ســـروش
۰۷ اکتوبر ۲۰۲۰



نغمۀ صلح امپریالیسم پس از نزده سال اشغالگری، تاراجگری و کشتار

تمام اسناد و شواهد از عملکرد امپریالیسم امریکا و شرکای تجاوز و جنایتش در کشور اشغال شدۀ ما گواھی بر آن دارند که تمام  ادعا های نزده سال قبل اشغالگران از قبیل  واژگونی نظام دره و سنگسار طالبان، آوردن دموکراسی، حقوق بشر، حقوق زنان و مبارزه علیه تروریسم القاعده، شعار های اغواگری بیش نبوده است. این شعار ها برای اغوای مردمان افغانستان و جهان کاملاً حساب شده و آگاهانه به منظور کتمان اهداف سیطره جویانه و غارتگرانۀ استعماری امپریالیسم در کشور ما و منطقه انتخاب شده بود. اما از همان ابتدای لشکرکشی قشون استعماری، حنای شعار های فریبندۀ آن رنگ باخته و بطلان و کذائی بودن آن در عملکرد روزمرۀ اشغالگران و دولت مزدور ساختۀ آنان و در تبانی امریکای اشغالگر با مخلوق طالبانی اش آشکار گردیده است.
با این بهانه های واهی، امپریالیست های متجاوز امریکا ــ ناتو با تکیه به ارتجاع ذخیرۀ ‌اخوانی ــ ملیشیائی به عنوان پیاده نظام تجاوز نظامی شان از هوا، سرزمین ما را در هفتم اکتبر ۲۰۰۱ اشغال و در تبانی با خودفروخته ترین و افراطی ترین دار و دسته های مزدور و مرتجع پرورش یافته در دامان استعمار و ارتجاع منطقه، اشغال کرده  و در ادامه پس از نصب دولتی به تمام معنی پوشالی مزدور و خیانت پیشه در ارگ غلامان کابل، در عین تاراج ثروت های طبیعی کشور و کشتار هم میهنان آزاده و بی گناه ما، مردم ستمدیدۀ ما را با مصائب بی شماری مواجه ساختند.
آری، همین سارق مسلح جهانی ( امپریالیسم جنایت گستر امریکا ) است که با شرکای جرمش کشور ما را در زیر پاشنۀ سربازان اشغالگرش با خاک یکسان کرده، با بی رحمی تمام به قتل و غارت و جنایات سهمگین پرداخته و خلق پا برهنۀ افغانستان و منطقه را اعم از زن مرد، پیر و جوان و طفل با تیغ طالب، مجاهد، داعش، القاعده و نظامیان مزدور سر زده است.  
طی این مدت زمان طولانی اشغالگری، امپریالیسم و مزدوران دولتی و غیردولتی اش با تداوم و تشدید  نوبتی جنگ های اشغالگرانه و نیابتی، با سلب امنیت و آرامش مردم، تحمیل گرسنگی، فقر و مصیبت، بیماری های مزمن، قاچاق و صدور مواد مخدر، بم و راکت، اختطاف، انتحار، انفجار، مکتب سوزی و مصیب های بی شماری را همراه با تبعیض نژادی، مذهبی، قومی، سمتی و زبانی، خلق کرده و دامن زده است. امروز دیگر برای هیچ کس پوشیده نمانده است که همین امپریالیسم با بودا صفتی و شعار های دروغین دیروزی اش، منشاء و ریشۀ اصلی و اساسی تمام مصائب، مشکلات عدیده و فساد ذاتی ایست که در کشور مستعمرۀ ما در وجود نظام ساختۀ آنان و در سراپای جامعه ریشه دوانیده و در سائر کشور های تحت سیطره اش شیوع یافته است.
