پــــردل روستائی
۱۵ اکـتـوبــــر ۲۰۲۰



فئودالیسم پایۀ عمدۀ امپریالیسم در افغانستان

تجاوز گستاخانۀ  امپریالیسم  جنایتکار امریکا در آغاز قرن بیست و یکم در راستای تحقق ستراتیژی سلطه جویانه و سیاست عظمت طلبانه اش با تراشیدن بهانه های  فریبنده و واهی مثل  مبارزه با تروریسم و مواد مخدر، به کمک بم افکن های طیارات بی ۵۲  و تسلیحات پیشرفته و در ظاهر امر گویا با مجوز  موید تجاوز و پاسدار منافع آزمند دول امپریالیستی به نام "سازمان ملل متحد"، عملی شده و در نتیجۀ آن افغانستان مورد تجاوز و استیلای امپریالیستی قرار گرفت. ۱۹ سال تمام در حدود بالاتر از یک صد و پنجاه هزار انسان کشور ما تحت عناوین  مختلفی به قتل رسیده و میلیون ها انسان اسیر، دربند، آواره و معیوب و زخمی شدند.
در این مقالۀ مختصر در چارچوب همکاری فئودالیسم با امپریالیسم علیه مردم افغانستان و اتکای عمدۀ امپریالیسم بر پایۀ اجتماعی فئودالی آن در کشور ما؛ دستآورد های ادعائی قوت های متجاوز و غارتگر امپریالیستی را در ۱۹ سال تهاجم و اشغالگری در افغانستان در نهاد های مستعمراتی و شعار های دروغینی که در خدمت تحقق ستراتیژی اشغالگران بوده است، در چند مورد نام برده و ارزیابی مختصر می کنیم:
- حقوق بشر و کمیسیون نامستقل حقوق بشر:  در حالی که از نوزده سال تا این دم، همه روزه اشغالگران امریکائی ــ ناتوئی، دولت مزدور کابل، جنگسالاران مورد حمایت اشغالگران و مزدوران طالبی و داعشی امریکا ــ ناتو همه روزه آدم کشته، جنایت کرده و حقوق حقۀ انسان های ستمدیدۀ این کشور را نقض و پایمال کرده اند؛ ادارۀ حقوق بشر یک نهاد مستعمراتی ساخت اشغالگران است که رنگ و بوی استعماری دارد و غرض از ایجاد و فعالیت های آن اغوای مردم است. ارتجاع مذهبی جهادی و طالبی و دلالان تکنوکرات وابسته به امپریالیسم جهانی اند. همین نیرو ها اعمال تروریستی، انتحار و انفجار، جاسوسی، رجم، سنگسار، دزدی، آدم ربائی، مکتب سوزی، ترویج مواد مخدر،  قتل و کشتار مردم بینوا همه و همه اعمال ضد بشری زورمندان، جنگ سالاران، اعضای مافیا و ارازل و اوباش متعلق یا در خدمت ارتجاع حاکم وابسته به امپریالیسم جنایت پیشۀ امریکا اند. در نتیجۀ حمایت اشغالگران امپریالیست از این جنایتکاران و ناقضان حقوق بشر، جنایات هولناک اینان و اربابان شان نه تنها در عرصۀ ملی افغانستان، بلکه در عرصه بین المللی نیز بی کیفر مانده است.
- آزادی بیان: در کشور مستعمرۀ سرکوب شده و لِــه شده در زیر چکمه های خون آلود سربازان اشغالگر و زیر چرخ تانک های کشتار انسان ها، آزادی بیان و آنهم اعطاء شده توسط اشغالگران، ادعای پوچی بیش نیست. زیرا رسانه ها گرچه خود را بی طرف و غیرجانبدار اعلام می دارند، ولی وابسته به دستگاه امپریالیسم جهانی و در خدمت نظام مستعمراتی اند و به اشغالگر گفته نمی توانند که "یانکی برو گم شو!". اگر تصادفا! کدام شخصی کدام سؤال را ناخودآگاه از مقام های حکومتی بپرسد، عمداً و قصداً گارد ها و پاسداران نظام مستعمراتی سؤال کننده را زیر مشت و لگد قرار داده و بدون حساب و کتاب محاکمۀ صحرائی می کنند تا که آزادی بیان را فرمواش نماید. یعنی در فرهنگ استعمار و  امپریالیسم و در قاموس ارتجاع دهن دریده(امریکا، ناتو، دولت مزدور و اخوانی های جهادی ــ طالبی) بار ها به اثبات رسیده است که لت و کوب و سرکوب، آزادی بیان معنی می دهد.
