ســــروش
۰۳ جنوری ۲۰۱۸



همبستگی خلق افغانستان با مردم به پا خاستۀ ایران

خلق ایران به رغم سقوط نظام سلطنتی فرسودۀ رضاه شاه پهلوی با قیام های سرتاسری، نتوانستند به حق تعیین سرنوشت ملی و اجتماعی و نظام سیاسی دلخواه خود برسند. استعمار و امپریالیسم فرصت ها را از انقلابیون ربوده و مشتی شداد بی رحم و خونخوار عمامه به سر را بر خلق ایران تحمیل کردند. امپریالیست ها خمینی جلاد و کودن را از فرانسه بر دوش مردم به پاخاسته سوار و نظام شاهی پهلوی را به نظام تئوکراتیک اسلامی تعویض و در نتیجه خلق ایران در چنگال کرگسان لاشخوار فرستادۀ امپریالیست های امریکائی و اروپائی اسیر شدند.

از سال 1357 تا همین حالا رژیم اسلامی دار و تازیانۀ حاکم بر ایران در درون با ایجاد جو اختناق بی سابقه، مصروف اِعمال ستمگری، استثمار و سرکوب سیستماتیک زحمتکشان، انقلابیون، دگر اندیشان، دگرباوران و اقلیت های قومی غیر فارس  و غارت و خصوصی سازی ثروت نفت بوده است. امتداد این سیاست ستمگری نظام توسعه طلب اسلامی در بعد بیرونی، عبارت بوده است از تجاوز، تعدی و تمدید و تداوم شئونیسم عظمت طلبانۀ به جا مانده از رژیم پهلوی در رابطه با همسایگان و دول منطقه در شرق میانه و آسیای مرکزی ــ جنوبی مخصوصاً در قبال افغانستان و افغان ها. این توسعه جوئی عظمت طلبانۀ رژیم جمهوری جنایت، در پوشش "متبرک"  اغواگر ایدئولوژی سیاسی تشیع و لفافۀ فرهنگی "فرهنگ و زبان فارسی" در بیرون از مرز های ایران به اغواگری و سربازگیری از ناآگاهان پرداخته است.

عواقب این ستمگری درونی و تقابل و تنش افزائی بیرونی حکام جمهوری اسلامی باعث تحمیل تحریم ها و در نتیجه فقر و تنگدستی، بیکاری بر خلق ستمکش ایران، چور و چپاول  و نظامی ساختن اقتصاد ملی این کشور شده است. این قتل،  وحشت و بر بریت و غارت نظام آخوندی طی سی هشت سال تمام کمر خلق ایران را خم کرده است. مردم عذاب کشیدۀ ایران در زیر بار ستم این رژیم خونخوار به ستوه آمده اند. نظام استبدادی تحمیلی بر مردم و ستمگری و سرکوب آن، خلق ایران را واداشت تا باز به خیابان ها بریزند. این خیزش های اعتراضی به تاریخ هفتم جدی نخست از شهر مشهد علیه نظام استبدادی آخوندی و آنچه بی عدالتی، فقر اقتصادی، نابرابری های اجتماعی، زرگوئی چماق به دستان بسیجی، چور و چپاول بیت المال توسط سپاه پاسدران و سران نظام، تجاوز به جان، مال و ناموس مردم، شکنجه  و اعدام در زندان های مخوف، جبر و ستم و هزار و یک فشار توسط چماق به دستان خامنه ئی و سیاه پوشان عمامه به سر سپاه پاسدران خمینی ــ خامنه ای شروع شد که بعداً سرتاسر ایران را فرا گرفت .

خلق ایران از مدت نزدیک  به چهار دهه در اسارت رژیم جلاد اسلامی جان می کنند و صدها هزار نفر کشته و میلیون ها ایرانی به اجبار همچون افغان ها در سرتاسر جهان آواره گریده اند. دانشمندان، اندیشو‌ران، مبارزان و آزاذ اندیشان شان در بد ترین شرایط در زندان های هولناک خامنه ای یا سر به نیست شده اند و یا هم قسماً در بد ترین حالات بدون سر نوشت در زندان به سر می برند.

این بار خلق قهرمان و دلیر ایران از نظام آدمکش و  از زنجیر و اعدام نهراسیده و به امید آزادی از یوغ این نظام ستمگر در خیابان ها راه پیمائی و شعار های مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر خامنه ای، مرگ بر روحانی، جمهوری ایرانی و... را سر دادند. تقابل علیه ظلم و استبداد و فریاد اعتراض جمعی ستمدیگان برای رهائی از ستم جلادان رژیم خمینی ــ خامنه ای، پایه های لرزان رژیم آخندی ایران را سست تر کرده است. با این پایه های لرزان و ماهیت ضد مردمی، تداوم حیات ننگین نظام استبدادی و فاشیستی حاکم بر ایران به تداوم و تقویت ستمگری، سبعیت و سرکوب بیشتر، منوط است.

دول استعمارگر امپریالیستی برای برهم زدن قیام خلق ایران و به بیراهه کشیدن مبارزات و خواسته های برحق خلق به پاخاسته، که سرنگونی نظام استبدادی «ولایت فقیه » است؛ به توصیه و نصیحت پدرانه پرداخته، از خویشتن داری و یا هم از مسالمت با نظامی که طی سی و هشت سال خلق ایران را سلاخی کرده است، دم زده اند. امپریالیست ها تداوم این دولت وحشت و یا هم تعویض این رژیم به رژیم دلخواه شان را می خواهند. دوران سیاست دار و تازیانه و  بلندپروازی عظمت طلبانۀ دولت فاشیستی و مزدور ایران به سر رسیده است. این رژیم محکوم به زوال است.

مردم عذابدیده، ولی سلحشور افغانستان  و نیرو های مترقی و انقلابی آن همصدا با خلق مبارز ایران، با انقلابیون و آزادیخواهان آن سرزمین؛ حمایت و همبستگی قاطع شان را از مبارزات آزادیخواهانۀ آنان برای سرنگونی هر چه زود تر رژیم خون آشام و توسعه طلب آخندی ایران ابراز می دارند.

زنده و جاوید باد همبستگی مبارزاتی خلق های ایران و افغانستان!