فــائــق رسـتـاقـی
۱۶ جون ۲۰۱۸



عید مشترک آشتی جویانۀ مزدوران استعمار در کشور

طبق اخبار، طالبان فاشیست و نیرو های ستمگر امنیتی رژیم مزدور کابل عید فطر را با هم تجلیل کردند. جنایتکاران و خودفروختگان دولتی و طالبی سال ها است که در دو طرف جنگ ظالمانه، ارتجاعی و تجاوزگرانۀ بی پایان جاری در کشور روزمره خون مردم را ریختانده و ویرانگری و بربادگری پیشه کرده اند. بارها دیده شده که این ظالمان به اقتضای منافع پلید اربابان بیرونی متجاوز دور و نزدیک شان عید، برات، عروسی و نوروز مردم ما را به ماتم مبدل کرده اند. این روز ها گردانندگان اصلی دو طرف جنگ که در بیرون از افغانستان، موقعیت دارند، باز هم بر وفق خواسته ها و اقتضای منافع شان، به مزدوران ادارۀ پوشالی کابل و طالبان جانی چراغ سبز نشان داده اند تا زیر بیرق اشغالگران صلای مسالمت، صلح طلبی و آشتی بین "برادران" سر دهند.
این قاتلان مردم افغانستان و وطن فروشان در دو سوی این جنگ کثیف در آستانۀ حلول عید رمضان مسلمانان، ظاهراً برای ایام عید آتش بس برقرار نموده و برادران طالبی و ملیشیائی حکومتی در چند شهرِ به ستوه آمده از طالب و نظامیان دولتی و اشغالگر، به طور نمادین در مقابل کامره های عکاسی و تلویزیونی با هم بغل کشی کرده، نماز عید خوانده و با هم آمیختند و کیک و کلچه خوردند.
در این میان مردم عوام خسته از جنگ و بی خبر از بازی های استخباراتی امپریالیستی و ارتجاعی در محلاتی که این وحشی های خونریز همدگر را در آغوش گرفتند، چنان در امید کاذب برای صلح غرق شدند که به گفتۀ خبرنگار، "خوشی عید را فراموش کردند". اما فراموش نشود که این حرکت آشتی جویانه بین برادرانی که در خدمت به اجانب متجاوز و مداخله گر، سال هاست که بی گناهان و مظلومان هموطن شان را کشته اند و وطن را ویران کرده اند؛ سخت اغواءگرانه و عوام فریبانه بوده و سرابی بیش نیست.
این عید مشترک مزدوران دولتی و طالبی استعمار حامل پیامی و بازگو کنندۀ حقیقتی برای مردم درد دیدۀ ما است و آن این که: وطن فروشان و مزدوران بیگانگان مغرض و متجاوز، صرف نظر از اداء و ادعای هر یکی، ماهیت یکسانی دارند. هرگاه منافع گاهی متضاد و گاهی همسوی استعماری ــ ارتجاعی آن ها ایجاب کند؛ اخوان تنظیمی، مجاهد، طالب و داعش به بسیار سهولت با همتایان خلقی ــ پرچمی، تکنوکرات های خودفروخته و روشنفکر نمایان تواب و مرتد تسلیم شده به استعمار، دور یک آخور جمع و بسته شده و کاه و جو می خورند.
صلح یکی از نیاز ها و لازمه های اولیۀ پیشبرد زندگی اجتماعی در همه ابعاد آنست، از این روست که مردم متضرر و منزجر از این جنگ طولانی تجاوزکارانه، ارتجاعی و رقابتی امپریالیسم و ارتجاع؛ تشنۀ صلح اند و هر حرکتی ظاهری و نمادین در راستای صلح را با خلوص توده ئی شان بدون فهم محتوای صلح و سردرآوردن از بازی های شیطانی، استقبال می کنند.
اما طوری که گفته آمد، این صلح خواهی مزدوران اجانب در دو طرف جنگ تحمیلی؛ سخت اغواءگرانه و عوام فریبانه بوده و سرابی بیش نیست، دلائلش روشن است:
۱ــ هم دولت مزدور کابل و هم اجیران خودفروختۀ طالبی، در نقش چاکران بی ارادۀ استعمار و ابزار این جنگ کثیف؛ ابزار صلح نیستند و اراده و استقلال سیاسی و عملی برای تصمیم گیری روی سرنوشت خود شان ندارند، چه رسد به سرنوشت افغانستان و مردم در زنجیر آن.
۲ــ افغانستان کنونی در عین این که در اشغال امریکا و ناتو است، همزمان به مرکز رقابت و تقابل خونین و به میدان جنگ نیابتی قوت های متعارض امپریالیستی و ارتجاعی دور و نزدیک مبدل شده است. هم مزدوران دولت کابل و هم اجیران خودفروختۀ طالبی در دو جانب جنگ جاری در یک وضعیت پیچیده، منافع متضاد چندی را نمایندگی کرده و بازتاب می دهند؛ منافعی که برای تحقق صلح تحمیلی یا پایدار، باید یکی یا هر دو جانب آن از میدان رقابت بدر شود، که خود امریست دشوار. تحقق هر گونه صلحی ولو ارتجاعی، به مثابۀ حاصل اجماع نظر، در امتداد منافع متضاد بیگانگان آزمند(فاکتور های مؤثر بیرونی منطقه ئی و فرامنطقه ئی) و در شرایط جاری افغانستان؛ یا مؤقتی و شکنند خواهد بود و یا مستحیل به نظر می آید.
۳ــ در افغانستان کنونی مستعمرۀ معروض به انواع ستم مثل ستم امپریالیستی، ستم طبقاتی، ستم جنسیتی، ستم قومی و غیره با باشندگانی تقسیم شده به ستمکش و ستمگر، به فقیر و دارا، به استثمارگر و استثمارشونده، به ظالم و مظلوم و...؛ حرف زدن از صلح و ادعای صلح خواهی، حرف و حدیث مهملی بیش نیست. صلح تحمیلی و یا صلح میان جناح های ارتجاع متعارض بومی به قیمت تداوم اشغال و سیادت خونین استعماری و زیر بیرق استعمار و امپریالیسم؛ خواست و داعیۀ صلح خواهی توده های تحت ستم و خسته از این جنگ و جنگ افروزان نیست. مطالبۀ مردم ما، صلح پایداری است که فقط با پایان جنگ جاری، طرد سیادت قهار استعماری و سیطرۀ خونین ارتجاع در کشور، میسر است. مردم صلح می طلبند، اما استعمار و ارتجاع بر طبل جنگ می کوبند! پس چشمداشت تحقق صلح از امپریالیسم و ارتجاع جنگ افروز، انتظار بیهوده ای بیش نیست.
هوشدار! که این عید مشترک و بغل کشی مزدوران امپریالیسم و ارتجاع منطقه، نفس گیری ای برای تدارک جنگ و کشتار بعدی است. این آتش بس بین مزدوران استعمار خیلی شکنند و مؤقتی است و قبل از این که حنای عیدانۀ کف دست اطفال معصوم وطن رنگ ببازد، جنگ این مزدوران  و اربابان اشغالگر و متجاوز شان، چون آتشفشان دهن کشوده و از این اطفال معصوم و زن و مرد توده های مظلوم کشور ما قربانی خواهد گرفت.

صلح پایدار فقط توسط حاکمیت مستقل مردمی در کشور میسر است!