پــــردل روســتــائــی
۱۳ دســمــبــر ۲۰۱۷



وضعیت بحرانی محیط زیست در افغانستان اشغالی

امپریالیسم و ارتجاع نه تنها دشمن مادی خلق های مستعمرات و تحت سلطه، بلکه
دشمن معنوی و دشمن محیط زیست آن ها هم به شمار می روند!

در هفتم اکتوبر ۲۰۰۱م امپریالیست های جهانی در رأس آن امپریالیسم خونخوار امریکا با  نیرنگ های استعماری، ارتش اشغالگر، غارتگر و خون آشام خود را تحت نام ناتو و آیساف با تجهزات مدرن، طیارات ب- ۵۲ ، طیارات بی سرنشین، عساکر بی رحم تهی از عواطف انسانی با همکاری نیرو های مرتجع تاریخزده و عقبگرای اخوانی تنظیمی و تکنوکرات های خودفروخته، معامله گران جهادی، خلقی ــ پرچمی، افغان ملتی و دیگر روشنفکران فرصت طلب و دمساز با استعمار همراه با بورژواکمپرادور ها و ملیشیای خونریز، جنگسالاران و سائر اوباشان حرفه ئی،... کشور ما را اشغال کردند. متعاقب آن با روکش نمودن حکومت دست نشانده، گماشتن افراد تهی از شرافت و وجدان  در رأس دولت مزدور و با همکاری محافل استخباراتی ارتجاعی کشور های منطقه توانستند خاک میهن ما را به مستعمرۀ مشترک چندین کشور امپریالیستی مبدل نمایند. شانزده سال است که کشور اشغال شده  و خلق زحمتکش افغانستان در جهنم امپریالیسم جهانخوار امریکا و متحدان جنایتکار اروپائی آن می سوزند.
امپریالیسم جهانی در تبانی با ارتجاع بومی بر پایۀ تجارب و سیاست استعماری اسلافش مردم عذاب دیدۀ ما را با نیرنگ شیطانی امپریالیستی اش؛ با صدور سرمایه های بیش از صد میلیارد دالر امریکائی به وسیلۀ مؤسسات بانکی استعماری چون بانک جهانی، صندوق بین المللی پول، سازمان تجارت جهانی، بانک انکشاف آسیائی، و دیگر مؤسسات سود خور بیرحم، در همسوئی محافل ارتجاعی داخلی این شرکای دزدی شان، گماشته گان حکومتی و دزدان بین المللی در کشور ما سرازیر ساخته و آن را مورد حیف و میل قرار دادند. سران دولت دست نشانده برای حرکت چرخ حکومت بدنام خود روی سینۀ مردم بی دفاع و رسیدن به پول و ثروت میمون وار، خائنانه  در پای سند قروض کمر شکن و ظالمانۀ مؤسسات مالی امپریالیستی بیش از پنجاه میلیارد دالر، بدون آگاهی مردم افغانستان بالای مردم ما مهر و امضاء نمودند. مردمی از خود بیخبر که دنبال کسب  لقمه نانی مشروع شب و روز سرگردان اند، نمی دانند که سران دولت مستعمراتی در طول شانزده سال  اشغال کشور، علاوه از میهن فروشی رسمی، چه معاملات ننگین و خائنانه ای را پشت پرده با اشغالگران امریکائی و ناتوئی انجام داده اند. 
بنابر این، اشغالگران امریکائی و ناتوئی در همکاری سران وطن فروش دولت مستعمراتی این دزدان و غارتگران داخلی با نشخوار کردن  نظم نوین جهانی در قالب سیاست "لیبرالیسم نو" برای مردم زحمتکش ما پروژۀ اسارت، فقر، بیکاری، گرسنگی، مرض، فلاکت، دربدری، انحصار، خصوصی سازی، چپاول، تاراج، زهری ساختن آب و خاک و هوا و هزار و یک مصیبت دیگر را به گونۀ عمدی تحمیل؛ و تطبیق  سیاست زمین سوخته را به ارمغان آوردند.
در نتیجتۀ تعمیل این سیاست های ویرانگر و تباهکن، وضعیت مالی خانواده ها در حال سقوط است و اکثریت باشندگان مظلوم این سرزمین در زنجیر به فقر و بدبختی فزایندۀ برون از توصیف رو به رو هستند. وضعیت زندگی تأسف بار توأم با شیوع امراض صعب العلاج سرطان، نفس تنگی، توبرکلوز، زردی سیاه، سیاه سرفه، امراض قلبی، امراض جلدی، امراض گوش و گلو، سوء تغذیه و امراض مادران و کودکان و... همه روزه دست به گریبان اند که فقر اقتصادی گسترده و تهدید آلودگی محیط زیست نیز وضعیت را با گذشت هر روز وخیم تر می سازد. در این مختصر مکث کوتاهی داریم روی وضعیت بحرانی محیط زیست، حفظ محیط زیست و عوامل آلودگی آب و هوا در کابل و سائر شهر های کشور.
