سروش
۲۲ می ۲۰۱۷



پس منظر لشكركشى امپریالیسم امریكا و چشم انداز آن در افغانستان

دولت امپریالیستی امريكا به خاطر تحقق سياست هاى جیوستراتژيكى خود جهت استقرار سلطهٔ هميشگى امپراطورى و نجات از بحران ساختاری ــ در بحبوحهٔ جنگ سرد كه كشور ما توسط سوسيال امپرياليسم روس اشغال شده بود ــ آزمندانه در تلاش آن بوده است تا با توسل به انواع مداخلات توسعه طلبانه، زمینه سازی برای تقویت و شیوع مکروب بنيادگرائى اسلامی و همزمان تشدید نفاق زبانى، قومى و سمتى  در راستای سیاست های اشغالگرانه و هژمونی طلبانۀ بعدی اش در پی غارت ثروت هاى ميهن ما و منطقه، سيطرۀ نظامى خود را در افغانستان و جهان اعمال كند. با  تحميل جنگ هاى طولانى در ميهن ما پس از اشغال نظامی آن در اکتوبر سال ۲۰۰۱م، امپرياليسم امريكا و شركاء جرمىش خواسته اند با  توسعۀ ترور، وحشت و بربريت، ويرانى، قتل و غارت توسط سربازان اشغالگر، و باند هاى تربيت يافته اخوان دولتی «اژدهاى هفت سر»  و به خدمت گرفتن باند های مزدور مسلح طالبی و داعشى تحت نظر سرويس هاى جهنمى  چون (سيا، موساد و آي اس آي ) ناامنى ها، انتحار و انفجار و كشتار وحشيانۀ خلق مظلوم ما، بر ملت مظلوم ما سيطره  و حضور نظامي شا ن را مسلط ساخته و تداوم بخشند.
با تمهیدات لشكر كشي توسعه طلبانه و تجاوزکارانه امپریالیستی به کشور ما توسط اجيران جهادى، طالبى و بانديست هاى خلق و پرچم در هفتم اكتبر سال ۲۰۰۱ امپریالیسم امريكا و هم پيمانانش به بهانۀ جنگ عليه تروریسم جهانى  با مجوز به اصطلاح "سازمان ملل" و "شوراى امنيت" آن  كه خود در رأس تصميم گيرى های تجاوزكارانه قرار داشتند، به تجاوز و اشغال ميهن ما افغانستان پرداختند. امريكای جنايت كار امواج بي ثباتى را به بهانۀ يازدهم سپتمبر  با   لشكر  يك صد و پنجاه هزار نفره و تجهيزات پيشرفته نظامى با شركاي جرمش در افغانستان  رها کرده و سپس با اشغال نظامی کشور عراق با گسیل موج مخربی از تروریسم دولتی در منطقه و خاورميانه، هرج و مرج را ايجاد  و كشور هاى بيشترى را به سوی بى ثباتى و ویرانی کشاند.
امپریالیسم امریکا در همکاری نزدیک با صهیونیست های اسرائیلی و دول و محافل مرتجع عرب در ادامۀ تجاوزات مکررش در عراق، ليبيا،  سوريه، لبنان، يمن و... میلیون ها خلق هاى زحمتكش و بي دفاع را به كام مرگ فروبرده، خانه و كاشانهٔ شان را ويران و میليون ها تن  دیگر از مردم بي دفاع را به مهاجرت ها ى اجبارى ناگزير ساخته و بر چاه هاى نفت کشور های نفت خیز چنگ انداخت.  در افغانستان كشت کوکنار، پروسس تریاک و صدور هروئین را از طريق كانال هاى مافيائى بين المللى زیر نظر سازمان سیا ترويج و توسعه بخشيده و به ايجاد پايگاه نظامى پرداخت.
