ســــروش
۲۵ جــــولای ۲۰۱۷



سلب آرامش و امنيت مردم ما توسط امپرياليسم و ارتجاع مزدور

امپرياليسم متجاوز امريكا و شرکاى جرمش برای تحقق مقاصد غارتگرانۀ شان دست به هر عمل خصمانه و جنایت عليه بشريت  زده  و با حرص و آز بی پایان با پوشش دموكراسى قلابى و تحمیل هزار مصيبت، فقر، بيكارى، تبعيض طبقاتى، تبعيض نژادى، جنگ، ويرانى ، کشتار و ستم  با ماشین جنگی ويرانگرش به قتل عام انسان ها و غارت ثروت کشور ها پرداخته اند. امپریالیسم در رأس امریکای جنایت گستر با تحمیل سیاست مخرب  نئوليراليسم بر کشور ها و خلق های جهان؛  با پیشه کردن ترور، وحشت و بربريت؛ با تقویت تروریسم و افراطیت اسلامی ها؛ با هولناك ترين وحشت و جنايت ضد بشرى در كشور هاى اشغال شده  و زير سيطره اش؛ آشكارا با خلق های جهان رسماً و عملاً اعلام  جنگ مى دهد.

امروز در كشور هاى جهانپیرامونی تحت سلطه كمتر ملتى را سراغ داريم كه با موتور جنگى ويرانگر امپرياليست های اشغالگر  رو به رو و مواجه نبوده  و با آتش جنگ سردمداران امپريالست ها به خاك و خون نه غلطتند و هر آن  تهديد به مرگ و نابودى قرار نداشته باشند  و مورد تاخت تاز اين جهانخوار لجام گسيخته نباشند؟ خلق هاى افغانستان، عراق سوريه، يمن، فلسطين، كه در محراق جنگ افروزان نئوفاشيست هاى جهان به سردمدارى امريكا و متحد صهیونیست آن قرار دارند، آرامش و امنيت و ثبات شان را سلب  و  چنا ن برهم  زده  اند كه تايك قرن خرابي هاى آن را با خون و گوشت خود نمى  توانند  اعمار كنند. 

خلق بي دفاع و ملت ستمديدۀ ما  را اسير و چوقه چوقه زير آتش توپ، تانك و بم افكن  له و به دم تيغ جلادان درنده صفت شان مى سپرند تا باشد نفوذ بالقوۀ شان  را با حضور نظامى  توسعه بخشيده و يا هم توسط عمال خود فروختۀ نا امنيى، بى ثباتى، ويرانگرى، قتل و غارت ، وحشت و بربريت فقر و مرض را تحمیل نمايند، ملت ما را به اسارت كشند و به چور چپاول ثروت هاى ملی ما ادامه دهند.

تا جائی كه واقعيت ها و بررسىي هاى امروزين نشان می دهد، جنگ ويران كن توسط نئو فاشيست هاى جهان سرمايه  همراه با فقر و گرسنگى در  جامعۀ بشرى چنا ن حكمفرما است كه طراحان آن هر از گاهى قدرت محار آن را از دست داده اند و عمال و چاكران زرخريد شان وقتى سر از آخور بلند مى كند،  از بدمستى لگد بر شكم صاحب خويش مى كوبند، خلاف جريان و میل درد سر هاى را براى ارباب شان به وجود مى آورند. 

در حالي كه  مسبب تمام جنگ های ضد بشری امروزه همين نیروی مقتدر مخرب و ژاندارم بی شرم جهان  ( امپریالیسم آمریکاست)  که به هر قیمتى برای حفظ سرکردگی خویش بر جهان خود را مسلط   و لجوجانه با باند هاى تروريستى تربيت يافته  اش ایستاده و با برنامه ریزی های شوم و سیستماتیک خود بر  همه جا آمادۀ غارت و چپاول نشسته است  و در هر سوی گیتی سرسپردگان و نوچه هایش را برای سرکوب  ملت ها و خلق هاى أزاده تجهیز می کند و مزدورانش امروز در كشور بلاكشيدۀ ما دست شان چنان  به سلاخى خلق بى گناه ما آلوده به خون است  كه با قتل عام و دهشت چنگيزیان در قرن هفتم ميلادى قابل مقایسه است.   

قرار گزارش هاى و اخبار واصله  از دست به دست كردن ولسوالى تيورۀ ولايت غو ر و ولسوالى كوهستان ولايت فارياب توسط باند  تروريستى تبهكار طالب و دولت پوشالى بيش از صد ها نفر ملكى  در شفاخانه و  اطراف ولسوالى  تيوره ولايت غور تير باران شده اند كه شامل  زن، کودک، بیمار، داکتر، پیرمرد، پیره زن، معلم، متعلم  مى شوند. 

مردم بايد بدانند كه راه نجات شان  به دست عساكر اشغالگر امريكائى و نگاه به نظام و دولت  پوشالى نیست، بلکه تشکیل یک محوریت واحد مردمی به رهبری  فرزندان آزاده و انقلابى مهين ما است تا اين گليم غم و ماتم فرزندان کشتۀ خود را جمع و ملك و ملت خود را از لوس بيگانگان و عُمال پليد شان پاك سازيم.

