فائق رستاقی
۲۵ اپریل ۲۰۱۷



کشتار سربازان مفلوک اجیر شده، توسط آدمکشان طالبان در بلخ

دوم ثور ۱۳۹۶ش:
در اثر حملۀ برنامه ریزی شدۀ درندگان گروه مزدور طالبان با استفاده از شاریدگی و گندیدگی و تضاد های جناحی و قومی ارتجاع حاکم و به کمک افراد نفوذی سازمان های  استخباراتی منطقه در ارگان های ملکی و به ویژه نظاامی ــ امنیتی دولت مستعمراتی کابل، افراد انتحاری این گروه قاتل اجیر شده ملبس با لباس نظامیان دولت مستعمراتی  و یک واسطه  رینجر نظامی در همکاری افراد نفوذی شان در درون ارتش پوشالی، بالای قول اردوی ۲۰۹ شاهین که در ۱۳ کیلو متری شهر مزار شریف در ولسوالی دهدادی ولایت بلخ موقعیت دارد، حمله کردند.  در جریان این حمله مسلحانه طبق آخرین خبر بی بی سی، " برخی از منابع شمار کشته ‌شدگان این حمله را بیش از ۱۴۰ نفر اعلام کرده و گفته ‌اند که در این حمله بیش از ۱۵۰ نفر نیز زخمی شده ‌اند". اجساد کشته شدگان این حادثه توسط هلیکوپتر به ولایات کابل، قندز، بدخشان، تخار ،... منتقل شد.
چنین حملۀ سازمانیافته در بناگوش فرعون مزار  "عطاء محمد نور"و در جوار بارگاه فرعونی آن که حتی همسایه هم حق نداشت بدون جواز از آن حوالی به خانۀ خود برود( کشته شدن اخیر همسایۀ تاکسی دریور توسط عطاء حین رفتن به خانه اش)؛ و حوادث مشابۀ اخیر در کابل و جا های دیگر، یک بار دیگر پوشالی بودن دستگاه های فاسد و از درون تسخیر شدۀ دولت مزدور و در عین حال ، حباب روی آب بودن جنگ سالاران رأس ارگان های دولتی مثل فرعون تریاک سالار مزار را برملاء ساخت.
کشتار سربازان مفلوک "قول اردوی ۲۰۹ شاهین" دولت مستعمراتی در اوج لاف و بلوف جنگسالار مزار، در جائی که احتمال چندانی از وقوع آن نمی رفت؛ همراه با حوادث قبلی، خود بیانگر اوج فلج مزمن درمان ناپذیر، گندیدگی، درماندگی و استیصال تمامی ارگان های سیاسی ــ نظامی آغشته به فساد و مزدوری دولت پوشالی و علامت بیکارگی نهاد های امنیتی ــ نظامی اجیر شده است. زیرا گفته اند که لشکر خریده شده جنگ نمی کند. زیرا انگیزه ای برای جنگیدن ندارد.
سربازان اردو، پولیس و امنیت ملی پوشالی دولت مستعمراتی کابل، عساکر جوان اجیری اند که از روی بیکاری و بی روزگاری برای لقمۀ نانی که آن هم به وقت معینه برای شان نمی رسد، به ناچار در صف دشمن متجاوز  و در خدمت به اهداف استعماری آن  و تحکیم حاکمیت جابر و سرکوبگرانۀ استعمار بالای مردم ما، با پول استعمارگران به استخدام دولت مزدور کابل درآمده و تفنگ دشمن را  به دوش می کشند. انسان های مجبور این سرزمین که از فرط فقر و بیکاری، به خدمت اشغالگران امریکائی و ناتوئی و ادارۀ مستعمراتی آنان درآمده اند، مواد سوخت ماشین جنگی آنان اند و روزمره در خدمت دشمن کشته می شوند. مرگ سربازان مفلوک و اجیر پولیس و اردوی پوشالی، برای استعمار و دلقکان دولت مستعمراتی و سرباند های اخوانی ــ مافیائی کشور ما ارزشی ندارد. این برای استمارگران و ایادی زبون آنان در دستگاه مستعمراتی مهم نیست که هر روز در سراسر کشور ما چند تا از این سربازان اجیر دولت کشته می شوند، مهم این است که این دلقکان مولود استعمار بر اورنگ چهار روزۀ بردگی تکیه زده و ماشین جنگی استعماری خون ببلعد و به پیش رود! 