- حقوق زن: در یک کشور مستعمره و اشغال شده، هر فرد آن چه زن و چه مرد، اسیر و دربند است. زن نیمۀ جامعه است و پیشرفت هر جامعه از روی  ترقی زنان و درجۀ آزادی آنها سنجیده می شود. مسألۀ حقوق زنان کشور ما با سرنوشت جمعی مردم زحمتکش آن از نگاه ملی و اجتماعی گره خورده است. حقوق زنان عطیۀ امپریالیسم اشغالگر نیست. به روی ستیژ فرستادن چند زن غرق در تجمل متعلق به طبقات حاکمه و ظاهر شدن بدون حجاب آنان در ملاء عام، ترویج عامدانۀ مفاسد و ناهنجاری های اخلاقی و روسپیگری  و دلالی؛ به معنای آزادی زنان دربند و ستمکش افغان نیست، زیرا این آزادی ساختاری است تا موردی.
 در شرایط خاص کشور ما امپریالیسم از بُعد ملی و ارتجاع فئودال کمپرادوری از نوع جهادی ها، محافظه کاران، سنت گرایان و طالبان فاشیست و زن ستیز همراه با دلالان و قوادان استعمار با حمایت امپریالیسم از بُعد اجتماعی همراه با افکار و نهاد های روبنائی مثل فرهنگ مردسالار، خانوادۀ مرد سالار، مذهب و نهاد های مذهبی؛ در مجموع بر زنان ستمکش و بی حقوق کشور ما ستم، استثمار و تبعیض روا داشته و همه باهم شرایط فرودستی زنان افغان را در کل و به ویژه شرایط ستمکشی زنان متعلق به زحمتکشان کشور را بازتولید می کنند. تحمیل فقر مزمن و فراگیر در میان مردم ما توسط اشغالگران و مزدوران بومی شان، زمینۀ اقتصادی یک زندگی آبرومندانه را از جوانان، زنان و مردان بیکار کشور ما گرفته و خود زمینه ساز تن فروشی زنان و مادران اطفال گرسنۀ بی سرپرست، فحشاء، اعتیاد و فروش اجباری دختران صغیر و اطفال شده است.
از این رو به جرأت تمام گفته می توانیم و عملکرد نزده سالۀ امپریالیسم و ارتجاع ضد زن نیز بر این گفتۀ ما گواه اند که مطرح کردن ادعای مضحک حقوق زنان افغان توسط امپریالیسم و چاکران مدنی آن، دروغ شاخداری بیش نبوده است.
برای اشغالگران و قوادان بومی شان و عوامل ریز و درشت دولت مزدور و زن ستیز غنی از سطح قوماندان پوستۀ پولیس و ملیشیا گرفته تا عالی ترین مقام ها و رؤسای دولتی، دختران نابالغ و زنان خوبصورت در حد ملعبه و وسیله ای برای عیاشی و خوشگذرانی آنان بوده است. رقصاندن دختر سیزده ساله در تخار توسط افراد دولتی و پولیس، همین هفته در صدر اخبار بود. و یا چنانچه (رولا غنی احمد زی) طی کنفرانسی مطبوعاتی در رسانۀ آریانانیوز به صراحت اعلام داشت که "در بخش جرمی و جنائی، زنان خوش صورت بعد از تکمیل میعاد  حبس شان نیز به منظور عیاشی و سوء استفادۀ جنسی از آنان توسط عمال دولت، از بند رها نمی گردند، من به صراحت می گویم". 
اینست حقوق زن در نظام زن ستیز مستعمراتی ساخته و پرداختۀ امپریالیسم دغلباز. حال همین امپریالیسم دغلباز و ریاکار که همراه با مزدوران مدنی و تسلیم طلب شان دروغ تحویل داد، با فراموشی این شعار فریبنده، در صدد آنست تا سرنوشت زنان و مردان تحت ستم و استثمار کشور ما را به دست نیروئی مثل طالبان بسپرد که آن نیروی وحشی و دستور یافته از جانب بدخواهان افغانستان، در دشمنی با زنان، با علم و دانش، با فرهنگ و فرهنگیان و کلیه مظاهر تمدن و ترقی تا سرحد فاشیسم پیش رفته و گوی سبقت را در وطن فروشی و خودفروشی، کشتار مردمش و ویرانگری کشورش، از سائر مزدوران ربوده است.
