پـایـنـده پـایـمـرد
۲۲ جنوری ۲۰۱۷



طولانی‌ ترین جنگ تجاوزکارانۀ امپریالیسم امریکا با سه ابر جنایتکار کاخ سفید


Source: google photos

در حالی که جنگ تجاوزکارانه و اشغال نظامی افغانستان توسط ارتش های متجاوز و اشغالگر امریکا و ناتو و کشتار مردم ستمدیدۀ ما توسط این جلادان و عمال میهن فروش رنگارنگ شان، وارد شانزدهمین سال خود شده است، دیروز جمعه سردمدار عوام فریب شیفتۀ شهرت و قدرت، دونالد ترامپ، در کاخ سفید به نام "مردم"، در پیشگاه ثروتمندان اولیگارشی مالی، سفید پوستان نژادپرست و شرکت های انحصاری امریکائی سوگند خورد تا با لقب فریبندۀ رئیس "جمهور" در داخل و خارج، امریکا از منافع آنان دفاع کند.

تصمیم اشغال نظامی افغانستان در هفتم اکتوبر سال 2001م، پس از فروریختن برج های دوگانۀ نیویورک، در چهارچوب ستراتیژی تهاجمی غرب به سوی شرق، توسط سردمدار جنگ افروز و خونخوار کاخ سفید به حیث فرد اول نظام، جورج بوش دوم از حزب حاکم جمهوریخواه امریکا در تبانی با بلیر حزب کارگر نمایندۀ امپریالیسم کهنه کار انگلیس گرفته شده و با شرکت سائر شرکای ناتوئی آنان ادامه یافت.

جنگ و سیاست اشغالگرانۀ دولت امپریالیستی امریکا در افغانستان را، طولانی ترین جنگ این دولت در خارج از خاک امریکا در تاریخ آن کشور عنوان داده اند. مدیریت این جنگ از آغاز تا حال سه بار میان رؤسای جمهور امریکا دست به دست شده است.

این جنگ و تجاوز همراه با تجاوزات مکرر در دیگر جا ها، پیآمد های سنگینی برای امریکا و آغازگران جمهوریخواه آن داشت. جمهوریخواهان در دور بعدی رقابت انتخاباتی حزبی میدان را به رقبای دموکرات خود باختند. در نتیجۀ این بازی عوامفریبانۀ قدرت، سیاه پوستی با اغوای فقراء، سیاهان و اقلیت های تحت ستم جامعۀ امریکا، وارد کاخ سفید شد. اوبامای دموکرات نیز مثل اسلاف سفید پوستش، به مثابۀ نماد کل سیسم، وظیفه داشت تا در داخل و خارج امریکا از منافع طبقۀ حاکمۀ امریکا دفاع کند و مأموریت ناتمام سلفش بوش را ادامه دهد.

در افغانستان میراث جنگ و جنایت بوش به اوباما رسید. اوباما نیز طی هشت سال زمامداری در کاخ سفید، نه تنها جنگ و جنایتی را که از جورج بوش دوم، سلف جمهوریخواه اش در افغانسان اشغال شده به ارث برده بود ادامه داد، بلکه آن را تشدید نیز نموده و با قساوت تمام پیش برد. این اوبامای دموکرات بود که طی پیمانی تحمیلی غیرقانونی بالای مزدورانش در کابل، به اشغال کشور ما جنبۀ رسمی و دایمی داده و آن را به کانون تشنج افزائی در سطح منطقه مبدل ساخت. در دورۀ اوبامای دموکرات بود که شمار نیرو های متجاوز و اشغالگر آمریکائی در افغانستان به بالا ترین میزان خود رسیده و از مرز یک صد هزار گذشت.