ما هر روز شاهد كشتار هاى دست جمعى توسط عساكر اشغالگر و تربيت يافتگان طالبى و جهادى شان در سراسر كشور خود هستيم. در همين روز ها بالاى پسته هاى امنيتى نظام پوشالى با بمب افكن هاى خود بمب ريختند و جان فقرائی را كه از فرط بیکاری اجباراً در صفوف قوت هاى به اصطلاح امنيتى نظام برده منش سلاح به دست داشتند، گرفتند. جنايت نابخشودنى طالبان امريكائى در تيوره ولايت غور و ولسوالى كوهستان فارياب هر انسان و هر افغان دردمند را به ماتم نشانده است. جلادان طالبى شهر و مركز ولسوالى تيوره را به آتش كشيدند و مردم رنج ديده تيوره را از خانه شان كشيده و به گلو له بستند. 

دو روز پيش اجیران طالب این عُمال پليد امپریالیسم و ارتجاع منطقه مسافران را در راه كابل ــ قندهار از سرويس ها پياده كرده هفت نفر از هم وطنان مارا سر زدند و هفتاد نفر شان را با خود برده و اسير گرفتند. 

ا مروز هم در مركز و ولسوالى هاى  هرات چندين واقعه صورت گرفته كه همه تكان دهنده است. سربازان محافظ مفلوک در راه هرات ــ تورغندى را كشتند و اسلحلۀ شان را با خود بردند. 

در هرات از اثر فشار بيكارى و شرايط بد اقتصادى و امنيتى روزانه ده ها واقعات جنائى رخ مى دهد كه حتى منجر به خودكشى و خودسوزى مى شود كه اين خودكشى ها و خود سوزى شامل زنان و نوحوانانی هستند كه بيشتر قربانى خشونت هاى  فضاى مأيوس كنندۀ جنگ تحميلى است   كه بر خلق بى گناه ما ا ز جانب اشغالگران   و نظام برده صفت اعمال شده است.

قرار گزراشات رسانه هاى وابسته در سال ١٣٩٦ چهل فيصد اين خود كشى ها افزايش يافته است  كه در مدت كمتر از شش ماه هفتصد واقعه خود كشى و در سه روز اول سال بيست و پنج  مورد خود كشى زنان در شفاخانه حوزه ئى هرات ثبت شده است. 

در فارياب، در قندوز، در هلمند، در ننگرهار، در سى و چهار ولايت افغانستان جنگ ويرانگر توسط امپرياليسم جنايت پيشه، دولت مزدور و اجیران طالب و داعش ادامه دارد و هر  روز جان صدها تن از هموطنان بى گناه و بى دفاع مارا مى گيرند.

اين بار، سقوط ولسوالى تيوره بى ارتباط با سیاست شوؤنیستی و سیطره  جوئی سیاسی ــ مذهبى رژیم  آخوندی ايران  و چشم طمع آن بر سر آب هاى افغانستان نيست. 

 در همين  اواخر با سخنرانى هائى در كنفرانس بين الملى گرد و غبار  رئس جمهور آخونديزم ايران چنين لجن پراكنى نمود   "...ما نمی توانیم در برابر آنچه محیط زیست ما را تخریب می کند، بی تفاوت باشیم. احداث سد های متعدد در افغانستان و بند های کجکی تا سلما و کمال خان و دیگر سد ها و بند ها در شمال و جنوب؛ بر استان خراسان، سیستان و بلوچستان ما تأثیر گذار است."

چنانچه ديرور در بند سلما در بدنۀ سيستم توربين هاى برق رسانى صدمۀ جبران ناپذيرى توسط عمال پليد و خود فروختگان وارد شده است.  اگر اين جنايت ها كتمان شود، ممكن به عواقب  امراض بدخيم سرطانى رو به رو شويم كه در دوران دزدان جهادى آنچه از وسايط براى اعمار بند سلما بود و همه به غارت و به نظام آخونديزم ايران تحويل داده شد، مواجه شويم. 

رژيم آخندی ايران به مثابۀ محصول تاراج دستآورد های مبارزت انقلابیون خلق ایران، از روز اول تا همین حالارژیمی بوده است، ستمگر و دشمن خلق ستمکش ایران و اقلیت های قومی غیرفارس. این رژیم ضد مردمی و قاتل فرزندان خلق ایران از روز اول با سیاست هژمونیستی به میراث مانده از رژیم شوؤنیست پهلوی، در قبال کشور ما و خیزش خلق به پا خاستۀ افغان سیاستی توسعه جویانه و سلطه طلبانۀ سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، مذهبی و نژاد داشته است. این رژیم حریص و عظمت طلب به مانند پاكستان و سائر كشور هاى مداخله گر، يكى از عوامل ايحاد و تداوم تراژيدى خونبار افغانستان پنداشته مى شود.  رژیم آخوندی با عوامل نفوذى و خود فروختگان جهادى و طالبى و حلقاتی در دورن و بیرونی نظام پوشالى   و در هفده سال اخیر افزون بر سایر انگیزه ها به حساب مقابله با اهداف امریکا، دیپلوماسی دو پهلو را « ظریفانه » به قیمت بی ثبات سازی کشور به پیش برده است.

کسانی که با دقت مسائل تاریخی را تعقیب می نمایند، به خوبی آگاه اند که همچو فرصت طلبی هاى رژيم آخوند های حاکم بر ایران در شرایط جنگ هاى تحميلى و نيابتى از جانب امپریالیسم امریکا امريكا در افغانستان، از جملۀ عوامل تسریع سقوط حکومت های محلى در ولسوالى های حوزۀ جنوب غرب مى تواند بوده باشد. این سیاست تخریبی خود مزید بر جنگ تحمیلی و اشغالگری امپریالیسم، مایۀ مشکلات و مصائب فراوان دیگری برای مردم کشور و به خصوص باشندگان مناطق جنوبغرب کشور محسوب می شود و سخت نگران كننده است.