 در عین حال همین امپریالیست و شرکای تجاوز و جنایاتش در سطح منطقه، جنگ های تجاوزکارانه را در اشکال  نیابتی و درگیری مستقیم برای چپاول منابع طبیعی کشور ها، نفت خاورمیانه، رقابت بر سر تصرف منابع و بازار، مسابقۀ تسلیحاتی، صدور تسلیحات و... ادامه داده و بدین وسیله جنگ، تحریم، گرسنگی، فقر، مرض، مرگ، ویرانی، جهالت، خرافات، غارت و آلوده سازی طبیعت را بر زحمتکشان بی گناه و بی دفاع منطقه تحمیل کرده اند.
امپریالیزم امریکا و ناتو این جنایتکاران ضد بشری به تعقیب تجاوز به افغانستان، تهاجمات نظامی دیگری را تدارک دیده و اجرائی کردند، عراق را اشغال کردند و به دست القاعده و سپس داعش سپردند، به لیبیا حمله کرده و پارچه پارچه  و ویرانش کرده و به دست سلاخان اسلامیست سپردند، سوریه را به زیر چکمه های سپاه غارتگر و به میدان توحش داعش مبدل کردند، داعش را ایجاد و جنایت قرن را در آنجا توسط داعش رقم زدند و بزرگ ترین افتضاح را به جان خریدند، به لبنان، ، سودان، سومالی، مالی و... تاختند. در یمن فاجعۀ بزرگ انسانی را خلق کردند.  با حضور نظامی شان، یکی پی دیگری کشور ها را اشغال و بر سر چشمه های نفت که به آن دل باخته بودند، به قیمت جان میلیون ها انسان بی گناه و بی دفاع، رسیده و  ‌به احداث یا تحکیم پایگاه ها و حضور نظامی ــ اصلاعاتی در افغانستان، عراق، سوریه، لیبیا، لبنان و... پرداختند. همین امپریالیست های جنگ افروز و توسعه طلب امریکا همراه با متحدانش در منطقه، همزمان با تحریم کشور ها و خلق ها، با تشدید جنگ تجاری با غول چینی، به تشدید تحرکات نظامی و تمرکز نیرو در شرق دور و اقیانوسیه دست زده و منطقه را به طرف بی ثباتی فزاینده و در معرض خطر بروز برخورد های نظامی کشانده است. این همه ناشی از حرص جهانگشایی و سرکرده گرائی امپریالیسم جهانخوار امریکا است و در چارچوب رقابت امپریالیستی میان قدرت های بزرگ جهانی مفهوم می یابد.
از آنجائی که چهل سال پیهم کشور آبائی  ما مورد تجاوز و غارت و نسل کشی توسط امپریالیست های شرق و غرب و مزدوران بومی خودفروختۀ آن ها قرار گرفته است، متجاوزان با همکاران شیاد، اراذل، اوباش و مزدوران مرتجع  داخلی شان در حاکمیت ‌های جلاد، فاسد، دزد و مافیائی، با درندگی تمام بر خلق اسیر و ستمدیده ما تاخته، ملک و ملت را منهدم و دارائی های عامه را تاراج و میلیون ها انسان را قتل عام، معلول و معیوب،  بی خانمان و آواره ساخته اند.
با این پیشینۀ توحش و جنایت این نیرو های متجاوز و آدمکشان بومی شان در حافظۀ مردم ما، امروز مردم ستمکش افغانستان به شمول زنان و مردان در اوج بیم و وحشت در هراس از بازگشت توحش مجدد طالب، مجاهد، داعش، خلق و پرچم، و ستمگستران دلال نظام پوشالی جبار و اربابان قاتل و جنایتکار شان، به سر می برند. با تجاوزات پیهم بیرونی در مقاطع مختلف و به اثر جنگ هال قدرت و تجاوزکارانه در کشور طی چهل سال اخیر و به ویژه طی نزده سال اخیر، ارزش های اجتماعی و فرهنگی ما برباد رفته است.