بارک اوباما علاوه از تداوم اشغال افغانستان، تخریب و غارت منابع، و کشتار مردم ما توسط سپاه اشغالگرش؛ دو میراث شوم و پلیدی از خود به یادگار ماند که حیثیت لکۀ سیاهی را در صفحات زرین تاریخ شورانگیز کشور و مردم افغانستان دارد:
1 ــ تشکیل "حکومت وحدت ملی" غنی ــ عبدالله" به ابتکار اوباما و جان کری؛
2 ــ تحمیل و امضاءِ موافقتنامه های ستراتیژیک و دوجانبۀ امنیتی میان امریکا و ادارۀ مستعمراتی کابل.

پایان کار اوباما، اما توأم با پایان این جنگ طولانی نبود و حال، این میراث از اوبامای دموکرات سیاه پوست مجدداً به جمهوریخواهان متشدد و دونالد ترامپ ماجراجو، عوامفریب و خواهان برتری نژادی سفید پوستان رسیده است. در تاریخ 15 سالۀ این جنگ و تجاوز امپریالیستی به کشور ما، صرف نظر از حضور نمایندۀ دموکرات یا جمهوریخواه در قصر سفید، در ماهیت غیرعادلانه، شدت ویرانگری و ستراتیژی تهاجمی منطقه ئی این جنگ تغییری رونما نشده است.

برخی از مزدوران سرسپرده و بی ننگ امریکا شامل زن و مرد، حضور نیرو های اشغالگر امریکائی در کشور ما افغانستان را غنیمت بزرگی می دانند که در سایه اش آرمیده اند!؟ اینان با بی شرمی تمام در عین شکر گذاری در درگاه بادار، از آن گلایه سر داده اند که گویا " مشغله‌ هایی که برای آمریکا در سایر مناطق جهان ایجاد شد... ، باعث شد که افغانستان جایگاه شایستۀ در سیاست خارجی آمریکا نداشته باشد." پرسیدن این سؤال از این مزدوران نواله خور و بی ننگ استعمار ضیاع وقت است که:" آیا کشوری مستعمره به غیر از سود رسانیدن به استعمارگر متجاوز، نزدش "جایگاه شایسته ای" دارد؟ لقب «متحد استراتیژیک» برای ادارۀ پوشالی مستعمراتی کابل ساخت جان کری و همطراز دانستن آن با «متحد استراتیژیک» امریالیسم جنایت گستر امریکا، فقط در قاموس این مزدوران بی ننگ یافت می شود و بس!!!

برخلاف دم جنباندن این هرزه سرایان بی عار درگاه استعمار در ادارۀ مستعمراتی "مرکز مطالعات استراتژیک" وزارت پوشالی امور خارجۀ پوشالیان کابل، این تجاوز و اشغال امپریالیستی افغانسان عزیز توسط اشغالگران امریکائی و ناتوئی و خیانت ملی مزدوران افغانی شان بود که افغانستان را مستعمره و مردم آن را اسیر و گرفتار این همه مصیبت کرده است. به گواهی تاریخ استعمار، کشوری مستعمره و اداره ای مستعمراتی در هیچ کجا همتا و شریک برابر استعمارگر نبوده است.

تجاوز نظامی و جنگ جنایتکارانۀ دولت امریکا در افغانستان تا پایان دورۀ اوباما (ختم سال 2016م) بیش از ۸۵۰ میلیارد دالر مخارج، حدود ۲۴۰۰ سرباز آمریکائی کشته و ده ها هزار دیگر را از نگاه جسمی و روانی معلول ساخته است. با این هزینۀ سرسام آور چنین جنگی، در حالی که پایانی برای آن متصور نیست، اوباما این میراث و مأموریت جمهوریخواهان جنگ افروز را که دولت خودش متشدد تر از آنان عمل کرد، واپس به آنان تحویل داده و کاخ سفید را ترک کرد.

