ســــروش
۰۱ می ۲۰۱۸
اول می روز ابراز وجود و نمایش همبستگی طبقاتی کارگران جهان!
اول ماه می برابر با یازدهم ماه ثور هر سال مصادف است با روز جهانی کارگر. هر سال اتحادیه های کارگری، احزاب و سازمان های انقلابی و مترقی دنیا با برپائی راهپیمائی ها و گردهمآئی های باشکوه به یاد کارگران جانباختۀ شیکاگو، این روز همبستگی طبقاتی گارگران دنیا را تجلیل گرده و در برابر خداوندان سرمایه ابراز وجود می کنند. بدین مناسبت روز بین الملی کارگر را برای کارگران و کلیه زحمکشان افغانستان و جهان مبارکباد می گویم.
در افغانستان اشغالی نیز همه ساله از سالیانی بدین سو از روز کارگر به صورت نمایشی از جانب اتحادیه ها و احزاب و نهاد های سرکاری و نامنهاد وابسته به امپریالیسم خونخوار و نظام مرتجع و ستمگر ضد ملی و ضد کارگری، تجلیل می شود؛ اما از بهبود زندگی و تحقق اندک از خواسته ها و نیازمندی های برحق و ضرور گارکران صنعتی، کارگران خدماتی، دهقان، اهل کسبه، مأموران پائین رتبه به شمول معلمان که شامل زحمتکشان می شوند، نه تنها خبری نیست، بلکه زندگی این زحمتکشان روز به روز بد تر هم می شود. در این نظام ستمگر این نهاد های به اصطلاح مدنی کارگری زمانی که حقوق زحمتکشان پایمال می شود و حتی معاش شان سر وقت پرداخته نمی شود به خواب رفته و از حقوق کارگری و زحمتکشان در طول سال به دفاع برنخاسته و فقط در روز کارگر بیدار می شوند. همچنان سالانه صد ها هزار کارگر به شکل غیرقانونی اجباراً برای به دست آوردن لقمۀ بخور و نمیر به کشور های همسایه و کشور های اروپائی با به خطر انداختن جان شان به مهاجرت پرداخته و یا هم ناچار در صفوف دو دشمن غدار در داخل و خارج از کشور استخدام و گوشت دم توپ جنگ افروزان برای آتش افرزی جهنمی امپریالیسم اشغالگرامریکا و سائر دول امپریالیستی و ارتجاعی آزمند منطقه قرار می گیرند و یا به دام مافیا می افتند.
امپریالیسم و قلدران جهان سرمایه، کلیه کارگران در مراکز سرمایه داری و از میان خلق های تحت ستم را وحشیانه استثمار مى كنند و به اشکال گوناگون نرم و خشن مانع از تشکل یابی کارگران و گسترش و تعمیق جنبش ها و مطالبات کارگری ــ و در نهایت انقلاب های كارگرى مى شوند. نظام ضد کارگری، ستمگر و استثمارگر متشکل از طبقات حاکم فئودال و بورژوازی کمپرادور منتصب اشغالگران امریکائی ــ ناتوئی نیز در افغانستان از گوشت و خون کارگران و زحمتکشان تغذیه کرده و به دوش زحمتکشان کشور سوار است. تحت همین نظام ظالم مستعمراتی با حضور سنگین اشغالگرانۀ امپریالیسم، بیش ترین کارخانجات و فابریکات خورد و بزرگ فعال متعلق به کمپردوران، قلدران غاتگر جهادی و تکنوکراتی صاحب سرمایۀ کمپرادوری و سرمایۀ مافیائی است که از راه نامشروع سرمایه اندوخته اند. این استثمارگران در مجموع کارگران و اقشار زحمتکش کشور ما را در غیاب قوانین و اتحادیه های مدافع کارگری به شدت استثمار می کنند.
این صاحبان و دلالان فابریکات همدست با مافیای بین الملی مواد مخدر و سازمان های امپریالیستی حتی در مزارع کشت کوکنار و یا هم در فابریکات پراسس آن در هلمند، فراه، نیمروز، بدخشان، اروزگان، ننگرهار و... که سالانه بیشتر از صد ملیارد دالر به جیب مافیا و نهاد های امپریالیستی می افتد و پول ناچیز ی در حدود۱٪ که حتی معیشت ده روز کارگران و دهقانان را تأمین نمی کنند، به دهقانان می رسد.