عکس العمل سرخیل ارگ نشین جناح تمامیت خواه وطن فروشان در ادارۀ مستعمراتی کابل، اشرف غنی احمدزی در کمال بی تفاوتی، در چند اقدام تشریفاتی رسمی ریاکارانه در مقابل این همه خون های ریخته شده در پای استعمار و به دست عوامل دیگر همین استعمارگر؛ در بازدید از محل حادثه، از زخمیان، برطرفی چند افسر پوشالی فاسد و  اصدار حکم تحقیق حادثه خلاصه شد. غنی احمدزی نیز به مانند سلف پوشالی مزدورش "حامد کرزی"، در یخ نوشته کرد و در آفتاب گذاشت. دیده شود! آب از آب تکان نخواهد خورد. این خون های ریخته شده و حادثه؛ به سان حوادث بی شمار مشابه  و خونریزی های قبلی نیز، در  ازدحام حواث این چنینی و تداوم خونریزی های بعدی به زودی به دست فراموشی سپرده خواهد شد، بی آنکه مجازاتی در کار باشد.
گروه  دد منش  مزدور طالبی با کشتار مردم  مسلمان عادی در کوی و برزن کشور و برخورد فاشیستی اش، از گذشته تا همین حالا نشان داده است که جنگ اینان از مضمون و درونمایۀ ملی تهی است و ادعای به ظاهر ضد اشغالگران اینان دروغی بیش نیست. جنگ ظاهری اینان در مقابل اشغالگران و ایادی حاکم آنان در ارگ کابل، جنگی است برای قدرت و از موضع منافع چند استعماری، ارتجاعی و مافیائی در هیئت جنگ کثیف نیابتی قدرت های امپریالیست و مرتجع توسعه طلب در مقابل با امپریالیست های امریکا و ناتو، در کشور ویران ما جریان داشته و روزمره بیشتر خون می ریزد و ویران می کند. جنگ طالب و گروه های مشابۀ آن به صورت قطع فاقد صبغه و درونمایۀ ملی است. این جنگ و خونریزی مزدوران طالبی، همانند جنگ تجاوزکارانۀ امپریالیست های اشغالگر امریکا و ناتو در افغانستان، جنگی است، تحمیلی، ارتجاعی و تجاوزکارانه و مثل جنگ اربابان غربی آن، ریشه های هستی ملی ما را می خشکاند و قطع می کند.
امپریالیست های جنایتکار امریکا و ناتو با تجاوز نظامی به افغانستان در سال ۲۰۰۱م و تداوم اشغال آن تا اکنون؛ مسبب و عامل اصلی همه مصائب، خونریزی، ویرانی و آلام مردم ستم دیدۀ افغانستان بوده اند. امپریالیست های متجاوز در قدم اول با تجاوز به کشور ما و اشغال آن؛ استقلال سیاسی و حاکمیت ملی ما را نقض کرده و کشور ما را به مستعمرۀ خود مبدل ساخته اند. حاکم اصلی این کشور، امپریالیسم است، نه دولت، کابینه، پارلمان، ارتش و پولیس، رئیس جمهور پوشالی، جنرال، قاضی و والی آن. این ها همه ضمایم و زواید مستعمراتی در حول حاکمیت بلافصل استعماری امپریالیست های متجاوز و اغالگر به کشور ماا ند. برخلاف سر و صدای امروز برخی وکلای مزدور پارلمان مستعمراتی مبنی بر مطلق العنان بودن "رئیس جمهور غنی" و فساد مسؤولان نظامی واحد های ارتش پوشالی؛ افراد در این سیستم، به تنهائی مسؤول نیستند، بلکه کلیت ساختار استعماری ــ مستعمراتی در جفا های اعمال شده در حق مردم ما مسؤولیت داشته است، سیستمی که امپریالیسم متجاوز و جنگ افروز امریکا در رأس آن قرار دارد.
این امپریالیسم بود که با تداوم اشغال کشور ما مردم افغانستان را عامدانه با تحمیل فقر مصنوعی، به طرف فقر و گرسنگی گسترده کشانیده و نیروی جوان و بیکار کشور را که تهدیدی برای امپریالیسم و دولت مزدور آن بود، به ترک اجباری کشور و رفتن به سوی آیندۀ نامعلومی وادار ساخت.
