پردل روستائی
۲۴دسمبر ۲۰۱۶



مردم آزادۀ افغانستان، قربانی سیاست های استعماری اشغالگران

افغانستان کشوریست باستانی که در قلب آسیا موقعیت دارد. کشور ما در ادوار مختلف تاریخ دارای اهمیت مهم جئو ـ پولیتیک و جئو ـ اکونومیک بوده است. با این موقعیت مهم، این خطۀ سرشار از منابع طبیعی و معادن دست نخورده، پیش از تجاوز عریان سوسیال امپریالیسم یک جامعۀ طبقاتی نیمه فئودالی و نیمه مستعمره و از نظر اقتصادی عقب نگهداشته شده بود. از این لحاظ، همیشه در مراحل مختلفی از تاریخ در محراق رقابت های شاهان و سلاطین، استعمارگران و امپریالیست ها قرار گرفته است. چنانچه در نیمۀ اوٌل قرن نزدهم نیروهای استعماری انگلیس در تبانی با سران فئودالی ارتجاعی، این سرزمین را مورد تهاجم و تجاوز قرار داد، که با مقاومت دلیرانۀ فرزندان اصیل این خطه رو به رو گردید و به شکست مفتضحانه مواجه شد.
در اواخر قرن بیستم سوسیال امپریالیسم روس به همکاری باند های (خلق و پرچم)، با ساز و برگ مدرن نظامی، کشور ما را از زمین و هوا مورد تهاجم و تجاوز خود قرار داد. روس اشغالگر به تأسی از سیاست استعماری«گشایش به سوی شرق» و به اساس خصلت مزدور منشانۀ رژیم وابستۀ روس(خلقی و پرچمی ) جنایات ضد بشری را در حق مردم ما مرتکب شدند که تاریخ کمتر شاهد آن بوده است. خیزش خود به خودی مردم آزاده و دلیر ما ـ در یک جنگ تحمیلی و نابرابرـ و مقاومت ضد استعماری چنان اوج گرفت که دود از دمار سوسیال فاشیسم برآمده و شکست جهانی اش رقم خورد.
ولی زخم آن جنگ تجا.زگرانه و مقاومت این ملت رنجور در برابر آن التیام نیافته بود که در آغاز قرن بیست و یکم، بار دیگر کشور ما مورد تجاوز و تاراج ظالمانۀ امپریالیسم جهانخوار امریکا و متحدان امپریالیستی ناتوئی اش قرار گرفت که با تراشیدن بهانه های دروغین استعماری(جنگ علیه تروریزم، مبارزه به خاطر جلوگیری از کشت کوکنار و تولید مواد مخدر،...)، با هزینه کردن میلیارد ها دالر زمینه حضور نیرو هایش را در کشور ما مساعد ساختند.
اشغالگران امریکائی و ناتوئی قبل از تجاوز شان به افغانستان دهاره های ارتجاعی اعم از تکنوکرات های فراری، باند های مافیایی، باند های ارتجاعی (جهادی، طالبی)، جنگسالاران، زورمندان محلی، قاچاقچیان مواد مخدر و... را منحیث ابزار برای رسیدن به اهداف استعماری شان تدارک دیدند، چنانچه ثابت شده است که امریکا از آوان تجاوز تا کنون موازی با دولت پوشالی خودساخته اش باندهای ارتجاعی وابسته اش را بخاطر اغوا و فریب مردم حفظ کرده است. و در تبانی با آنها کشور ما را به مجمر سوزان جنگ های فرسایشی مبدل نموده، اشغال سرزمین ما تداوم بخشیده و مردم بی دفاع ما را وحشیانه سرکوب می نماید. امپریالیست های متجاوز به کشور ما در بدو امر از «دموکراسی »، « آزادی بیان»، « انتخابات آزاد » و« حقوق بشر» ادعائی شان در کشور اشغال شدۀ ما همواره استفاده ابزاری کرده و مزدوران بی شعور و یا بی آزرم شان با اشتهای تمام آن را نواله را می بلعیدند. ولی دیریست که دیگر آن حنا رنگ باخته است و حتی آن مزدوران بومی دیگر به آن رغبتی ندارند. قوای ثلاثۀ نظام مستعمراتی که وابسته به امپریالیسم است، در قرارداد های پنهانی، تصویب قوانین ذلتبار و اسارتبار استعماری و سائر خواست های غیرمشروع امپریالیستی گردن گذاشته و با عملکرد ضد ملی و ضد مردمی آن را به دست اجراء می سپارند. سران دولت مستعمراتی با انجام جنایات ضد ملی و خیانتبار خود همانند طوطی های دست آموز، فرمان بادار را تکرار کرده و سیاه را سفید جلوه می دهند، چون می دانند که وجود ننگین شان به امپریالیسم گره خورده، سالوسانه و بی شرمانه در حراست از منافع امپریالیسم دم تکان می دهند تا چند روزی در قدرت حاکمه نظام مستعمراتی باقی مانده و صاحب زر و زور بیشتر گردند و از صف ننگین بردگی و سایۀ حمایت اشغالگران امپریالیست امریکا و ناتو به دور نیافتند.