آری هموطن! زنان کارگر، کودکان کار و مرد کارگر ما در شرایط دشوار و به شدید ترین وجه ممکنه استثمار می شوند: در فابریکات، در مزرعه، در بخش خدمات، در کارګاه ها ساعات کار بیش از ۱۲ ساعت کار شاقه و مزد روزانۀ یک کار گر به حد اوسط از یکصد و پنجاه افغانی تجاوز نمی کند. با این سطح معیشت پائین سالانه هزاران کاگر اعم از زن، مرد و طفل؛ در شرایط کار بردگی به شکل فجیع با دستمزد ناچیز جان می کنند و به صد ها امراض کشنده مبتلا و هیچ مرجعی که به داد شان برسد و هیج منابعی که زحمتکشان را تحت پوشش تأمینات اجتماعی قرار دهد، وجود ندارد. در این میان شرایط کار زنان و کودکان کار از کارگران مرد وخیم تر است و مقدار مزد آنان در برابر کار مساوی با کارگران مرد نیز کمتر و کار آنان در حد کار بردګی است.
اتحادیۀ فسادپرور کارگران صرف« به نام » و تحت پوشش نظام پوشالی و وابسته به زیر ساخت های اشغالگران است که بیشتر به دزدی و چپاول مشغول اند.
درعین حال دهقانان و کارگران زراعتی نسبت نبود شرایط کار و خشکسالی که طبعاً ضربت کشنده آن ــ در پهلوی بازار مصرفی شدن کشور ما ــ متوجه دهقانان بی بضاعت ما است. کارگران، دهاقین و روشنفکران جوان متعلق به طبقۀ متوسط کشور ما از فرط بیکاری ممتد ناچار فرار را بر قرار ترجیح داده و دسته جمعی به کشور های همسایه و دور و نزدیک مهاجر می شوند .
بیش از دو ملیون افغان مهاجر کارگر در ایران مصروف کار شاقه اند که توسط کارفرمایان ظالم ایرانی به شدت و با نرخ بالا استثمار می شوند. اکثریت این کارگران با دستمزد کم و با مشکلات عدیده رو به رو هستند و تعداد بیشتر شان در کار های سد سازی، سرک سازی، ساختمان سازی، مالداری، حفر چاه عمیق و کندکاری مترو ها، معادن ذغال سنگ و دیگر معادن به شمول کوره های داغ خشت پزی با دستمزد ناچیز کمتر از ۴۰ ٪ پائین تر از مزد یک کارگر ایرانی بدون پوشش تأمین اجتماعی استثمار می شوند. تعداد زیادی از این کارگران بیکار جویای کار در دام توطئۀ دولت مرتجع و توسعه طلب ایران افتاده و در جبهه های جنگ سوریه کشته، زخمی یا اسیر شده اند که شرح داستان آن خیلی غم انگیز است. این کارگران توسط ایدئولوژی سیاسی تشیع قسماً شست و شوی مغزی و قسماً تطمیع شده و سپس منحیث گوشت دم توپ به صفت سرباز در سوریه، عراق و حتی در این اواخر در یمن فرستاده می شوند.
در حال حاضر افغانستان کشوریست با نفوس جوان و به تبع آن دارای نیروی کار جوان. بیش از ده میلیون کارگر کشور ما بیکار هستند که اشغالگران امپریالیست و دولت ستمگر مزدور در ارگ کابل با جنگ اشغالگرانه و سیاست های ویرانگرانه و غارتگرانۀ شان زمینه ساز بیکاری کارگران در بخش های زراعت، پیشه وری و تولید صنعتی شده اند.
چارۀ درد کارگران و سائر زحمتکشان کشور ما رسیدن به آگاهی سیاسی، تشکل یابی، متشکل شدن و مبارزۀ دسته جمعی به زیر درفش طبقۀ کارگر در راه احقاق مطالبات و خواسته های درازمدت و کوتاه مدت طبقاتی شان و در نهایت رسیدن به جامعه ای مبرا از استثمار و ستم است.
نیرومند باد اتحاد طبقاتی کارگران و زحمتکشان سراسر جهان!
نابود باد استثمارگران داخلی و خارجی!