ســروش
۲۸ جولای ۲۰۱۸
وضعیت اسفبار کودکان هرات و سائر شهر های کشور
تجاوز و اشغال، جنگ و ویرانی توسط امپریالیست های اشغالگر و مزدوران شان در درون و بیرون دولت مزدور کابل با همه مصائب آن، اطفال و کودکان بی سرپرست و مجبور توده های بی بضاعت خلق زحمتکش ما را به خیابان ها کشانده و سرنوشت نامعلومی را برای شان رقم زده است. هفده سال جنگ تمام عیار امپریالیسم جنایت گستر امریکا با متحدان چپاولگر و عُمال پلید آنان بسیج شده در باند های آدمکش با تداوم کُشت و کُشتار، غارت، ویرانگری، زمینه سازی بیکاری وسیع، تحمیل عمدی فقر فزاینده، تجاوز به جان و مال مردم، ترویج اعتیاد به مواد مخدر، بمب و راکت، انتحار و انفجار، آدم ربائی و غیره اعمال جنایتکارانه؛ خلق ما را بی سرنوشت، کودکان صربت پذیر ما را بی سرپرست و بی پناه و از آغوش گرم خانواذه محروم و شیرازۀ زندگی عادی خانواده های توده ها را از هم پاشانده است.
نظام پوشالی یک جا با باند های ویرانگر و غارتگر ملک و ملت ما را به دستور امپریالیست های اشغالگر آتش زدند و با جنگ فرسایشی تمام داشته های خلق ما را در همه ابعادش آماج یورش و تاراج قرار داده اند. جنگ اشغالگرانۀ امپریالست ها بر کشور ما جان اکثر پابرهنگان و تهی دستان که شامل هزار ها طفل بی گناه می شود، را گرفته است. ما همه روزه شاهد حضور کودکان بی پدر در خیابان ها و جاده ها ، و مادران بی فرزند، و خواهران بی سر پرستی هستیم که با ترور، انتحار انفجار، بمب و راکت اشغالگران جان های شان را از دست می دهند و خانواده ها را به ماتم می نشانند.
افغانستان بیشتر از عراق، سوریه، لیبیا، یمن و کشور هائی که تحت تسلط و اشغال امریکائی و یا دول مرتجع مورد حمایت امپریالیسم امریکا اند، با پدیدۀ شوم کودکان خیابانی دست و پنجه نرم می کند. این مصیبت ناشی از جنایات فزایندۀ هولناک و نابخشودنی امپریالیسم و عُمال پلید اش بر فرزندان زحمتکشان ــ این آینده سازان کشور ما ــ تحمیل شده است. این پدیده هر روز با بحران آفرینی ( تحمیل فقر و گرسنگی، بیکاری، معتاد شدن والدین به مواد مخدر، قاچاق اطفال، مکتب سوزی، فقدان سرپناه، بیجا شدن مردم از قراء و قصبات به سوی شهر ها و تراکم شهرنشینی و افزایش نرخ بیکاری ناشی از آن، ثقلت کار با مزد کم برای کودکان کار و نوجوانان و زنان، انواع خشونت، سوء استفاده و تجاوز جنسی از کودکان، استخدام کودکان در امور نظامی و ترویج و توزیع مواد مخدر، تغذیه نامناسب، بی توجهی نظام برده منش نسبت به سرنوشت کودکان و خانوادهائی که از اثر جنگ مجبور به مهاجرت شده اند، عدم توجه به تحصیل فرزندان زحمتکشان، عودت اجباری مهاجران از کشور های همسایه به وطن در شرایطی که زمینۀ کار و کسب برای والدین برگشتی ها آماده نیست و ده ها عامل دیگر...) مداوم سیر صعودی می پیماید.
ادامۀ این وضعیت ناگوار مردم ما را بر سر دو راهی مجهولی قرار داده و کودکان بی پناه و یتم را به ناگزیر در گرمای سوزان تابستان و سرمای کشندۀ زمستان به جاده ها کشانده است. مضاعف بر این همه مصیبت های خانمان سوز؛ شرایط بد اقتصادی، بیکاری و خشکسالی های پی در پی دهقانان و زحمتکشان ما را وادار ساخته است تا در دو سوی این جنگ تحمیلی و ارتجاعی به خاطر به دست آوردن نان خشکی، گوشت دم توپ جنایتکاران و اشغالگران قرار گیرند و در نتیجۀ اجبار اقتصادی ــ فقر، بیکاری، گرسنگی و تندگدستی ــ در جنگ در صف باند های تبهکار و مزدور طالبی ــ داعشی و یا امپریالست های غارتگر و نظام بردمنش ساختۀ آنان، استخدام و به خنجر آتش افروزان جنگ تحمیلی به خاک خون کشانده شوند. آری! این همه ضربت ها بر پیکر زخمی و نیمه جان مردم ما، زحمتکشان و پابرهنه ها را اجباراً وادار ساخته است تا با جبر و اکراه از قریه و قصبات کوچ کشی و از حق زندگی در خانه و کاشانه شان محروم و به کشور های همسایه و مراکز شهر ها مهاجرت کنند. شعله های سرکش این جنگ تجاوزکارانه و رقابتی خون در تن مردم ما را خشکانده هر روز بار سنگینی را بر دوش خلق و به خصوص کودکان و نوباوگان ما گذاشته است. آن عده از مادران و خواهران که در جنگ تجاوزکارانه و نیابتی امپریالست ها با از دست دادن نان آور خانوادۀ شان تواتمندی اعاشه و اباتۀ اولاد شان را بنا به فقر و تنگدستی ،بار ستم امپریالیستی، طبقاتی، و جنسیتی ندارند، کودکان شان دچار یأس و نومیدی می شوند. عدۀ کثیری از این اطفال یتیم و بی پدر و مادر در خیابان های پایتخت و مراکز شهر ها برای به دست آوردن نان خشکی رو می آ ورند و سرگردان و ناگزیر از حق تعلیم تربیه و آموز ش محروم می شوند. با این حال برای امرار حیات و پیدا کردن لقمۀ بخور و نمیری در و جاده و مراکز شهر ها در کارهای نامناسب و طاقت فرسا و جمع آوری زباله ها، پاک کاری شیشه موترها و رنگ کردن کفش های عابران مشغول اند، وهر از گاهی توسط زورمندان دولیت مزدور و شبکه های مافیائی مورد سوء استفاده قرار گرفته، و یا هم توسط قاچاقبران و سوداگران مرگ به سرنوشت های نا معلوم دچار و بعضاً از اعضای خرید و فروش شده و برده وار در زیر بار جنگ فرسایشی و ستم ملی و طبقاتی جان می کنند :
با وجود ازدیاد روزافزون ارقام این کودکان در جاده ها، طبق ارقام گمراه کنندۀ ارائه شده از آدرس وزارت کار و امور اجتماعی دولت مزدور کابل و رسانه های وابسته به اشغالگران، بیش از شش و نیم میلیون کودک در جاده های کل کشور سرگردان اند.