اشغالگران امریکائی و ناتوئی به منظور تداوم حضور اشغالگرانه و سلطه گرانۀ شان در منطقه، سیاست های استعماری را به کار بستند. امپریالیسم امریکا گروه ها، دسته ها، باند ها و حتی افراد بدنام، قاتل، سفاک، اوباش، زورگو، جاهل، بی فرهنگ و وابسته را بر مقدرات ملت ما حاکم ساخته اند. سران اخوانی، رشوه خواران، مفسدین، زراندوزان نوکیسه و نظامیان ستمگر و خونخوار را در ترکیب دولت مستعمراتی بر گردۀ مردم ما سوار ساخته اند که از ارتکاب هیچ جنایتی در برابر مردم بی دفاع و بی پناه ما روگردان نیستند. در روستا ها باند های تبهکار احزاب اخوانی، قاچاقچیان مواد مخدر، جنگسالاران و زورمندان محلی را زیر چتر تحریک طلبان و داعشیان شکل و صورت بخشیدند و توده های عذابدیده را زیر شلاق عقبگرائی، جهل و جبر قرون وسطائی مزدوران شان قرار داده اند.
بناءً، اشغالگران امریکائی با به کارگیری سیاست اشغالگری خود بوسیلۀ نیرو های پیاده نظام و یا بمباردمان طیارات بی پیلوت و یا توسط ملیشای دولت مستعمراتی و یا به دست گروه های مزدور طالبان و داعشیان آدمکش؛ روستا ها و شهر های کشور ما را به کشتارگاه مستمندان و صحنۀ انتحار و انفجار بدل کردند. چنانچه دیده می شود که جنگ های فرسایشی در شهر های جنوبی کشور ( فراه، هلمند و ارزگان ) و در ولایات شمالی کشور ( قندز، بغلان، تخار، سرپل، فاریاب و بدخشان ) به هزاران خانواده (اعم از طفل، زن و مرد، پیر و جوان ) از زیر رگبار مسلسل، گلولۀ توپ، بمباردمان ها و اعمال ستم، هتک ناموس و بی حرمتی...، خانه و کاشانۀ خود را ترک کرده و به مناطق دیگری مهاجر شده اند. این بی جا شدگان در این سرمای زمستان جایی برای اسکان و چیزی برای خوردن و لباسی برای پوشیدن ندارند. روزانه ده ها طفل معصوم و مرد و زن کهن سال از شدت سرما و گرسنگی می میرند و در نبود آب آشامیدنی و غذای صحی، از اثر سوء تغذی به امراض (توبرکلوز، برانشیت ها، ملاریا، انتانی، اسهالات و امراض جلدی، تنفسی و روانی ) مصاب شده اند. روز تا روز سیل بیجا شدگان افزایش می یابد که از ابتدائی ترین نیاز زندگی محروم ساخته شده اند. که این خود یک فاجعۀ انسانی است که دیدن و شنیدن این حالت روان هر انسان شرافتمند را می آزارد.
اینست شمه ای از پیامد جنایات بشری در کشور ما اشغالگران امپریالیست امریکائی، ناتوئی و دولت مستعمراتی ــ که به موازات متورم شدن سرمایه های نامشروع بوروکراتیک و مافیائی زورمندان ــ در حق مردم جفا دیدۀ افغانستان مرتکب شده اند. و اینست ارمغان لیبرال های نوین در قرن بیست و یکم برای مردم ما.
مردم عذاب کشیده بدانید که سران دولت مستعمراتی، باند های ارتجاع حاکم از هر قماشی که باشند، دم شان زیر پای اشغالگران امریکائی و ناتوئی است، و به ساز متجاوزین می رقصند. تجارب تاریخ نشاندهندۀ اینست که بدون یکپارچگی مردم، طرد نیرو های اشغالگر و نوکرانش میسر نمی شود و نمی توان به آزادی واقعی دست یافت.