- حاکمیت  قانون:  حاکمیت  قانون در حالی برای مردم فقیر و دربند افغانستان توسط اشغالگران و دزدان امریکائی و طوطی صفتان ارتجاع فئودال ــ کمپرادوری زمزمه می شود که دست تعدی، تجاوز و تاراج زورمندان و مافیای قدرت متعلق به دلالان استعمار و اخوانی های لاشخور فراقانون در تاختن به حیثیت انسانی زن و مرد افغان، در تاراج معادن کشور، ثروت های ملی، مال و متاع مردم  و انحصار شریان های حیاتی اقتصادی کشور ما و تحمیل گرسنگی بر محرومان و زحمتکشان کشور از طریق احتکار و گرانفروشی و...، باز گذاشته شده است.  همین تاراجگران با پول های استعماری، جاسوسی و وطن فروشی سرمایۀ حرام اندوخته و علاوه از بخش میدیا،  تورید مواد اولیۀ مورد نیاز مبرم مردم مثل مواد سوخت، غذا، پوشاک، ادویه و غیره اقلام ضروری را در انحصار خود داشته اند.  با این وسیله، دزدی، احتکار، قاچاق، رباخواری، ثروت اندوزی و غیره را رونق دادند و مردم را در فقر عمدی و فلاکت و دربدری عمدی کشانیدند، هست و بود ملی را به تاراج بردند، بازار بردگی، وابستگی، بنیاد گرائی، خرافات و جاسوسی را گرم ساختند و  بازار کشور را با محصولات بنجل کشور های همسایه انباشتند.
مواد مخدر: شعار امپریالیسم و مزدوران دولتی اش برای مهار ترویج مواد مخدر و اعتیاد جوانان کشور ما، در روشنائی عملکرد امپریالیسم امریکا و شرکاء، عملکرد مافیای دولت مزدور غنی و سهم بزرگ فاشیست های طالبان از سود تجارت مواد مخدر در کشور ما، به رؤیت آمار و ارقام و تعداد زیاد معتادان همراه با تمرکز نظامی ــ استخباراتی امریکا ــ طالبان در مناطق دارای مزارع کوکنار و یا مراکز پراسیس تریاک مثل فراه، هلمند، بدخشان، ننگرهار کندوز، مزار و سائر ولایات و مناطق مرزی، همه بر دروغین بودن شعار امپریالیسم علیه مواد مخدر و به عکس، به سهیم بودن وی در این تجارت مرگ، شهادت می دهد.
اشغالگران با تفرقه اندازی استعماری، اقوام ساکن کشور را روی هم قرار دادند، فضای کشور را پر از کینه و کدورت میان اقوام  و گویندگان زبان های کشور ساختند تا اینکه مردم دیگر بین خود وحدت نداشته باشد، بر هموطن خود بی اعتماد شوند و به اشغالگر کشور خود اعتماد کنند.
سائر شعار های دروغین امپریالیسم: همین طور سائر شعار های دروغین امپریالیسم که طی این نزده سال عملی نشد و حال با رویکرد جدید امپریالیست های امریکا ــ ناتو به سوی طالب و تمکین وی در برابر خواسته های نامشروع حکام پاکستانی، به عکس شان برمی گردند...
اشغالگران امریکائی ــ ناتوئی در اخیر ثابت کردند که شعار هائی که در طول ۱۹ سال اشغالگری خود در افغانستان حمل کرده بودند، شعار های دروغینی بیش نبود.  جای مبارزه با رجعت گرایان دینی و مذهبی سید قطبی، قمی و سَلَفی و گروه دهشت افگن اجیر طالبی همکاری و همدستی گرفته،  و سرانجام مزدوران تربیت شده و کهنه کار  طالب سر از گریبان آفریدگار امریکائی خود بیرون آوردند.