آلودگی هوا به طرق گوناگونی می تواند آثار زینباری را به طور کوتاه مدت و دراز مدت بر سلامتی انسان ها بگذارد،که معمولاً آلودگی آب  و هوا از طریق شش، پوست، مخاط چشم، گوش، بینی و دستگاه هاضمه وارد بدن شده که باعث تخریب سلول های بدن می شود. تأثیرات آن بالای   کودکان کم سن و سالمندان بیش تر است که تداوی امراض ناشی از آلودگی آب و هوا  برای اکثریت مردم دربند و فقیر افغانستان طاقت فرساست.
در روند آلودگی تدریجی محیط زیست  کشور ما از چهل سال قبل بدین سو؛ استعمال بمب های کیمیائی، راکت های شعاع لایزر، پرتاب گلوله های موشک و توپ و توخانه، شلیک مسلسل ها و راکت ها،حملات انتحاری، انفجاری، انواع مواد سوخت فوسیلی بی کیفیت، سوختاندن روغنیات و پلاستیک و رابر، افزوده شدن مواد الایندۀ روعنی به خاک و آب، فقدان کانالیزاسیون در شهر ها و آلوده شدن آب های زیر زمینی با مواد کیمیائی زهری توسط ماشین غول پیکر جنگی اشغالگران و اهالی شهر های متورم، آتش گرفتن و نابودی جنگل ها و مناطق سبز، توقف غرس نهال ها برای چند دهه و تطبیق سیاست زمین سوختۀ اشغالگران دیروزی و امروزی؛ عامل و مؤثر بوده است. این جنایت آشکار ضد بشری و نقض حقوق اولیۀ مردم ما برای زیستن در محیط نیالوده؛ توسط جنایتکاران سوسیال امپریالیست  اشغالگر روس و  امپریالیست های اشغالگر امریکا و ناتو و مزدوران خلقی ــ پرچمی، تنظیمی و طالبی به بار آمده است.
در طی شانزده سال  گذشته، از بین رفتن فرش نباتی و تخریب
زمین های زراعتی در حومۀ شهر ها و تبدل آن به محله ها و شهرک های رهایشی شهری، مارکیت‏ها، گدام ها، بلند منزل ها، ساختمان های اداری و تجارتی، پایگاه های نظامی و... توسط دولت مزدور، مافیای قدرت، زورمندان، محتکران  و دلالان کالا های وارداتی؛ صورت گرفته است و در حال افزایش است. قطع و نابودی جنگل‌ها و مناطق سبز، برهنه شدن صحرا ها، تبدیل مراتع و جنگل‏ها به‏ زمین‏های زراعتی و احداث و توسعۀ بی رویۀ شهر ها را از دلایل فرسایش زمین در افغانستان می‏دانند. فاضلاب‌های صنعتی و خانگی در شهر ها به خصوص شهر کابل  تصفیه ‌نمی‏شوند و بخش عمده این‏گونه فاضلاب‏ها، بدون تصفیه و به ‌صورت خام وارد محیط‌زیست می‌شوند که این روند، آلودگی خاک و آب‌ های زیرزمینی را در پی دارد. استفاده کود کیمیائی، حشره‌کش‏ ها و سموم دفع آفات نباتی  در زراعت، در بسیاری از موارد سلامت آب و خاک را به خطر می‌اندازد و این مواد در زمین باقی می‏ماند. آلودگی خاک، باعث کاهش و حتی تخریب فرش ‏های نباتی شده ‏است که  این‏گونه آلودگی خطرناک‏تر از آلودگی‏های هوا و آب است، چون همه‏چیز که برای انسان‏ها زیاد می‏شود، باعث آلودگی خاک می‏شود.