این حاکمیت استعماری امپریالیست های متجاوز بود که در عین گسترش فقر مصنوعی در بین مردم افغانستان، زمینۀ تراکم ثروت و چاق و چله شدن مزدوران استعمار را به قیمت بی نوائی عمومی و غارت داشته های ملی مردم ما در درون کشور ما زمینه ساز شد.
این حاکمیت استعماری امپریالیست های متجاوز بود که با تجاوزش و با نقض استقلال ملی ما، خود به عمد زمینه ساز مداخلات و تجاوزات تا کنونی دول مرتجع و امپریالیست مداخله گر، حریص و متجاوز همجوار و منطقه؛ پایه گیری مجدد مزدوران طالب و اخوان گلبدینی، و شکل گیری داعش در افغانستان شد.
همین امپریالیست های متجاوز بودند که طی شانزده سال اشغال نظامی کشور ما، به عنوان قاتلان اصلی مردم ما؛ بیشترین ستم و جنایت را در حق این مردم مظلوم و بی پناه افغان مرتکب شدند: زندانی کردند، شکنجه کردند، کشتند، بم ریختند، ویران کردند، غارت کردند، اعتیاد گسترده را دامن زدند و به مزدوران خودفروخته و بی آزرم شان اجازۀ همه این اعمال را بدون تشویش از بازخواست دادند.
این امپریالیسم است که مسبب این همه جنایت تمام مزدوران در قدرت، حاشیۀ قدرت و در به اصطلاح اپوزیسیون شامل گروه های اخوان، جنگ سالاران، طالبان، داعش، مافیای قدرت و مواد مخدر است. همین ها مخلوق و پروردۀ امپریالیسم متجاوز اند و مهره های همین سیستم.
در مورد حادثۀ اخیر نیز باید به صراحت گفته شود که مرگ جمعی اخیر سربازان دولت مزدور در بلخ که از فرط فقر تحمیلی امپریالیسم؛ به خفت خدمت به دشمن مردم تن دادند؛ هم از نگاه عامل فقر، و هم از نگاه عوامل خونریز طالبی آن؛ کلیت سیستم یعنی امپریالیست متجاوز و قاتل امریکا و ناتو و ضمیمۀ آن مسؤولان ادارۀ مستعمراتی مسؤول و جوابگو اند.
شکست های نظامی، تفرق، نظاره گری و حالت فترت آحاد جنبش ملی ــ انقلابی کشور نیز، در این بی سرنوشتی و سرگردانی جوانان بیکار و مخدوش ماندن مرز تمایز بین مردم و استعمار و ایادی اش در کشور مستعمرۀ ما نزد جوانان و کارگر افتادن برنامه های استعماری مثل "ازخودبیگاننگی" و غیر سیاسی ساختن جوانان کشور ما؛ تأثیر منفی فراوانی به جا گذاشته است.
نیرو های مشاطه گر چهرۀ کریۀ استعمارگران کشور ما،  این مشق و تمرین کنندگان"دموکراسی" نوع امریکائی در زیر سلطۀ مستقیم امپریالیست های خونخوار و عده ئی گروه های ریاکار که در عین شعار دادن علیه امپریالیسم، از پول امپریالیست ها به سرمایه های هنگفت و سریر فرعونی رسیده اند. این دو گروه خودفروخته و ریاکار، به گفتۀ فروغ فرخزاد، از خون شهدای خوشنام و گلگون کفن ما، وام گرفته اند.
این دو طیف نامبرده که هنوز هم در خدمت اشغالگران و مصروف پیاده کردن برنامه های آنان در کشور آبائی خود اند؛ به جای ارتکاب این خیانت ملی و همرهی با استعمار؛ خود و یا صفوف آن می توانستند نقش میهن پرستانۀ خویش را در امر تنویر اذهان عامه و به ویژه جوانان کشور اداء نموده و کاروان مردمی را در راستای طرد سلطۀ استعماری و واژگونی سلطۀ مستعمراتی مزدوران استعمار، همرهی کنند. این دو دسته نیز با همرهی با استعمار و در نقش ایادی پیدا و پنهان استعمار، دست شان به خون بی گناهان کشور رنگین است.
چنان چه بار ها گفته شده و عیان است، تا سلطۀ ستمگر، جنگ افروز، یغماگر و سرکوبگر امپریالیسم و سیطرۀ جابر ضمیمۀ مستعمراتی آن در کشور ما باقی است؛ همه جنایات امپریالیسم و ارتجاع و مصائب و آلام مردم ستمکش و سرکوب شدۀ افغانستان را پایانی نخواهد بود.