تحمیل پیمان ننگین بالای مزدورانش با سیاست ها و اهداف طولانی مدت استعمارى و اشغالگرانه، چون معاهدۀ ننگین گندمك و معاهدۀ بدفرجام دیورند،  زمينه ساز تداوم حضور قشون متجاوز امريكا و اشغال دایمى میهن ما  گرديد. تداوم اشغال نظامی کشور ما و تعمیل سیاست نظامی گری امپریالیسم منجر به قتل و كشتار ملت عذاب كشيدهٔ ما، ويرانى قری و قصبات  و مراكز اكثر ولسوالى ها و بعضاً از ولايات گرديد. بيشتر مردم ما در رنج و عذاب فقر و تنگدستى دچار و تخريب سريع جوامع دهقانى ما در ولايت ها و ولسوالى ها را سبب گرديد.  در نتیجۀ این سیاست ویرانگر نیرو های اشغالگر، بخش عظيمى از ساحات ولسوالى ها و بعضاً از مراكز ولايات به مركز تروريستان، باجگيران، مافیا، زورگويان، كوتوله هاى جهادى داعشى و طالبى و ساحت کشور به زندانى  براى خلق اسیر ما مبدل شده است. در چنین فضای اختناق آور، دهقانان از روستا ها به مراكز واحد هاى ادارى پرتاب شده اند؛ از كشت و زراعت، توليد و بازتوليد بازمانده اند و سيل آسا به كشور هاى همسايه به مهاجرت پرداختند و يا هم  در بي سرنوشتى، بيكارى و بی روزگارى به اجبار در صف یکی از دو طرف متخاصم جنگ تحمیلی این "دشمنان  خلق ما " با ترويستان و نظام غلام شاهى به خاطر  لقمه بخور و نميرى پيوستند. بیش از سه میلیون جوانان، اطفال و زنان هم به  اعتياد مواد مخدر  رو آوردند و به اثر زهر كشندۀ اعتیاد جان مى كنند و می میرند.
از سا ل ۲۰۰۱ تا اكنون كشور ما كاملاً مستعمرۀ و  تحت سیطرۀ اشغالگران امپریالیسم امريكا و متحدانش قراردارد و مردم ستمکش آن در بند زنجیر اسارت استعماری امپریالیسم بسته اند. در این مدت ۱۶ سال اشغالگری امپریالیست های اشغالگر به سردمداری  امریکا ، نظامیان دولت مزدور و اجیران مربوط به ارتجاع اسلامی طالب و داعش با استعمال پیشرفته ترین و مخرب ترین سلاح در کشور ما، به قتل عام انسانی، ویرانی محیط زیست و نابودی و تعطیلی كلیه  زیرساخت ها و تأسیسات اقتصادی و فرهنگی کشور ما پرداختند. در این میان کشور ویران ما با تنی زخمی به میدان جنگ ناعادلانه، ارتجاعی و تحمیلی دو طرف امپریالیستی و ارتجاعی آن مبدل شده است. مردم جفادیده و بی امکان آن نیز در میانۀ این میدان جنگ تجاوزکارانه دست و پا مى زنند و راه نجاتی نمی یابند.
به  ادامهٔ فاجعه و قتل و غارت، و چپاول  ثروت های ملل و ميهن ما؛ امپریالیسم جنایت پیشۀ امریکا با سردمدار جنون زده و جنگ افروز آن در کاخ سفید به بهانۀ واهى جان گرفتن طالبان؛ با وجود حضور حدود ۱۳۰۰۰ نیرو های اشغالگر امریکا و ناتو و حدود چهار صد هزار نظامیان ناکارۀ پوشالی در صف دشمن وطن، در صدد آنست تا به آتش  بحران ها در افغانستان و منطقه دمیده و با نظامیگری بیشتر  فاجعه های هولناک تازه ئی بیافريند.
بنابر مشوره های اخیر سران نظامى در پنتاگون و ديد و بازديد هاى جنرالان امریکائی با رهبران نظامی ناتو، نازيست هاى امريكائى قصد دارند  تا قشون متجاوز شان را در افغانستان غرض اهداف شوم  منطقه ئی شان ازدياد بخشند. اخبار اخیر از پیشنهاد پنتاگون به قصر سفید برای ارسال (۵۰۰۰۰) سرباز اشغالگر تازه به افغانستان حاکی است.