ساحات محدود شهر های بزرگ افغانستان به نسبت نبود کار و امنیت در روستا های کشور، محل تجمع باشندگان روستا ها گردیده است. شهر کابل که در آن از یک طرف تراکم  نفوس بی جا شدگان روستا ها و از طرف دیگر فقر و غربت بی خانمان ها و خانه به دوش ها و چادرنشین ها موج می زند. هوای شهر در صبگاهان و شام گاهان مخلوطی در گرد، خاک، دود  و سوخت مواد فوسیلی  است که در جاده ها، چهارراه ها، کوچه و جاده های خاکی زیر عرابه های موتر های لوکس مقامات دولتی  و سرمایه داران و زورمندان و عراده جات شخصی مودل پائین دیزلی افراز شده همانند ابر تیره ئی نمایان می گردد. این تیره هوا علاوه بر مواد زهری حاوی ذرات مواد غایطه، باکتریا و پوپنک و گردۀ آن، نیز می باشد. همچنان در فاضلاب بیشتر خانواده ها و مارکیت ها سوزن های پیچکاری،کثافات و زباله ها موجود است که مستقیماً به کانال‌ های سر باز بیرون جریان می‌یابد که باعث مشکل آلودگی شده است. چنانچه بانک انکشاف آسیائی، در سال ۲۰۱۳ محاسبه کرده بود که«این چنین سطحی از آلودگی- حتی بدون مواد غایطۀ معلق در هوا- منجر به ۶۰۰هزار حملۀ تنگی نفس در سال و افزایش مرگ سالانه ۲۲۸۷ نفر در کابل می‌گردد». این رقم بدین معناست که اتمسفر کابل هم در پهلوی قاتلان اشغالگر و حملۀ کننده های انتحاری و انفجاری و ده ها مصیبت دیگر، دشمن غیرنظامیان  و مردم مجبور این کشور است.
عکس نخست
استفاده از تیل‌ و گاز بی‌کیفیت در موتر ها، فوق‌العاده خطرناک‌ است. هم ‌اکنون موتر هائی که از تیل‌‌های بی‌کیفیت استفاده می‌کنند، محیط‌زیست شهر ها را آلوده کرده‌ اند. هر روز شمار موتر های کهنه افزایش می‌یابد، و به همان اندازه استفاده از تیل بی‌کیفیت بیشتر می‌شود.
نفت بیش از همه باعث آلودگی‌های آب، هوا و خاک می‌شود، استفاده آن بالای آب، حیوانات، گیاهان، درختان و حتی انسان‌ها هم تاثیر منفی دارد. نفت عموماً گازات هایدروکاربن‌ها، سلفردای اکساید، سرب و کاربن مونو اکساید را پخش می‌کند، که باعث بروز امراض سرطانی در انسان‌ها می ‌شود و هم  آلودگی‌های نفتی در خاک نیز نفوذ می‌کند و طراوت و شادابی خاک را از بین می‌برد. در نتیجه گل‌ها و گیاهان نمی‌توانند رشد کنند و تماس درازمدت با آن خاک چرب با پترول، دیزل و سائر روغنیات، در انسان ها باعث بروز مرض مهلک سرطان می شود.
زباله‌های الکترونیکی مانند موبایل و کمپیوتر، رادیو، تلویزیون، بطری های تیزابی و غیر تیزابی، یخچال، و قطعات این دستگاه ها همراه با زباله‌ های خانگی و کثافات شهری اند که روزانه یک‌چهارم این زباله ها  جمع‌ آوری می شود و سه چهارم آن در سطح شهر و محل‌های تولید‌شده باقی‌ماند و انبار می‌شود. و یا این که  توسط افراد شهر داری زباله ‌های الکترونیکی و زبالۀ فوسیلی  درخارج از شهر سر باز انداخته می شود و یا دفن زمین  و سوزانده می شود،  و یا این که توسط خانواده ها به جویچه، نهر ها و دریا ها (دریای کابل برجسته ترین مثال آن است) پرتاب می گردد. با این شرح غم انگیز، این فضلات شهری سبب  آلودگی  آب‌ های سطحی، آب های  زیرزمینی و آلودگی محیط می گردد که در نتیجه  میحط‌زیست انسانی، حیوانی و نباتی را نیز کاملاً آلوده می‌کند. خیانت پیشگان دولت مستعمراتی نتوانسته اند تدابیر اندکی هم در این مورد اتخاذ نما
قطع جنگلات در کوهستانات به خصوص درختان چهارمغز، کاج و بلوط که از خود ماده‌ ای به‌ نام فیتونسید در فضا رها می‌کنند، برای بسیاری از باکتریا و پوپنک‌ های تک ‌سلولی و برخی از حشرات ریز اثر کشندگی دارد. در عین حال تولید چنین موادی توسط درختان روی انسان اثر فرح‌ بخشی دارد.