آری هموطن این اطفال فرزندان من تو است که به سرنوشت اسارتبار و ذلتباری دست و پا می زنند. آنانی که به کشور های همسایه مثل ایران مهاجرت می کنند، علاوه بر تمام این مصائب، حکومت آخندیزم ایران اطفال مهاجران را خلاف تمام موازین حقوق بشری به کارهای شاقه و طاقت فرسا وادار کرده و هر وقت که بخواهد بدون سرپرست اخراج و نگرانی بیشتری را در مورد اطفال به وجود آورده است.
قرار گفته های خبر رسانی های دولت مزدور، در کمتر از شش ماه گذشته اضافه تر از ۶۵۰۰ کودک زیر سن که از سوی قاچاقبران به کشور ایران انتقال داده شده بودند، از مرز اسلام قلعه و نیمرز به افغانستان اخراج و رّد مرز شده اند که بیش ترین شان با کمال تأسف معتاد به مواد مخدربه وطن بازگشته اند و دولت خیانت ملی قطعاً توجهی دربرابر این کودکان هموطن نداشته و ندارد .
هرات با داشتن مرز های فراخ با ایران و زمینۀ امرار زندگی نسبی نسبت به ولایات همجوار دیگر، مرکز توجه بیجاشدگان جنگ تحمیلی قرار داشته و بیش ترین مهاجران را از ولایات همجوار فراه، غور، بادغیس و هلمند را با خود دارد. بناءً خانواده های بیجا شدگان که اطفال و اولاد های شان به خاطر حصول لقمۀ نانی خشکی به مرکز شهر کشیده می شوند، به این لحاظ بیشتر از بیست هزار طفل خیابانی و صد هزار کودک بی سرنوشت و محروم از حق تعلیم و تربیه، تحصیل و خدمات صحی با وضع اسفناکی در این ولا یت سرگردان اند.
این کودکان د ر هرات با خطرات جدی مواجه هستند. قاچاق به کشور همسایه، سوء استفاده جنسی، استخدام برای فروش مواد مخدر و عضویت در مدارس و مکاتب وهابی و سلفی ها و شمولیت در باند های جنایت کار، از جمله خطراتی است که این کودکان را تهدید می کند. در مدارس وهابی و سلفی ها شصت هزار طفل زیر سن ده سال در هرات تحت پوشش این مراکز تبهکارذبا بدآموزی های اخلاقی وذتربیتی و آموزش های بنیادگرائی تربیت و مغزهای شان شت و شو می شود که سخت نگران کننده است .
این کودکان علاوتاً بازماندگان خانواده های قربانیانی اند که از آتش افروزی جهنمی امپریالیست ها و تروریستان تربیت یافته توسط آنان و نظام پوشالی پای شان به خیابان ها و مدارس بنیاد گرایان کشانده شده اند و خانواده های شان با فقر و بیکاری، دست و پنجه نرم می کنند. در ضمن گفتنی است که وضعیت اسفبار کودکان کشور علاوه از هرات، در کابل، مزار شریف، ننگرهار، قندهار و سائر مراکز شهری ولایات کشور نیز، در حدود وضع کودکان هرات نگران کننده است.
با توجه به تداوم اشغال کشور ما با همه عواقب زیانبارش بر ابعاد زندگی مردم افغانستان، بی ارادگی دولت مفسد تحت فرمان امریکائیان اشغالگر، غارتگر و قاتل و شرارت افکنی مزدوران طالب و داعش؛ روز به روز بر تعداد این کودکان بی سرپرست و یتیم در وطن بلاکشیدۀ ما افزوده می شود و همه روزه تعداد زیادی از فرزندان پابرهنه و فقیر ما والدین شان را از دست می دهند و به خیل عظیم یتیمان و بی سرپرستان خیابانی و... می پیوندند. هرچند آمار و ارقام کمتری را رسانه های نظام خودفروخته ارائه می کنند، اما آمار کودکان خیابانی در کشور همه روزه رو به افزایش و نگران کننده است.