هجوم همه جانبۀ امپریالیسم طی دو دهه کشور ما را به میدان ظهور تروریسم دولتی و غیردولتی و جاهلیت نوین مبدل کرده و خانه و کاشانۀ ما را توسط باند های مسلح آدمکش مزدور به حمام خون، کشور را به ویرانه و سرزمین سوخته مبدل کرده است. ناگفته نماند که صدمات جبران ناپذیر ناشی از تجاوز و عملکرد امپریالست های اشغالگر و دار و دستۀ مزدور دولتی و غیردولتی به شمول قتل و غارت، نابودی تمام زیرساخت های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی میهن پایمال شدۀ ما در ادامۀ ویرانگری و کشتار قبل از آن، طی نزدیک به بیست سال خیلی عمیق و گسترده است و کشور را در همۀ عرصه های زیربنائی و روبنائی به ورطۀ تباهی کشانده است.
اکنون بازیگران متجاوز بیرونی بر سرنوشت جمعی ما و دلقکان بی وجدان و بی آزرم بومی آنان که هست و بود ما را، حال و آتیۀ ما را، حق زندگی انسانی ما را در سرزمین آبائی ما از ما گرفته اند، با هزار رنگ و نیرنگ سی و پنج میلیون انسان ستمدیدۀ ما را به بازی گرفته و هر روز در عین کشتار بی گناهان میهن ما و اغماض بدان، شیادانه بر طبل صلح می نوازند.
از آغاز گفتگوی های مزدوران اجاره ای « بین الجلاد » پیرامون سراب صلح در دوحه با حملات سنگین تروریستان مزدور طالبی و نظامیان رژیم از هم پاشیدۀ پوشالی بر خلق ستمکش و ملت مظلوم ما در این روز ها، جان هزاران کودک، پیر و جوان و زن و مرد کشور ما را برای امتیازگیری های جناح های درگیر گرفته اند.
"خلق و پرچم"، مجاهد و طالب و دلالان تکنوکرات نظام فاسد پوشالی ساخت امریکا که با ماهیت و خصلت عمیقاً ارتجاعی و شوونیسم قومی ــ زبانی، توأم با وابستگی غلیظی مضاعفی که به سردمدار امپریالست ها، صهیونیسم، ارتجاع عرب، پاکستان ایران و امپریالیست های روسی و چینی دارند، به کمک و تحت رهبری دول متذکره و مراکز استخباراتی و قوت های نظامی شان و به امر نهی بدون قید شرط  اربابان شان، هر عمل شنیع و خیانت و جنایتی را برای برآوردن منافع آزمندانه حامیان بیرونی خود انجام داده و می دهند.هر یکی از باند های آدمکش و جلاد فاسد بی شرف و بی عزت دولتی اعم از غنی، عبدالله، کرزی، تا رهبران خودخواندۀ  طالب خود را به مثابۀ بدیل در ارگ ادارۀ غلامان پوشالی مطرح می کنند.
در واقع سردمداران قصر سفید و شرکای جرم ناتوئی و غیرناتوئی اش در افغانستان خوب می دانند که تضاد های جناحی درگیر میان دار و دستۀ خودفروختۀ ارتجاعی تشنۀ قدرت هر چه عمیق تر شود و جنگ تشدید یابد و ملت تسلیم ناپذیر سرکوب و ناتوان گردد، در محور جنگ و صلح خود ساخته با تعویض غلامان وحوش، به اهداف ضد بشری شان نزدیک تر می شوند.
در میدان جنگ تحمیلی نه سران طالب کشته می شوند و نه هم غلامان ارگ نشین؛ این مردم افغانستان هستند که در میان دود و آتش قاطران جهادی، طالبی و مزدوران ارگ جان می دهند، کودکان و جوانان ما با دفتر کتاب در راه مکتب و دانشگاه تکه و پاره می شوند؛ زحمتکشان و دهقانان ما در سر مزرعه، جوانان بیکار ما به اجبار به خاطر یک لقمۀ بخور و نمیر در صفوف دشمن، مادران، پدران و خواهران ما در خانه و کاشانۀ شان مورد حمله و تجاوز قرار می گیرند. در بیست و هشت ولایت کشور ما جنگ خونریزی و آدمکشی، چپاول، وحشت بربریت، تجاوز و جنایت همچنان ادامه دارد و هر روز با طبل مذاکرات صلح دوحه بیشتر از پیش آتش جنگ تشدید و مردم ما در خون شنا می کنند. با این همه جفا و جنایت، باز هم صدای فریاد این ملت اسیر و در خون تپیده را کسی شنوا نیست.