محیط زیست (Environment )، آلودگی(Pollution )، آب (Water ) و هوا (weather ):
آب، هوا، خاک، اکوسیستم مانند جنگلات و حیات وحش را در مکان، محیط زیست می گویند. بحران محیط زیست، آلودگی های آب و هوا و وضعیت ناهنجار و کسب وخامت زیست شهری، به یک تهدید بزرگی در برابر سلامتی شهروندان شهر کابل  تبدیل شده است و روز به روز جدی تر و وخیم تر شده می رود. آلودگی آب و هوا ناهنجاری های بیشتری را بار آورده و باعث ایجاد بیماری های صعب العلاج و معلولیت های دائمی می شود.

این آلودگی ها ناشی از عوامل ذیل اند:
۱ـ۱: گسترش روز افزون اثرات مخرب وسایط نقلیه و عدم کنترول و نظارت بر تورید انواع تیل و روغنیات مصرفی ماشین جنگی و وسایط نقلیۀ اشغالگران و موتر های کهنه و بس های شهری و ماشین آلات ساختمانی، جاده ای، ماشین های قدیمی کارگاه ها و کارخانجات با افرازات گازات مضره حاصل از احتراق مواد سوخت در انجن دیزلی، تولید دود و گازات مضره در هوا، امواج صوتی زیانبار ماشین آلات تولیدی، ماشین های قدیمی،طیارات کهنه، پارکینک های ترانسپورتی در بین فامیل های رهایشی، آوردن روز افزون موتر های مؤدل پائین به بازار ها و مواد سوختی نانوایان، داش های خشت در حومۀ شهر ها، حمام ها، دکاکین و منازل از مواد سوختی دودزا چون( ذغال سنگ ، رابر،چرم ، تیل دیزل، گاز ، تیل سوخته، روغنیات، چوب ،کاغذ...) باعث تشدید آلودگی هوا می گردد که دارای خاصیت ذیل اند:                                                                          
۱ ـ کاربن مونواکساید(CO ) حتی در غلظت های کم بسیار خطرناک بوده و یک گاز مهلک بی بو، بی رنگ و بی ذائقه است. اگر جذب بدن انسان گردد، در مدت کم سبب خفقان و مرگ می گردد.
۲ ـ هایدروکاربن ها(HC ) مواد سوخته و یا نیمه سوختۀ عضوی از منشاء نباتی یا حیوانی اند و سبب تولید دود و غبار گردیده ــ و باعث امراض سرطانی می گردد.
۳ ــ نایتروجن اکساید (NO ) که در پروسۀ سوخت از انجن موتر ها خارج می گردد. ماده ای است قهوه ای رنگ مایل به سرخی با بوی تند و گزنده. در صورت استنشاق، به دستگاه تنفسی انسان آسیب می رساند.
۱ـ۲ عدم توجه به تولیدات و توریدات اعم از مواد غذائی، ادویۀ صحی، ادویه زراعتی، کود کیمیائی، البسه باب، مواد آرایشی، مواد سوخت، وسائل تکنالوژی پخش کننده امواج صوتی، تولیدات و استعمال اشعه های نوری، تراکم نفوس، تراکم کثافات، زباله ها و گرد و غبار کوچه ها و سرک های خامه، ادویه جات بی کیفیت، استعمال ادویه ضد حشرات،... تحت کنترول ریاست عمومی نام نهاد محیط زیست دولت مستعمراتی نبوده  تا آفات و امراض ناشی از آلودگی هوا کاهش یابد .
۱ـ۳: درشهر های افغانستان ساحۀ زندگی محدود گردیده و به نسبت آلودگی هوا و پائین آمدن سطح فیصدی اکسیجن ، فضای شهر کابل و دیگر شهر ها مکدر شده است و باعث ضعف فکری کودکان، نقض اعضاء، بروز امراض حیوانی و نباتی، امراض گوناگون تنفسی و تکان قلبی، سرطان، مشکل سیستم تنفسی، حتی تأثیرات سوء بالقوه بر نسل آینده بوده و مزید بر بی کیفیت بودن مواد غذائی، تغییرات اوضاع جوی و اقلیمی تهدیدی است بزرگ برای اکثریت مردم بی نوای ما و سلامتی جسمی و روحی شان را در معرض تهدید قرار داده است.
۱ـ۴: نبود یک سیستم کانالیزاسیون و مجرای فاضلاب از سطح شهر و حفر چاه های فاضلاب انفرادی خانواده ها بدون توجه به عایق محافظتی و بازدارنده از نفوذ آن در زیر زمین و در نهایت آلودگی آب های زیر زمین در شهر کابل از جدی ترین مسألۀ آلودگی محیط زیست به شمار می رود. قطع درختان و جنگلات، غصب ساحات پرنده نشین، تبدیل زمین های زراعتی به منازل رهایشی، بلندمنزل ها، سرای ها، ذخیره گاه های مواد احتکاری اولیه زندگی دلالان کمپرادور و اعمار دکان هاو...، ساحات سبز را از بین برده است.