مردم افغانستان و جهان وعده های سرخرمن، دروغ های شاخدار و جنگ و صلح استعماری اوبامای دموکرات را دیدند. وعده های دروغین دونالد ترامپ دمدمی مزاج را نیز خواهند آزمود. باید گفته شود که در ورای این همه وعده و وعید انتخاباتی هر کاندید امیدوار رسیدن به کاخ سفید، این سیستم امپریالیستی است که همواره و بی وقفه عمل می کند، و فرقی نمی کند که در رأس آن اوبامای دموکرات باشد، یا بوش و ترامپ جمهوریخواه. این سیستم حاکم در درون و بیرون کشور از خود اهداف اقتصادی، سیاسی، نظامی، اطلاعاتی و فرهنگی توسعه طلبانه و هژمونیستی داشته و ابزار لازمۀ چنین اهدافی را نیز در دست دارد و این ابزار شب و روز کار می کنند. _تداوم اشغال نظامی افغانستان و این جنگ پرهزینه برای امریکا و مخصوصاً مردم ما، از همان ابتدای اشغالگری، در خدمت اهداف هژمونیستی منطقه ئی امپریالیسم امریکا در منطقۀ ما مطرح بوده است. این ستراتیژی تا هنوز به قوت سر جایش باقی است. نه "ستراتژی جنگ و صلح اوباما"ی تروریست پرور، نه هم رویکرد نظامیگری جمهوریخواهان جنگ افروز، نمی تواند در اهداف استیلاءگرانۀ منطقه ئی دولت و نظام امپریالیستی امریکا تغییری بیاورد.

در ازدحام انتخابات اخیر امریکا، در اوج اغتشاش آفرینی میدیای شرکت های رسانه ئی نزدیک به کمپ دموکرات ها و ترساندن مردم از کاندیداتوری ترامپ بی ثبات و ماجراجو؛ اشتون کارتر، وزیر دفاع امریکا طی سفری عجولانه به کابل و دیدار با غنی، به مزدوران افغان‌ امپریالیسم امریکا در مورد آیندۀ روابط کابل ـ واشنگتن اطمینان داده گفت:" برای حمایت از نیروهای افغان حضور امریکا ادامه می ‌یابد. همکاری استراتژیک با دولت افغانستان به جهان نشان می‌ دهد که امریکا به افغانستانی مستقل و امن متعهد است. ما در کنار مردم افغانستان می‌مانیم".

این روشن ترین پیام رئیس پنتاگون بابت تداوم حضور اشغالگرانۀ نظامی، سیاسی، اقتصادی، امنیتی، اطلاعاتی و ایدئولوژیک امپریالیسم امریکا در افغانستان و تداوم آشوب آفرینی در منطقه، صرف نظر از اینکه رئیس کاخ سفید ترامپ باشد یا کلینتن، به مزدوران ارگ کابل بود. این ستراتژی تهاجمی و جهان تازانۀ امریکا در منطقه و تداوم و رسمیت یافتن موقعیت مستعمراتی کشور ما با آن پیمان های ننگین تحمیلی، اما به نام "افغانستان مستقل و امن" و "ماندن در کنار مردم افغانستان" نمایانده می شود.

ستراتیژی نقش آفرینی امریکا در افغانستان و منطقۀ آسیای میانه و جنوب آسیا، با رفتن اوباما، به جمهوریخواهان جنگ افروز تشنۀ خون و آغازگر جنگ و اشغال افغانستان، فرصت و مجوز پایان این جنگ و تجاوز را نخواهد داد. بی تردید جنگ و اشغال کشور ما ادامه می یابد. همه راه های جنگ و صلح تحمیلی استعماری و همه طرح های انقیاد طلبان و تسلیم طلبان خادم استعمار ، در جانب افغانی به ارگ کابل منتهی می شود که خود نمادیست مستعمراتی.

راه پایان جنگ و اشغالگری امریکا و برچیدن بساط آن در افغانستان، آن راهی است که به "سقوط سایگون" منتهی شد و در افغانستان به فرار از فراز "پل دوستی" !