کشور ما اشغال و ویران؛ استقلال، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی آن پایمال و نقض؛ زحمتکشان ما مورد ستم  مضاعف و استثمار؛ بیش از هفت میلیون آواره ؛ سی و پنج میلیون در معرض خطر و مرگ؛ نیم نفوس بی سر پناه و گرسنه؛ نیم جامعه (زنان) در معرض تجاوز، ستم و تبعیض؛ کودکان و نوجوانان محروم از آموزش و پرورش؛ جوانان ما بیکار و بی روزگار؛ آب، خاک و هوای کشور ما آلوده به مواد زهری و تخریب و...؛ این است ثمرۀ هفتم اکوتر، روز آغاز اشغال کشور در نزدهمین سالگرد این بزرگ ترین جنایت قرن بیست و یکم.
 با این همه جنایت و قساوت رفته در حق کشور و مردم مظلوم افغانستان از جانب امپریالیست های اشغالگر و شرکای خودفروخته و خیانت پیشۀ بومی شان، هنوز هم این اهریمنان مصروف بازی های اهریمنانه و تبهکارانه در مورد مقدرات کشور، ملت و خلق افغانستان اند. امپریالیست های غدار امریکا ــ ناتو، به ویژه امریکا به منابع غنی و موقعیت جغرافیائی کشور ما در دروازۀ جنوبی آسیای میانه برای برای تداوم رقابت و سیطره جوئی امپریالیستی در برابر رقباء چشم دوخته اند و حرص و آز شان تا هنوز سیراب نشده است.
طی چهار دهۀ گذشته مردم پابرهنه ما در بی سرنوشتی با ترس، وحشت و مرگ زندگی را در تحت سلطۀ خونبار استعمار ــ ارتجاع صبح و شام تجربه کرده اند. لذا برای هر هموطن ما سپاه و لشکر متجاوز و دهن دریدگان بومی شان به مثابۀ دشمنان غدار این ملک و ملت شناخته شده اند. این دو نیروی بیرونی و بومی یعنی اشغالگران و همدستان خیانت پیشه و غارتگر ‌جلاد بومی شان نه طرف صلح مردم ما، بلکه آماج خشم و اعتراض و تیر کین جنگ آزادیبخش ملی و مهینی ما اند؛ زیرا پیش شرط ها، محتوا و حدود و ثغور صلح مورد نظر مردم افغانستان و شرایط صلح مورد نیاز استعمار ــ ارتجاع، متضاد هم اند و نافی یکدیگر.
پایان  تجاوز و مداخلات عدیده و آشکار امپریالیستی ــ ارتجاعی، ختم این همه جنایت و قساوت و دفع این بازی های اهریمنانه بر سر سرنوشت جمعی باشندگان کشور ما، که کاریست کارستان، فقط در درازمدت به همت و نیروی خود مردم متحد، منسجم و آگاه افغانستان و پیشتازان انقلابی و آزادیخواه آن، ممکن است. سوای این، همه راه ها و بدایل دیگر به سازش، مماشات و تن دهی به امپریالیسم و بازی های شیادانه اش برای تعیین سرنوشت ما طبق دلخواه امپریالیسم و ارتجاع بومی و منطقه، منتهی می شود.

مرگ بر امپریالسم و ارتجاع!

جنایت هفتم اکتوبر و پیآمد های امروز و فردایش قویاً محکوم است!

بیداری و یکپارچگی مردم ما، یگانه وسیلۀ نجات است!