ریاست عمومی نام نهاد محیط زیست دولت دست نشاندۀ " غنی و عبدالله " در نقش آلوده کنندگان محیط زیست در کشور در کنار اشغالگران غدار؛ خالی از هر نوع  احساس و شرافت ملی، بی برنامه و عاری از افراد مسلکی محیط زیست و آلات و افزار اندازه گیری مقدار آلودگی هوا در شهر ها ی بزرگ کشور به خصوص در شهر کابل بدون کدام کار عملی با معاشات بسیار گزاف با  دید و باز دید استخباراتی و نفوذی در بین جنگسالاران جهادی، طالبی تحت پوشش قومی بازی به کمک محافل امپریالیست های امریکائی و اروپائی مصروف اند تا آینده خویش را تضمین نمایند. در حالی که حق دست رسی به محیط زیست سالم یک حق جمعی است که اثرات مثبت و منفی آن می تواند علاوه بر نسل حاضر، نسل های آینده را نیز متأثر سازد.
ریاست مفلوک عمومی نام نهاد محیط زیست دولت پوشالی گویا "وحدت ملی " حد اقل وظایف ذیل را برنامه ندارد که :

۱ـ ترویج تخم بذری و غرس نهال ها می تواند آلودگی هوا را با گرد و خاک و دود کاهش دهد و باعث سرسبزی و زیبائی محلات شهری شود؛
۲ـ جلوگیری از نابودی جنگلات و شکار حیات وحش، مهم ترین اقدامی است که می تواند صدمه به این محیط را به حد اقل برساند؛
۳ـ جلوگیری ممکنه از انتشار مواد آلایندۀ بیولوژیکی و کیمیائی؛
۴ـ انتقال تکنالوژی برای استفاده از انرژی پایدار تجدید پذیر(باد ، آفتاب و آب )؛
۵ـ کاهش میزان وقوع و آگاه رسانی در مورد سوانح طبعیی که ناشی از تغییرات اقلیمی اند؛
۶ـ آگاهی های عاجل قبل از وقوع حادثۀ جوی و یا اقلیمی در محلات آسیب پذیر و محلات صعب العبور باید پارامتر های جوی اقلیمی و آلودگی از طریقه های دقیق انترپولیشن استفاده گردد.

دولت خیانت ملی گماشتۀ اشغالگران به غیر از جاسوسی، غارت، چپاول، خیانت به وطن، قطع جنگلات، دزدی، غارتگری، غصب مافیائی زمین های زراعتی  و ملکیت دهاقین خرده مالک، توسعه و کشت مواد مخدر،  ستم بر مردم ما؛ کدام وظایف و برنامۀ عمرانی دیگری در بخش عامه ندارد. با حضور این اشغالگران غدار، ویرانگر، غارتگر و قاتل و با چنین شرکای جرم و جنایت درونی آنان، معلوم است که وضع محیط زیست ما نیز چنین آشفته و آلوده باشد. کشور عزیز ما که سرشار از منابع آب شرین بود، با قدوم نامیمون قوای اشغالگران امپریالیست جهانی با سیاست فریبنده لیبرالیسم نو خود نه تنها آب های روی زمین، بلکه آب های زیر زمین اکثر شهر های ما را به خصوص شهر کابل را آلوده ساخته اند و  روز تا روز آلودگی بیشتر شده می رود.
جای تأسف است  که در آغاز قرن بیست و یکم با ریختن خروار ها بمب های زهری توسط اشغالگران امریکائی و ناتوئی با دم سازی طوطیان سخن گوی دولت مستعمراتی  و همسوئی اخوانی های کور دل و جاهل، با تخریب طبیعت و نابودی منابع طبیعی در نتیجۀ محو اشجار و غارت علفچر ها و نابودی مزارع و چپاول زمین‌ها، توسعۀ شهری بی رویه و نامتوازن ــ نه بر حسب نیاز زندگی، بلکه بر حسب  پول ‌پرستی و حرص و آز فرعونی ــ  همراه با تصاحب جای و جایداد  و ثروت، تحقق  اهداف سیاسی ارتجاعی، برتری‌طلبی‌ها  و زورگوئی ها؛ اهداف استعماری اشغالگران امریکائی و ناتوئی را به بهای ارتکاب خیانت ملی عملی می سازند.

ــ حرص و آز تاراجگرانه و آزمندانۀ امپریالیسم و ارتجاع، عامل تخریب محیط زیست در کشور ما و جهان است!
ــ مرگ بر امپریالیسم ویرانگر و ارتجاع حریص!