قرار امپریالیست های اشغالگر بر این است که نیرو های اشغالگر شان را در افغانستان کاهش دهند و بار مسؤولیت  اشغالگری خود را در بخش نظامی ــ امنیتی و استخباراتی به طور عمده به دوش خودفروختگان طالبی  گذاشته  و یک دولت مونتاژ شدۀ دست نشانده دیگری را با ترکیبی از بورژوازی کمپرادور و تنظیم های اخوانی جهادی و طالبی با طوطیان سخنگوی  و جاسوسان حرفه ئی در ادامۀ اشغال وطن ما جا بیاندازند.
در این  شب و روزی که مذاکرات بین مزدوران دولتی و طالبی امپریالیسم در دوحه در جریان است، جان، مال و حیثیت مردم در تمام شهر های افغانستان  در مصئونیت قرار ندارد. دزدی ها، کشتن  جوانان به خاطر دفاع از جان و مال و حتی برای ندادن یک سیت موبایل، در شهر کابل رایج گردیده است. مردم و خانواده ها همه در شهر ها و روستا ها در محلات به نوبت تأمین امنیت می کنند. دولت پوشالی از هم پاشیدۀ غنی مصروف وطن فروشی و تاراج منابع عایداتی کشور می باشد و نیرو های امنیتی ــ انتظامی آن مصروف دزدی  و دهن جوال گرفتن با دهاره های دزدان اند. سران این حکومت مافیازدۀ ضد ملی و ضد دموکراتیک هیچگونه خود را در کشتار و ترور مردم  مسؤول نمی دانند و  در ظاهر امر برای فریب مردم و جلوگیری از اعتراض ها، این اعمال شنیعی را که دولتی ها در آن دست دارند و یا همسوئی، مثل نزده سال قبل، در لفظ تقبیح می کنند و بس!
حملات گروه فاشیست طالبان در ولایات هلمند، هرات و قندوز به شدت روان است و هزاران خانوادۀ بی دفاع از خانۀ خود بی خانه گردیده اند. در لشکرگاه جنگ جریان دارد و دو طرف جنگ یعنی طالبان و دولتی ها و اشغالگران با حمله به اهداف غیرنظامی مرتکب جنایات جنگی شده اند. این جنایات نابخشودنی تاریخی بر گردن نحیف سران دولت مستعمراتی و گروه مرتجع و مزدور طالبی سنگینی می کند. مزدوران طالب که خود را به غلط "ضد اشغال" وانمود می کردند، اما در اخیر چهره پهنانی وابستگی امارت و خلافت آنها که وابسته به نیرو های اشغالگر بوده، از آب برآمد و عملاً در خدمت اشغالگران آفتابی شد که امروز از انظار مردم پوشیده نیست.
جوانان همه شما می دانید که اخوانی های جهادی و طالبی و بورژوازی کمپرادور وابسته به امپریالیسم اند. از ابتدای تاریخ استعمار تا امروز در هر کشور مستعمره و نومستعمره، ارتجاع فئودالی و کمپرادوری پایۀ اجتماعی استعمار و سپس امپریالیسم را ساخته و کلیه عرصه های روبنائی و زیربنائی و دم و دستگاه مستعمراتی در خدمت اشغالگران بوده است.  
جوانان و باشندگان در هر کوی و برزن کشور با بینش باز و مسؤولیت پذیری و انسجام واقعی می توانند تأمین امنیت جان خود و مردم را نمایند. تا زمانی که به ادارۀ مستعمراتی استعمار وابسته باشیم، روز و حال ما از این بد و بد تر می گردد. برای نجات جان، مال و ناموس خود باید با هم نزدیک شویم و نگذاریم بیش از این از تفرقۀ ما دشمن ملی و بین المللی و وابستگان شان سود ببرند. سر کشیدن نظام دار و تازیانۀ طالبان با قوانین منسوخ و ضد انسانی آن به منفعت امپریالیسم است. قرار امپریالیسم بر آن است که در کوتاه مدت رهبری دولت پوشالی محصول مذاکرۀ جاری را به مدافعان فئودالیسم به شمول لاشخواران طالبی و جهادی سپرده و دلالان کمپرادور را در رهبری دولت و در عرصۀ سیاسی، فرهنگی و رسانه ها، در جایگاه فرعی قرار دهد و همراه با این شرکای بومی در جایگاه رهبری کننده و رهبری شونده زیر نظارت امپریالیسم، به اشغال کشور ما، به غارت منابع آن و سرکوب مردم معترض و آزادیخواهان و انقلابیون آن بپردازد.

مرگ بر امپریالیسم و رنگ و نیرنگش!