امريكا در زمان اشغال افغانستان با بيش از يكصد هزار سپاه و لشكر مجهزش به كشور ما تجاوز كرد. حافظۀ تاريخى مردم  ما آن را همسو و هم طراز با جنگ ها، قصابي ها ،ويرانگرى هاى وحشتناكى كه از ششم جدى سال ١٣٥٨ شمسى توسط سوسيال امپرياليسم اشغالگر روس و عمال پليد آن «خلق و پرچم » انجام شد، در خود حفظ دارد.
در حالي كه اشغالگران امریکائی از بدو تجاوز شان به افغانستان در سال ۲۰۰۱ تا اكنون بيشتر از دو هزار پنجصد نفر از سربازان اشغالگر را در افغانستان از دست داده و حدود بيست هزار از قسون متجاوز زخمي، معلول و يا هم مفقود شده است و حفظ ارتش اغالگر هم در افغانستان برای دولت مقروض امریکا پرهزینه بوده است.
با این همه، چه دلیلی برای این ازدیاد (۵۰۰۰۰) سرباز به اضافۀ آن ۱۳۰۰۰ سپاه مرگ قبلاً مستقر در کشور،  وجود دارد که امپریالیست های هژمونیست کاخ سفید و پنتاگون در پی آن هستند؟؟؟
دلیلش آشکار است: امریکای اشغالگر علی رغم آن همه تلفات انسانی و خسارات هنگفت مالی در امر تداوم اشغال نظامی کشور ما، به جز از یک مورد( درآمد سرشار حاصله از تجارت هروئین افغانستان توسط سازمان سیا)، به اهداف اقتصادی و ستراتیژیک کلان از قبل طرح شده اش در افغانستان و منطقه تا کنون نائل نیامده است. آن اهداف هژمونیستی، رقابتی و توسعه طلبانه هنوز هم برای امپریالیسم امریکا مطرح اند.
از طرفی هم با فعال شدن نقش فاکتور های امپریالیستی و ارتجاعی منطقه در تقابل امپریالیستی با امریکا ــ ناتو بر محور افغانستان، جنگ اشغالگرانۀ ۱۶ سالۀ امپریالیست های غربی در کشور ما با جنگ نیابتی این قدرت ها توأم شده است. بنا بر اظهارات منابع نظامی امریکائی، در حالت موجود، جنگ امریکا در افغانستان به گونه ای به بن بست رسیده است. در چنین حالتی شکنند، فعالیت قوت های منطقه ئی مخالف حضور امریکا مثل روسیه، چین، پاکستان و ایران با حمایت مزدوران طالبان از لحاظ سیاسی، دیپلوماتیک، نظامی، آموزش و مالی تشدید شده و به اثر آن، فعالیت های نظامی و دهشت افکنی گروه اجیر طالبان نیز با فرارسیدن فصل بهار افزایش یافته است.
نظام مزدور پوشالی بحران زدۀ ساختۀ اشغالگران غربی در ارگ کابل نیز ساختار خیلی شکنند قومی دارد  و دستخوش نزاع های درونی است. حدود ۴۰۰ هزار نیرو های مسلح پوشالی پرخرج  و آکنده از فساد آن، صرفاً برای کشته شدن  و تسلیم شدن تمرین دیده اند؛ افراد دشمنان مسلح در آن نفوذ دارند و هر روز در مزار، کندوز، ننگرهار، زابل و... مثل گوسفند کشته می شوند.  این اردوی بیکاره و ضد ملی با مصارف گزاف چون آسیا سنگی بر گردن نحیف رژیم پوشالی و اشغالگران امریکائی ــ ناتوئی سنگینی می کند.
