خروش رعد
۱۴ می ۲۰۱۷



روز مادر از راه رسید

روز زن و روز مادر دو مناسبت جداگانه با پیشینۀ  تاریخی متفاوتی در فرهنگ ها و کشور های جهان اند. سوژۀ هر دو مناسبت، زن (که مادر هم است) می باشد.
روز جهانی زن ریشۀ خود را از تظاهرات هشتم مارچ ۱۸۵۷ زنان کارگر کارگاه‌ های نساجی و لباس‌دوزی در نیویورک امریکا گرفته است که توسط پولیس به خون کشیده شد. اولین مراسم روز زن به تاریخ ۲۸ فبروری سال ۱۹۰۹ در نیویورک برگزار شد. در ماه آگست ۱۹۱۰، کنفرانس جهانی زنان سوسیالیست به اشتراک حدود یک صد زن سوسیالیست خواهان تعیین روزی برای زن شد. متعاقب آن از سال۱۹۱۴ تا حال روز جهانی زنان در ۸  مارچ برگزار شده است.
از آغاز تعیین روزی در سال برای زنان و تجلیل همه سالۀ آن، رنگ و بوی طبقاتی و سوسیالیستی داشته و با مطالبات برابری طلبی در محیط کار و جامعه و حق رأی زنان و پایان اعمال خشونت در حق زنان توأم بوده است. از سال ۱۹۰۹ میلادی تا حال، این سوسیالیست ها و کمونیست ها بوده اند که با پیگیری خواهان حقوق برابر زنان بوده اند.
اما روز مادر :
روز مادر متفاوت از روز زن است. این روز بیشتر جنبۀ تشریفاتی داشته و در کشور ها و فرهنگ های مختلف دنیا فلسفه و روز آن یکسان نیست. نظام ها، مذاهب و محافل مرتجع زن ستیز و ستمگر دنیا بدون توجه به ریشه های فرودستی زنان و ستم بر  آنان، بدون پرداختن به آلام مادران به عنوان زن و نقش مادران و زنان خانه در کار مجانی برای تولید و بازتولید ثروت، فرهنگ و نسل آدمی؛ با برجسته ساختن زنان معینی از صف خود شان، به گونۀ فرمایشی این روز را تجلیل کرده و به چشم زنان و مادران ستمکش خاک می پاشند.
تجلیل از روز مادر، در نظام سرمایه داری و در روشنائی ارزش های جهانی آن، به مانند روز عشاق، روز پدر، جشن میلاد مسیح، روز سال نو و غیره؛ ریشه در منافع سرمایه و "فرهنگ مصرفی" آن دارد. زیرا ترویج فرهنگ خرید تحایف بدین مناسبت ها، خرید و مصرف بیشتر را باعث شده و سود حاصله از اهداء تحایف جنسی یا نقدی را، سرمایه می برد.
یک مادر قبل از مادر شدن و حین مادر بودن، یک زن است. به طور کلی مادر نیز به مانند سائر زنان، در معرض ستمی قرار دارد که بر همه زنان اعمال می شود. به طور خاص مادر مربوط به طبقات و لایه های ستمکش  و فرودست اجتماعی، همان ستمی را تجربه می کند که سائر زنان همطبقۀ او تجربه می کنند.
در همه جوامع طبقاتی، ستم رفته بر زنان و مادران ستمکش، عبارت است از ستم طبقاتی، ستم مذهبی و ستم ناشی از تسلط فرهنگ مردسالار. اما در جوامع تحت ستم استعماری مستقیم امپریالیسم(مثل افغانستان) ستمگری امپریالیستی نیز بدان علاوه شده و مجموع اشکال ستمگری سه گانۀ فوق الذکر، از کانال و در تحت پوشش ستم عمدۀ امپریالیستی بر زنان تحت ستم اِعمال می شود.
در ارتباط با ارج گذاری به روز مادر، یک مسأله که کمتر بدان در کشور ما پرداخته شده است، عبارت است از نقش مادران و زنان عمدتاً متأهل خانه در کار مجانی برای تولید و بازتولید ثروت، فرهنگ و نسل آدمی در محدودۀ ملی کشور ها و در مقیاس جهانی. این کار مجانی را دانشمندی به نام "کار درونی پرداخت نشده" می نامد. این کار خانگی پرداخت نشده در بین مادران و زنان متأهل طبقات زحمتکش مشترک است. این استثمار عریان مادرانی است که در نتیجۀ ستم سه گانۀ فوق، جبراً به آن تن داده اند. این کار بی مزد مادران و زنان خانه در عین حال بیانگر سهم آنان در روند های اقتصادی، فرهنگی، علمی، سیاسی، اجتماعی، تداوم نسل و تقدیم شخصیت های ممتاز به روند های فوق است.
آزادی زنان و مادران زحمتکش و رفع استثمار و ستم رفته بر آنان، در گرو تغییر مناسبات تولیدی مبتنی بر مالکیت خصوصی، رفع ستم طبقاتی، برافتادن نهاد ها و افکار مدافع و عامل بازتولید شرایط ستم و استثمار؛ و رشد نیرو های مولده در متن مناسبات تولیدی عاری از استثمار و ستم است. هیچ گونه تجلیل فرمایشی و بی آزار از زن و مادر، و بَزَک کردن زنان معینی از صف طبقات حاکمۀ زن ستیز در جهان کنونی به روی ستیژ ها به نام زن و مادر، نمی تواند بر این اشکال ستم و استثمار زنان و مادران زحمتکش پایان دهد. زیرا با یک گل بهار نمی شود!