستند و در نقش قوی ترین و اثرگذار ترین ستون های من عمل می کنند.

فرانکو اضافه کرد بدون کمک های جاسوسی و استخباراتی و شایعه پراگنی های اعضای این ستون، تصرف مادرید و پیروزی در این جنگ برای من دشوار و حتی نا ممکن است.

از آن روز به بعد اصطلاح "ستون پنجم" در ادبیات سیاسی و نظامی جهان راه یافت.

و اما در افغانستان:

در کشور ما لااقل از ابتداء تجاوزات استعماری دولت استعمار گر انگلیس در قرن نزدهم میلادی  و به خصوص از دهۀ چهلم شمسی تا همین حالا ستون پنجم دول استعمارگر و مرتجع منطقه و همسایه در درون دستگاه دولت و در جامعه وجود داشته است. "حزب دموکراتیک خلق و پرچم" تا کودتای ۷ ثور ۱۳۵۷ش در نقش ستون پنجم سوسیال امپریالیسم روس  و اخوانی ها مثل مسعود، ربانی، گلبدین و... در نقش ستون پنجم دولت پاکستان و ارتجاع عرب عمل می کردند. دسته های مزدور و افراطی شیعه مثل نصر و سپاه و حزب وحدت اسلامی از گذشته تا همین حالا در نقش ستون پنجم دولت توسعه طلب آخوندی ایران عمل می کرده اند. ملیشه های گلم جمع دوستم از گذشته تا حالا در نقش ستون پنجم دول ترکیه و ازبکستان فعالیت داشته اند. بقایای مزدوران "خلق و پرچم" در نقش جواسیس و ستون پنجم میراث خوار اتحاد شوروی "متوفی" تا همین اکنون فعال اند. افراطیون اسلامی شیعه و سنی در عین مزدوری و وابستگی به ارتجاع منطقه، در دوران حکومت "مجاهدین" و نظام طالبانی، در نقش ستون پنجم  و جواسیس امپریالیست های متجاوز امریکا و انگلیس عمل کرده اند. در این میان افرادی هم بوده اند که در نقش تک فرد ها جاسوس دول مغرض و متجاوز بوده اند، مثل حنیف اتمر، عبدالله، امرالله صالح و...

گفته می شود که در حال حاضر دولت های پاکستان، ایران، روسیه، ترکیه و غیره و همین گونه مخالفان مسلح دولت به ویژه گروه های متحارب طالبان و داعش نیز در افغانستان نیرو های ستون پنجمی دارند.

ستون پنجم دشمن در همه جا حضور دارد: در ارگ، در پارلمان، در کابینه، در قضا، در "شورای امنیت" و "شورای صلح"، در ارتش، پولیس  و "امنیت ملی" پوشالی، در اداره، در میدیا، در احزاب سیاسی و در بدنۀ جامعه.

در عین حالی که از اکتوبر سال ۲۰۰۱ م تا اکنون کشور ما در اشغال نظامی امپریالیست های اشغالگر امریکا و ناتو قرار داشته است و امپریالیست ها زمام و اختیار همه امور را در دست دارند، دول مرتجع حریص و توسعه طلب همجوار و منطقه در ادامۀ مداخلات و تجاوزات مکرر شان در افغانستان، هریکی جواسیسی را در درون همین نظام مستعمراتی و در جامعه گماشته اند.

عمال دولت مزدور کابل همه مزدور و جاسوس اند. تذکر این مطلب مهم است که جواسیس خارجی چنان در سراپای دولت مزدور تعبیه شده اند  که در عین جاسوسی به دولت معینی، نوکر سرسپردۀ امپریالیست های اشغالگر نیز هستند. تعداد زیادی از ستون پنجمی ها و جواسیس، عناصر معلوم الحال اند، اما برخی ناشناخته اند. همین نوکری دوگانه و وفاداری به استعمار، شناخت این عناصر ناشناخته را دشوار می سازد. این جواسیس و ستون پنجمی ها با استفاده از گند و کثافت درون و فضای پیرامونی دولت مزدور کابل مثل میکروب در بدنۀ آن از ارگ تا پایان جا به جا شده اند و تا عمر ننگین این دولت باقی است، با آن همزیستی خواهند کرد و از آن جدائی ناپذیر اند.