در روشنی این تحرکات و تحولات، منابع نظامی و جنرالان پنتاگون نگران اند که مبادا این وضعیت شکنند، با وجود حضور اشغالگران امریکا ــ ناتو، به نفع طالبان و قوت های منطقه تغییر بخورد؛ تغییری که به طور بالقوه می تواند نقشه های امریکا را در منطقه به طور قسمی یا کلی نقش بر آب کرده و یا معروض به تعدیل بسازد. امپریالیست های زورگوی امریکا با منطق جنگی به مصاف این اوضاع پیش آمده رفته و گزینۀ نظامی را اختیار می کنند.
این ها دلائلی اند که چرا امپریالیسم متجاوز امریکا در موافقت با شرکای تجاوز ناتوئی اش، با روی آوردن به نظامی گری، به تشديد جنگ تحميلى  و اشغالگری مزید مى پردازد.
مردم ما مي دانند كه اشغال كشور شان توسط جهانخوران طى ۱۶ سال علاوه از سلطۀ مستقیم استعماری و سیادت خونین ارتجاع بر گردۀ خلق در اسارت ما؛  بدبختى، قتل و غارت، كشتار غيرنظاميان،  گسترش  فساد اداری، ترويج كشت ترياك كه سالانه به قول روزنامه هاى معتبر بين المللى بيش از يك صد میليارد دالر از افغانستان كسب درآمد دارند،  ناامنی، فقر، بیكاری، غارتگری، ویرانی، تجاوز به مال، جان و ناموس مردم را به همراه داشته است.
امروز امریکا برای تداوم حضورش در افغانستان و منطقه بحران آفرینی می كند و منافع خود را در ادامۀ وجود بحران در افغانستان و منطقه می داند. از این رو با بحران سازی و حمایت مخفی از تروریسم، نمایش هائی را به اجراء درمی آورد که خود را در ستیز با تروریسم وانمود كند. اما همین امریکا برای حضور بلند مدت اشغالگرانه اش در افغانستان، تروریسم نوع طالبانی و سپس داعشی را حفظ کرد تا بهانه ای برای حضور دائمی نظامی خود در افغانستان داشته  باشد.
تا این دم با اشغالگری، بحران زائی، ارتجاع پروری و ترویج تروریسم دولتی و غیردولتی در منطقه توسط امریکای غدار، شرکای جنایتش و ارتجاع منطقه؛ بیشترین خسارات را خلق مظلوم افغانستان متحمل شدند و بعد مردمان مظلوم عراق، سوریه، لبنان، لیبیا و پاكستان.
سرانجام امپریالیسم  امریکا تلاش می کند دولت مزدور و نیرو های امنیتی افغانستان را که کوچک ترین صبغۀ ملی و حمایت مردمی ندارند، پوشالی و ناکارآمد  و محتاج نگاه دارد تا زمینه را برای حضور استعماری خود در افغانستان فراهم کند. افغانستان به گونۀ یك كشور كاملاً مستعمره  در شانزده  سال گذشته به پیش برده شده که اکنون از نگاه اقتصادی و نظامی متکی به غرب و امریکا است، و این به خوبی نشان می دهد که امریکائی ها زمینه ها را برای احتیاج دائمی افغان ها به امریکائيان  فراهم کرده اند.
بحران آفرینی تازۀ امریكا امروزه  كشور را در عمق فاجعۀ  بحران آفرینی ها و سیاست های شیطانی امپریالیسم امریكا و شرکای ناتوئی اش،  در خون و آتش و ویرانی بیشتر سوق خواهد داد  تا منافع  پلید و آزمندانۀ اش را تأمین کرده و کشور ما و منطقه را تحت سیطرۀ خویش قرار دهد.
یا بحران آفرینی تازۀ امریكا و تقابل خونین و خطرناک رقبای امپریالیستی آن از کانال جنگ نیابتی و قدرت در دو محور واشنکتن ــ مسکو، مردمان افغانستان و منطقه را در کام مرگ و نیستی خواهد سپرد، یا اینکه مردم و نیرو های ملی ــ مردمی با بیداری و ایستادن متحدانه در میدان، بدیلی برای آن سراغ کنند. راه سومی برای خروج از این جهنم وجود ندارد.
مرگ بر امپریالیسم  و ارتجاع!